دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یک سال از عروج «نادر هنر انقلاب» گذشت؛

علمدار عرصه هنر و رسانه در عصر هجوم به آرمان‌ها

علمدار عرصه هنر و رسانه در عصر هجوم به آرمان‌ها
امروز اولین سالگرد درگذشت زنده‌یاد نادر طالب‌زاده چهره شاخص هنر و رسانه انقلاب است.
کد خبر : 844102

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری علم و فناوری آنا، امروز (نهم اردیبهشت ۱۴۰۲)  اولین سالگرد درگذشت زنده یاد نادر طالب‌زاده، کارگردان سینما و ئتلویزیون، مستندساز و کارشناس حوزه رسانه است. چهره‌ای که در سه دهه اخیر و پس از شهادت شهید سید مرتضی آوینی، عَلَم هنر انقلاب را به دوش گرفت و نیرو‌های فراوانی رانیز در این عرصه تربیت کرد.

نادر طالب‌زاده اردوبادی چهارم دی‌ماه سال ۱۳۳۲ در تهران به دنیا آمد. وی تهیه‌کننده، کارگردان و مجری برنامه‌های متعدد تلویزیونی بود که تمام برنامه‌ها و مباحثی که مطرح می‌کرد همواره با بازتاب و جریان‌سازی همراه بود. طالب‌زاده دارای مدارک تحصیلی کارشناسی ادبیات انگلیسی از دانشگاه «راندولف میکن» و کارشناسی ارشد کارگردانی سینما از دانشگاه کلمبیا است.

وی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۹ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با ساخت فیلم‌های مستند آغاز کرد. تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی و مدیریت مرکز تحقیقات و مطالعات سینمایی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از دیگر فعالیت‌های وی محسوب می‌شود. وی همچنین دبیر جشنواره فیلم عمار، دبیر کنفرانس بین‌المللی افق نو و از افراد مؤثر در تأسیس شبکه افق و عضو هیئت اندیشه‌ورز این شبکه بود.  

**  مردی که در دل تمدن غرب زیست و مرعوبش نشد

مرحوم طالب‌زاده از ۱۶ سالگی به آمریکا رفت و تا ۲۶ سالگی در این کشور برای تحصیل اقامت گزید. او تحصیلات آکادمیک را در آمریکا ادامه داد و در رشته سینما در دانشگاه کلمبیا با مدرک کارشناسی ارشد فارغ‌التحصیل شد.

طالب‌زاده خودش می‌گوید ابتدا دانشجوی پزشکی بود، بعد به ادبیات علاقه‌مند شد و در نهایت در رشته سینما تحصیل کرد. او دانشجوی تحصیلات تکمیلی فیلم دانشگاه کلمبیا بود که پس از انقلاب به ایران آمده بود تا از آن فیلمبرداری کند. او فیلمی ۳۵ دقیقه‌ای به نام «واقعیت دربارهٔ گروگانگیری سفارت آمریکا» ساخت. او در سال‌های اول انقلاب در ایران برای شبکه سی‌بی‌اس کار می‌کرد و به دلیل تسلطش به انگلیسی به هماهنگ‌کردن امور برای آن شبکه در ایران می‌پرداخت. بعد از مدتی در اعتراض به نحوه پوشش رسانه‌های غربی از ایران از این شبکه جدا شد.

وقتی طالب‌زاده در سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت، به گفته خودش ده روز پس از پیروزی انقلاب مجوز روزنامه‌انگلیسی زبان «تهران تایمز» را گرفت. امتیاز این نشریه بعدا به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد و هنوز هم منتشر می‌شود. او از سال ۱۳۵۹ در سیمای جمهوری اسلامی مشغول به کار شد و به عنوان مستندساز به جبهه رفت و بعد از بازگشت، در مرکز تولید فیلم تلویزیون کارش را ادامه داد. او سابقه همکاری با مرتضی آوینی را هم داشت که به گفته خودش بعد از پایان جنگ بوده است.

علمداری عرصه هنر و رسانه در عصر هجوم به آرمان‌ها

زنده‌یاد طالب‌زاده خود در یکی از گفتگوهایش از سابقه آشنایی و همکاری با شهید آوینی گفته است که بخش‌هایی از آن را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

شاید بتوان گفت آشنایی من با مرتضی از فیلم‌هایش، مجموعه کار‌های تلویزیون جهاد و روایت فتح آغاز شد. یعنی قبل از این که خودش را ببینم، کارهایش را دیدم. من سال ۵۷ از آمریکا آمدم و فیلم‌های ترکمن صحرا، خان گزیده‌ها، حقیقت و ... را که مرتضی در سال‌های اولیه انقلاب ساخته بود، به مرور زمان دیدم. به عنوان یک مستندساز که همیشه خودم را «مستندساز دانشجو» می‌دانستم، وقتی این فیلم‌ها را دیدم با آن برش‌ها و متن و آن صدا، احساس کردم که کار برایم تازگی دارد، حس می‌کردم این فیلم زنده است و دارد از «روح» و با «روح» حرف می‌زند.

** آشنایی با شهید آوینی

اواخر سال ۶۲ به من گفتند که آقای آوینی نیاز به کمک دارد. شما برای کمک به ایشان از جهاد به تلویزیون برو. من بعد از لیسانس ۴ سال به صورت آکادمیک فیلمسازی خوانده بودم. فن فیلمسازی را بلد بودم. قبل از انقلاب فیلمبرداری فیلم سینمایی انجام داده بودم. کار والعصر را هم ۳۵ روز بود که دست گرفته بودم. به من گفتند به ایشان ملحق شو. اما به دلایلی آن زمان نمی‌شد. چون همه کارهایم در واحد تولید فیلم پشتیبانی جنگ از بین می‌رفت و باید آن‌ها را حفظ می‌کردم. ولی این تا پایان جنگ برای من عقده شد که چرا نتوانستم از نزدیک با او کار کنم.

بعد از آن خدا دو فرصت دیگر به من داد. یکبار در جریان ساخت مجموعه‌ی ۷ قسمتی «ساعت ۲۵» بود که اگر او نبود اصلاً این مجموعه ساخته نمی‌شد. شاید اگر مرتضی آوینی نبود هیچ وقت فیلم‌هایی که بعد از جنگ ساختم، ساخته نمی‌شد. یعنی با رهنمود و حال خاص او بود. معتقدم تمام تحقیقاتی که کرده بودم، در مقابل آن چیزی که در برخورد با ایشان به دست آوردم یک‌دهم هم نبود. چون بعضی جا‌ها دیگر فن مهم نیست. یک جا باید فن را آموخته باشی، اما جای دیگر چیز دیگری مهم است.

اوایل دهه شصت فرصتی پیدا کردم که به آمریکا بروم. با طرحی که ایشان داد و آقای زم پشتیبانی و حمایت کرد، عازم آمریکا شدم و یک مجموعه ساختم به نام «ساعت ۲۵» که در واقع پیش‌بینی فروپاشی آمریکا بود. همکاری نزدیک من با آقای آوینی با آن کار شروع شد. یعنی در یک جا بودیم و کار‌ها زیرنظر ایشان انجام می‌شد.

شاید نزدیک به ۴۰ ساعت راش برای ساخت ساعت ۲۵ از آمریکا آورده بودم که حاصل دو سه ماه فیلمبرداری در مورد آمریکا بود. آمریکایی که هیچ‌کس تا آن موقع - بعد از انقلاب -درباره‌اش فیلم نساخته بود. یک برنامه‌۳۰-۴۰ دقیقه‌ای از آن ساختم.

بعد از آن مجموعه، مستند «خنجر و شقایق» با موضوع مقاومت مردم بوسنی و هرزگوین بود که در ۱۰ قسمت آماده شد و در این کار کاملاً با هم در ارتباط مستقیم بودیم. من با آقای رضا برجی و محمد صدری (بچه‌های جهاد و روایت فتح سابق) به یک سفر رفتم و آن ۱۰ قسمت را ساختیم. آن کار را مونتاژ کردم. متن‌هایی را آماده کردیم و آقای حسین بهزاد هم یک سری کار‌های نوشتاری رویش انجام داد که البته بعد از آن شهید آوینی بر اساس دیدگاه عرفانی و اشراقی یی که داشت کلاً یک متن نهایی با شکوهی نوشت و نام آن مجموعه شد «خنجر و شقایق».

بعد از کار خنجر و شقایق زیاد طول نکشید که آوینی شهید شد. ولی در این مدت با هم در ارتباط بودیم. در تمام مدتی که در حوزه حضور داشت هر روز ما با هم ملاقات داشتیم. نشست‌هایش خیلی گرم بود و آدم‌های خیلی خاصی آنجا می‌آمدند. فکر هم نمی‌کردم شهید شود. وگرنه خیلی از مواقع دوربین هم داشتم. اگر شما بخواهید بدانید که در حالت عادی ایشان چگونه بود، سندی نیست.

فیلم‌های شهید آوینی، یک جور تأییدیه انقلاب اسلامی از زبان یک هنرمندبود. به ویژه برای ما که از آن طرف دنیا آمده بودیم خیلی کمک می‌کرد تا انقلاب از منظر یک هنرمند موفق و مدرن، برایمان دوباره تفسیر شود. اولین مستند‌هایی که دیدم، در رابطه با جنگ هم نبود. در مورد مشکلات مردم ایران در اقلیم‌های مختلف بود و سبک کاملاً جدیدی داشت. یعنی تدوینی بود بر اساس آنچه که بعد‌ها به آن «مستند اشراقی» می‌گفت. این که گفته شد «مستند اشراقی» عبارت کاملاً درستی بود. به معنای واقعی یک کار خلاقه‌ی (spiritual) روحانی بود. کاری که بر اساس حضور و یک روحانیت خاص شکل گرفته بود. مرتضی کسی است که به لحاظ عبادی و سلوکی حضور دارد. این فرق مرتضی با بقیه بود. شما می‌بینید بعضی از افراد با بقیه متفاوتند و یک جذابیتی دارند. برای این است که کامل‌تر هستند و در «حال» زندگی می‌کنند. آوینی اینگونه بود و این ویژگی در آثارش نیز مشاهده می‌شد.

از مستند‌های وی می‌توان به «ساعت ۲۵ (در آمریکا)»، «خنجر و شقایق (در بوسنی)»، «رویش در آتش (در صربستان)»، «بیداد خاموش (در آلمان)»، «ره آورد هند (در هندوستان)»، «جهان در انتظار (اروپا)»، مجموعه تلویزیونی «بشارت منجی» و فیلم سینمایی «مسیح» و... اشاره کرد. با اینکه مرحوم طالب‌زاده را بیشتر به‌عنوان کارگردان می‌شناسیم، اما در حرفه‌های دیگر نیز فعالیت داشته است، علاوه‌ بر کارگردانی به‌عنوان نویسنده، تهیه‌کننده، تدوینگر، مجری، فیلمبردار و بازیگر در سینما و تلویزیون فعالیت کرده است.

** بیماری و درگذشت علمدار هنر انقلاب

در دی‌ماه ۱۴۰۰ در مراسم افتتاحیه جشنواره عمار عنوان شد که نادر طالب‌زاده به دلیل نارسایی قلبی به سی‌سی‌یو منتقل شده است. او پس از چند روز مراقبت و رسیدگی بهبود یافت و از بیمارستان مرخص شد، اما هفته پیش از درگذشتش به دلیل عود کردن مجدد علایم بیماری، دوباره در بیمارستان بستری شد.

نادر طالب‌زاده، اما پس از چهار دهه همراهی با انقلاب و برگزاری صد‌ها نشست و برنامه، عصر روز نهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان درگذشت. پزشکان علت درگذشت وی را عوارض ناشی از عارضه قلبی و لختگی خون اعلام کردند.

رهبر انقلاب بعد از درگذشت طالب‌زاده برای وی پیام تسلیت نوشت.  سیدابراهیم رئیسی،  محمد باقر قالیباف،  محسن رضایی،  حسین امیرعبداللهیان،  ابراهیم حاتمی‌کیا و مسعود ده‌نمکی ازجمله مقامات و شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی و رسانه‌ای هستند که برای درگذشت نادر طالب‌زاده پیام تسلیت دادند.

علمداری عرصه هنر و رسانه در عصر هجوم به آرمان‌ها

مراسم تشییع پیکر مرحوم نادر طالب‌زاده، مجری و از برنامه‌سازان پیشکسوت سینما و تلویزیون در مسجد بلال صدا و سیما و با نوای صادق آهنگران برگزار شد.  صابر خراسانی اجرای مراسم را بر عهده داشت که در ابتدا به قرائت پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت نادر طالب‌زاده پرداخت و در ادامه علیرضا قزوه به شعرخوانی پرداخت.  

حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی که یکی از چند سخنران این مراسم بود، با اشاره به اینکه ما عادت کردیم مردان بزرگ را تا هستند اذیت و بعد از درگذشت تجلیل کنیم، گفت: روحانیت و معنویت او زیبا بود. عده زیادی در حوزه سیاست و رسانه مشغول هستند، اما شغل‌شان است و نه هدفشان. او تا لحظه آخر هدف معنوی داشت. اهل نماز شب بود. در هر فرصتی مشغول نماز قضا می‌شد. ریاکاری را بلد نبود. هدف و مسیر را گم نمی‌کرد. از دل جبهه دشمن به خط مقدم جبهه انقلاب آمد. در ترافیک انقلاب گیر نکرد. هر چه جلوتر آمد انقلابی‌تر شد.  

روحش شاد و یادش گرامی باد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب