پوزخند سامسونتیها به «جوکر»/ جایی که مسخرهبازی مجاز بود
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ونوس بهنود ـ سه سال پیش زمانی که فیلم تکاندهنده «جوکر» ساخته «تاد فلیپس» اکران شد گمان نمی رفت به مانند بسیاری از برنامههای تلویزیونی کپی شده از مرجع آن ور آبی، برنامه طنزی، تقلید وارونهای از نام این فیلم داشته باشد. هر چند در ابتدای برنامه نیز اعلام میشود که ما مشابه برنامههایی همچون «داکیومنتا» و «آخرین نفری که میخنده» هستیم اما ماجرای تقلید تنها نقطه قابل توجه و تامل برانگیز این برنامه کمدی نیست.
در هفته جاری، آخرین قسمت فصل نهایی رئالیتیشوی «جوکر» از طریق شبکه خانگی پخش و امین حیایی به عنوان برنده فصل دوم فینال معرفی شد. جوکر در چند ماه اخیر با کارگردانی احسان علیخانی و سید حامد میرفتاحی در حالی یکی از روحیات ایرانیها در به بازی گرفتن واقعیت و طنز پردازی را به کار بسته که با وجود تمامی نقاط مثبت و منفی خود یکی از نمونههای جدید برنامههای کمدی در ایران محسوب میشود؛ حتی اگر به تقلید از نمونه خارجی بوده باشد. این برنامه ساختارهایی که به تازگی در یک دهه اخیر در ایران شکل گرفته و بازیگران سینما را در مسیرهای جدید هنری از تبلیغ تا طنز پردازی نشان میدهد، به کار بسته و یکی از فضاهای غالب دنیای هنر که سلبریتی را در لباسهای زرق و برقدار بدون روحیه مردمی و پشت ویترینی ترسیم میکند، در هم شکسته است. کارکردی که به واقع نیاز صنعت هنر بوده اما نگاه بازاری به آن در مجموعه «جوکر» مانع از تحقق اهداف متعالی آن میشود.
ایرانیها سابقه دور و درازی در طنز و فکاهی دارند. از شخصیت «ملانصرالدین» تا لطیفهپردازی و اشعار طنز بخشی از فرهنگ این دیار به حساب میآید. اما همواره و همواره در دل لطیفهها و اشعار طنز پیام اخلاقی و آموزنده گنجانده میشده است و بر همین اساس طنازی شیوهای برای آموزش غیرمستقیم مردم محسوب میشد. چه بسا فردی که فکاهی و لطیفه تعریف میکرد بیش از عامه مردم از دردهای پنهان جامعه و از ضرورت توجه دیگران به آن خبر داشت و با این باور که خندهاش از گریهاش تلختر است، در قالب طنز واقعیت را به گوش همه میرساند.
بیشتر بخوانید:
پشیمانی احسان علیخانی از تبریک به بازیگر فیلم عنکبوت مقدس
داوران فصل سوم عصر جدید معرفی شدند
چنین باوری نه تنها در برنامهای که هفت فصل از آن سپری شده و ماهها است ایرانیها را مشتری خود در تولیدات شبکه خانگی کرده است، دیده نمیشود بلکه به نظر میرسد تمایل نویسندگان به ادا درآوردن و نمایشهایی که هیچ مضمون اخلاقی و آموزشی ندارد، بسنده شده است.
در برنامهای که اسپانسر دارد و برای هر فرد برنده ۱۰۰ میلیون تومان جایزه پیشبینی شده است، جایی برای عموم مردم که چه بسا نیازمندتر از سلیبریتی برای آن جایزه هستند و حتی زنان و کودکان دیده نشده است. کمدینها و بازیگران سریال ها و فیلمهای طنز و کمدی به این برنامه دعوت میشوند و تنها با هدف نجات دادن خود از خندهای که میتواند موجب حذفشان از برنامه شود دست به دامن هر ادا و شکلکی میشوند.
نه تنها مضمون رفتاری جوکرها آموزهای در بر ندارد این شلختگی در دکور برنامه نیز دیده میشود. برنامهای که مدعی است کپیبرداری از نمونههای آن ور آبی است حداقل در صحنهآرایی و البسه بازیگران هیچ استاندارد و چارچوبی ندارد. رنگ و بوی ایرانی بودن از آن شنیده نمیشود و مخاطب مدت طولانی دربست در اختیار برنامه است تا بالاخره یکی از سلیبرتیها از مسخره بازی دیگران نجات یافته نخندد و بتواند پول ببرد. چنین روندی بیشتر شبیه پوزخند سلبریتیها با سامسونتهای پر پول به فیلم معنیدار جوکر که فردی خرد شده در چرخ دنده مشکلات جامعه است و از زور درد میخندد و همچنین به فرهنگ فکاهی اخلاق پرور ایرانی است. شاید اگر علیخانی به عنوان چهرهای که در ماه عسل قهرمانان گمنام از میان مردم را معرفی میکرد، شناخته شده اما در فیلم جوکر تفاوتی در اپیزود اول یا چهارم و در فصل دوم یا هفتم ایجاد نکرده و در همان قسمت اول خاتمه کار خود را ناخواسته رقم میزند.
گروهی هشت نفره قرار بود ۶ ساعت در یک اتاق پذیرایی همدیگر را بخندانند و هر کدام برنده شد هدیه نقدی دریافت کند. هر چند این برنامه چنانکه ذکر آن رفت توانست سلیبریتیها را از شخصیتهای اتوکشی شده به فضای راحت و مردمیتر بکشاند اما به دلیل بیتوجهی به محتوا و نگاه بازاری به تولید، نه میتواند توصیه اعضای خانواده به یکدیگر و نه توصیه والدین به کودکان باشد.
جوکر بیش از آنکه بتواند از فرصت طلایی خود برای طرح دغدغههای اخلاقی و تربیت غیر مستقیم جامعه بهره ببرد به ادا و شکلک درآوردن محدود شده بود. حتی مهمانان برنامه که چهرههای شاخص هنری در ایران محسوب میشوند نیز وارد بازی طنازی و لطیفه پردازی میشوند. جوکر مدعی بود «یک مهمانی خاص» است اما این برنامه چقدر با واقعیت مردمی که دغدغههای ریز و درشت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگ دارد، درآمیخته است؟ از دعوتهای هدفمند گرفته تا نمایش مواد غذایی یا پز دادن البسه بازیگران به یکدیگر موجب شده تا بسیاری از مردم جوکر را برنامهای صرفا برای وقت پر کردن بدانند. هر چند برخی رفتارها از جمله اهدای جایزه به خیریه به مانند اقدام امین حیایی برای کمک به مدرسه سازی ارزشمند است اما به نظر میرسد جوکر نتوانست از سطح کمدی آلوده به ابتذال، خود را به قلب اجتماع راه دهد. این در حالی است که روحیه طنزپذیر و طناز مردم ایران میتوانست از جوکر به واقع یک مهمانی خاص را تداعی کند. این برنامه تمرینی شاید نه چندان پخته و شسته و رفته از وارد کردن کمدی در زندگی مردم بود. مردمی که هر چند به شکلک بازیگر میخندند اما قرابتی با او احساس نمیکنند.در مقابل دردهای فینیکس دلقک در «جوکر» به مراتب قابل لمستر و ارتباط روحی و عاطفی با او بیشتر است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/