دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 دی 1400 - 12:44
یادداشت/ عبدالعلی علی عسگری؛

فرمانده حاج‌قاسم

حاج‌قاسم آن‌قدر مردمی و مهربان بود که با تمام خرده‌فرهنگ‌ها و قومیت‌های منطقه اسلامی ارتباط خوب و صمیمانه‌ای داشت و در تمامی بخش‌های منطقه اسلامی یک انسان دوست‌داشتنی بود.
کد خبر : 632419
علی عسکری




به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، عبدالعلی علی عسگری، رئیس سابق سازمان صداوسیما طی یادداشتی نوشت: حاج‌قاسم سلیمانی در تمام دوران زندگی‌اش یک انسان برجسته و ویژه بوده و یک الگو و اسوه برای ملت ایران و امت اسلامی به‌شمار می‌رود.


قبل از انقلاب، در نوجوانی و جوانی علیه ظلم و استبداد ستمشاهی مبارزه کرده و پس از انقلاب نیز همواره در تلاش برای کمک به برقراری نظام اسلامی بوده است؛ از دوران جنگ تحمیلی به‌عنوان یک بسیجی و سپس به‌عنوان یک فرمانده میدان.


ویژگی‌های شخصیتی حاج‌قاسم سلیمانی:


۱- انسانی مؤمن و بااخلاص و فداکار در راه خدا بود؛ در تمامی عرصه‌ها در زندگی،‌ نبرد و تمسک به ائمه هدی.


۲- روحیه جهادی و مبارزه برای احقاق حق و برقراری عدالت در او موج می‌زد. یک عدالت‌طلب و عدالت‌خواه حقیقی بود. هم اهل عقل و تدبیر بود و هم اهل روحیه تلاش و جهاد بی‌پایان برای تحقق عدالت و دفاع از مستضعفان عالم. اهل حرف زدن نبود، اهل عمل و اقدام و فداکاری بود؛ گرچه مرد بیان صریح و شورانگیز بود.


۳- حرکت ایدئولوژیک و اعتقادی: همه حرکت‌های او براساس مرام اسلام بود. براساس پایه‌های اسلام و دین و شریعت بود. مقتضای ایمان به خدا بود. او یک انسان متفکر اسلامی و آگاه به مبانی دینی بود. در عین اینکه یک مقلد امام و مقلد آقا بود.


۴- ولایتمدار بود. در ممشای حرکت اجتماعی، سیاسی، نظامی خود یک ولایتمدار بود. درک درستی از ولایت فقیه، ولایت حقه الهی داشت. و بر این منوال می‌زیست و می‌جنگید و تلاش و جهاد می‌کرد. بدون نظر و نظارت ولایت قدمی برنمی‌داشت. اهمیت ولایت را در حفظ و گسترش قدرت اسلام به‌خوبی درک می‌کرد. با درک بالا معتقدانه نسبت‌به ولایت عمل می‌کرد. ولایت‌پذیر و ولایتمدار حقیقی بود.




بیشتر بخوانید:


یاد حاج قاسم به دانشگاه نیمه تعطیل جان داد




۵- روحیه شهادت‌طلبی: در امتداد روحیه ولایتمداری او در عین حال روحیه فداکاری و شهادت‌طلبی داشت. چه در دوران انقلاب و بیشتر از آن چه در دوران جنگ تحمیلی حاضر در میدان بود. از شهادت نمی‌هراسید. به‌دنبال شهادت در راه خدا بود و شهادت را فوز عظیم ابدی می‌دانست. تمامی رفتار و زندگی او نمایانگر این حقیقت در وجود او بود.


درنتیجه‌، روحیه سلحشوری و جنگندگی در وجود ایشان یک امر تثبیت‌شده و جاری بود. در همه میدان‌های خطر بدون محابا حاضر می‌شد و آماده جنگ و میدان‌داری برای اسلام و انقلاب و نظام اسلامی بود.


