از جهاد تبیین برای فرهنگ‌سازی در راه حجاب و عفت عمومی استفاده کنیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری علم و فناوری آنا، هشتم اردیبهشت، شهید حمیدرضا الداغی که منتظر بازگشت فرزند خود از کلاس بود، متوجه ایجاد مزاحمت و درگیری ۲ جوان با یک دختر جوان و کشاندن دختر در خیابان به اجبار و زور شده و در یک اقدام شجاعانه و انسانی، بلافاصله برای نجات دختر جوان اقدام می‌کند.

متاسفانه هر ۲ جوان مزاحم، که حسب بررسی به‌عمل آمده دارای سوابق متعدد کیفری هستند، در واکنش به دفاع این شهید از دختر جوان، ناجوانمردانه با سلاح سرد وی را از پشت سر مورد اصابت چاقو و سپس نفر دوم از روبه‌رو مورد جرح شدید قرار می‌دهند و پس از ارتکاب جرم از محل متواری می‌شوند. او بلافاصله به بیمارستان منتقل می‌شود اما به دلیل شدت جراحات و خونریزی به مقام رفیع شهادت نائل می‌آید.

واکنش‌ها به این خبر و انتشار فیلم و در نهایت شهید این جوان ناهی از منکر، موج گسترده یافت. «سید علی اکبر صانعی» معلم و فعال اجتماعی در این باره نوشت:

کار درست، کاریست که در زمان و مکان و موقعیت خود انجام شود بی آنکه تو به آن تردید داشته باشی یا شک در دلت راه دهی مانند هنر مردان خدا که شهادت است؛ چه آنها که در جبهه های دفاع مقدس هدف گلوله قرار گرفتند و چه آنها که در فتنه ها شهید گرد و غبار حق و باطل شدند و چه بسا شهدایی که جان خویش را فدای حریم اهلبیت کردند و در راه حرم حضرت زینب (س) به ملکوت اعلی عروج کردند و حال اینجا یعنی در شرق ایران عزیزمان شهری که فاصله ی چندانی با مشهدالرضا ندارد؛ شهر سربداران شهر مدافعان حرم و شهر دفاع از عفت و ناموس که این روزها زمزمه فداکاری و شهادت جوان سبزواری شهید حمیدرضا الداغی را به گوش جهانیان رسانده است.

آن جهانی که تا دیروز فوت طبیعی دختر ایرانی را آنقدر بزرگ کرد که هجمه‌ها و شایعات دروغ در رسانه‌های دنیا فراگیر شد اما تضییع حقوق زن را در اروپا ، آمریکا و در جای جای دنیا نادید گرفته و حتی تجاوز ۵ سرباز آمریکایی به دختر ۱۴ ساله‌ای به نام «عبیر قاسم» و کشتن او و خانواده‌اش هیچ گاه رسانه‌ای نمی‌شود، حال آن که اتفاق ناراحت کننده‌ای در شامگاه ۸ اردیبهشت در یکی از خیابان‌های سبزوار رخ می‌دهد؛ زمانی که شهید «الداغی» متوجه مزاحمت چند پسر به دختری می‌شود و جسورانه و شجاعانه برای نجات دختر جوان اقدام می‌کند که متاسفانه هر دو جوان مزاحم به سمت وی حمله ور می‌شوند و از سلاح سرد از رو به رو و پشت سر هدف اصابت چاقو قرار می‌گیرد و بعد از ساعتی به فیض شهادت نائل می‌آید.

کمتر از ده ساعت مرهمی بر زخم جریحه دار مادر شهید با شنیدن خبر دستگیری خاطیان قرار می‌گیرد، اما آنقدر زخم عمیق است که ایشان در وصف فرزندشان این گونه می‌گویند: پسرم خیلی ساده رفت، با چاقو به او حمله کردند، با اینکه به قلب و پشتش چاقو زده بودند اما باز هم دفاع کرد، به خاطر دختران شهرمان جان داد، جان فرزندم را گرفتند پسرم به فکر همه بود، بچه‌ای ۱۵ ساله دارد اما به خاطر غیرت و ناموسش رفت.

آن شب خون هم وطنانمان به جوش آمده بود و همه در بستر های مجازی و حقیقی از رشادت‌های این جوان نوشته بودند.

و اما کلام آخر ؛ ای کاش کمی هم که شده در راه حجاب و عفت عمومی از ابزار مهمی مثل جهاد تبیین در فرهنگ سازی عمومی استفاده کنیم؛ شاید اگر آن دختر جوان کمی پوشش خود را رعایت می‌کرد، شاید از چشم گرگان خیابان دور می‌ماند و این اتفاق ناگوار اتفاق نمی‌افتاد.