مستندساز حکومتی به معنی سفارشیساز نیستم/ نمیتوان داعش و طالبان را با هم مقایسه کرد
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستندسازی از جنگ و نبردهای خونین، یکی از سختترین و در عین حال پرهیجانترین انواع مستندسازی است. البته اگر سازنده مستند همزمان با آن رویداد در بطن ماجرا حضور داشته باشد، جذابیت اثر را چند برابر میکند، چون آن حضور به عینیتر شدن کل روایت بسیار کمک خواهد کرد.
سبک دیگر ساخت چنین مستندهایی، استفاده از تصاویر آرشیوی نبردهاست، تصاویری که در جنگها و نبردهای سالهای اخیر بسیار زیادتر شدهاند و هر رویداد، آرشیو کاملی تصاویر، فیلمها و فایلهای صوتی اختصاصی دارد. در چند وقت گذشته مستندهای مختلفی با این حال و هوا و مربوط به نبردهای مختلف قدیمی و جدید از شبکههای سیما به نمایش درآمده است، یکی از آخرین موارد این آثار مستند «۳۶۰ درجه محاصره» به کارگردانی حامد هادیان است.
این مستند روایتی است از نبرد آمرلی، نبردی که به فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و در شهر آمرلی عراق روی داده است. شهری که به طور کامل در محاصره نیروهای داعش بود و سردار سلیمانی، با استفاده از هلیکوپتر، از این محاصره عبور میکند و با حضور در شهر، فرماندهی مقاومت را بر عهده میگیرد و یکی از اصلیترین شکستهای داعش را رقم میزند، درحالی که بسیاری از فرماندههای عراقی خود را در این عملیات از پیش باخته میدانستند و بر این باور بودند که آمرلی سقوط خواهد کرد.
در نهایت اما چنین نشد و نیروهای داعش نخستین شکست خود در منطقه را متحمل شدند. مستند «۳۶۰ درجه محاصره» اثری است که از زاویه نگاه اکثر کسانی که در این رویداد نقش داشتند، به این نبرد نگاه میکند. اگرچه قهرمانهای اصلی آن ماجرا، به شهادت رسیدند و ما در این اثر با همرزمان آنها همراه میشویم.
حامد هادیان سازنده این مستند، در اصل روزنامهنگار است، کسی که در بسیاری از رسانههای مکتوب قلم زده و در حوزه مسائل اجتماعی، تا حدودی شناخته شده است. او جدا از این مستند که بخشهای عمده آن طی دو سفر به عراق ساخته شده است، مستندهای دیگری هم از رویدادهای مختلف ساخته و به نوعی یک مستندساز حوزه بحران است. حضور در سیل گلستان، سر زدن به سوسنگرد و ماهشهر پس از حوادث و مربوط به این شهرها و البته رفتن به افغانستان و تهیه مستند پس از به قدرت رسیدن طالبان در این کشور.
به بهانه پخش مستند «۳۶۰ درجه محاصره» با هادیان در رابطه با این مستند و اثر دیگرش که در افغانستان تهیه شده، دشواریهای ساخت مستندهای بحران و حرف و حدیثهایی که پیرامون فعالان این حوزه وجود دارد گفتوگو کردیم.
آنا: چند سالی هست که در فضای مستند بحران فعالیت میکنید، چرا از روزنامهنگاری اجتماعی فاصله گرفتید و به فضای مستندسازی ورود کردید؟
هادیان: یکی از دلایل این ماجرا این است که واقعاً در روزنامهنگاری پول نیست. بهویژه برای کسی که روزنامهنگاری مستقل میکنند و در رسانهای به طور ثابت حضور ندارند، شرایط واقعاً سخت است. از طرف دیگر مستندسازی هم مخاطب بیشتری به نسبت روزنامهنگاری دارد، هم از لحاظ مالی کمک بیشتری به سازنده میکند. اگرچه من هنوز مکتوب هم مینویسم و در قیاس با گذشته راحتتر مینویسم. یعنی مثل قبل نیست که فشار این مسئله را داشته باشم که حتماً هفتهای یک گزارش بنویسم، جایی که سوژه خوبی برای گزارش پیدا میکنم، حتماً آن را مینویسم.
آنا: رسانه ثابتی برای انتشار این گزارشها هم دارید؟
هادیان: رسانه ثابت که نه، گزارشها را به روزنامههای مختلف مثل جام جم و همشهری میدهم و آنجا منتشر میشود. مثلاً از سفر اخیرم به افغانستان، ۴ گزارش نوشتم که روزنامهای ایتالیایی حق اشتراک یکی از آن گزارشها را از من خرید و در آنجا نیز به انتشار درآمد.
دغدغه یا سفارش، مسئله این است
آنا: حالا چطور شد که به سمت ساخت مستندهای بحران رفتید. ما شما را در حادثهای مثل سیل گلستان و سیستان یا در ماهشهر بعد از حواشی مربوط به آن شهر میبینیم، روز جمعه مستندتان در رابطه با عملیاتی در عراق پخش شد و اخیراً هم سفری به افغانستان داشتید. چه چیزی شما را به این بحرانها جذب میکند؟
هادیان: خب به دلیل فضای این اتفاقات است که ناخودآگاه سمتشان میروم چون به نظرم جذابترین بخش روزنامهنگاری فضای بحران و بالاتر از آن فضای جنگ است. البته اینکه دسترسی به بطن این بحرانها سختیهای هم دارد، این سوژهها را جذابتر میکند، اصلاً همین سخت بودن است که من را ترغیب میکرد که به سمت این سوژهها بروم و جستجو کنم.
آنا: حضور شما در این بحرانهای خاص باعث شده به شما لقب «مستندساز حکومتی» بدهند، این مسئله را شنیدهاید؟ واکنش خودتان نسبت به این ادعا چیست؟
هادیان: بله خودم هم شنیدهام، اما اگر منظور از حکومتی بودنی به معنای سفارشیساز بودن است، اصلاً این را قبول نمیکنم. من مستندهایی نمیسازم که فقط به نفع دولت باشد، مثلاً مستندی که در رابطه با ماهشهر ساختیم، اصولاً به نفع کسی نبود. اگر هم منفعتی داشت، به نفع مردم بود. یا مستندی که در سوسنگرد ساختیم، به نفع سیستمهای دولتی نبود.
آنا: یعنی حمایت ۱۰۰ درصدی از شما و مستندهایتان وجود ندارد؟
هادیان: کسی که حتی مدت کوتاهی کار روزنامهنگاری کرده باشد، میداند که چیزی تحت عنوان حمایت ۱۰۰ درصدی از کسی یا اثری وجود ندارد. حتی اگر مستندی هم اصطلاحاً حکومتی باشد، اختلاف بین این سازمان و آن سازمان باعث میشود کار لطمه بخورد. من برای هیچکدام از آثارم این حمایت را نداشتم.
مستندی با کمکهای نیروی قدس
آنا: پس چطور برای همین مستند «۳۶۰ درجه محاصره» تا عراق رفتید، با بسیاری از مسئولان دولتی و نظامی آنجا مصاحبه کردید و به آرشیوهای تصویری نیروهای ایرانی و عراقی دسترسی پیدا کردید؟
هادیان: سفر به عراق و انتخاب این عملیات، کاملاً یک ایده شخصی بود و ما برای ساخت این مستند بدون هیچ هماهنگی با ارگان خاصی و سفارش از سازمانی به عراق رفتیم. در آنجا که بودیم، افسران نیروی قدس سپاه در آنجا ما را پیدا کردند و بعد از کمی تحقیق در رابطه با ما و پرسوجو در رابطه با کلیت مستند، با ما همراهی کردند. بسیاری از فیلمها و تصاویر موجود در این مستند با کمک نیروی قدس سپاه به دست آمد و پس از ساخته شدن بود که حمایتهایی از کار صورت گرفت.
آنا: پس اعتقاد دارید که این مستند سفارشی نیست و هیچ سازمان یا ارگانی پیش از تولید مسیر شما را برای ساخت آن هموار نکرده بود؟
هادیان: بله. چون من اصلاً بلد نیستم که یک سوژه سفارشی را به تصویر بکشم. سوژهای که دغدغه ذهنیام است را میسازم و پس از ساخته شدن ممکن است جاهایی از آن حمایت کنند. همانطور که هر روزنامه نگاری مطلبی را جایی منتشر میکند، برای همان گزارش کوتاه یا بزرگ نیاز دارد که حقالتحریر دریافت کند و به این ترتیب از او بابت این گزارش حمایت میشود. با این وجود هم خیلی از گزارشهای من در رسانههای ایرانی رایگان منتشر شده و کسی چیزی بابت آنها به من نمیپردازد.
آنا: آن روزنامه ایتالیایی که گفتید گزارشتان از افغانستان را منتشر کرده چطور، آنها هم رایگان گزارش شما را منتشر کردند؟
هادیان: نه اتفاقاً، آن روزنامه گزارش را از روی یک روزنامه ایرانی برداشت و با ذکر منبع گزارش را چاپ کرد و حقالتحریر من را داد، ولی روزنامه ایرانی هنوز حقالتحریر آن گزارش را پرداخت نکرده است!
آنا: چرا نگاه به شما، مستندها و گزارشهایتان اینگونه است؟
هادیان: شاید همه فکر میکنند چون راجع به فلان سوژه مستند ساختم، پس حتماً از سازمان یا ارگانی حمایت میشوم! درحالیکه من سفارشیساز نیستم، موضوع محورم و هر چیزی که ساختم دغدغه خودم بوده است. موضوعی شاید مورد علاقه حکومت هم بوده ولی در ابتدا خودم به آن علاقه داشتم.
بیشتر بخوانید:
«360 درجه محاصره» مستندی از رشادت مثالزدنی حاج قاسم
دومینوی شکستهای داعش بعد از عملیات آمرلی شکل گرفت
داعش و طالبان قابل قیاس نیستند
آنا: بعد از سقوط دولت افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در این کشور، سفری به آنجا داشتید و گویا مستندی هم در این رابطه ساختید، مستند مربوط به این سفر چه زمانی پخش میشود؟
هادیان: چند وقت پیش مستند کوتاهی از آن ساختم و پخش کردم و این روزها هم در حال ساخت مستند بلندی هستم که فکر میکنم تا یک ماه دیگر آماده میشود.
آنا: شما در ماجرای نبرد آمرلی با داعشیها آشنا شدید و در ماجرای افغانستان طالبانیها را از نزدیک دیدید. مرام و مسلک و رفتار این دو گروه شباهتی با هم دارد؟ اصلاً میتوان این دو گروه را با هم قیاس کرد؟
هادیان: اصلاً قابل قیاس نیستند. چون داعش حکومتی جهادی بود. یعنی کلاً کسی غیر از خود را قبول نداشت. آنها میگفتند که ما مرزهایمان را میبندیم و حکومتی با قوانین ۱۰۰ درصد اسلامی بدون توجه به جامعه بینالمللی داریم. درحالیکه طالبان برخلاف ۲۰ سال پیش اصلاً اینطور نیست و آنها دیگر نمیخواهند جامعه بستهای داشته باشند، بلکه به دنبال این هستند که با بیرون ارتباط داشته باشند. اگرچه نیروهای طالبان همچنان عقایدشان را دارند، اما اصلاً به اندازه داعش یا حتی شبیه به ۲۰ سال پیش خود هم نیستند و خیلی تعدیل شدهاند. یعنی دیگر آنجا اینطور نیست که زنان مجبور باشند برقع بزنند یا مردان بالاجبار ریش بگذارند. منکر این هم نیستم که روی برخی چیزها هنوز تعصب دارند، ولی در مجموع طالبان و داعش با هم خیلی فرق دارند و نمیتوان آنها را با هم مقایسه کرد.
آنا: بعد از افغانستان باید منتظر باشیم که شما را کجا ببینیم؟ سوژه خاصی هست که ذهنتان را قلقلک کرده باشد که به سمت آن بروید و هنوز این کار را نکرده باشید؟
هادیان: بله خیلی از سوژههای داخلی و خارجی هست که با وجود علاقه زیادم به آنها هنوز نرسیدهام که به آن ایدهها برسم. مثلاً در بین سوژههای خارجی خیلی دوست دارم به یمن بروم که هنوز موقعیت آن پیش نیامده، هم به خاطر هزینه و هم به دلیل مسیر رفتن به آنجا. اصولاً اینطور نیست که هر ایدهای که داشتیم بتوانیم عملی کنیم، چون بعضاً دست پیدا کردن به سوژهها سخت است.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/