دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فراز و فرودهای تئاتر کاربردی با میلاد جباری؛

هنرمند با هنرش نقد می‌کند نه در خیابان! + فیلم

هنرمند با هنرش نقد می‌کند نه در خیابان! + فیلم
بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و رادیو گفت: ما هم نقد می‌کنیم، ولی نقد درون گفتمانی و اصلاح گر، ما هم به معیشت، فساد برخی دستگاه‌ها و نالایقی برخی مدیران معترض هستیم، اما راهش این است که با هنرمان نقد کنیم، چرا باید تئاتر را تعطیل کنیم؟
کد خبر : 816729

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری آنا، «میلاد جباری مولانا» کارگردانی جوان اما با سابقه است. بیش از ۵۰ فیلم کوتاه کارگردانی کرده و با هر مضمونی هم کار تئاتر انجام داده از اجتماعی و دفاع مقدس گرفته تا سیاسی، مذهبی و تاریخی. نمایش‌هایی چون «رویای شب دهم اردیبهشت» را در تالار وحدت، «سکوت سال ده هجری» در سالن تئاتر ایرانشهر، خانه هنرمندان و سنگلج، نمایش «چرخ و فلک»، «کلانتر» چخوف، «دموکراسی سفارشی» را در زندان قصر و «زمان در حبس قصر» را در موزه عبرت به صحنه برده است. وی زندان‌های عبرت و قصر رژیم سابق را تبدیل به مکانی برای نمایش‌هایش کرده که به این نوع کارهایش «تئاتر کاربردی» می‌گوید.

«میلاد جباری مولانا» میهمان ما در خبرگزاری آنا شد و درباره چگونگی آغاز فعالیت هنری‌اش، فراز و فرود‌های فعالیت‌ها و چیستی «تئاتر کاربردی» مطالبی را بیان کرد که مشروح آن را می‌خوانیم:

مهمترین عناوین گفت‌وگو با این هنرمند تئاتر را می‌توانید در ادامه بخوانید:

- فراز و فرود‌های راه‌اندازی تئاتر کاربردی در ایران

- وقتی موزه‌ها مکانی برای اجرای تئاتر می‌شوند

- گردشگری سیاه را چطور راه اندازی کنیم

- تئاتر؛ مکانی برای گفتگو و نقد

- تفاوت تئاتر کاربردی، تئاتر مرسوم، تئاتر لاکچری و تئاتر تجاری

فراز و فرودهای یک گونه جدید نمایشی/ وقتی موزه‌ها مکانی برای اجرای تئاتر می‌شوند/

** آقای جباری لطفا از ابتدای فعالیت هنری‌تان برایمان بگویید. از چه سالی کار هنری را به طور رسمی شروع کردید و به چه صورت؟

از سال ۸۶ به طور رسمی با نمایش «مسافر نیمه راه» نخستین کارم را در فرهنگسرای بهمن کارگردانی کردم. پیش از آن نیز بازیگری، دستیاری، نگارش متن و فعالیت‌های دانشجویی انجام می‌دادم.

خاطرم است زمان اجرای اولین نمایشم، حمید پورآذری کاری از مرحوم استاد سمندریان را روبه روی سالن من در فرهنگسرای بهمن روی صحنه داشت. خیلی از بزرگان می‌آمدند و اجرای او را می‌دیدند و به واسطه آن اجرا، کار من هم دیده می‌شد، همین هم قوت قلبی برایم بود. استرس زیادی برای کار اولم داشتم، امروز که آن را تحلیل می‌کنم اشکالات زیادی از خودم می‌گیرم که البته بخشی طبیعی است و بخشی به حساسیت زیاد من باز می‌گردد.

پس از آن کار نمایش‌های زیادی اعم از صحنه‌ای، خیابانی و محیطی روی صحنه بردم، اما سال ۹۰ در دانشکده هنر انقلاب رشته کارگردانی سینما قبول شدم و از آن زمان مسیرم قدری سینمایی‌تر شد، البته کار تئاتر هم انجام می‌دادم اما این نقطه عطف در تاریخ فعالیت هنری‌ام شد که به تئاتر دیگر گونه نیز فکر کنم، تئاتری که بتواند تبیین کند، فقط گوینده نباشد بلکه یک سری اتفاقات را رقم بزند.

