معرفی ویژگی های شخصیتی یک فرد سالم از نظر روحی و جسمانی

سلامت روحی و جسمی آرزوی همه انسان هاست و همه ما در تلاش هستیم تا انسان های سالمی را در زندگی پیدا کنیم تا روابط انسانی سالم برقرار کنیم. اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چه کسی شخصیت سالمی دارد؟

گوردون آلپورت یکی از اولین روانشناسانی بود که بر شخصیت سالم تمرکز کرد. به گفته وی، افراد سالم در سطح معقول و آگاهانه عمل می کنند، از اتفاق های خوب و بد گذشته فارغ هستند و از نیروهایی که آنها را هدایت می کنند و می توانند بر آنها غلبه کنند، آگاهی کامل دارند. بزرگسالان را به زمان حال، اهداف و انتظارات آنها برای آینده راهنمایی کنید. جنبه اساسی شخصیت یک فرد، اهداف سنجیده و آگاهانه (امیدها و آرزوهای او) است. این اهداف انگیزه یک شخصیت سالم هستند و بهترین راهنما برای درک رفتار فعلی انسان هستند. آهسته. تدریجی .

به گفته آلپورت، افراد سالم دائماً به تنوع، احساس شادابی و تعامل نیاز دارند. آنها کارهای روزمره را رها می کنند و به دنبال تجربیات جدید می گردند. آنها دوست دارند ماجراجویی کنند، ریسک می کنند و چیزهای جدید کشف می کنند. همه این فعالیت ها تنش ایجاد می کند و در هر صورت تنها از طریق تجربیات استرس زا و خطراتی که انسان می تواند به آن افتخار کند. نگاه یک فرد سالم به آینده او را به حرکت در می آورد و این نگرش شخصیت را با اهداف خاص خود متحد می کند و سطح استرس او را افزایش می دهد.

دیدگاه آلپورت در رابطه با شخص سالم

گسترش خودپنداره، ارتباط صمیمانه با دیگران، امنیت عاطفی، درک واقع بینانه نسبت به شرایط، مهارت ها و وظایف، واقعی دانستن خود و فلسفه منحصر به فرد ساختن، هفت معیار شخصیت سالم هستند.

از سوی دیگر، اریک فروم معتقد است که به دلیل اهمیت نیروهای اجتماعی و فرهنگی برای شناخت تک تک اعضای جامعه، باید وضعیت جامعه و ساختار آن را هم در گذشته و هم در آینده تحلیل کرد. بنابراین شناخت ماهیت جامعه رمز شناخت شخصیت متغیر انسان است. شخصیت، چه سالم و چه ناسالم، به فرهنگ بستگی دارد. فرهنگ مانع رشد و تکامل مثبت انسان می شود یا از آن حمایت می کند.

شخصیت سالم از نظر فروم چه ویژگی های روانی و جسمانی دارد؟

فروم دانشمند، شخصیت انسان را بیشتر در فرهنگ او جستجو می کند. به گفته وی، سلامت پایدار روان به میزان پاسخگویی جامعه به نیازهای اساسی جامعه بستگی دارد نه اینکه فرد تا چه اندازه با جامعه سازگار شود. در نتیجه، سلامت روان قبل از این که یک موضوع فردی باشد، یک مسئله اجتماعی است. جامعه ناسالم باعث ایجاد سوء ظن خصمانه نسبت به بی اعتمادی در بین اعضای خود می شود و از رشد کامل آنها جلوگیری می کند. در مقابل، جامعه سالم به اعضای خود این امکان را می دهد که یکدیگر را دوست داشته باشند، مثمر ثمر، کارآمد و پر از ایده و خلاقیت باشند و عقل و عینیت خود را تقویت کنند.

به گفته مزلو، که روانشناسی انسان گرا مطالعه می کند، یک فرد سالم که در حال خودشکوفایی یا تحقیق در مورد طبیعت است، فردی است که توانایی بودن و شدن را دارد.

کشش درست واقعیت، تجربه گیج کننده، افکار، اطلاعات جدید، وحدت شخصیت یک هویت ثابت، تشخیص و عمل بر اساس آن، توانایی توسعه روابط صمیمانه، خلاقیت و رفتار اخلاقی بر اساس اصول معنوی ویژگی های شخصیت سالم می داند و معتقد است افرادی که به نوبه خود می خواهند شکوفا شوند نیازهای سطوح پایین خود (یعنی نیازهای جسمی، ایمنی، تعلق، عشق و احترام) را برآورده می کنند، آنها بیماری روانی ندارند، آنها الگوهای مناسبی برای بلوغ و سلامتی هستند و با آنها می دانند که چه هستند، چه کسانی هستند و به کجا می روند. به گفته وی، جوانان نمی توانند به طور کامل خواستار تحقق خود شوند، احساس هویت و استقلال قوی ندارند، به یک رابطه عاشقانه مداوم نرسیده اند، اما می توانند به سمت رشد و بالندگی خود حرکت کنند و ویژگی هایی از خود نشان دهند که نشان دهنده بلوغ و سلامت است. مسلط باشید.

انسان سالم از دید مزلو

از نظر مزلو، ویژگی شخص دیگر شکوفا، ادراک صحیح از واقعیت عینی، شناخت عینی مسائل و افراد پیرامون خود آنگونه که هست و تشخیص ریاکارانه و نادرست است. شخصیت های ناسالم دنیا را با شکل ذهنی خود درک می کنند و می خواهند آن را به ترس ها، نیازها و ارزش های خود تبدیل کنند.

از سوی دیگر، پژوهشگران و روانشناسان شناختی معتقدند که یک فرد سالم رویدادهای محیطی را به گونه‌ای تفسیر می‌کند که به او احساس خوب (یا امیدواری) می‌دهد و او می تواند مهارت‌های خاصی را برای حل مشکلات زندگی خود توسعه دهد.

وین و دایر استدلالی را مطرح کردند به نام تصویر افرادی که نقاط ضعف شخصیت خود را از بین برده اند. آن ها معتقد است این افراد هر چیزی که در زندگی است را دوست دارند، از انجام کاری ناراحت نیستند. وقتشان را با شکوه و شکایت تلف نمی کنند یا آرزو می کنند که ای کاش اوضاع فرق می کرد. آنها نسبت به زندگی اشتیاق دارند. آرزو و توقع آنها از زندگی به حدی است که امکان دستیابی به آن وجود دارد. وقتی افراد دیگر به چنین افرادی نزدیک می شوند، هیچ ناله و شکایت و حتی آه پشیمانی نمی بینند. در مهمانی ها یا تنهایی، آنها به سادگی خود را با آنچه در اطرافشان است سرگرم می کنند. وانمود کنید که از نیمه لذت می برید. بلکه هر چیزی را که وجود دارد را عاقلانه می پذیرند و توانایی شگفت انگیزی برای لذت بردن از حقایق دارند. اگر نیاز باشد شرایط را تغییر دهیم. آنها سعی می کنند آن را تغییر دهند و از این تلاش لذت می برند. آنها واقعاً زندگی را دوست دارند و تا آنجا که امکان دارد از ان لذت می برند.

نگرش کارل نسبت به الگوی شخصیت سالم تصویری با دید خوش بینانه از طبیعت انسان ارائه می دهد که مضمون اصلی آن این است که باید تنها بر تجربه خود از جهان تکیه کرد، زیرا این تجربه تنها واقعیتی است که هر فرد می تواند بداند. . به عقیده او این درک و بینش آگاهانه از خود و جهان پیرامون است که فرد را هدایت می کند، نه نیروی ناخودآگاهی که در اختیار او نمی باشد. تجربه هشیارانه و آگاهانه شالوده عاطفی انسان را تشکیل می دهد و شخصیت سالم، اهمیت حال و چگونگی درک آن بیش از هر زمان دیگری است. البته نباید منکر تأثیر وقایع گذشته بر نگرش کنونی شد، زیرا رویدادها بر سلامت روان انسان تأثیر می گذارد، اما تأکید اصلی بر رویدادهای جاری است، نه آنچه در گذشته رخ داده است.

در کل یک شخصیت سالم از حیث روان، باید بدن سالمی هم داشته باشد. به همین دلیل باید آگاهی کاملی نسبت به ابعاد مختلف سلامت جسمانی خود داشته باشد. مثلا دارای اطلاعات دارویی بالایی باشد یا رژیم و تغذیه مناسبی را رعایت کند.

انتهای پیام/ ر