۶- دارای نبوغ نظامی بود. ممکن است کسی دارای ویژگی شهادت‌طلبی و جنگندگی باشد، اما دارای توانمندی‌های بالای فرماندهی نظامی نباشد. اما ایشان در عین داشتن ویژگی شهادت‌طلبی و اهل جنگ بودن و مرد جنگ بودن دارای نبوغ نظامی بود. یک متفکر میدان‌های نبرد، یک طراح و طرح‌ریز میدان‌های نبرد بود؛ چه در دوران جنگ تحمیلی چه در دوران‌های بعدی آن.


۷- دارای اندیشه بین‌المللی بود. نبرد حاج‌قاسم با دشمنان، یک نبرد داخلی یا منطقه‌ای با همسایگان نبود. بلکه یک نبرد با نظام سلطه بود. یعنی ما حتی در جوار مرزهایمان با یک دشمن بین‌المللی می‌جنگیم. او درک بالایی از نبرد و دشمنان پیچیده داشت و دارای یک نگاه منطقه‌ای و بین‌المللی بود. او اندیشه بین‌المللی داشت و ماهیت نبرد در جنگ‌های چریکی و کلاسیک را به‌خوبی درک می‌کرد. ماهیت جنگ‌های سخت و جنگ‌های نرم و تروریستی را که ازطرف دشمنان طراحی شده بود درک می‌کرد و ماهیت بین‌المللی و فرامرزی آن را می‌دانست و با احتساب عقبه‌ها و این نبردها و جنگ‌ها آنها را رصد و برای غلبه بر دشمنان طراحی می‌کرد.


۸– درک دیپلماسی درکنار میدان نبرد. او ارتباط بین میدان نبرد و دیپلماسی را به‌خوبی درک می‌کرد و این ناشی‌از درک بین‌المللی و فرامرزی او بود. او هم اهمیت توفیقات میدان را برای دیپلماسی می‌دانست و هم اهمیت توفیقات دیپلماسی را برای میدان و تأثیر متقابل میدان و دیپلماسی را به‌خوبی درک می‌کرد. او سرریز ضعف در میدان دیپلماسی را روی میدان نبرد به‌خوبی درک می‌کرد و برتری میدان را برای برتری در دیپلماسی به‌خوبی می‌شناخت.


۹– او مرد میدان، مرد عمل و خستگی‌ناپذیر بود. موفقیت در تحولات روزگار و رویارویی با دشمنان و سختی‌های آن نیازمند حضور انسان‌های خستگی‌ناپذیر و شکست‌ناپذیر است. اگر انسان‌هایی دارای این ویژگی‌ها نباشند، توانایی ایستادن بلندمدت دربرابر آماج فشارها، توطئه‌ها،‌ ضربات، سختی‌ها، شکست‌های مقطعی و ناملایمات و سختی‌های جانکاه را نخواهند داشت. چه‌بسا اگر این ویژگی‌ نباشد، سایر ویژگی‌های یک انسان نیز فاقد نتیجه می‌شود. در اوج همه ویژگی‌های بارز، او انسان خستگی‌ناپذیر و نستوه و شکست‌ناپذیری بود که در میدان‌های گوناگون و پرتنش و پرتلاطم می‌ایستاد و نمی‌شکست. و بارها در میدان‌های گوناگون این ویژگی را از خود بروز داده است. البته اتکای یک ملت به خدای بزرگ در میدان حوادث، خود امیدآفرین است و پدیده‌ای بی‌نظیر خلق می‌کند. این‌گونه یک ملت اهل جهاد و اهل صبر می‌شود.


۱۰- او انسان نوآور و خلاق در مسیر مبارزه و جهاد بود. گرچه اهل جهاد بودن، اهل مقاومت و جبهه بودن اهمیت دارد، اما در هنگامه‌های پیچیدگی‌های میدان و عمل اگر ابتکار عمل و خلاقیت نباشد،‌ در بسیاری از مشکلات و موانع میدان بن‌بست‌هایی پیش می‌آید که مخاطره‌آمیز است. در این زمان خلاقیت و ابتکار عمل است که می‌تواند فرآیند میدان و صحنه را تغییر دهد و از تهدیدات فرصت‌هایی را خلق کند. شهید سلیمانی اهل خلاقیت و نوآوری در مسیر مبارزه و جهاد بود و در بسیاری از لحظات حساس تاریخی با ابتکار عمل شرایط را تغییر داد.


۱۱– او انسانی شورآفرین بود. جریان انقلابی بدون شورآفرینی نمی‌تواند بر نظام سلطه جهانی غلبه کند. رجزخوانی، القای شجاعت، ایثارگری، فداکاری و بیان و تبیین شورانگیز از صحنه‌های انقلاب و نبرد در ایجاد شور و انگیزش و برانگیختن نیروها بسیار موثر است. شهیدسلیمانی انسان فهیم، اندیشمند، اهل تدبیر و در عین‌حال انسان انقلابی و شورآفرین برای نیروها در میدان مبارزه بود؛ چه در جنگ‌های دفاع مقدس و چه در جنگ‌های فرامرزی نیروی قدس. این‌گونه بود که این شورآفرینی نه‌تنها در رزمندگان ایران بلکه در رزمندگان و مجاهدان سایر ملت‌ها تأثیرگذار بود و آنها را به وجد می‌آورد و برای فداکاری در راه خدا ترغیب می‌کرد و چه فتوحاتی که از این ناحیه نصیب جبهه اسلام و چه موفقیت‌هایی که نصیب مقاومت اسلامی شده است.


۱۲– او طراح جبهه مقاومت اسلامی و پیاده‌کننده این مفهوم باعظمت در منطقه اسلامی بود. تجمیع قدرت نیروهای مقاومت در منطقه، برقراری ارتباط بین آنها و تولید گفتمان مقاومت، ایجاد همفکری و هم‌نظری و همدلی بین نیروهای مقاومت از موضوعات حیاتی بود. شهیدسلیمانی به تأسی از مقام عظمای ولایت نسبت‌به تبیین جبهه مقاومت و تلاش در جهت تحقق این گفتمان و تحقق قدرت مسلمانان در عرصه جبهه مقاومت نقش بی‌نظیری را ایفا کرد. شکل‌گیری جبهه مقاومت دربرابر نظام سلطه در دو سه دهه اخیر مرهون اندیشه و اقدام و توانایی برانگیختن نیروها توسط حاج‌قاسم بود.


۱۳– جوان‌گرایی و تربیت نیروهای حال و آینده: از ویژگی‌های بارز حاج‌قاسم این بود که توانایی کار کردن با جوانان در او موج می‌زد. توانایی ارتباط با جوانان، اقناع‌سازی معنوی و محتوایی و به حرکت درآوردن آنان در وجود آن بزرگوار موج می‌زد. چه انسان‌های ارادتمند و فرماندهان جوان فداکار بزرگی توسط حاج‌قاسم تربیت شده‌اند که امروز ادامه‌دهندگان راه آن بزرگوار هستند. تربیت کادرهای مجرب و همه‌جانبه‌ای که بتوانند هم در میدان رزم بدرخشند و هم در میدان تعامل با مردم منطقه بتوانند مهربان و باوقار عمل کنند و زندگی انسان‌ها را با فعالیت‌های جهادی خود سامان بدهند و زندگی را به آنها به ارمغان بیاورند. در یک کلام تربیت بسیجیان جهان اسلام و بسیجیان حوزه بین‌الملل رهاورد این درک و اقدام بزرگ حاج‌قاسم بود.


۱۴– همه‌جانبه بودن حاج‌قاسم: حضور در میدان‌های پیچیده و متراکم که دشمن به‌صورت متنوع و چندبعدی عمل می‌کند و تلاش برای کسب موفقیت جبهه مقاومت و جبهه انقلاب کاری بس پیچیده و مهم است. موفقیت در این میدان‌های پیچیده نیاز به انسان‌های پیچیده و چندبعدی دارد. انسانی که در کنار شناخت نظامی در میدان دارای شناخت اقتصادی و درک اقتصادی از زندگی مردم باشد و در عین اداره جبهه جنگ غمخوار مردم باشد که با کمترین آسیب‌ها و خسارت‌ها بتواند مردم را از دست حرامیان داعشی و امثال اینها برهاند. ازسوی دیگر درقبال عملیات روانی دشمنان دارای درک درستی از افکار عمومی باشد و با مراجعه به فرهنگ و هویت انسان‌ها بتواند مردم را در میدان حفظ کند و مقاومت آنها را برای پیروزی افزایش بدهد.


شهیدسلیمانی انسانی همه‌جانبه بود و درک درستی از تمامی ابعاد زندگی جامعه و انسان‌ها در دوران جنگ و دوران صلح داشت و فریب‌ها و فتنه‌های پیچیده دشمن را درک می‌کرد و سعی می‌کرد در میدان مبارزه بیشترین موفقیت‌ها را با کمترین خسارت‌ها به انسانها و جامعه کسب کند.


۱۵– شخصیتی اخلاق‌مدار و مردمی بود. حرکت حاج‌قاسم روی سرزمین‌های منطقه اسلامی و با فرهنگ‌ها، خرده‌فرهنگ‌ها و هویت‌های گوناگون قومی و قومیتی تقاطع داشت. او آن‌قدر مردمی و مهربان بود که با تمام خرده‌فرهنگ‌ها و قومیت‌های منطقه اسلامی ارتباط خوب و صمیمانه‌ای داشت و در تمامی بخش‌های مختلف این منطقه اسلامی یک انسان محبوب و دوست‌داشتنی بود و در بین خانواده‌های این مناطق انسانی مهربان و دوست داشتنی به‌حساب می‌آمد.


به‌ویژه پس از شهادت آن بزرگوار میزان محبوبیت او نزد انسان‌ها رونمایی شد. این برکت خدا بود و جواب اخلاص و فداکاری او برای انسانها بود که خداوند او را آن‌چنان محبوب کرد که در لحظه شهادت او انفجاری از دریای محبت انسان‌ها به‌سوی بدن تکه‌تکه او روانه شد. این رونمایی بزرگ خدا از یک بنده مخلص و در عین حال مردمی و مردم درست بود. او مردم را دوست داشت و مردم هم عشق و علاقه‌مندی خود را روانه آن وجود کرده بودند.


مجموعه این ویژگی‌های بارز از این اندیشه‌های زلال، این رفتارهای خالصانه و شجاعانه، این اندیشه‌های هدایتگرانه و امیدبخش، این اقدامات سازنده و تاریخ ساز و این نظم منطقی، فکری ایمانی، ایدئولوژیک، و گفتمان‌سازی او برای شکل‌دهی به قدرت مسلمانان و شکل‌دهی به جبهه مقاومت، از او یک مکتب ساخت. مکتب سلیمانی که برآمده از اسلام و اندیشه‌های امام راحل عظیم‌الشأن و اندیشه‌های والا و درون‌ساز مقام‌معظم‌رهبری بود و درعمل بسیار هوشمندانه، خردمندانه و زیبا و متوازن حرکت کرد، از اندیشه‌ و عمل او یک الگوی فکری و عملی و انقلابی پدیدار ساخت: «مکتب شهید سلیمانی».


امید داریم این شهید که یک الگو، اسوه و یک نمونه بی‌نظیر در زمانه ما بود بتواند به‌عنوان یک مکتب و یک اسوه، عامل هدایت انسان‌ها به‌سوی تمدن اسلامی بوده و دستی برای مقاومت در برابر سلطه‌گران و اوج‌گیری جبهه مقاومت اسلامی و زمینه‌ساز تمدن جدید و انقلاب اسلامی در منطقه و جهان باشد.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/




انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب