نمیخواستم شعار فمینیستی بدهم/ «یاشماق» هم دغدغه دارد و هم امیدوار است
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستند نیمهبلند «یاشماق» به تهیهکنندگی رضا غلامیمطلق هنرمند خراسان شمالی این روزها در پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» در حال نمایش است. این مستند روایت زندگی سه دختر ترکمنی را به تصویر میکشد که با مشکلات و محدودیتهایی در زندگی مواجه هستند که در آن به رسم «قارشلق» نیز اشاره شده است. در این رسم دو خانواده، دو دختر و پسر خود را به عقد هم در میآورند. اگر یکی از مردان این دو زوج همسرش را طلاق دهد مرد دیگر هم چاره ای جز طلاق همسرش که در واقع خواهر آن مرد است، ندارد.
در این مستند که ماجرای آن در منطقه ترکمننشین «راز و جرگلان» در خراسان شمالی میگذرد «صاحبجمال» شخصیت اصلی فیلم طبق رسم «قارشلق» با مردی ازدواج میکند که در نهایت به طلاق منجر شده و فرزندش را به زور از او جدا میکنند.
رضا غلامیمطلق مستندساز استان خراسان شمالی پیش از این کارگردانی فیلمهایی همچون «یعقوب فرزند جرگلان»، «مردها برابرترند»، «بخشی» و «قارشلق» را در کارنامه دارد. وی مدرک کارشناسیارشد نقاشی خود را از دانشگاه هنر اصفهان دریافت کرد. از غلامیمطلق در جشنوارههای مختلف استانی، ملی و بینالمللی تقدیر شده است. به بهانه نمایش «یاشماق» در جشنواره سینما حقیقت با کارگردان این اثر به گفتوگو پرداختهایم که مشروح آن را از نظر میگذرانید.
ساخت «یاشماق» یک سال طول کشید
آنا: درباره وجهتسمیه مستند «یاشماق» توضیح میدهید؟
غلامیمطلق: «یاشماق» پارچهای زیبا و رنگارنگ است که زنان ترکمن و مناطق ترکنشین خراسانشمالی میاندازند، در پشت این پارچه ممکن است چهرهای زجردیده پنهان باشد. «یاشماق» را دخترانی که عروس میشوند میبندند تا آرام صحبت کنند که به پدر و مادر همسر بیاحترامی نشود.
آنا: ایده اولیه مستند «یاشماق» چگونه به ذهنتان رسید؟
غلامیمطلق: ایده این مستند از روزی شروع شد که مطلع شدم تعدادی از دختران ترکمن به بجنورد مرکز (استان خراسان شمالی) آمدهاند و پیگیر اجرای یک تئاتر هستند. این که چرا میخواهند این کار را انجام دهند و چه انگیزهای پشت آن است برای من جالب بود. با شروع اجرای تئاتر تصمیم گرفتم از روند اجرا و حواشی آن مستندی بسازم.
آنا: از ماجرای زندگی شخصیت اصلی داستان «صاحبجمال» در قبل اطلاع داشتید یا در حین فیلمبرداری به آن پی بردید؟
غلامیمطلق: نه فقط میدانستم که یک فعال اجتماعی در روستای محل زندگی خود است. به مرور از زندگی شخصیتهای مستند، مسائل و محدودیتهای آنها در گذشته و زمان حال مطلع شدم. همزمان با اجرای تئاتر به خانه «صاحبجمال»، «طاهره» و «سحر» رفتیم که البته موفق به شنیدن صحبتهای شخصیت سوم نشدیم زیرا که پدرش اجازه این کار را نداد. این طرح حدود یک سال طول کشید، چندین بار پروژه تعطیل شد و متن و شخصیتها نیز تغییر کردند.
آنا: پس در ابتدا تمرکز برروی بحث تئاتر بود و بعد روی زندگی آنها به خصوص «صاحبجمال» محوریت پیدا کرد؟
غلامیمطلق: بله دقیقاً.
روایتی از یک رسم قدیمی در مستند «قارشلق»
آنا: در این مستند به رسم «قارشلق» اشاره شد که البته این رسم در مناطق مختلف ایران حتی مناطق شهری هم هنوز وجود دارد. به نظر میرسد برای پژوهش پیش از تولید هم وقت کافی گذاشتهاید.
غلامیمطلق: من قبل از این کار، یک مستند به نام «قارشلق» ساختم که بهطور کامل به این رسم قدیمی پرداخته است و در جشنوارههای بینالمللی راه پیداکرد. مستند «یاشماق» یک روایت است و نمیخواستم به این رسم به عنوان یک مسئله محوری بپردازم. خیلیها بعد دیدن این مستند میگفتند چرا زندگی «صاحبجمال» به عنوان موضوع اصلی نبود که در پاسخ به آنها میگفتم که بهجز مربی تئاتر سه شخصیت دیگر هم داشتیم اگر قرار بود به یکی از آنها پرداخته شود بعد از اکران، عدهای درباره زندگی آن دو شخصیت دیگر نیز کنجکاو میشدند. این سه شخصیت از نسلهای مختلف ترکمن هستند، صاحبجمال در گذشته طلاق گرفته و از فرزندش جدا افتاده است. آن خانم دیگر ازدواج کرده و در زندگی با شوهرش مشکلاتی دارد و «طاهره» از نسل جدید و نوجوانتر است که در آستانه ازدواج است. در واقع نشان داده شد که سنتها و رسوم در طول نسلها امتداد دارند، آنها هنوز درگیر این رسوم هستند و ممکن است نسل آینده نیز درگیر شود.
آنا: شخصیتهای دیگر داستان از جمله مادر «صاحبجمال»، مادر همسر سابقش و کارگردان تئاتر هم انگار سرگذشت خود را دارند، مخصوصا شخصیت مادر «صاحبجمال» که کاملاً میشود با وی ارتباط برقرار کرد؛ مثلاً صحنه گفتوگوی انتقادی «صاحبجمال» و مادرش و گریه مادر بسیار تاثیرگذار بود.
غلامیمطلق: بله در آن سکانس مشخص میشود که مادر «صاحبجمال» نیز قربانی رسم «قارشلق» بوده که این مستند به نسلهای قدیمیتر هم پرداخته است.
آنا: برخی معتقدند شخصیت خانم کارگردان تئاتر در فیلم به عنوان نمونه ایدهآل معرفی شده است.
غلامیمطلق: ایشان کارگردان حرفهای تئاتر است. در واقع، این شخصیت عاملی بود که باعث شد با شخصیتها صحبت کنیم، البته چون ترکمن نبود اگر به او میپرداختیم از عنصر تأثیر قومیت دور میشدیم. فکر میکنم می توان هر شخصیت این مستند را جداگانه دنبال کرد.
بیشتر بخوانید:
- روز شلوغ اکران آنلاین با ۳۵ مستند
- آکادمی سینماسینما کدام فیلمها را داوری کرد؟
- معرفی فیلمهای بخش مسابقه ملی نهمین جشنواره بینالمللی فیلم وارش
از نگاه فمینیستی پرهیز کردم
آنا:از این که این مستند، اثری شعاری شده و یا درگیر مباحث فمینیستی شود نگران نبودید؟ برای پرهیز از این اتفاق چه تمهیداتی اندیشیدید؟
غلامیمطلق: با توجه به پرسش قبلیتان باید بگویم کارگردان تئاتر تا حدی چنین دیدگاهی را در زندگی خودش دارد. چون در فیلم که صحبت میکند نگاهش به نوعی فمینیستی است، اما من میخواستم از این قضیه پرهیز کنم. معمولاً این دیدگاه وجود دارد که در تولید یک اثر مستند درباره زنان حتماً باید نگرش فمینستی و حمایت بی قید و شرط از زنان داشت، در حالی که گاهی اوقات مردان جامعه هستند که مورد ظلم قرار میگیرند.من هم نمیخواستم این نگاه را داشته باشم و شعار فمینیستی بدهم.
آنا: در این مستند دو دیالوگ مهم داریم. اولی، «پسرت بزرگ میشه و خودش پیدات میکنه» که از زبان خانواده همسر «صاحبجمال» بیان میشود. «طاهره» دختر نوجوان فیلم هم این دیالوگ را از زبان پدرش میگوید که «زن چیه که تصمیمش چی باشه»، به نظر میرسد پایههای اصلی داستان فیلم همین باشد.
غلامیمطلق: بله، «صاحبجمال» در آخر مستند میگوید مادرانی هستند که هیچ وقت نمیتوانند فرزندان خود را ببینند. پسر «صاحبجمال» حتی نمیدانست مادرش کیست، او گاهی در بازار فرزندش را میبیند. حتی از این دیدار فیلم هم گرفتیم اما به علت مسائل حقوقی قادر به پخش نبودیم. من خود شاهد بودم که در این دیدار «صاحبجمال» به فرزندش میگوید: من را میشناسی؟ و او در پاسخ میگوید: شما «صاحبجمال» هستی. باز میپرسد مادرت کیست؟ و پسرش مادربزرگ خودش را نشان میدهد!
من را بهعنوان مستندساز سیاهنما میشناسند!
آنا: از واکنشهای منفی همشهریها و هم استانیها نگران نبودید؟ از این نظر که بگویند این مستند سیاهنمایی بوده است؟
غلامیمطلق: بله اتفاقاً من را بهعنوان مستندساز سیاهنما میشناسند! در جشنواره «کازان» روسیه، دانشجویان ایرانی میگفتند که چرا ایران را اینگونه نشان دادی! اما من قصدم سیاهنمایی نیست. اکثر فیلمهایی که برای ترکمن ساخته میشود، اسب، قالی و طبیعت زیبای ترکمن به تصویر کشیده میشود. اما مسئله این است که وقتی کاری را انجام میدهی باید تکلیف روشن باشد. فقط نشان دادن زیباییها فایده ندارد. البته در این مستند امید و زیبایی هم هست، سکانس پایانی فیلم نگاهی به آینده دارد. من سعی کردم همیشه فرد دغدغهمندی باشم. اگر فیلمی میسازم باید متعهد باشم که مسئلهای را مطرح کنم و فقط مثل آینه صرفاً آن را به تصویر نکشم. بنابراین «یاشماق» فیلمی دغدغه مند اما امیدوار است.
آنا: مستند «خط باریک قرمز» آقای فرزاد خوشدست را دیدهاید؟ در آن جا هم تأثیر حضور در صحنه تئاتر بر زندگی افراد آسیبدیده محوریت دارد.
غلامیمطلق: بله، اما من نسخه سینمایی «خط باریک قرمز» را ندیدهام. تعدادی از قسمتهای نسخه تلویزیونی آن را به صورت پراکنده آن هم چند ماه پس از ساخت «یاشماق» دیدم. با وجود این که هر دو اثر بر تئاتر به عنوان عاملی تأثیرگذار تأکید دارند اما اصولاً هم از لحاظ فرم، هم از حیث محتوا و اهداف کاملاً متفاوت هستند.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/