** پس از همین تاریخ به تئاتر کاربردی فکر کردید و در چه مسیری به آن رسیدید؟

بله، از سال ۹۴ پژوهشی را درباره تئاتر در باغ موزه یا زندان قصر آغاز کردم. با زندانیان سیاسی قبل از انقلاب مثل خانم «مرضیه دباغ» و دخترشان گفت‌وگو کرده و با تفکراتشان آشنا شدم، برخی از آن‌ها دیگر در قید حیات نیستند. حتی چند سفر خارجی رفتم و در گرجستان با چند نفر از منسوبان به خاندان پهلوی ملاقات کردم. با شکنجه‌گر‌ان ساواک صحبت کرده و خیلی مویرگی به پژوهش درباره آن‌ها پرداختم؛ بنابراین اطلاعاتم فقط به خواندن کتاب، مقاله و خاطرات خلاصه نشده، تا علاوه بر این نمایش‌ها بتوان از این پژوهش‌ها یک مستند یا کتاب تهیه کرد.

*مسلمان تقلیدی نیستم!

خلاصه اینکه برداشت من از صحبت‌های چپ، راست، توده‌ای و غیر توده‌ای منجر به شناختی شد که شخص خودم از انقلاب اسلامی کسب کردم و بدون تعارف می‌گویم که من یک مسلمان تقلیدی نیستم که از جانب پدر تنها دیندار شده باشم، بلکه دینم برآیند آن چیزی است که خودم بدان رسیده‌ام. من انقلاب اسلامی را حتی از زبان خود انقلابی‌ها هم نپذیرفتم، بلکه خودم از تاریخ و اتفاقات آن دریافت کردم. برخی تئاتری‌ها به من می‌گویند که تنها کار انقلابی و دفاع مقدسی انجام می‌دهم گرچه من کار سیاسی از آثار برشت هم داشتم، اما بیشتر آثارم مذهبی، انقلابی و دفاع مقدسی بوده است، اما تاکنون اثری نساختم که بدان اعتقاد نداشته باشم، روی تک تک کار‌ها فکر کردم حتی خودم آن‌ها را نقد کردم یا به دیگران برای نقد دادم و آثار را بعد وسواس خودم روی صحنه بردم.

** تئاتر کاربردی از چه زمانی کلید خورد و از چه آثاری شروع شد؟

سال ۹۴ نقطه عطف دوم فعالیت هنری من شد، زمانی که پژوهش‌هایم مرا به تئاتر کاربردی و نمایش «زمان در حبس قصر» رساند که شاخه‌ای از تئاتر موزه یا میراث محسوب می‌شود. این نمایش درحالی به اجرا در موزه قصر رفت که برای نخستین بار چنین نوع تئاتری در ایران اجرا می‌شد البته نه فقط در ایران بلکه در کشور‌های همسایه هم همینطور. هر چند که الان کشورهایی، چون ترکیه از ما تا حدودی پیشی گرفته‌اند و به بحث گردشگری سیاه در این عرصه می‌پردازند، اما آن دوره چنین شاخه‌هایی از تئاتر وجود نداشت؛ بنابراین در آن سال برای اینکه نخستین موزه زنده ایران را در شاخه تئاتر کاربردی به راه بیاندازم، خیلی سختی کشیدم، هر چند پژوهش‌هایش خیلی لذت بخش بود، اما ساختار اجرایی‌اش اذیت کننده شد، چرا که دست تنها بودم و مدیران عموما به خاطر عدم شناختی که داشتند، از آن پشتیبانی نمی‌کردند مثلا برای دریافت بودجه خیلی مشکل داشتم که تنها مدیریتی که در این عرصه مرا یاری کرد، دوست و معلمم حاج حسین هوشیار بود که الان هم مدیر فرهنگی شهرداری منطقه ۲۲ است. واقعا امیدوار هستم مدیرانی فرهنگی پیدا شوند که از جوانانی که حرفی برای گفتن دارند، نوآوری، کار جدید یا حتی یک بومی سازی دارند، حمایت کنند هر چند که حداقلی باشد، اما واقعا اثرگذار است.

** آیا اولین اجرای نمایش کاربردی در موزه قصر با اقبال روبه رو شد؟

آن اجرا به خاطر اینکه با ایام انتخابات مجلس مصادف شد، خیلی دیده نشد، حتی پس از آن خیلی سرخورده شدم و فکر می‌کنم یک سالی هیچ فعالیتی جز نوشتن انجام ندادم چرا که حس می‌کردم همه دوندگی‌هایم برای راه اندازی تئاتر کاربردی بی نتیجه مانده است، اما بیشتر نمایشنامه‌هایم را همان دوره نوشتم. پس از آن تصمیم گرفتم «رویای شب دهم اردیبهشت» را در تالار وحدت به صحنه ببرم و آن هم نخستین اتفاق بزرگ صحنه‌ای من در تالار وحدت شد، نمایشی درباره شهید وزوایی با طرحی از خودم و نوشته نادر برهانی مرند، استاد خوبم و بازی امید زندگانی، ارژنگ امیرفضلی، مهری آل آقا، سیروس کهوری نژاد و ایمان صفا.

نادر برهانی مرند، زمانی پس از آشنایی با تئاتر کاربردی سال ۹۷ دبیر جشنواره فجر شد و نمایش کاربردی «زمان در حبس قصر» مرا رسما به فجر دعوت کرد و خوشبختانه این گونه دوباره احیا شد، حتی از سوی دفتر رهبر انقلاب نیز تقدیرنامه‌ای برایم ارسال شد. نمایش فروش خوبی هم داشت که برایم غیرقابل تصوربود.

سال ۹۸ دو مرتبه نادر برهانی مرند در فجر ابقا شد در آن دوره به او پیشنهاد دادم که بخشی را برای این فضای نمایشی جدید ایجاد کند و با مشورت‌های زیاد بخشی به نام «دیگر گونه‌های اجرایی» به فجر اضافه شد که البته جایزه نداشت، تنها یک بخش بود منتها همان هم جای خوشحالی داشت.

فراز و فرودهای یک گونه جدید نمایشی/ وقتی موزه‌ها مکانی برای اجرای تئاتر می‌شوند/

** پس از آن کار را در کدام یک از زندان‌ها ادامه دادید؟

پس از زندان قصر به سراغ موزه عبرت رفتیم که یک زندان مخوف و عجیب و غریبی بود، فضای کار برایمان سخت‌تر شد، منتها سعی می‌کردیم در نمایش مخاطب همه فضا را لمس کند و ما کمتر صحبت کنیم. سال ۹۹ دو مرتبه با نمایش «دموکراسی سفارشی» به زندان قصر آمدیم و سعی کردیم این بار ابنیه را در خدمت داستانمان بگیریم. داستان این نمایش هم از این قرار بود که دو نفر از دل تاریخ در این زندان محاکمه می‌شوند، مخاطب هم از همان ابتدا مثل یک زندانی که قرار است محاکمه شود در این فضا همراه کار می‌شود، حتی از او امتحان گرفته می‌شود، در سلول می‌افتد و بعد هم سوال و جواب می‌شود.

مخاطب در این کار روندی را طی می‌کند که خیلی به واقعیت نزدیک است در واقع می‌تواند با دو شخصیت اصلی که بازیگر هستند و از دل تاریخ آمده‌اند، همذات پنداری کند. برای اجرای این نمایش از نیرو‌های انتظامی و یگان‌های ویژه هم کمک گرفتیم و به خاطر همین فضا خیلی مخوف شده هر چند جنبه طنز خود را نیز حفظ کرده است.

** دو شخصیت بازیگر این کار از افراد حقیقی در تاریخ بوده‌اند؟

بله یکی از آن‌ها آقای «میم جیم» مخفف معاذ بن جبل خزرجی انصاری، از قبیله خزرج و ساکن شهر مدینه از اصحاب پیغمبر (ص) بود، منتها فساد‌های مالی هم داشته و اهل سکوت و معتدل بوده مثلا زمانی که درب منزل حضرت زهرا (س) را آتش می‌زنند او سکوت می‌کند و نفر دوم نیز آقای «قاف» مخفف همان قنقذ است که خانه حضرت زهرا (س) را آتش زد و بعد هم یک سری امتیازات مثل خانه و امکانات گرفت. این‌ها در این کار در حضور تماشاگران بازجویی می‌شوند و البته به طور طنز هم فساد‌های این‌ها را به مفسدین این روزگار مرتبط کردیم.

