سریالهای ضعیفی که شبکه نمایش خانگی را قُرق کردند/ «حرفهای» و «خسوف» آثاری ناامیدکننده و سردرگم
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، آثار بهنمایش درآمده در شبکه نمایش خانگی در ماههای اخیر حرفوحدیثهای فراوانی داشتند. در بسیاری از سریالها و برنامههایی که از طریق پلتفرمهای آنلاین به نمایش درآمدند، حاشیههای مربوط به آنها بر اصل داستان چیره شده و کمتر توجهی به ساختار فنی و مضمون محتوای آنها میشود.
حذف سریال «قبله عالم» پساز پخش هفت قسمت، حذف قسمتی از برنامه گفتوگو محور پژمان جمشیدی به دلیل ایرادات نظارتی، قطع ناگهانی پخش سریال «خاتون» به بهانه رسیدن به نیمفصل و... تنها چند نمونه ساده از حواشی مربوط به آثار پخششده در رسانههای مجازی است. آثاری که گویا توجه ویژهای به حواشی دارند و برای ایجاد آنها یا موجسواری روی حاشیههای ایجاد شده، برنامههای ویژهای دارند.
جدا از این مجموعهها که پخش آنها با مشکل مواجه شده، آثار در حال پخش پلتفرمهای اینترنتی نیز خالی از اشکال نیستند و اکثر آنها از نظر محتوایی و ساختاری با ضعفهای فاحشی مواجهاند. در ماههای گذشته برنامههای اینترنتی بهعنوان طرح اصلی رسانههای جدید بود و هر بازیگری یک برنامه اختصاصی برای خود در این شبکههای جدید راهاندازی میکرد. امروز اما اوضاع برنامهسازی در این رسانهها اصلا خوب نیست و سریالها هستند که حرف اصلی را در پلتفرمهای جدید، میزنند.
«نماوا» و «فیلیمو» به عنوان مدعیان پرچمداری در میان رسانههای جدید، این روزها تمام تمرکز خود را روی سریالهای تولید شدهشان گذاشتهاند و فیلمها و سریالهای خارجی را هم به عنوان دورچینِ محصولات جدیدشان به مخاطب میفروشند. باتوجه به اینکه حداقل پنج قسمت از سریالهای جدید این دو رسانه به نمایش درآمده است، در قالب دو گزارش به نقد فنی سریالهای رسانههای جدید میپردازیم، سریالهایی که با تمام ادعا و موجسازیهای تبلیغاتی اما ضعفهای انکارناپذیری دارند. در این گزارش به طور خاص بر دو سریال اصلی شبکه «نماوا» تمرکز میکنیم و در روزهای آتی، سریالهای «فیلیمو» را مورد نقد و بررسی قرار میدهیم.
حرفهای
کارگردان: مصطفی تقیزاده
تهیه کننده: مصطفی تقیزاده
بازیگران: سیروان خسروی، سارا بهرامی، زانیار خسروی، ماهور الوند، علی مصفا.
تعداد قسمتها پخش شده: ۶
به اعتقاد بسیاری از دوستداران آثار نمایشی و منتقدان سینما، «حرفهای» یکی از بدترین سریالهای چند سال اخیر است، حتی بدتر از سریالهای تلویزیونی در سالهای گذشته. دلیل این قیاس هم این است که سریالهای تلویزیونی که معمولا با گروه بازیگران تلویزیونی و ارزانقیمت ساخته میشوند، هیچ وقت ادعایی در حد و اندازه سریالهای پرزرق و برق شبکه نمایش خانگی ندارند و هرچه دارند را با تواضع به تماشاگر عرضه میکنند. اما آثاری مثل «حرفهای» جدا از اینکه از نظر هنری و محتوایی حرفی برای گفتن ندارند، با استفاده از دو جین ستاره سینما و موسیقی و تبلیغات گسترده در فضای مجازی و سطح شهر، سعی میکنند خود را در حد و اندازه آثار به روز هالیوودی جلوه دهند.
حرفهای اثری ضعیف است که بازیگرانش پاشنه آشیل آن هستند، بازیگرانی که سازندگان آن به لطف نام و برند آنها، به استقبال خوب مخاطبان دلگرم بودند. زوج برادران خسروی که احتمالا قرار بوده سورپرایزهای اصلی این سریال باشند هم بدترین بازیگران آن هستند. مخصوصا زانیار که حضورش در سریال و نقشی که ایفا میکند، کاملا نچسب است و از همان قسمتهای ابتدایی هم میشد حس کرد که حضورش در سریال زیادی است.
یکی از بزرگترین ایرادات حرفهای (مثل بسیاری از سریالها پخش شده در شبکه نماش خانگی) آغاز آشفته آن است. به عنوان مثال قسمت اول و بخشهایی از قسمت دوم این سریال، کاملا زائد است و باتوجه به اینکه منطق روایی شخصیتها در آن ایراد دارد، تماشاگر چیزی از قصه زندگی آنها نمیفهمد. درحقیقت قسمت بخشهای ابتدایی این سریال به نوعی یک تیزر یا تریلر طولانی محسوب میشود و کارگردان صرفا قصد نشان دادن شخصیتها را دارد، بدون اینکه توجیه و دلیل منطقی برای رفتار شخصیتها داشته باشد.
این روند اگرچه در قسمتهای بعدی کمی اصلاح میشود اما خیلی دیر است، تا جایی که حتی میتوان به کسانی که سریال را ندیدند توصیه کرد سریال را از قسمت سوم به بعد دنبال کنند! در ۶ قسمتی که تا به اینجا از حرفهای پخش شده، ضعف در کارگردانی، قصهگویی و بازیها کاملا به چشم میآید، ضعفی که باتوجه به حال و هوای داستان بعید به نظر میرسد تا پایان سریال برطرف شود.
خسوف
کارگردان: مازیار میری
تهیهکننده: همایون اسعدیان
بازیگران: امین تارخ، علی عمرانی، پوریا رحیمیسام، مینو شریفی، سجاد بابایی، المیرا دهقانی
تعداد قسمتها پخش شده: ۵
زمانی که اخبار و تصاویر مربوط به سریال «خسوف» منتشر شد، بسیاری از دوستداران هنرهای نمایشی به این اثر با دیدی مثبت نگاه میکردند. مهمترین دلیل این اتفاق هم تیم تولید این پروژه بود. تهیهکنندگی همایون اسعدیان و کارگردانی مازیار میری باتوجه به کارنامه این دو نفر، خیلیها را به نتیجه امیدوار کرده بود و نکته مهم دیگر این بود که در این اثر (برعکس دیگر آثاری که همزمان با این سریال در حال پخش بودند) نه خبری از اهالی موسیقی بود، نه خبری از دانه درشتها و سلبریتیهای سینما.
اما تمام این خوشبینیها با تماشای قسمتهای ابتدایی این اثر از بین رفت و خیلی زود مشخص شد که «خسوف» در خوشبینانهترین حالت، چیزی شبیه به سریالهای درجه دو تلویزیون در سالهای اخیر است، سریالی که شخصیتهای آن برای مخاطب عام سینما و تلویزیون اصلا ملموس نیستند. شخصیتهای متمولی که سبک زندگی و نوع دغدغهشان در زندگی چیزی نیست که خیلیها تجربه کنند.
در همان ۳-۴ قسمت ابتدایی این مسئله مخاطب را اذیت میکند که شخصیتهای این سریال همه درس خوانده، ثروتمند، همهچیزدان، باهوش، حق به جانب و همه چیز تمام هستند. بازیگران این نقشها نیز چیزی فراتر از کاراکترها نیستند، نه چهرههای کمتر شناخته شده و نه بازیگران اسم و رسمداری مثل امین تارخ، مسعود کرامتی، ستاره اسکندری یا شهره سلطانی. در مجموع «خسوف» هم حرف خاصی برای گفتن ندارد.
فیلمنامه «خسوف» نیز نقاط تاریک فراوانی دارد. جدا از اینکه مدل روایت قصه در این سریال اصلا مناسب نیست، فلاشبک، فلاشفورواردهای مکرر هم چیز زیادی را نسیب مخاطب نمیکند. در این سریال دیالوگهای بدون کارکرد زیادی از دهان شخصیتها خارج میشود، دیالوگهایی که اگر نباشند، هیچ چیزی از سریال کم نمیشود.
انتهای پیام/۴۱۷۳
انتهای پیام/