خبری که آرام و قرار را از شهید چمران گرفت
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شهید مصطفی چمران را با مناجاتهایش میشناسیم، با علم و اخلاقاش. او خدا را با تمام وجود حس کرده بود و طوری که دنبال آسایش جسم نبود و فقط میخواست خدا را از خود راضی نگه دارد. شهید چمران با مدرک دکترای فیزیک پلاسما یک نخبه علمی در آمریکا بود که میتوانست در بهترین شرایط در آنجا زندگی کند اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به کشور بازگشت.
از جمله اقدامات شهید چمران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میتوان به مسئولیت وزارت دفاع در دولت بازرگان، حضورمؤثر در شهر پاوه و نجات محاصرهشدگان مناطق کردنشین از دست گروهکهای ضدانقلاب، حضور در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده منتخب مردم تهران، تشکیل ستاد جنگهای نامنظم برای مقابله با متجاوزان بعثی اشاره کرد.
یکی از اقدامات مهم شهید چمران در ستاد جنگهای نامنظم آزادسازی شهر سوسنگرد بود. با توجه به اهمیت خوزستان برای عراق، زمانی که عراق تا پشت شهر اهواز آمد، هیچ مانعی از خاکریز و آهن ندید و نیروها را در منطقه پراکنده کرده بود. در نتیجه برای دستیابی به اهدافش در ۲۴ آبان ماه ۱۳۵۹ برای دومین بار به صورت گسترده به سوسنگرد حمله کرد.
«احمد کاویانی» از نیروهای رکن دو ستاد جنگهای نامنظم بود. روایت وی پیرامون اشغال و آزادسازی سوسنگرد را در ادامه میخوانیم.
نیروهای رژیم بعث عراق در ابتدای حمله به جنوب کشور تا نزدیکیهای حمیدیه آمدند. آن زمان ستاد جنگهای نامنظم با نیروهای محلی از طریق آب جلوی عراقیها را گرفتند به طوری که آب کرخه کور را در مزارع جاده اهواز ـ سوسنگرد انداختند و جلوی پیشروی عراقی گرفته شد. تعدادی از ماشینهای عراقی در آب ماندند. بعداً هم بچههای سپاه حمیدیه و اهواز و هستههای اولیه ستاد جنگهای نامنظم با آرپیجی عراقیها را تا پشت سوسنگرد فراری دادند و عراقیها در بستان مستقر شدند. در واقع میتوان گفت نخستین کار آبی در جبهه اهواز توسط بچههای حمیدیه صورت گرفت. عراقیها برای بار دوم سوسنگرد را با هدف گرفتن خوزستان محاصره کردند.
خبری که آرام و قرار را از شهیدچمران گرفت
بعثیها برای اشغال سوسنگرد از جبهه بستان و هویزه وارد شدند. دشمن برای ورود از جبهه هویزه در روستای ابوحمیظه با تعرض به حریم زنان و کودکان، جنایت بزرگی کرد که بسیار ناراحتکننده بود و شهید چمران و آیتالله خامنهای با شنیدن این خبر خیلی متأثر شدند. بعثیها زمانی که از جبهه بستان هم به طرف سوسنگرد میآمدند، خیلی از مردم را کشتند به طوری که از نهر شمالی سوسنگرد، عدهای از بچهها از آنجا فرار میکردند و جنازههای زیادی دیده بودند. با انتشار این اخبار تصمیم برای بازپسگیری سوسنگرد برای نخستین بار توسط آیتالله خامنهای و شهید چمران در ستاد جنگهای نامنظم گرفته شد. برای اینکه چنین کاری صورت گیرد، باید تمام نیروها اعم از سپاه، ارتش و نیروهای عشایر هماهنگ وارد عمل میشدند.
پیام شهید چمران به شهید فلاحی
ارتش در آنجا نیروهای بسیار خوبی داشت اما در ابتدا به دلیل عدم اجازه بنیصدر به فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز، نمیتوانست وارد عمل شود اما پس از نامههایی که از سوی رهبر معظم انقلاب و شهید چمران نوشته شد، سرهنگ قاسمی فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز با واحدهای توپخانه وارد عمل میشد. شهید چمران ساعت ۹ صبح قبل از اینکه محاصره شود، در زیر پل روی برگ کاغذ سیگار نوشته بود «اگر میخواهید ما زنده برگردیم و سوسنگرد آزاد شود به توپخانه بگویید، بزند» این نامه را به «حاجعلی بلوری» داد تا به دست شهید فلاحی برساند، بعد از آن بود که توپخانه شروع به کار کرد. در نتیجه این عملیات ساعت ۱۰ صبح با شکست حصر سوسنگرد به پایان رسید.
جراحت شهید چمران در عملیات آزادسازی سوسنگرد
زمانی که بالای سر شهید چمران رسیدم، خون زیادی از وی رفته بود و رنگ به چهره نداشت. جویای اوضاع شد و توضیحاتی از پیشروی نیروها به او دادم. آقای عسگری ماشین را روشن کرد و میخواستیم که شهید چمران پشت ماشین بنشیند اما او به زحمت سوار ماشین شد و گفت جلو مینشینم اگر بخوابم روحیه افراد خراب میشود لذا در طول مسیر با افرادی از جمله شهید فلاحی و آقای غرضی استاندار که دید، احوالپرسی کرد تا اینکه به بیمارستان رفت.
انتهای پیام/