ابر سلاحهای جهانی از «سوئیفت آمریکایی» تا «غذا و انرژی روسی»
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، علی پاکزاد، طی چند دهه اخیر و پس از جنگ سرد به نظر میرسد، با فرونشستن رعب ناشی از جنگ هستهای سلاحهای جدیدی در جریان تعارضات کشورها به کار گرفته میشود، سلاحهایی که اگرچه در ظاهر قدرت تخریب فوری کمی دارند ولی تأثیر مخرب آنها در میانمدت و بلندمدت بسیار دهشتناک است.
البته استفاده از این نوع سلاحها در تاریخ بشر بیسابقه نیستند ولی چند عامل قدرت مخرب آنها را افزایش داده، اول «رشد جهانی جمعیت همراه با محدودیت منابع» و دوم «جهانیسازی».
توسعه فناوری امکان استفاده کشورها را در دسترسی به منابع موجود در اقصی نقاط جهان به میزان بیسابقهای افزایش داده است و به عاملی محرک در رشد جمعیت بدل شده و درنهایت این وضعیت بهصورت مستقیم بر الگوی مصرف تأثیرگذار بوده است، اگر تا دیروز مصرف گرانی در انگشتشمار کشورهای جهانی به چشم میخورد امروز میلیاردها نفر از جمعیت جهان در زمره مصرفکنندگان بزرگ قرار گرفتهاند.
در کنار این موضوع درهم تنیدگی اقتصاد ناشی از جهانیسازی را که باعث تحکیم این نوع روابط شده است را هم باید در نظر بگیرم که باعث شده برخلاف همه اعصار امروز رشد جمعیتها وابستگی جغرافیایی خود را به منابع از دست بدهند، امروز الزامی ندارد شهرهای بزرگ در نزدیکی منابع اصلی شکل بگیرند، بلکه فناوری و تعاملات اقتصادی ناشی از جهانیسازی است که تعیین میکنند کدام نقطه از جهان تبدیل به یک منطقه پرجمعیت شود و البته همین مسئله نوعی آسیبپذیری را برای جوامع بشری ایجاد کرده است که کمتر در اعصار گذشته سابقه داشته است.
این اتفاقات در نگاه اول بهعنوان دستاوردهای بشری قابلستایش هستند، ولی در شرایطی که تقابل بین کشورها و ملتها پیش بیاید همین تنیدگی اقتصادی تبدیل به سلاحی مخرب خواهد شد.
کمی به عقب بازگردیم آمریکا با برتری فناوری به قطب تبادلات مالی جهان بدل شد، قطبی که با ارائه ساختار سوئیفت در بستر اقتصاد جهانی، موفق به یکپارچهسازی نظام مبادلاتی پولی در جهان شد. آنها با نازلترین قیمت و بالاترین امنیت ممکن طی تاریخ، از زمان اختراع پول تا امروز.
اما همین مسئله به آمریکا فرصت داد از نظام تبادلات مالی بهعنوان یک ابزار قدرت و سلاحی مخرب استفاده کند. ایران یکی از اولین کشورهای جهان بود که آمریکا این سلاح را علیه اش به کار گرفت.
سلاحی که بدون انفجار و تنها با افزایش هزینه تبادلات اقتصادی میتواند به فروپاشی اقتصادی و تسلیم دشمن بی انجامد.
اگر تا امروز این اتفاق برای اقتصاد ایران رخ نداده به دو دلیل واضح دارد، اول اینکه ایران کشوری ثروتمند با منابع سرشار طبیعی است که حذف کامل آن از تعاملات اقتصادی جهان بسیار سخت است.
دوم آنکه آمریکا در بهکارگیری این سلاح و شدت شلیک طی سه دهه گذشته رویه ثابتی نداشته؛ به عبارت سادهتر تقابل بین دو گروه در آمریکا که تلاش برای فروپاشی اقتصادی ایران داشتند و گروهی که تلاش میکردند با فشار حداکثری ایران را بهپای مذاکره بکشانند، باعث شده هیچگاه حداکثر قدرت شلیک بهصورت بلندمدت علیه ایران به کار گرفته نشود؛ البته قدرت تقابل و موقعیت جغرافیایی ایران نیز در تحلیل بردن قدرت این سلاح بسیار مؤثر بوده است.
اما به هرشکل این سلاح بهقدری ترسناک است که بعد از بهکارگیری آن علیه ایران بهخصوص در دوران دونالد ترامپ، بسیاری از کشورهای دنیا به فکر افتادند برای در امان ماندن از آثار آن به خلق نظامهای جایگزین سوئیفت بپردازند.
اما در مقابل آمریکا، روسیه و چین نیز بهعنوان بلوک شرق با استفاده از تعاملات ناشی از رشد فناوری و جهانیسازی، در مکانیسمی مشابه ولی کمی بدویتر موفق شده سلاحهای مخرب خود را به نمایش بگذارد.
محاصره و جلوگیری از دسترسی دشمن به منابع غذایی از تاکتیکهای جنگی است که شاید بهاندازه تاریخ بشری قدمت داشته باشد و روسیه در تقابل اخیر خود با بلوک غرب این حربه را بهعنوان سلاح ترسناک خود به نمایش گذاشت.
روسیه و اوکراین در مجموع ۱۲ درصد از گندم جهان را تولید میکنند، سهمی که به پیشبینی اکونومیست میتواند در صورت خروج از بازار، امنیت غذایی میلیونها نفر در جهان را به مخاطره بیندازد.
یعنی امروز به غیر از آنکه روسیه به اتکای منابع گسترده نفت و گاز خود موفق شده تأثیر سلاح آمریکایی تحریم را خنثی کند؛ با نشان دادن چهره وحشتناک قحطی به اروپا، از یک سلاح دیگر در جنگ اوکراین رونمایی کرده است.
به این ترتیب ما شاهد نسل جدیدی از جنگها هستیم که متأثر از مفهوم یکپارچگی جهانی است.
جهانیسازی که آمریکا با تأسیس سازمان تجارت جهانی در ژانویه ۱۹۹۵ کلید زد، در راستای رؤیای جهان تکقطبی شکل گرفته بود و تا چندی پیش میتوانست به آمریکا در تحمیل اراده به جهان کمک کند ولی بهمرور با آموخته شدن رقبا و شکلگیری قطبهای جدید قدرت اقتصادی در جهان که خود از نتایج فرایند جهانیسازی است و درنهایت با کاهش سهم جهانی اقتصاد آمریکا، اقتصاد یکپارچه جهانی از سلاحی اختصاصی به جنگافزاری عمومی تبدیل شد.
البته این به معنی فروپاشی آمریکا و یا از هم پاشیدن اتحادیه اروپا و یا حتی زمین خوردن روسیه نیست، طرفین اصلی جنگی که در جریان است هیچکدام از این اهداف را دنبال نمیکنند.
هدف روسیه اثبات خود بهعنوان یک قطب قدرت جهانی و بازگشت به دوران طلایی جماهیر شوروی است، آمریکا نیز بهعنوان آتشافروز اصلی این جنگ به دنبال فرسایش قدرت مستتر اقتصاد بلوک شرق و تنبیه کشورهای اروپایی است که در مقابل خواستههای آمریکا سرگرانی میکردند و تا اینجای کار به نظر هر دو طرف از جنگ رخ داده احساس پیروزی میکنند.
اما دیگر نتیجه قطعی که میتوان در چشمانداز جنگ اوکراین پیشبینی کرد، تضعیف بیشازپیش سازمان نیمهجان تجارت جهانی و رونق بیشازپیش پیمانهای منطقهای و بلوکهای ایدئولوژیک در جهان است، در سالهای پیش رو دیگر در هم تنیدگی اقتصادی به مفهومی که در دو دهه گذشته در جهان شاهدش بودیم رخ نخواهد داد و با توسعه اقتصاد دیجیتال بر بستر فناوریهایی مانند بلاکچین، کشورها تلاش میکنند مرزهای مشخص جغرافیای اقتصادی و سیاسی خود حتی در فضایی مانند متاورس پررنگتر از گذشته داشته باشند، دیر نیست که برای سفر از کشوری به کشور دیگر در متاورس مجبور به دریافت روادید بشویم.
منبع: عصر اقتصاد
انتهای پیام/۴۱۲۹/
انتهای پیام/