حجتالله جودکی: میتوانیم عربستان را در بنبست قرار دهیم
بیانیه اتحادیه عرب در خصوص تنش میان تهران و ریاض با محکوم کردن شفاهی ایران به مداخلهگری و برخی اتهامهای دیگر همراه بود. آیا نهایت توان سیاسی عربستان در میان کشورهای جهان اسلام صدور چنین بیانیهای بود؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه دوست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم، عربستان یکی از قدرتهای مهم منطقهای و یکی از کشورهای مهم جهان اسلام است که چه در گذشته و چه در زمان کنونی از توانمندیهای بسیاری برخوردار است. متاسفانه هماینک ریاض، سیاستی را در پیش گرفته است که اگر با همین دستفرمان براند و به همین راه ادامه دهد به جنگ منتهی خواهد شد. اینکه آنها عامدانه و با دلیلی استراتژیک این راه در پیش گرفتهاند یا اینکه با بیتدبیری و ناشیگری این راه را میروند، خود جای تامل دارد ولی با هر دلیلی که باشد، این سیاست صحنه منطقه را آرام نخواهد کرد و موجب افزایش بحران و تنشآفرینیهای بیشتر منطقه میشود. شاید عربستان بخواهد از طریق جنگ مشکلاتش را حل کند ولی ایران نباید بگذارد که این تنش، ابعاد بیشتری به خود بگیرد.
گفته میشود ریاست دورهای اتحادیه عرب در نشست مطبوعاتی پس از این جلسه مخالفت خود را با قطع رابطه با تهران اعلام کرده است. پس از بحران جدید عربستان و ایران هم هر کشوری نسبت به این مساله پاسخی متفاوت به فشار عربستان داد. چرا دیدگاههای عربستان در میان کشورهایی که به نوعی متحد این کشور هم در منطقه هستند کمخریدار شده است؟
همه کشورهای عربی متحد عربستان نیستند و حداقل این است که هر کدام در زاویه یا مسالهای با عربستان همسو و همراه هستند. به همین خاطر است که مشاهده میکنید هر کشوری نسبت به این مساله پاسخ متفاوتی را میدهد. مصریها عموما حکومت عربستان را دوست ندارند ولی رژیم کنونی مصر خود را مدیون ریاض میداند. سودان و سومالی به دلیل وابستگیهای اقتصادی و کمکهای مالی ریاض است که خود را مدیون عربستان میدانند. کشورهای حاشیه خلیج فارس چون کوچک و ناتوانند و به تنهایی قادر به دفاع از خود نیستند، عربستان را به عنوان برادر بزرگتری میدانند که در شرایط حساس و بحرانی به کمکشان میشتابد و مانع از سقوطشان میشود. به طور مثال بحرین نمونه خوبی از این کشورهاست، اما قطر یا عمان که کمتر به عربستان وابسته هستند و خود را کشورهای مستقلی محسوب میکنند، مانند دولت بحرین رفتار نکردند.
دلیل عدم همراهی کشورهای شورای همکاری با عربستان در مواجهه با ایران چیست؟
ایران، عربستان و سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در منطقه جغرافیاییای قرار گرفتهاند که سراسر آشفتگی و آشوب است. هماکنون خاورمیانه با بحرانهای متعددی روبهرو است به گونهای در هیچ یک از ادوار گذشته اینگونه با بحرانهای مختلف همراه نبوده است. بحران در سوریه بیداد میکند و آن بحران، موجب کشته و مجروح شدن صدها هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر شده است. عراق در طول دو سال گذشته هنوز نتوانسته به شکل کامل از تمامیت ارضی خود دفاع کند و با تروریستها در حال دست و پنجه نرم کردن است. لیبی در آتش جنگ داخلی در حال سوختن است. بحران یمن، به سادگی قابل حل شدن نیست و خسارتهای جبرانناپذیری را به جای گذاشته است. مجموعه این مسائل موجب میشود تا بازیگران منطقهای در نوع اتخاذ تصمیم درباره ایران محتاطانه رفتار کنند. من فکر میکنم آنها از بروز یک بحران جدید که موجب جنگ جدید شود بیمناک هستند و این موجب میشود تا با محافظهکاری دست به انتخاب بزنند. فارغ از این مساله باید نوع روابط آنها با غرب را هم در نظر گرفت. قدرتهای بزرگ فرامنطقهای در شرایط کنونی خواستار مدیریت تنش و عدم افزایش آن هستند.
تا چه اندازه رویکرد ایران تا به امروز در قبال تحرکات عربستان را منطقی میدانید؟
متاسفانه با اقدام اشتباه و خارج از منافع ملی گروهی از افراد افراطی در تعرض و حمله به سفارتخانه عربستان در تهران، خودمان را در معرض تنش قرار دادیم و فرصت و بهانه لازم برای عربستان در جهت تندرویهای بیشتر فراهم شد. تا پیش از حمله به سفارت عربستان در تهران، این ریاض بود که در معرض سوال قرار داشت و مجبور به پاسخگویی بود و نه ما. ما نیازمند به خانهتکانی و عدم تکرار اشتباهات پیشین هستیم. با این حال، دولت ایران و شخص آقای روحانی و آقای ظریف به خوبی عمل کردهاند و نسبت به این مساله مسوولانه رفتار کردند و نسبت به آن مساله پاسخگو بودند. من امیدواریم این رفتار تا پایان ماجرا تداوم یابد.
فکر میکنید ریاض تا کجا توان ادامه دادن این روند تخریبی علیه تهران را داشته باشد؟
نیت ریاض هماکنون تشدید مسائل و بحرانهای منطقهای است و در همین راستا، به تلاشهای خود ادامه خواهد داد. من فکر میکنم اگر دولت ایران به تلاشها و رفتارهای معقولانه و حساب شده خویش ادامه دهد و کسی نیز دخالت و رفتاری خارج از عرف مانند حمله به سفارت عربستان نداشته باشد، میتوانیم عربستان را در بنبست قرار بدهیم. شما به رفتار غرب نسبت به این مسائل توجه کنید. با وجود آنکه آنها تعرض به سفارت عربستان در تهران را محکوم کردند ولی این مساله موجب نشد تا رفتاری خصمانه علیه ایران اتخاذ کنند یا آنکه این مساله موجب عدم انتقاد به اعدام شیخ نمر بشود. شما به صحبتهای جک استراو، وزیر امور خارجه اسبق انگلیس در دو روز گذشته نگاه کنید. او انتقادات سنگینی را به دولت ریاض به دلیل اعدام شیخ نمر وارد کرد. عربستان از این رفتارها دچار بحران میشود. دلیل این رفتار از سوی غرب چیست؟ چون آنها در طول مذاکرات هستهای رفتار سازنده و معقولانه ایران را مشاهده کردند و میدانند که ایران بازیگر مسوولی است، در حالی که اعراب چنین نگاهی را به ایران ندارند. من فکر میکنم در صورتی که ایران مسوولانه و معقولانه در این باره رفتار کند و با مسببان تعرض و حمله به سفارتخانه عربستان در تهران برخورد کند، بهانهای برای اعراب باقی نمیماند و ریاض نمیتواند بازی خود را در برابر ایران ادامه دهد.
در نشست اتحادیه عرب، کشوری مانند عمان به طرح عربستان رای مثبت میدهد ولی لبنان و عراق نه. دلیل این نوع رویکرد چیست؟
عمان از پیش از انقلاب اسلامی روابط حسنهای با ایران داشت و به دلیل ماجرای ظفار، خود را مدیون ایران میداند. پس از انقلاب اسلامی هم عمانیها به این روابط حسنه با ایران تداوم بخشیدند و حتی در زمان جنگ در کنار ما قرار داشتند. با این حال، عمان یک کشور عربی است و فشاری که وجود دارد، موجب میشود تا آنها نتوانند شانه خالی کنند. ما باید حساب عراق و لبنان را از حساب سایر کشورهای عربی جدا کنیم. عراق هماکنون با تروریسم داعش و القاعده روبهرو قرار گرفته است. آنها برخی کشورها را همسو با این جریانات تروریستی میدانند و در معادلاتشان ایران را مخالف داعش و القاعده حساب میکنند. ایران هم در شرایط بحرانی به کمک آنها شتافت و در صورتی که ایران کمک نمیکرد، چه بسا نظام این کشور سقوط میکرد و داعش بغداد را فتح کرده بود. لبنان هم کشوری است که بیش از هر چیز به شرکت سهامی شبیه است. هر کشوری در لبنان منافع و قدرتی دارد. ایران در سالهای گذشته کمکهای بسیاری به این کشور کرده است. از سویی، لبنان از بحران سوریه صدماتی خورده و خود نیز در معرض حمله داعش قرار دارد. آنها نیز این مساله را و نقش ایران در مبارزه با تروریسم را در نظر میگیرند.
انتهای پیام/