در مسیر قله، ناامید بازنده است
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ونوس بهنود ـ مستند «آقا نعمت» ساخته «علی تکروستا» که درباره تلاش برای یک صعود عجیب به قله دماوند ساخته شد، حرفهای نگفته از وضعیت زندگی کوهنوردان حرفهای را در خود دارد.
هنر میتواند عامل تولد یک موفقیت باشد. میتواند به انگیزهای در دست یک انسان تبدیل شود و میتواند عصای دست در لحظۀ سخت لمس شکست باشد. هنر میتواند آنجا که منطق و چارچوبهای آن قادر به طرحریزی موفقیت نیست، موفقیتی را رقم بزند؛ مانند دوربین تکروستا که همگام یک کوهنورد خسته دل شد و تا بالاترین قله کشور نیز رفت تا بریدهای از زندگی او را ثبت کند.
نعمت یزدانی کوهنوردی است که آخر هفتههای کوهستانی دارد. راهنمای کوهستان است وعلاقهمندان را به دامنهها هدایت میکند و کوهنوردان حرفهای را به قلهها میرساند. آقا نعمت مانند همه آدمها دردهای بسیاری در دل دارد، اما پناه او به طبیعت موجب شده تا هیچگاه ناامید نشود. در جایی میگوید: «نه مرگ پدر و نه مرگ مادر و خواهر و نه جدایی از همسر هیچ کدام موجب نشد احساس کنم پیر شدهام. چرا که طبیعت درسهای زیادی به من آموخته است».
اما این کوهنورد که با کمترین امکانات بارها و بارها قلل بالای سه هزار متر را زیر پا نهاده است تصمیم میگیرد صعودی به قله دماوند از چهار جبهه را انجام دهد. صعودی که در فصل تابستان در ۱۶ ساعت انجام داده و رکورد ۲۴ ساعتی سایر کوهنوردان را شکسته است. اما این همه ماجرا نیست. مستند میخواهد از تصمیم غیر ممکن آقا نعمت پرده بردارد. آنجا که میخواهد این صعود را به فصل زمستان ببرد.
تن یخبسته کوه و جان خسته کوهنورد
دمای هوا در ارتفاع ۴ هزارمتری مسیر دماوند بین منفی ۲۵ تا ۳۰ درجه است. دمایی که میتواند با کمی تأخیر در حرکت، آدمیزاد را از پا درآورد. از طرفی فشار هوا موجب میشود تا کوهی مانند دماوند در زمستان به مانند غولی بزرگ و خشمناک غیرقابل فتح باشد.
آقا نعمت تصمیم میگیرد از کمک فدارسیون و اداره کل ورزش و جوانان استان البرز کمک بگیرد. پاسخ منفی است. او تجهیزات زمستانی ندارد. تجهیزاتی که هر یک میلیونها تومان قیمت دارد. همه میدانند آقانعمت توان جسمانی خوبی دارد، اما حتی حاضر نمیشوند تجهیزات را در اختیار او بگذارند.
مستند تک روستا واگویی ستیزه تند و تیز ناملایمتها است. ستیزه برف و یخ، تندی و تیزی، بیمهری و حتی جهالت با اراده و امید.
علی تکروستا (سمت راست) در کنار نعمت یزدانی
در نهایت آقا نعمت تصمیم خود را عملی میکند. کارگردان با او همراه میشود و شاهدان قرار است با ردگیری او از صعود وی مطمئن شوند. ۲۷ ساعت صعود از چهار جبهه. چیزی در حد معجزه رخ داده و کوهها از استقامت او یخچال بستهاند.
نباید ناامید شد
آنکه ناامید میشود میبازد. آقانعمت که هنوز با همسر سابق خود برای نفقه درگیر است و کلی بدهی دارد و به شدت تنها است، صعود خود را با این هدف انجام میدهد که ثابت کند نباید ناامید شد.
با آن جثه کوچک بزرگترین کوه ایران را زیر پا میگذارد و میخواهد پیام او را همه دنیا بشنوند.
فیلمبرداری سخت گروه تکروستا در دمای منفی ۲۵ درجه و همراهی با آقانعمت موجب شده تا مستند وی یکی از تولیدات پرکار مستندسازی محسوب شود. به ویژه که در جاهایی دوربینها از شدت سرما قادر به همراهی نیستند و در جایی عوامل تولید کننده قادر به صعود. هلال احمرهلی کوپتر خود را در اختیار تیم قرار میدهد، اما در لحظاتی گم شدن دو نفر از اعضای تیم موجب میشود تا خستگی سنگینی کوه بر گرده اعضای تیم بنشیند.
اما توکل و اعتماد به توان خود، هر ناممکنی را ممکن میسازد. آقانعمت صعود میکند و انتظار دارد که صعود از ناملایمات را در حالی که با قلبی دردناک صخرهها و برفها را در نوردیده، تماشاگران مستندش باور کنند. اثری که اخیرا و در شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» نیز به نمایش درآمد و با استقبال مخاطبان نیز مواجه شد.
انتهای پیام/