سوزاندن یک مرد به بهانه رابطه نامشروع
قاضی پرونده گفت: «م. الف» در ادامه بازجوییها میگوید بعد از این ماجرا همسرم را زیرنظر گرفتم تا اینکه یقین پیدا کردم که مقتول به منزلم میآید و شبها را با همسرم میگذراند. این موضوع را با برادرزنم «ع. الف» در میان گذاشتم که تصمیم گرفتیم نقشهای را برای «م.پ» بکشیم. هرچند برادرزنم به من گفت قبلا با مقتول برخورد کرده و به وی تذکر جدی دادهام که مزاحم نشود اما دوباره مزاحمت ایجاد کرد.
وی تصریح کرد: «م . الف» در ادامه بیان کرد در ١٢ خرداد سال گذشته با برادرزنم «ع . الف» هماهنگ کردم تا مقتول را زیرنظر بگیریم، ساعت ١٥ تا ١٦ همان روز «ع . الف» به محل مجتمع هزار واحدی قاین که خانه مقتول بود، رفت و وی را زیرنظر گرفت و سپس با من تماس گرفت که من نیز به آنجا رفتم.
رئیس دادگاه کیفری شماره یک خراسان جنوبی ادامه داد: «م. الف» در ادامه بازجوییها به مأموران گفت «ع . الف» مقتول را سوار بر خودرو کرده بود و من نیز سوار خودرو شدم و کنار مقتول نشستم و موضوع رابطه نامشروع با همسرم را به وی گفتم که «م . پ» این موضوع را انکار میکرد و من عصبانی شدم و چاقویی که از قبل در اختیار داشتم به قفسه سینه وی فرو کردم که «م . پ»، من را گاز گرفت و بعد به «ع . الف» که راننده خودرو بود گفتم تو بیا صندلی عقب که وی خودرو را متوقف کرد و من راننده شدم، «ع. الف» رفت به صندلی عقب خودرو و چند مشتی به مقتول زد.
قاضی رمضانی افزود: متهم اضافه کرد من و «ع.الف» به همراه مقتول به سمت زمین کشاورزی پدرم در روستای پهنایی قاین رفتیم و موضوع را با پدرم درمیان گذاشتم که در ابتدا قرار بود مقتول را به داخل چاه کشاورزی بیندازیم اما پدرم گفت وی را به آغل گوسفندان ببرید که سه نفری در آنجا آنقدر با چوب به (م .پ) زدیم که وی کشته شد و سپس پدرم گفت بروید گازوئیل بیاورید که جسد را آتش بزنم. من نیز گازوئیل را آوردم و پدرم نیز جسد را آتش زد و در همان زمان من به همراه «ع . الف» به سمت قبرستان رفتیم و پدرم نیز تا صبح در روستا ماند تا از سوختن کامل جسد مطمئن شود. قاضی در ادامه جلسه از پدر مقتول دعوت کرد تا به جایگاه بیاید. او گفت: من پسرم را به خوبی میشناسم و امکان ندارد ارتباط نامشروع با فردی داشته باشد: اگر به فرض آنکه پسرم دچار این مشکل شده باشد باز مقصر این زن است؛ چراکه اگر زن تا راهی را به یک جوان نشان ندهد آن جوان دچار مشکل و اشتباه نمیشود. اگر متهمان پرونده این موضوع را مشاهده کردند و مدرکی داشتند باید به خانواده پسر اطلاع میدادند تا جلوی این کار را میگرفتیم یا از راه قانونی این موضوع را پیگیری میکردند نه اینکه یک جوان را بکشند. من هرگز در دنیا از قاتل پسرم نمیگذرم و تقاضای قصاص دارم.
قاضی سپس از متهم ردیف اول این پرونده «م . الف» خواست به جایگاه بیاید که وی گفت: من راننده کامیون هستم و سه فرزند نیز دارم. چند روز قبل از حادثه با پسرم به مشهد رفتم که در آنجا پسرم به من گفت «م . پ» در مواقعی که شما در منزل نیستید به منزلمان میآید و همیشه با مادرم است. بعد از شنیدن این ماجرا از مشهد برگشتم و چند روزی را به سر کارم نرفتم و همسرم را زیرنظر گرفتم. من با «ع.الف» در روز حادثه به مجتمع هزار واحدی قاین رفتیم که میخواستم هر دو نفر را با هم در منزل بگیریم که ناگهان فردی به پسرش گفت دو نفر در منزل بودند که آقا از یک طرف و خانم نیز از طرف دیگر رفتند که در همین لحظه «ع . الف» سوار بر خودرو شد و به سمت مقتول رفت و وی را سوار بر خودرو کرد و من نیز کمی جلوتر سوار خودرو شدم و کنار مقتول نشستم که بین من و مقتول مشاجره شد و وقتی مقتول برای انجامندادن رابطه نامشروع قسم خورد، عصبانی شدم و چاقویی که از قبل داشتم بر پهلوی وی فرو کردم. متهم تصریح کرد: مقتول را به سمت زمین کشاورزی پدرم در روستای پهنایی بردم و «م . پ» را در آغل گوسفندان بستیم و خودم به همراه «ع . الف» به قبرستان رفتیم که غروب همان روز پدرم به من زنگ زد و گفت مقتول را کشتم و جسد وی را آتش زدم.
همچنین قاضی پرونده از متهم ردیف دوم «ع . الف» دعوت کرد تا به جایگاه بیاید، وی گفت: اظهاراتی را که بر من وارد است قبول ندارم و من بیگناه هستم؛ چراکه من اصلا از این ماجرا خبری نداشتم و در آن روز نیز سرکار بودم و اظهارات قبل را تحت فشارهای روحی و روانی بیان کردهام.
بنا بر این گزارش ادامه جلسه دادگاه به صورت غیرعلنی برگزار شد.
انتهای پیام/