دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 اسفند 1400 - 16:24

«سدسازی» دربرابر مخالفان آمریکایی و منطقه‌ای توافق هسته‌ای

پس از احیای توافق هسته‌ای، جمهوری‌خواهان با خواستگاه‌های ایدئولوژیک خود که شامل زیست خارج از واقعیت‌ها و بر بستر آرمان‌هاست، بزرگ‌ترین مخالف توافق خواهند بود.
کد خبر : 643031
22





به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، پیکر نیمه‌جان توافق هسته‌ای گرچه دیر یا زود باردیگر احیا خواهد شد، اما حفظ و ادامه حیات برای چنین توافقی چندان آسان نیست. مخالفان توافق یک‌بار با خروج آمریکا از برجام و اجرای سیاست فشارحداکثری، ضربه‌ای کارا به آن وارد ساخته و گمان نمی‌رود بخواهد از تکرار واقعه‌ای مشابه جلوگیری کنند. در همین چهارچوب لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه ایالت کارولینای جنوبی دوشنبه هفته گذشته (۱۴ فوریه/ ۲۵ بهمن) در جریان سفر خود به فلسطین اشغالی سخنان جالب‌توجهی را به رسانه‌ها گفت که نمی‌توان به‌سادگی از آن عبور کرد. لیندسی گراهام که یکی از تندروترین جمهوریخواهان کنگره است در جریان یک کنفرانس خبری در بیت‌المقدس مدعی شد جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح‌های هسته‌ای از اینکه جلوی «تهاجم روسیه به اوکراین» یا «حمله چین به تایوان» گرفته شود، اهمیت بیشتری دارد. او این اظهارات را درحالی بر زبان راند که سفرش به فلسطین اشغالی شامل دیدارهای کاملی با نفتالی بنت نخست‌وزیر، یائیر لاپید وزیر خارجه و بنی گانتز وزیر دفاع، مقامات سازمان امنیت و اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی «موساد» و همچنین بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر سابق و رهبر مخالفان دولت این رژیم می‌شد. باید توجه داشت تمام اظهارات لیندسی گراهام درباره توافق هسته‌ای نمی‌تواند مربوط به خواسته‌های لابی صهیونیستی در آمریکا باشد، زیرا اگرچه این لابی در آمریکا در حوزه خاورمیانه تاثیراتی شدید دارد اما قدرتمندتر از دیگر لابی‌ها نیست تا چین و روسیه را تهدیدی کوچک‌تر از ایران ترسیم کند. از این‌رو سخنان لیندسی گراهام را باید فارغ از اتاق‌های لابی، در انجمن‌های راست‌گرا و اوانجلیست‌ها جست‌وجو کرد؛ جایی‌که خارج از واقعیت‌ها افرادی ایدئولوژیک درحال طراحی سیاست‌هایی در آمریکا هستند. لیندسی گراهام چندی پیش نیز به همراه سناتور باب مندز از حزب دموکرات که ریاست کمیته روابط‌خارجی مجلس سنا را برعهده دارد، در نامه‌ای از دولت آمریکا خواسته بودند تحریم‌های ایران تنها در ازای توقف کامل غنی‌سازی در ایران میسر شود؛ خواسته‌ای که برخلاف مفاد توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ است و با توان واشنگتن نیز فاصله بسیاری دارد.


اقدامات تضمین‌سازانه داخلی ایران


پس از احیای توافق هسته‌ای، جمهوری‌خواهان با خواستگاه‌های ایدئولوژیک خود که شامل زیست خارج از واقعیت‌ها و بر بستر آرمان‌هاست، بزرگ‌ترین مخالف توافق خواهند بود. با این حال هر آرمان‌خواهی زمانی به دیوار واقعیت‌ها برخورد می‌کند؛ آنگاه که این دیوار به اندازه کافی بزرگ شده باشد. ایران برای آنکه دیدگاه‌های ایدئولوژیک و آرمانی جمهوری‌خواهان دامنگیرش نشوند باید بتواند دیوارهایی بزرگ از واقعیت در برابر آنها ایجاد کند تا آنها به‌خوبی بدانند درصورت خروج مجدد از برجام دقیقا چه چیزهایی در انتظارشان خواهد بود. ایران باید در راستای اقدامات حفاظتی خود از برجام ضمن دیوارکشی قانونی و فنی به دور آن، سدسازی‌هایی نیز پیرامون آن انجام دهد تا آمریکایی‌های مخالف برجام بدانند با نابودی توافق، این سدها نیز شکسته خواهند شد. در ادامه به ارائه پیشنهادهایی جهت حفاظت از توافق هسته‌ای پرداخته شده است.


