«یاغی» مهمترین پروژه کاریام بود
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا جواد خواجوی بازیگری است که تا یکی دو سال پیش برای بسیاری از مخاطبان به واسطه کلیپ های طنز خلاقانهاش درفضای مجازی شناخته میشد. این بازیگر اما پیش از فعالیت در این فضا، سابقه حضور بر صحنه تئاتر راه داشته این روزها نیز در کنار فعالیتهای مجازیاش، در سینما، تلویزیون و تئاتر مشغول است. وی که به تازگی اجرا در نمایش «تب» به کارگردانی «رویا کاکاخانی» را در تئاترشهر به پایان رسانده است، در سریال «یاغی» نیز حضوری موفق دارد. به بهانه این دو اثر به گفتوگو با این هنرمند پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
از سریال «یاغی» شروع کنیم. چند قمست از این سریال باقی مانده است؟
یک قسمت از این سریال باقی مانده که روز پنجشنبه، آخریم روز شهریورماه پخش خواهد شد.
آیا این سریال در فصلهای دیگر هم ادامه خواهد داشت؟
فکر نمیکنم این اتفاق بیافتد. احتمالا «یاغی» در این نقطه تمام خواهد شد.
کمی از همکاری در این پروژه بگویید! کار کردن با آقای کارت چطور بود؟
میتوانم بگویم «یاغی» مهمترین پروژهای است که در آن حضور داشتهام. این همکاری بسیار لذتبخش بود. وقتی حال پشت صحنه خوب باشد، این حال به بیننده هم منتقل میشود. همینقدر که مردم از «یاغی» لذت میبرند، ما نیز در زمان فیلمبرداری و همینطور در زمان پخش از آن لذت بردیم.
وقتی پیشنهاد سریال «یاغی» با شما مطرح شد، فکر میکردید که این سریال این قدر مورد استقبال قرار بگیرد؟
بله. فکرش را میکردم، برای همین هم از این پیشنهاد خوشحال و هیجانزده شدم. اگر بخواهم در این باره مثالی بزنم باید بگویم من زمانی که قصد دارم در صفحه شخصیام در اینستاگرام پستی را منتشر کنم، میتوانم پیشبینی کنم که این پست چه تعداد کامنت خواهد داشت و چقدر مورد توجه قرار خواهد گرفت. در مورد بعضی از کارها این حس همان اول به شما منتقل میشود که قرار است برای این کار اتفاقهای بزرگی بیافتد. این روال عادی برای تمام سریالهای خوبی است که در سالهای گذشته ساخته شدهاند. هر اثر هنری وظیفهاش این است که با تمام اشکالاتش تاثیرگذار بوده و بیننده داشته باشد. ما در چند سال اخیر وارد مرحله جدیدی شدهایم، به این شکل که مخاطبان به جای لذت بردن از اثر، آن را نقد و تحلیل میکنند و این کمی شرایط را سخت میکند. مثلا زمانی که سریال «پدرسالار» ساخته شده بود چه کسی کار را تحلیل میکرد؟ همه قصه را دنبال میکردند و از آن لذت میبردند.
به نظر شما این خوب است یا بد؟
اینکه آگاهی مردم بیشتر شده و با دقت بیشتری فیلمها و سریالها را میبینند بیشک خوب است. در گذشته نیز جایی نبود تا مردم در آن کامنت بگذارند، شاید آن زمان در دورهمیهای خودشان سریال را نقد میکردند ولی این تحلیلها به گوش دیگران نمیرسید. الان با اینکه شاید مردم اطلاعات کمی در مورد سینما و هنر داشته باشند و نتوانند تحلیل فنی کنند، اما باز هم میتوانند بازی خوب و بد را از هم تشخیص بدهند، میتوانند حرکت بد دوربین را متوجه شوند و تدوین بد را میفهمند.
آیا حضور در سریال «یاغی» باعث شده است که شما سختگیری بیشتری در انتخابهای بعد از این داشته باشید؟
من قبلا هم در انتخابهایم سختگیر بودم، اما همیشه نگاهی نسبت به من وجود داشت با این منظور که او یک فرد اینستاگرامی است و حالا در سینما و تئاتر بازی میکند. در صورتیکه من قبل از اینکه اینستاگرام و حتی فیسبوک وجود داشته باشد تئاتر کار میکردم. سعی کردم به جای جنگیدن با این حرفها خودم را در کارهایم ثابت کنم. بسیاری از کسانی که زمانی مرا مورد نقدهای این چنینی قرار میدادند امروز از دوستان من هستند. قطعا بعد از «یاغی» انتخاب برای من سختتر شده است. در زمان پخش سریال «یاغی» نیز فعالیتم را اینستاگرام کم کردم، زیرا میخواستم مردم کاراکتر من در سریال را باور کنند و به لطف خدا این اتفاق هم افتاد.
نقدها به بازی شما در سریال «یاغی» چطور بود؟
در مورد «یاغی» هیچ کامنت بدی نگرفتم، نه از سوی مردم و نه از سوی صاحبنظران. برایم این مهم نبود که خیلی درخشان باشم، همین که بازیام از فیلم بیرون نزند و در چشم نباشد برایم کافی بود. این اتفاق نیز به واسطه کمک کارگردان و دیگر عوامل افتاد. احترامی که سر این سریال به من گذاشته شد را در جای دیگری ندیدم. حالِ ما سر سریال «یاغی» بسیار خوب بود. من حتی روزهایی که آفیش نبودم و مسیرم به لوکیشن فیلمبرداری میافتاد، حتما سر صحنه میرفتم زیرا دوستانم آنجا بودند. در سریالها هر چقدر زمان فیلمبرداری طولانیتر میشود، آدمها بیشتر از هم خسته میشوند، اما در این پروژه هر روز که میگذشت همه با هم صمیمیتر میشدند.
فیلمبرداری «یاغی» چقدر طول کشید؟
یک سال زمان برد و در اسفند 1400 تمام شد.
کمی سراغ فعالیتهای تئاتریتان برویم. به تازگی نمایش «تب» با بازی شما به پایان رسیده است. این نمایش پیش از این با بازی نادر فلاح روی صحنه رفته بود. چه شد که تصمیم گرفتید در این نمایش بازی کنید؟
این افتخاری برای من بود که بتوانم جایگزین نادر فلاح باشم و در نمایش «تب» بازی کنم. نادر فلاح به دلیل ترافیک کاری نمیتوانست بازی در نمایش را ادامه دهد و چون گروه هنوز سالن را در اختیار داشت، با آنها مذاکره کردم و طی پنج روز تمرین توانستم به نقش برسم. این کار برایم بسیار لذتبخش بود و از اینکه موفق شدم این بار سنگین را به مقصد برسانم از خودم راضیام. این توفیق اجباری باعث شد تا خودم را محک بزنم و این موضوع برای من بسیار ارزشمند بود.
شما پیشتر در نمایش «آدیداس» هم این تجربه را داشتید، زیرا در آن نمایش نیز مدت زمانی کمی برای رسیدن به نقش دایی فرصت داشتید!
آن کار هم اتفاقی یکباره بود. دوستانم برای اجرای «آدیداس» از مشهد به تهران آمده بودند و باید بازیگر نقش دایی تغییر میکرد. البته در آن نمایش زمان بیشتری در اختیار داشتم و مهمتر اینکه وقتی نمایشی چند بازیگر دارد دیالوگها، کدگذاریها و ارتباط میان بازیگران بسیار کمک میکند تا بازیگر متن و میزانس را زودتر حفظ کند. ویژگی کار مونولوگ این است که باید کل یک نمایشنامه را یک نفره روی صحنه ببرید. قصدم این نیست که بگویم کار خاصی انجام دادهام، اما اینکه در این فرصت کم موفق به اجرای این نمایش شدم برایم ارزشمند بود.
نمایش «تب» به چه موضوعی میپرداخت؟
«تب» متن مهمی است، زیرا نمیتوان آن را هر جایی اجرا برد. در بعضی کشورها اجرای این نمایش به دلیل حرفهای سنگینی که میزند توقیف شده است. داستان درباره جوانی است که در یک خانواده متوسط رو به بالا بزرگ شده و درکی از آدمهای فقیر ندارد. او فکر میکند این آدمها به وجود آمدهاند تا به او خدمت کنند، اما وقتی به کشورهای فقیر سفر میکند و شرایط زندگی این آدمها را می بیند متوجه میشود که آنها نیز انسان هستند و این درک او را دچار چالش میکند.
بعد از این چه کارهای دیگری را از شما در حوزه تئاتر و تصویر خواهیم دید؟
در حال حاضر در قسمت نهم سریال «آفتابپرست» حضور دارم که نقشی متفاوت هم از منظر بازی و هم از منظر گریم را ایفا میکنم. چند کار سینمایی و یک سریال را هم در دست دارم و باید ببینم چه اتفاقی خواهد افتاد. عجله ندارم و نمی خواهم پرکار باشم، فعلا پیشنهادهایی در دست دارم که باید برای بازی در آنها بیشتر فکر کنم.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/