مردم «ملاقات خصوصی» را دوست داشتند/ گاهی سر کارگردان شلوغ بود و هوتن شکیبا با من تمرین میکرد
به گزارش خبرنگار سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، یکی از ویژگیهای فیلمهای به نمایش درآمده در چهلمین جشنواره فیلم فجر، حضور خانوادگی برخی از افراد در تولید آثار بود. مثل پدر و پسرهایی که در قامت تهیهکننده و کارگردان فیلم تولید کردند یا خواهر و برادرهایی که هرکدام بخشی از تولید یک اثر مشترک را برعهده داشتند. یکی از جالبترین این روابط خانوادگی مربوط میشود به امید و ایمان شمس، برادرانی که یکی در مقام کارگردان و دیگری در جایگاه بازیگر مکمل در تولید فیلم «ملاقات خصوصی» نقشهای مهمی ایفا کردند.
اولین تجربه امید شمس در ساخت فیلم بلند، تجربه جذاب، استاندارد و موفقی بود، اگرچه نتوانست نظر هیئت داوران جشنواره را به خود جلب کند و فقط در دو بخش جشنواره نامزد دریافت سیمرغ شد، اما به اعتقاد اکثر منتقدان و اهالی رسانه، این فیلم یکی از پنج فیلم برتر جشنواره امسال بود. امید در اولین تجربه فیلمسازیاش، اولین تجربه بازیگری برادرش ایمان را هم شکل داد، برادری ورزشکار که از فیزیک بدنی فوقالعادهای برخوردار است و یک ورزشکار حرفهای رشته پرورش اندام محسوب میشود. ایمان شمس از آن دسته ورزشکاران رشته پرورش اندام است که تلاش زیادی برای حضور در مسابقات «مردان آهنین» میکرد و حتی در دوره آخر این مسابقات که از تلویزیون پخش شد نیز حضور داشت.
به بهانه نخستین تجربه مشترک برادران شمس در فیلم «ملاقات خصوصی» با ایمان شمس گفتوگو کردیم، اگرچه تقریبا تمام عوامل فیلم «ملاقات خصوصی» از اتفاقاتی که برای این فیلم رخ داد و مسائل مربوط به حذف سیمرغ مردمی که به احتمال زیاد در اختیار آنها قرار میگرفت، بسیار ناراحت بودند، اما در این گفتوگو تلاش کردیم حواشی مربوط به جشنواره را رها کنیم و صرفا روی این تجربه برادرانه تمرکز کنیم.
آنا: حضور در فیلم «ملاقات خصوصی» به عنوان نخستین تجربه بازیگری چطور بود؟
شمس: تجربه خوبی بود و خودم خیلی آن نقش را دوست داشتم چون بخشهایی از آن مربوط به زندگی و شخصیت خودم بود. نقش من در این فیلم ورزشکار پرورش اندامی است که چندین سال در نوجوانی تلاش میکند و چند مقام قهرمانی کسب میکند و به اوج که میرسد، مسابقات قویترین مردان ایران دیگر برگزار نمیشود و به همین دلیل از ورزش فاصله میگیرد و لطمه روحی میبیند و کمکم به سمت خلاف و زندان کشیده میشود.
آنا: دقیقا تا کجای زندگی این شخصیت مربوط به خودتان میشد؟
شمس: تا قبل از خلافها! (میخندد). البته که اگر به خودم نمیآمدم خیلی امکان داشت من هم به خلاف کشیده شوم. خیلی از دوستانم را میبینم که تا همین چند سال پیش قهرمان کشور بودند، مدال و مقام زیاد کسب میکردند، ولی از وقتی که مسابقاتمان به کل قطع شد، الان چند نفرشان به جرم شرخری و درگیری در زندانند.
آنا: امید چه زمانی با شما مطرح کرد که چنین سوژهای با حضور این شخصیت در سرش دارد؟
شمس: امید چند سالی بود که درگیر نوشتن و ساخت این فیلم بود ولی تقریباً سال آخر به ذهناش رسید که موضوع من را در فیلم بیان کند. اوایل میخواست یک بازیگر حرفهای برای این نقش بیاورد که از لحاظ بازی هم خوب باشد، در حالی که من چند باری به او گفته بودم که در فیلمهایش از من استفاده کن چون بازی کردن را دوست داشتم. بههرحال اواخر پیش تولید چون دید بازیگری نیست که از فیزیک بدنی بالایی هم برخوردار باشد، سمت من آمد و با من کار کرد و خدا را شکر آنطوری که میخواست، شد. خیلیها فکر میکنند امید چون برادرم بود من را همینجوری به این فیلم آورد ولی نسبت به من بیشتر از همه بازیگران سختگیری میکرد.
آنا: برای بازی در این نقش تست هم دادید؟
شمس: شاید باورتان نشود روزی ۸ تا ۱۰ ساعت با من تمرین میکرد و آموزشم میداد و هر دو هفته یک بار از من تست میگرفت و مثلا میگفت ۱۰ درصد بهتر شدی، اما اگر ۱۰۰ درصد نشوی نمیتوانم از تو استفاده کنم! خدا را شکر در این چهار، پنج ماه که با من کار کرد، پیشرفتم خوب بود و به جز امید، نظر تهیهکننده و بازیگران اصلی هم برایش خیلی مهم بود که توان بازیام در برابرشان تا حدی معقولی باشد.
بازی در کنار سوپراستارها
آنا: بازیگران مقابل شما در این فیلم ستارههایی مثل پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا بودند و صحنههای زیادی با این دو نفر داشتید، با این بازیگران مطرح کار کردن برای شما استرسزا نبود؟
شمس: چون چندین سال در «قویترین مردان» و «مردان آهنین» حضور داشتم استرس جلوی دوربین بودن، نداشتم. مثلا یکی از مسابقات من «مردان آهنین» در سال ۸۸ در شهرک سینمایی بود که اتفاقا آیتم حضور من در آن برنامه از بخشهایی از فیلم هم پخش میشود. در کل جلوی دوربین زیاد رفته بودم و از این بابت استرسی نداشتم.
آنا: ولی کار سینمایی با بازیگران حرفهای شرایط متفاوتی با مسابقات ورزشی و تلویزیونی دارد اینطور نیست؟
شمس: بله بسیار فرق میکند. خیلیها از بودن در کنار این بازیگران حرفهای استرس میگیرند ولی من از آن دسته آدمهایی هستم که بیشتر از آنها انرژی گرفتم.
آنا: بازی با کدام یکی از آنها برایتان راحتتر بود؟
شمس: با هوتن شکیبا علاوه بر همکار، دوستان خوبی هم شدیم. او با اینکه قبلاً سیمرغ جشنواره نیز گرفته بود، میگفت در این کار استرس زیادی دارم و «ملاقات خصوصی» را فیلم سختی میدانست. از طرف دیگر در زمان فیلمبرداری چون امید پشت دوربین بود و سرش خیلی شلوغ بود، اکثر سکانسها را سر ضبط، هوتن با من تمرین میکرد و به همین دلیل با او خیلی راحت بودم.
آنا: در این فیلم شما به عنوان نقش مکمل سکانسهای جذاب زیادی دارید، بهترین صحنه حضورتان در فیلم کدام است؟
شمس: من تقریبا تمام سکانسهایم در فیلم را دوست دارم، ولی صحنه درگیریام با چند نفر از طلبکاران خیلی سخت بود و آنجا واقعا پدرم درآمد! شاید باورتان نشود نزدیک ۳۰ بار من باید از آن دیوار پایین میپریدم، یکی با چوب من را میزد و من برمیگشتم با او و دیگران درگیر میشدم. یک بار آن کسی که باید با چوب من را میزد کمی دیر آمد، من هم برای ادامه درگیری دستم را بالار آوردم و او با چوب به دستم ضربه زد که مو برداشت و یک هفته دستم تکان نمیخورد.
آنا: فیلم هم در میان آثار پرطرفدار در نظرسنجی مردمی بود، هم بسیاری از منتقدان و اهالی رسانه آن را دوست داشتند. اگرچه هیئت داوران به اندازه این دو گروه «ملاقات خصوصی» را دوست نداشتند، فکر میکنید این فیلم در اکران عمومی موفق میشود؟
شمس: خدا را شکر میکنم که مردم خیلی از فیلم راضی بودند و مهم این بود که آنها کار را دوست داشتند. احساس میکنم اتفاق خوبی برای این فیلم در اکران خواهد افتاد. چون هم صحنههای درگیری داشت، هم خنده داشت، هم صحنههای احساساتی و عاشقانه که واقعاً میدیدم در زمان پخش فیلم اشک خیلیها را درآورده بود. امسال انتقادات زیادی از برخی فیلمها شد که نام نمیبرم، ولی همه مردم فیلم «ملاقات خصوصی» را دوست داشتند و قطعا در اکران عمومی موفق خواهد بود.
در مسیر بازیگر شدن
آنا: در آینده هم بازیگری را ادامه میدهید؟
شمس: در همین مدتی که از بازی در این فیلم گذشته چند پیشنهاد خوب داشتم که إنشاءالله بعد از عید شروع میشوند. در کل بازیگری را دوست دارم و اگر قسمت شود ادامه میدهم.
آنا: تا قبل از حضور شما یکی دو نفر از بچههای «مردان آهنین» مثل آیدین خطایی در آثار نمایشی بازی کردند، اما ماندگار نشدند، شما هم قرار است بالاخره طلسمشکنی کنید؟
شمس: اکثر آنها نقشهایشان در حد یکی دو سکانس جزئی با یک خط دیالوگ بود و نمیشد به آنها گفت بازیگری. بعضی از دوستان دیگرمان هم در حد بادیگارد در فیلمها حضور داشتند که من آن مدل نقشها را دوست نداشتم و به امید هم گفته بودم. قبلا پیشنهاداتی برای حضور در بعضی فیلمها داشتم که باید با کت و شلوار کنار یک بازیگر میایستادم ولی آنها را قبول نکردم و به امید هم گفتم حتی اگر نقش سختی باشد برایم کلاس آموزشی بگذارد تا بازی من به چشم بیاید.
آنا: این اصرار به دیده شدن دلیل خاصی داشت؟
شمس: به هر حال من، آیدین خطایی یا بچههای دیگری که وارد این عرصه شدند، در ورزش پرورش اندام برای خود صاحب اسم و رسم هستند و من خودم نمیپسندم برای یک سکانس یا یک خط دیالوگ ضعیف، کاری را انجام دهم. اینجا هم خدا را شکر نقشم بد نبود، اگرچه مقداری از سکانسهای همه شخصیتها تقریبا حذف شده بود.
آنا: یعنی شخصیت شما هم دچار سانسور و حذف شد؟ در چه بخشی از فیلم؟
شمس: یک سکانس خیلی سنگین تقریبا در بخشهای پایانی فیلم داشتیم که من با دستبند با هوتن درگیر میشدم و بعد مأمورها ما را جدا میکردند و همه کنار هم مینشستیم که بسیار صحنه احساسی و پرچالشی بود. این صحنه فکر میکنم به دلیل طولانی بودن زمان کلی فیلم حذف شد ولی باز خدا را شکر نقش خوبی در اولین تجربه سینمایی داشتم و خودم آن را بسیار دوست دارم.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/