در این نمایش تلاش کردم با یک اثر مذهبی، کاربردی، اجتماعی و سیاسی نقد هم بکنم شاید خیلی تندتر از کسانی که امروز منتقد و معترض هستند به حدی که بازخوان فجر به دبیر فجر گفته بود که نکند این جباری انقلابی نباشد! ما هم نقد می‌کنیم، ولی درون گفتمانی و اصلاح گر، ما هم به معیشت، فساد برخی دستگاه‌ها و نالایقی مدیران معترض هستیم، اما راهش این است که با هنرمان نقد کنیم چرا باید تئاتر را تعطیل کنیم؟ من تلاش می‌کنم روی صحنه حرفم را بزنم.

** برگردیم به تئاتر کاربردی، چه تفاوتی با تئاتر مرسوم مثل اجرا‌های صحنه‌ای و خیابانی دارد؟

ما در تئاتر کاربردی برخلاف تئاتر مرسوم به دنبال واکنشگری مخاطب نیستیم بلکه مخاطب را کنشگر می‌خواهیم. تئاتر کاربردی فرآیند محور برای درک یک موضوع یا اتفاق است، ولی تئاتر مرسوم فرآورده محور است و حال ممکن است مخاطب از آن خوشش بیاید یا نیاید. کارگردان در تئاتر کاربردی تسهیل گر است چرا که تلاش می‌کند فضایی را در ذهن مخاطب ایجاد کند که او را به مشارکت وا دارد و مخاطب مفاهیم را واقعی لمس و درک کند.

** چقدر در این زمینه کتاب منتشر شده است؟

از سال ۹۴ که من به طور تخصصی وارد این فضا شدم، شاید به جرات بتوانم بگویم که دو کتاب در این زمینه وجود داشت که یکی از آن‌ها با عنوان «درام کاربردی موهبت تئاتر» ترجمه علی ظفرقهرمانی است. الان بعد از سال‌ها من توانستم تجربیاتم را در قالب دو کتاب مبانی تئاتر کاربردی و تئاتر موزه یا میراث تألیف کنم.
امروز ما دفتر تئاتر کاربردی داریم، اما خروجی از آن نمی‌بینیم، چون بیلان کاری بوده است، نقدی که به جشنواره فجر امسال وارد است اینکه بخش دیگر گونه‌ها حذف شده و این به نفع تئاتر کاربردی نیست.

** شما درباره فعالیتتان در عرصه سینما هم گفتید، چرا آن مسیر را ادامه ندادید، بین تئاتر و سینما کدام را ترجیح می‌دهید؟

من سینما هم زیاد کار کردم نزدیک به ۶۰ فیلم کوتاه ساختم، منتها در ارتباط با تفاوت فضای سینما و تئاتر این را باید بگویم که وقتی می‌خواهم سرکار تئاتر بروم انگار برای تفریح می‌روم تا لذت ببرم و روحم جلا پیدا کند؛ منتها وقتی سر فیلمبرداری می‌روم، شرایط متفاوت است و همه چیز جدی‌تر می‌شود.

** پس قبول دارید که تئاتر محل ارتزاق نیست؟

واقعا در ایران نیست. با اینکه معتقدم تئاتر پول‌سازترین اتفاق ممکن در ایران حتی جایگزینی برای نفت می‌تواند برای ایران باشد همانطور که ترکیه الان به گردشگری سیاه سوق پیدا کرده، ما هم می‌توانیم به زندان‌ها و قلعه‌هایمان مثل قلعه پرتغالی‌ها که همینطور بی فایده مانده، موزه‌ها، ابنیه و کاخ موزه‌هایمان برای تئاتر پولسازی کنیم حتی این کار باعث می‌شود هنرمندان شهرستان‌های مختلفمان هم بیکار نباشند و از تئاتر کاربردی درآمدزایی کنند.