۱ -صندوق مالی تعدیل تعهدات هسته‌ای


یک گام بزرگ ایران برای بازگرداندن آمریکا به توافق هسته‌ای انجام تعدیل در تعهدات هسته‌ای خود بود. با این حال در برخی مواقع، موانع مالی باعث کاهش سرعت تعدیل تعهدات ایران شدند. به‌عنوان نمونه در دی‌ماه سال گذشته علی‌اکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی در واکنش به تصویب طرح راهبردی لغو تحریم‌ها در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد این سازمان قادر است تا به اجرای طرح پرداخته و سانتریفیوژهای موردنیاز آن را تولید کند اما این مصوبه منبع تامین مالی طرح را مشخص نساخته است. این مساله نشان می‌دهد ایران برای پررنگ ساختن اقدامات خود در برابر خروج مجدد آمریکا از برجام باید دست به تاسیس صندوقی مالی در داخل کشور بزند تا پس از نقض عهد واشنگتن، منابع مالی لازم برای توسعه فوری برنامه هسته‌ای ایران از طریق این صندوق تامین شود.


۲ -افزایش ظرفیت تولید سانتریفیوژ


ایران باید در طول اجرای توافق همواره به ظرفیت کارخانه‌های تولید سانتریفیوژ خود بیفزاید، بدون آنکه واقعا دستگاهی ساخته شود. این طرح گرچه از دریچه‌ای جزئی نگرانه هزینه‌هایی غیرلازم را درپی خواهد داشت اما از یک نگاه کلی‌نگرانه، به دلیل ممانعت از خروج آسان آمریکا از توافق هسته‌ای دارای مزایای مالی کلانی برای ایران خواهد بود. جمهوری‌خواهان به دلیل وجود چنین تاسیساتی به‌خوبی با یک محاسبه سریع متوجه می‌شوند درصورت نقض عهد چه تعداد سانتریفیوژ به سرعت وارد مدار فعالیت می‌شوند.


۳ -تمرکز بر رژیم‌صهیونیستی


رژیم‌صهیونیستی ضلع اصلی مخالفت با توافق هسته‌ای است. ایران باید با تشدید بیش از پیش فشارها بر رژیم‌صهیونیستی و چیدن برنامه انتقامی خروج مجدد حول فلسطین اشغالی به‌عنوان عامل خروج آتی آمریکا از برجام، محور اصلی فعالیت لابی صهیونیسم در آمریکا را که تبلیغ حفاظت از امنیت رژیم‌صهیونیستی است تهی سازد. این مساله در داخل فلسطین اشغالی نیز برای آنها مشخص می‌سازد که فعالیت‌هایشان علیه توافق هسته‌ای چگونه می‌تواند دشواری‌های متعدد پیش روی آنان را بار دیگر با تصاعد مواجه سازد.


۴ -ایجاد تهدید بالقوه موشکی


تهران باید در حوزه موشکی به شکل هوشمندانه‌ای مهره‌چینی کند تا ضمن جلوگیری از تشدید تنش‌ها، منافع جدیدی برای ایران کسب شود. در این راستا ایران باید توانایی‌های زیرساختی خود در حوزه موشکی را به‌گونه‌ای گسترش دهد که قابلیت‌های متعدد بالقوه در این حوزه ایجاد شود. سطح بالای این زیرساخت‌ها در کنار بالقوه بودن‌شان سبب می‌شود تا بالفعل شدن این توانایی‌ها یک ابزار موثر در چانه‌زنی‌های بین‌المللی باشد و همزمان یک سد بزرگ در برابر جمهوری‌خواهان آمریکایی نیز به حساب بیاید. خروج آمریکا از برجام با آزادسازی ظرفیت‌های جمع‌شده در پشت سد موشکی که می‌تواند شامل افزایش برد موشک‌ها باشد، باعث می‌شود جمهوری‌خواهان با چالش‌های عدیده‌ای در داخل این کشور روبه‌رو شوند.


۵ -ظرفیت‌سازی پساغروب


توافق هسته‌ای دارای بندهای غروب است که برمبنای آنها محدودیت‌های هسته‌ای ایران کاهش می‌یابند. به‌عنوان نمونه محدودیت تعداد سانتریفیوژها پس از ۱۰ سال و میزان مواد غنی‌سازی پس از ۱۵ سال برداشته می‌شوند. انتهای این بازه‌های زمانی نقاطی هستند که فشارها در آمریکا علیه توافق به‌شدت افزایش می‌باید. حتی در دوران دولت پیشین آمریکا که خود عامل خروج این کشور از برجام بود، مقامات این دولت با فرارسیدن موعد پایان تحریم‌های تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل، اقدامات بی‌سابقه‌ای را علیه توافق راه انداختند.


۶ -کشف ظرفیت‌های حقوقی برجام


دولت ایران باید فارغ از بحث مذاکرات که نیازمند محدود شدن تیم هسته‌ای است، پس از توافق اقدامات نظام‌مند و گسترده‌ای را با کمک نهادهای دانشگاهی و علمی خود طراحی کند تا این نهادها قادر به بررسی دقیق و کشف امکان‌های مختلف موجود در توافق هسته‌ای باشند. این موارد به ایران اجازه می‌دهند تا درصورت خروج مجدد آمریکا از برجام با استناد به تمامی ظرفیت‌های توافق، اقدامات خود را در حوزه هسته‌ای به شکل مقتدرانه‌ای انجام دهد.


۷ -صدور مداوم اعلامیه‌های سیاسی


ایران باید برای نشان دادن موضع جدی خود در ارتباط با توافق، در برهه‌های زمانی مختلف همانند سالگرد خروج آمریکا از برجام، سالگرد احیای مجدد آن و مواردی از این دست، اقدام به صدور بیانیه‌های سیاسی کند تا بر عزم جدی خود برای مقابله با خروج مجدد آمریکا از برجام تاکید کند. این فعالیت‌ها از لحاظ ادراکی آمادگی در لحظه ایران برای تعدیل تعهدات هسته‌ای را همواره به طرف‌های برجامی القا می‌کند.


۸ -عدم رها کردن سیاست خنثی‌سازی و دور زدن تحریم‌ها


تهران باید بکوشد با وجود تمامی سختی‌های موجود، سیاست خنثی‌سازی تحریم‌ها از طریق اصلاح ساختارهای داخلی، کاهش اتکای بودجه به نفت و همچنین ادامه فعالیت شبکه‌های دور زدن تحریم‌ها را اجرا کند. ایران اگرچه به شکل عادی و معمول نیز در این راستا گام برمی‌دارد اما پررنگ ساختن دلایل این اقدام دارای تاثیراتی روانی است که می‌تواند تصمیم‌گیران آمریکایی و اروپایی را تحت‌تاثیر قرار دهد. ایران باید توجه داشته باشد که در حوزه اقتصادی حفظ شبکه دور زدن تحریم‌ها یک گام بزرگ در مسیر جلوگیری از خروج مجدد آمریکا از برجام است. بلااستفاده ماندن شبکه‌های ضدتحریمی باعث می‌شود درصورت خروج مجدد آمریکا از توافق، راه اندازه مجدد این شبکه‌ها نیازمند زمانی چندماهه باشد که همین بازه موجب تقویت تاثیر تحریم‌های آمریکا علیه ایران می‌شود. گرچه دور زدن تحریم‌ها هزینه‌های زیادی را در حوزه تجارت خارجی به ایران تحمیل می‌کند، اما این هزینه‌ها هیچ‌گاه بیشتر از زیان‌های مالی خروج آمریکا از برجام نیست.


۹ -پررنگ‌سازی نهادهای غیرهسته‌ای و غیرسیاسی ایران در حوزه مقابله با تحریم‌ها


نهادهای نظامی و اقتصادی ایران باید براساس طرح‌ها و اسناد رسمی و با تاکید بر ابعاد ضدانسانی تحریم‌های اقتصادی، خود را بخشی از صف‌آرایی ضدتحریمی ایران معرفی کنند. این اسناد می‌توانند به شکلی پراکنده فضای پس از خروج مجدد آمریکا از برجام را برای تصمیم‌گیران واشنگتن ترسیم کنند.


۱۰ -تلاش برای خنثی‌سازی تهدیدات نظامی


ترکیب نیروهای ایدئولوژیک و همچنین ژنرال‌های نظامی در دولت ترامپ باعث شد تا با وجود عدم امکان حمله نظامی به ایران، سایه تهدید جنگ برای مدت زمان بیشتری در روابط بین دو کشور باقی بماند. گرچه دموکرات‌ها نیز در دوران اوباما با صحبت از گزینه‌های روی میز، تهدیداتی جنگی علیه ایران را مطرح می‌کردند اما عمیقا به آن باور نداشته و پس از مدتی لفاظی‌های خود را کاهش دادند؛ با این وجود تیم ایدئولوژیک ترامپ همانند هر گروه ایدئولوژیک دیگری به زمان بیشتری برای انطباق دیدگاه‌های خود با واقعیت زمان نیاز داشت. خروج ترامپ از برجام به‌عنوان یکی از اهداف به دنبال استفاده جدی از قوای نظامی آمریکا برای ایجاد هراس در ایران و رسیدن به توافقی محکم‌تر از نظر این کشور بود. از این رو ایران باید بکوشد در دوران بازگشت توافق به‌شدت روی قوای نظامی خود سرمایه‌گذاری و تمرکز کند زیرا این توانایی باعث کاهش‌ انگیزه‌های آمریکا برای خروج مجدد و استفاده از زور برای رسیدن به دستاوردهای افزون‌تر می‌شود.


۱۱ -ایجاد لابی غیرمستقیم و «تک حوزه‌ای» در آمریکا


ایران بنا به دلایل زیادی قادر به ایجاد لابی مستقیم در آمریکا نیست. اساسا لابی‌گری در آمریکا هنگامی کارایی دارد که در تضاد با سیاست‌های سنتی این کشور نباشد، اما هنگامی که یک کشور اساسا در تقابل با واشنگتن قرار دارد لابی کردن برای آن تقریبا امکان‌پذیر نیست. از طرف دیگر اگر ایران بخواهد با اتکا به توان خود در آمریکا لابی کند به دلیل حضور طیف وسیعی از لابی‌های خارجی در آمریکا مانند لابی صهیونیسم و لابی اعراب و همچنین لابی‌های داخلی مانند صنایع تسلیحاتی، قادر به هماورد با آنها نخواهد بود.


از این رو ایران باید به شکلی غیرمستقیم و به‌صورت «تک‌حوزه‌ای» وارد لابی با آمریکا شود. تهران با اثبات منافع توافق برای امنیت در منطقه و ترسیم فضای بی‌ثبات پس از خروج مجدد آمریکا از برجام، لابی‌هایی مانند لابی اعراب را به رایزنی برای عدم خروج مجدد واشنگتن از برجام وادارد.


۱۲ -پیگیری اقدامات ضدخروج در فضای بین‌المللی


ایران پس از احیای برجام نباید در این حوزه تنها به انجام اقدامات معمول بپردازد. تهران به این دلیل که پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای، این توافق عملا بلااعتبار خواهد بود، می‌تواند حتی در حین اجرای برجام دست به توافقات دوجانبه خارج از چهارچوب توافق برای مقابله با خروج واشنگتن از برجام بزند. ازجمله این اقدامات انجام توافق با طرفین حاضر در برجام و دیگر کشورهای جهان برای پوشش خروج آمریکا از برجام است. به‌عنوان مثال اگر طرفین حاضر در برجام حاضر شوند پس از خروج واشنگتن از برجام میزان مواد غنی‌شده، معادل آنچه از ایران خارج شده را به کشور بازگردانند این اقدام یک گام بزرگ در راستای افزایش اطمینان‌پذیری توافق خواهد بود.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/





انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب