در کتابم به دنبال ترس آمیخته به طنز بودم/ کودکان را با ترسهایشان مواجه کنیم
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، اوضاع نامطلوب ادبیات کودک و نوجوان، یکی از پروندههایی بوده که از هفتههای گذشته به آن پرداختهایم. ضعف محتوایی به خصوص در حوزه کودکان و گروه سنی الف (آمادگی و کلاس اول) و استفاده از تصویرگری نامناسب برای کتابهای کودکان نکات مهمی بود که به آن پرداخته شده است.
در هفته گذشته بهطور ویژه در رابطه با اوضاع تصویرگری کتاب با یکی از نویسندگان و تصویرگران حوزه ادبیات کودک و نوجوان گفتوگو کردیم و امروز نیز موضوع ژانر ترس و وحشت را در گفتوگو با یکی از نویسندگان شناخته شده این حوزه مطرح کردیم.
محمدرضا شمس، نویسنده و مترجم حوزه کودک و نوجوان که از آثار او میتوان به «قصههای بترس برای بچههای نترس»، «یک سبد سیب»، «خواب و پسرک»، «افسانه روباه حیلهگر»، «اگر این چوب مال من بود»، «روباه و خروس» و ... اشاره کرد.
محتوای کتاب سهجلدی «قصههای بترس برای بچههای نترس» شامل داستانهایی ترسناک برای مخاطبان کودک و نوجوان است. بررسی این کتاب نشان میدهد که بسیاری از موارد مطرحشده در داستانهای آن دارای مفاهیمی است که به نظر میرسد برای مخاطبان این رده سنی مناسب نباشد و باعث وحشت و آزردگیخاطر آنها شود. البته این نویسنده چنین انتقادی را بر این اثر وارد نمیداند و مدعی است که باید کودکان را از همان سالهای کودکی با ترس هایشان مواجه کرد. صحت و سقم این ادعا را میتوان در گفتوگوهای آتی با کارشناسان ادبیات کودک و روانشناسان مورد بررسی قرار داد. با این حال، شاید لازم باشد که با نظرات این نویسنده که در داستانهای کودکانه خود عناصر وحشتآفرین را تعبیه کرده نیز آشنا شد تا در ادامه ارزیابی دقیقتری از ژانر وحشت در ادبیات کودکان کسب کرد.
ژانر وحشت؛ رویارویی کودکان با ترسهایشان
آنا: در اولین جمله از کتاب «قصههای بترس برای بچههای نترس» چنین می خوانیم که «تنها راه مقابله با ترس مواجه شدن با آن است». آیا این ایده ار محور کتاب قرار دادهاید؟
شمس: کودکان و نوجوانان معمولاً در خانواده به گونهای تربیت میشوند که به سراغ مسائل جسارتآمیز نمیروند. وقتی آنها وارد فضایی میشوند که از پدر و مادر دور هستند به مشکل میخورند. برای نترسیدن باید با ترسها روبهرو شد و از آنها گذر کرد، وگرنه با ما میمانند و در آینده مشکلساز میشوند. وقتی سوار ترنهوایی میشویم لحظه سقوط ترسی آمیخته با لذت را تجربه میکنیم که هیجانات انسان نیز تخلیه میشود. در حقیقت اگر ژانر وحشت بهوجود آمده بی دلیل نبوده است. کودکان باید با ترسهای خود روبهرو شوند تا بتوانند هیجانات درونی خود را تخلیه کنند.
آنا: مواجه کودک و نوجوان با ترس در ضمیر ناخودآگاه او تاثیر نامطلوب برجای نمیگذارد؟
شمس: بسیاری از مسائل از دعوای ساده خانوادگی گرفته تا چهرهای خشن در ضمیر ناخودآگاه کودک تاثیر منفی دارد. کودک ممکن است با دیدن سایهای در پشت پنجره اتاق خود بترسد. او باید بتواند با این ترس روبهرو شود، برق اتاق را روشن کند تا ببیند دلیلی برای وحشت وجود ندارد، هیولایی که در ذهن خود ساخته یک چوبرختی یا درخت پشت پنجره است.
به کتاب با ژانر ترسناک که میرسد حالت تدافعی میگیریم؟!
آنا: در بخشی از مقدمه از جنهایی گفتید که در متکّا هستند. خب شاید کودک اصلا این موجود را نشناسد و با خواندن این کتاب با این مفاهیم ترسناک آشنا شود.
شمس: ما میتوانیم این شخصیتها را با روشی طنز به کودکان معرفی کنیم تا برایشان عادی شود. مدتی است که بیشتر بر اساس شیوه زندگی غربی مرسوم شده کودک را برای خواب در اتاق تنها میگذاریم. درحالی که حداقل باید دو سه سالی بگذرد تا وابستگی کودک به مادر کمتر شود زیرا که صدای ضربان قلب مادر باعث آرامش او میشود. وقتی کودک در اتاق تنها میخوابد در حقیقت شرایطی فراهم میشود تا بترسد.
شبها کوچک ترین صدا میتواند کودک را بترساند و اینها اولین قدم برای ترساندن آنها است، اما به کتاب که میرسد در مقابلش حالت تدافعی میگیرند و میگویند این کتابها به ذهن کودک آسیب میزند در حالی که کودکان و نوجوانان از ژانر وحشت استقبال میکنند، کتابهای ترجمهشده با وحشت مضاعفتری را تهیه میکنند.
در ایران ژانر ترس برای کودک و نوجوان جا نیفتاده است. یکی از عللی که باعث رکود خواندن کتاب و تیراژ پایین آن شده عدم تنوع ژانر است. ژانر محدودی داریم که آنها هم سلیقههای کمی را در بر میگیرد. حالا این ژانرها هم اکثرا پیامهای مستقیم و اخلاقگرایانه دارد که کودکان را زده میکند. رو آوردن به ژانرنویسی باعث میشود که سلایق بیشتری پوشش داده شود و ویترین مغازههای کتابفروشی با انواع و اقسام کتابهای ایرانی و تالیفی پر شود. کتابهای «قصههای بترس برای بچههای نترس» نوعی وحشت آمیخته با طنز است.
بیشتر بخوانید:
- برکه نشر، آب سربالای کتاب کودک و قورباغههایی که ابوعطا میخوانند! / معضل کتابهای کیوسکی در قفسههای بیقواره
- در دیار شهرزاد قصهگو شخصیتهای «شاهنامه» گمناماند!/ «فرهنگ قصهشناسی یلدا» گامی برای جهانیشدن حکایتهای ایرانی
- تصویرگر کتاب کودک باید دنیای او را بشناسد/ نتیجه تعامل نویسنده و تصویرگر، خلق یک کتاب باکیفیت است
- مسئول ارزیابی محتوای کتابهای کودک و نوجوان نیستیم/ آمادهسازی دفتر مشق کودکان و نوجوانان با قهرمانهای ایرانی
آنا: برخی نظر مخالف شما را دارند و معتقدند در کتاب کودک نباید از عناصر وحشت آفرین استفاده کرد.
شمس: وقتی ادعایی میکنیم باید با استدلال باشد، به چه استناد کردهاند؟!
آنا: با فیلمهای کودک و نوجوان همچون «دزد عروسکها»، «سمندون»، «چاق و لاغر» و ... مشکل دارند و معتقدند که بچههای دهه شصت که چنین آثاری را دیدند ضربه خوردند و با ترس بزرگ شدند.
شمس: من راجع درستی یا نادرستی این ادعا چیزی نمیگویم ولی همین که «سمندون» در ذهن مخاطبانش ماندگار مانده نشان میدهد که اثر خود را داشته است. «چاق و لاغر» هم جزء کارهای خوبی بود که در ایران ساخته شد. به هرحال ژانر طنز، علمی یا وحشت را برخی دوست دارند و برخی نه، من به والدین واگذار میکنم. برخی والدین هم به نقد و بررسی کتابم پرداختند.
آنا: کودکان و نوجوانان از ژانر وحشت استقبال کردند؟
شمس: بله این مجموعه کتاب با ژانر وحشت در عرض دو سه سال به چاپ هفتم و هشتم رسیده است. این نشان دهنده استقبال کودک و نوجوان است. درصورتیکه کتابهای دیگری که دارم بعد هشت سال به زور به چاپ چهار یا پنج رسیدهاند.
برخی والدین از کتابم انتقاد کردند
آنا: فایده ژانر وحشت که برای کودک ایجاد ترس میکند چیست؟ به نظر شما چرا کودکی که درکی از ترس ندارد باید از این ژانر استقبال کند؟
شمس: ترس اگر در ذهن کودک بماند خیلی بد است. این ژانر شجاعت را افزایش میدهد، اگر به حرف برخی دوستان که مخالف هستند گوش میکردیم کدام قاره کشف میشد؟ کدام کوه فتح میشد؟ تمدن چگونه به اینجا میرسید؟ نیاکان باستانی ما در غارها زندگی میکردند، به شکار ماموت یا ببر تیزدندان و ... میرفتند گاهی خودشان شکار میشدند. اگر به دنبال شکار نمیرفتند، از ترس در غار میماندند و نسلشان منقرض میشد. ژانر وحشت باعث میشود کودکان با ترسهای خود روبهرو شوند، مقابله کنند و هیجانات خود را خالی کنند. من سعی کردم با توجه به موقعیتهای دشواری که برخی کودکان با آن مواجه میشوند آنها را در قالب داستان پیش ببرم.
آنا: این کتاب را نوشتید بازخورد منفی از اطرافیان نداشتید که چرا کودکان را میترسانید؟
شمس: از اطرافیان نه اما والدینی بودهاند که با خواندن کتابها به شدت از آن انتقاد کردند. من هم در جواب چیزی نداشتم که به آنها بگویم. به هرحال خیلی از کودکان و نوجوان هستند که به ژانر ترسناک علاقه دارند و از آن لذت هم میبرند. البته خیلیها از بزرگسالان از این ژانر فراری هستند و به سمت آن نمیروند.
«شبنشینی اسکلتها»؛ کتابی مصور در ژانر وحشت
آنا: همچنان به نوشتن ژانر وحشت برای رده سنی ۹ تا ۱۳ سال ادامه میدهید؟
شمس: فعلا به سراغ داستانهای تصویری رفتهام. یک نمونه در ژانر ترسناک بهنام «شبنشینی اسکلتها» کار کردهام که هنوز چاپ نشده است. این کتاب به کودکان کار و کارتونخواب میپردازد.
آنا: شما در کودکی ترس را تجربه کردهاید که از ژانر ترس مینویسید؟
شمس: در خانهای قدیمی ساکن بودیم که حتی در و دیوار آن هم ترسناک بود. من در ژانر وحشت سعی کردم با توجه به نیازهای کودکان و اتفاقاتی که برای آنها میافتد همانند دعوای والدین، جدایی آنها و... بنویسم تا علت ترس آنها را بررسی کنم. من از هیولاها و باورهای بومی همانند پاگنده، آل، بختک، جن و ... استفاده کردم. ترس خیلی اوقات از باورهای ما هم نشات میگیرد. سعی کردم ترس را با طنز همراه کنم. نکته دیگر اینکه والدین کودکان را باور کنند وقتی میگوید من از تاریکی میترسم او را در اتاق تنها نگذارند، خیلی اوقات والدین ترس کودکان را جدی نمیگیرند. میگویند من همسن تو بودم فلان کار را میکردم از چه میترسی!؟
بیشتر بخوانید:
- جای ژانرنویسی در کتابهای کودک و نوجوان خالی است/ عموپورنگ و فیتیلهایها هم در فرهنگ کتابخوانی موثر هستند
- ۱۰ نویسندهای که ادبیات کودک به آنها مدیون است/ خالقان بزرگ قصههای کودکانه
- از ردهبندی سنی کتابهای کودک چه میدانیم؟/ قصههای خوب برای بچههای خوب!
- فضای مجازی نمیتواند جایگزین قصهگویی مادران شود/ والدین بر اساس ذائقه کودکان کتاب بخرند
- جریان خون ادبیات کودک کند شده است/ دادههای فرهنگی بیگانه، اعتماد کودک به جامعه ایرانی را از بین میبرد
- کتابهای سطحی و کممایه پرچمدار بازار کتاب کودک شدهاند
با روانشناس حوزه کودک مشورت نکردم
آنا: خب طبق گفته شما کودک باید با ترس خود روبهرو شود دیگر.
شمس: بعضی اوقات شما با ترستان روبهرو میشوید مثلا ترس از امتحان، حشره و ... والدین گاهی کودک را با ترس رو در رو میکنند تا از بین برود. با این مدل مخالف هستم. من میگویم کودک با ترس خود روبهرو شود اما اینجور نیست که او را مجبور کنی در اتاق خود به تنهایی بخوابد. در ابتدا باید برق اتاق را روشن کنی تا مشخص شود هیولای خیالی که در ذهن خود ساخته شاخه درختی در پشت پنجره است.
آنا: برای کتاب «قصههای بترس برای بچههای نترس» با کدام مشاوران تربیتی، روانشناسان و کارشناسان مشورت کردید؟
شمس: مشورت نکردم. بیشتر از تجربیات خودم و اطرافیان بهره بردم. با روانشناسی هم صحبت نکردم.
خب شاید روانشناسان کودک با ژانر ترسناک و وحشت برای این رده سنی مخالف باشند؟
شمس: به هر حال نظرات متفاوت است. روانشناسان دیدگاههای مختلفی دارند، هرکسی چیزی میگوید. من دانستهها و تجارب خود را ادغام کردم تا کودکان بتوانند هیجانات درونی خود را تخلیه کنند. آنها باید این جسارت را پیدا کنند که در لحظات سخت زندگی تصمیم درستی بگیرند.
این مجموعه کتاب را آماده کردم و به کودکان گفتم که ترس هم جزئی از زندگی ما است، شما گاهی باید بترسید. احتیاط کنید و بیمحابا دست به خطر نزنید. باید با عقل، منطق و در نظر گرفتن تمام جوانب کاری را انجام دهید. وقتی کسی قرار است کوهی را فتح کند باید تمهیدات لازم را با خود داشته باشد در غیر این صورت خطرساز است و ریسک آن چند برابر میشود.
انتهای پیام/۱۱۰/پ
انتهای پیام/