** پس این تفاوتش با تئاتر تجاری چه می‌شود؟

ببینید تعریف تئاتر تجاری متفاوت است در یک دوره به تئاتر لوده تئاتر تجاری می‌گفتند یا حتی همین تئاتر‌های لاکچری که هر کسی نمی‌تواند سراغش برود و چند سلبریتی آن‌ها را بازی می‌کنند و تهیه کننده‌های سینما دنبال پولسازی از آن‌ها هستند که شاید غنایی هم نداشته باشد، اما واقعیت تئاتر کاربردی در ذات خود گردشگر جذب می‌کند، دست خالی هم می‌تواند این تئاتر را کار کرد حتی در یک بیمارستان می‌تواند چند نیروی تئاتر داشت که صبح تا عصر تئاتر درمانی کار کنند این کار با تعامل با وزارت بهداشت و تفاهم نامه با دانشگاه‌ها برای استفاده از فارغ التحصیلان و دانشجویان شدنی است. حتی ما هنوز رشته تئاتر کاربردی در ایران نداریم درحالی که همه دنیا ازاین رشته پول سازی می‌کنند.

فراز و فرودهای یک گونه جدید نمایشی/ وقتی موزه‌ها مکانی برای اجرای تئاتر می‌شوند/

** چند نمونه از شاخه‌های تئاتر کاربردی را برایمان توضیح می‌دهید؟

یک مدل تئاتر کاربردی تئاتر شبیه سازی است، مثلا من یک طرحی برای شبیه سازی دهه‌های پنجاه، شصت و هفتاد دارم که یک محله با مقیاس بزرگ را شبیه سازی کنم، مثلا یک فردی می‌خواهد یک شبانه روز یا بیشتر در دهه هفتاد زندگی کند، در هتلی اسکان کند، سبک غذا‌های دهه پنجاه را بخورد، فیلم‌های این دهه را تماشا کند و همه عواملی هم که آنجا کار می‌کنند، هنرمندان تئاتر هستند. نمونه چنین ایده‌ای را ایتالیا در دهکده‌ای پیاده کرده است.

شاخه دیگر تئاتر کاربردی، تئاتر درمانی و قصه گویی است، آنچه که خانه‌های سالمندان ما بدان نیاز دارند، چند نیروی تئاتر فعال شوند، تئاتر خاطره به راه بیاندازند و همین باعث دور شدن سالمندان از آلزایمر می‌شود. مدل نمایش‌هایی که ما در موزه عبرت و قصر هم اجرا کردیم، تئاتر موزه و میراث است که خیلی هم بدرد دانش آموزان می‌خورد یعنی به اعتقاد من دانش اموزی که این دو نمایش را دیده باشد، یک کتاب تاریخ معاصر دوره دبیرستان را یاد گرفته است.

در نهایت اینکه تئاتر کاربردی به خاطر اینکه حوزه تفکر، پژوهش و تحقیق است، علمی‌ترین نوع تئاتر دنیاست و کار ساده‌ای نیست. متأسفانه همه هنرمندان ما عادت کرده‌اند به کار تئاتر صحنه‌ای مرسوم و روتین که همه چیز در آن مشخص است و یک دانشجوی سال اولی تئاتر هم می‌تواند اینطور کار کند، اما تئاتری که بتواند مخاطب را به چالش بکشد، مثل شاخه تئاتر شورایی که در یک بخش‌هایی آرین رضایی و دیگر دوستان کار کرده‌اند، اثرگذارتر است.

** تئاتر برای شما پول‌ساز بوده ؟

بله اما کم؛ البته من معتقدم هر کاری سختی‌های خودش را دارد، نمی‌گویم بلیت نفروخته‌ام ، سر یک کار فقط هشتاد میلیون بلیت فروختم، برای موزه قصر و عبرت هم بلیت فروشی داشتیم، اما مردم به هرحال تعریفی از این نوع تئاتر ندارند و تا سینه به سینه یک نمایش بین مردم بچرخد، اجرا تمام شده است به همین دلیل پول کم دارد، تلاش می‌کنم تفکر خودم را تکثیر کنم، کسانی را تربیت کنم که در این حوزه شروع به کار کنند، چرا که ما خیلی در این زمینه عقب هستیم و نیاز به تبیین صحیح داریم، نباید اجازه دهیم خیلی مفاهیم در حد شعار و حرف باقی بماند.

** برخی هنرمندان معتقدند کسانی که کار‌های دفاع مقدسی و دینی انجام می‌دهند، حتما از جایی تأمین می‌شوند یا اینکه حمایت دارند آیا درباره شما هم این صدق می‌کند؟

من مدتی است از این حرف‌ها در ناراحتی هستم، حتی در بین دوستان نزدیکم پیش می‌آید که عده‌ای در ناآگاهی چنین حرف‌هایی می‌زنند ک مثلا دلت خوش است، حتما از یک جایی حقوق می‌گیری! من همینجا اعلام می‌کنم که هر دوستی اگر فیش حقوقی از من سراغ دارد، رو کند. من یک هنرمند هستم که از هنرم ارتزاق می‌کنم. خیلی‌ها را در همین ایام دیدم که حقوق بگیر خانه هنرمندان هستند یا بازنشستگی دارند و ادعا می‌کنند که مثلا کار را کنار گذاشته‌اند! خب این‌ها که خودشان حقوقشان را می‌گیرند. من از هیچ نهاد و ارگانی فیش حقوقی و دریافتی ندارم و عموم نمایش‌هایم تنها با حمایت عادی و جزئی وزارت ارشاد و مرکز هنر‌های نمایشی به صحنه می‌رود.

** در حال حاضر هجمه علیه هنرمندانی که در این ایام فعالیت می‌کنند زیاد است، اینکه مثلا مطرح می‌شود، به نشانه اعتراض تئاتر را تعطیل کنید و فعالیت نداشته باشید. شما درباره فعالیت‌تان در این ایام دچار تشکیک نشدید؟

ما یک شاخه «تئاتر قانونگذار» در تئاتر کاربردی دنیا داریم که دیده شده از طریق آن قواعد قانون اساسی یک کشور در اوج گیرو دار اعتراضات و مسائل حاشیه‌ای با تئاتر تغییر کرده است، همین نشان می‌دهد که تئاتر چقدر تاثیرگذار است. به نظر من صحنه جای حرف زدن است حتی تئاتر مرسوم. پس چرا نباید حرف بزنیم؟ تا تاریخ بوده، تئاتر هم هست و این هیچ ربطی به مجموعه یا جای خاصی ندارد.

برخی از من خُرده می‌گیرند که چرا تئاتر مذهبی کار می‌کنم! به هرحال اساس تئاتر از مذهب و دین از یونان و فلسفه قدیم آمده است. ما زبانمان تئاتر است من هم شاید معترض باشم، اما کف خیابان جای حرف زدن نیست، سعی می‌کنم حرفم را در تئاتر بزنم، جایم اینجاست همانطور که حرف‌هایمان را هم زده‌ایم و به جرأت می‌گویم که خیلی هم انتقاد کرده‌ایم، حتی سانسور شده و مورد مواخذه هم قرار گرفته‌ایم، اما هرگز سیاه نمایی نکردم و در راستای اصلاح حرف زدم نه برای خوشایند یک عده رسانه‌ای آن سوی آب مثل bbc و اینترنشنال!

ما یک زندگی راحت برای اجتماعمان می‌خواهیم همانکه تئاتر کاربردی هم از آن دم می‌زند که برای زندگی بهتر است و دقیقا با روح انسان درگیر است، یعنی در راستای اصلاح روح و رفتار آدم‌ها کار می‌کند و نتیجه این تئاتر نیز تغییر زندگی است. به نظر من بازی‌هایی مثل اتاق فرار و مافیا تنها یک بخش کوچک از تئاتر کاربردی هستند که سال‌ها در ذهن باقی می‌ماند چرا که افراد در آنجا خودشان هستند.

فراز و فرودهای یک گونه جدید نمایشی/ وقتی موزه‌ها مکانی برای اجرای تئاتر می‌شوند/

** نکته پایانی؟

خواسته جدی من از رسانه‌ها و دوستان فعال فرهنگی این است که به «تئاتر کاربردی» بها دهند. ما الان در ترکیه هتل زندان و کافه زندان داریم، افراد آنجا می‌روند، لباسشان تغییر می‌کند، پول پرداخت می‌کنند و مثلا یک روز از امکانات این هتل استفاده می‌کنن. بعضی‌ها این نوع گردشگری سیاه را دوست دارند و از طریق همین کار‌ها ما می‌توانیم موزه‌ها و ابنیه‌مان را فعال کنیم. امیدوارم تئاتر کاربردی یکی از گونه‌های فعال در ایران شود.

** ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

من هم از شما و وقتی که خبرگزاری آنا در اختیارم قرار داد، سپاسگزارم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب