پژوهش در تاریخ علم با عقب ماندگیهای جدی روبروست
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی و رئیس دبیرخانه دائمی جشنواره بین المللی فارابی در نشست تحلیل چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی و تجلیل از داوران برتر این جشنواره با اشاره به تاریخ علم و نقش آن در ارزیابی و توسعه علم گفت: در میان برخی از محققان ما به تاریخ علم نگاه تزئینی یا درجه دو وجود دارد در حالی که به نظر میرسد، اشراف نسبی به تاریخ علم در هر رشتهای، هم از اقتضائات نقد علمی است، و هم لازمه نظریهپردازی و نوآوری علمی است.
وی اضافه کرد: علاوه بر این، اشراف مناسب به تاریخ علم، در دانش علم سنجی نیز مهم و تعیین کننده است. به طور کل، چه در ارزیابیهای کلان و چه در ارزیابیهای مصداقیِ تحقیقات، اشراف پژوهشگر به تاریخ و نوع ارتباطی که پژوهشگر و پژوهش با تاریخ علم برقرار کرده است، از اهمیت فراوانی برخوردار است. همانطور که میدانید، در طراحی یک تحقیق، تاریخچه تحقیق باید تجزیه و تحلیل شود تا نه فقط پایه و اساس محکمی برای تحقیق پیشنهادی پیدا شود، بلکه شکافهای موجود در تحقیقات موجود که هدف پژوهش پیشنهادی چه بسا پُر کردن آن است شناسایی شود.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی با بیان اینکه انتظار میرود سابقه تحقیق، اصالت و اهمیت تحقیق پیشنهادی را نشان دهد، افزود: در واقع، کشف ادبیات تحقیق که از دل تاریخ علم یا تاریخ یک نظریه علمی ممکن است، میتواند صحیح و دقیق بودن سؤالات یا فرضیههای تحقیق را مشخص کند و نیاز به پروژه تحقیقاتی پیشنهادی را نشان دهد. به همین دلیل، بخش تاریخچه در یک پروپوزال و حتی در خود تحقیق، باید یک نمای کلی، واضح و مختصر از ادبیات موجود و نحوه ارتباط آن با موضوع تحقیق پیشنهادی را ارائه دهد.
غلامی با تاکید بر اینکه یک محقق در تحقیق خود، باید قادر باشد جایگاه نظریهاش را در پازل یا پازلهای نظریهها روشن کند، گفت: نگاههای محدود و بعضاً انحصارگرایانه به نظریات علمی که به معنای نادیدهگرفتن خط نظریات متفاوت با نظریههای مورد علاقه، یا موید دیدگاه محقق است، یک تحقیق را از اصالت و به تبع آن، از اثربخشی لازم خارج میکند. آنچه مسلم است، از پژوهشگر انتظار میرود تا در تحقیق خود قادر باشد ضمن التفات به نظریات متفاوت یا مغایر با دیدگاه خود، به پرسشهایی طرح شده درباره تمایزات نظریه خود با نظریههای متفاوت، پاسخ دهد.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در تشریح دلایل اهمیت تاریخ علم گفت: اول بررسیهای ژرف تاریخ علم، به درک ماهیت علم، تمایز علم از شبه علم، به فهم مکانیزم دانش و همچنین کارکردهای عینی آن کمک میکند. دوم مطالعه تاریخ علم، درک فرآیند نظریهپردازیها و نوآوریهای علمی به اینمعنا که تسلط بر تاریخ علم، چشم اندازی قانع کننده از روند شکل گیری نظریات و نوآوریهای علمی که از آن به اکتشافات علمی نیز میتوان تعبیر کرد، ارائه میدهد. به بیان دیگر، وارسی تاریخی فرایند یا فرایندهای نظریه پردازی و نوآوری، محققان را قادر میسازد تا درک کنند که آیا میان نظریهها پیوستگی معناداری وجود دارد یا میان آنها گسست دیده میشود.
وی در بیان دلیل سوم افزود: مطالعه تاریخ علم میتواند به طور منحصر به فردی درکی از فرآیندهای گستردهتر و متنوعتر علم ارائه دهد و پیچیدگیهای چگونگی تغییر علم را برای محققان مشخص کند. چهارم اینکه درسآموزی از شکست ها؛ یعنی واکاویهای تاریخی، شکستها و ناکامیها و علل و عوامل مستقیم و غیر مستقیم آن را همراه با جزئیات به پژوهشگران میآموزد. در حقیقت، در شکستها نیز درسهای بزرگی نهفته است بطوریکه حتی برخی پیروزیها در گرو درک عمیق علل و عوامل شکستها حاصل میشود.
غلامی در ادامه به ذکر دلیل پنجم پرداخت و افزود: قرار دادن اکتشافات علمی در زمینه؛ به این معنا که موشکافیهای تاریخی، درک اکتشافات و پیشرفتهای علمی در بستر رویدادهای تاریخی گوناگون را میسر میکند. چیزی که نه فقط در فهم حاصل تحقیق بلکه در رمزگشایی از نتایج تحقیق بسیار حیاتی است و حتی برای کارهای تحقیقی جدید، الهام بخش است.
وی ادامه داد: دلیل ششم در اهمیت تاریخ علم آن است که مراجعات تاریخی میتواند به پژوهشگران کمک کند تا تصورات غلط و البته رایج درباره موضوعات علمی را پاک کنند. به بیان دیگر، واقعیتهای تاریخی با سطح روایی بالا، میتواند به درک محقق از علم کمک کنند و از علم در دو ساحت علم و عمل، اسطوره زدایی یا ایدئولوژی زدایی کند. دلیل هفتم نیز درک تاثیر علم بر جامعه است، یعنی تاریخ علم از این جهت خیلی مهم است که نه تنها نقشهای برای ارتباط مسیرهای فعلی تحقیق علمی با گذشته ارائه میدهد بلکه زمینهای را برای درک تأثیر علم بر جامعه فراهم میکند.
غلامی با اشاره به هشتمین دلیل اهمیت تاریخ علم گفت: وارسیهای تاریخی اگر مبتنی بر روندپژوهی باشد، فرصت گمانهزنی در باب چشم انداز اکتشافات جدید علمی یا آثار اجتماعی آنها در آینده را ارائه میدهد. نهم انکه اشراف بر تاریخ علم پژوهشگران را مستعد ورود به میدان تفکر انتقادی میکند. منتقدی که تاریخ علم آشنایی ندارد، همچون یک سرباز بدون سلاح است که با کوچکترین هجمه یا دفاعی از طرف مقابل نابود یا تسلیم میشود.
وی دهمین دلیل را آشنایی با نظریههای نقد شده و باطل شده عنوان کرد و افزود: به این معنا که در طول تاریخ، نظریههای فراوانی هستند که نقد یا ابطال شده اند و تنها با مراجعه عمیق به تاریخ علم است که میتوان نظریات باطل شده را از نظریات تثبیت شده تشخیص داد و بر روی نظریههای باطل بنایی را نساخت.
غلامی تصریح کرد: یازدهمین و آخرین دلیل آنکه تاریخ علم میتواند واقعیت رشد و تکامل علم را روشن کند. به بیان دیگر، ژرف اندیشیها در تاریخ علم در کنار به تصویر کشیدن حرکت خطی علم، اختلافات و تناقضات علمی را هم نشان میدهد و به ما میگوید که همه چیز آنطور که تصور میشود، یکدست و هماهنگ نیست.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی به نهضت دایره المعارف نویسی در غرب و نقش دایره المعارفها در بسط و نظم دهی به تاریخ علم اشاره کرد و گفت: جریان دایره المعارف نویسی در اروپا و آمریکا با هدف جمع آوری، طبقه بندی و گزارش دهی بسیار حرفهای و دقیق آخرین اندیشهها و یا آخرین دستاوردهای علمی که به نقطه تراکم رسیده بود به راه افتاد. در واقع، دایره المعارفها این امکان را فراهم کردند که حرکت علمی در جهان ضمن نقد و پشتیبانی همدیگر، حرکت رو به جلویی را در پیش گیرند.
غلامی اضافه کرد: اوج آن در تاریخ و چه امروز، همواره نقش مهمی در توسعه علم ایفا کردهاند. بر خلاف برخی تصورات اولیه، اهمیت دایره المعارفها فقط به جهت آنکه منابعی برای یادگیری هستند نبوده و نیست. یکی از فوائد بسیار مهم دایره المعارفها، ثبت تغییرات علم و فناوری است. به ویژه دایره المعارفهای قدیمیتر، منبع مفیدی از اطلاعات تاریخی به ویژه برای ثبت تغییرات علم و فناوری هستند. در واقع، آراء و جهاننگری یک نسل خاص را میتوان در دایره المعارف نویسی آن زمان مشاهده کرد.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی افزود: فایده دیگر دایره المعارف ها، نقش منحصربفرد دیگری است که در ارائه فهرستهایی بزرگ و دقیق از اتصالات قلمداد بر عهده دارند. این فهرستها، روابط منطقی بین موضوعات را به دقت نشان دهند که تأثیر بهسزایی در رشد و تکامل علم دارد.
غلامی میان تاریخ علم و علم سنجی رابطه معناداری را درنظر گرفت و گفت:در واقع، نه فقط علم سنجی در مواردی، تجسمبخش تاریخ علم است، بلکه علم سنجی میتواند به مدد تاریخ علم، در شناسایی تأثیرگذارترین نظریهها و حتی اثرگذارترین مقالات، نویسندگان و مجلات در یک زمینه خاص به ما کمک کند. علاوه بر این، علمسنجی میتواند با تکیه بر تاریخ علم، در ارزیابی روند تأثیر تحقیق در جامعه و شناسایی نقاط عطف و تحول آفرین در یک زمینه خاص، به ما کمک کند.
وی با تاکید بر اینکه با اهمیتی که برای تاریخ علم میتوان قائل شد، جا دارد تاریخ علم در آموزش عالی جدیتر گرفته شود، گفت: در گذشته استادان ما به تاریخ علم بیشتر حساسیت داشتند، اما امروز این حساسیت کمتر مشاهده میشود. همچنین در پژوهش نیز در تاریخ علم با عقب ماندگیهای جدی روبرو هستیم. یعنی در بعضی رشته ها، خلأها و کاستیهای متنابهی در بعضی رشتهها دیده میشود. از طرف دیگر، در طراحی پژوهش تاریخ علم باید خودش را نشان دهد؛ در گذشته، دقت نظر به اشراف محقق بر روی تاریخ داشت بیشتر بود، اما الآن احساس میشود، موضوع تاریخ علم در طراحی پژوهش بعضاً تزئینی و تشریفاتی شده است.
غلامی در پایان با اشاره به اینکه یکی از لوازم موفقیت داورها، به اشراف داوران به تاریخ علم برمی گردد، گفت: داور اگر به تاریخ مسلط باشد، داوریاش به مراتب کیفیتر از داوری است که به تاریخ علم اشراف ندارد. همین موضوع در علم سنجی هم مطرح است. یعنی کامیابی در علم سنجی به ویژه در علوم انسانی، تا حد زیادی در گرو پیوند علم سنجی با تاریخ علم است.
انتهای پیام/