درآمد طالبان از تکمیل خط لوله «تاپی» تأمین میشود/ معامله برد-برد ایران از سرمایهگذاری در حوزه انتقال انرژی
گروه جهان خبرگزاری آنا - مجتبی اسماعیلی، جمهوری اسلامی ایران بنا به سیاست صلحجویانه خود در منطقه ازجمله آسیای میانه و شبهقاره هند از سالها پیش موضوع خط لوله صلح را پیگیری میکرد؛ خط لولهای که گاز صادراتی ایران را به هند و پاکستان میرساند و کشورمان متعهد میشود به مدت ۲۵ سال، گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد. درواقع این مسیر اقتصادیترین روش تأمین انرژی شبهقاره است و جذابیتهای طرح نهتنها از بُعد تأمین انرژی برای شبهقاره هند، بلکه بهعنوان عامل کاهش تنش در روابط میان هند و پاکستان به شمار میرود.
با وجود این، مدتهاست هند زیر فشارهای آمریکا اعلام کرد از این طرح کنارهگیری میکند. قرار بود خط لوله صلح سال ۲۰۱۴ به بهرهبرداری برسد که با کنار کشیدن هند و تعلل پاکستان در ساخت خط لوله در داخل این کشور، نیمهکاره رها شد. پس از توقف خط لوله صلح، پروژه دیگری به نام «تاپی» در دستور کار قرار گرفت تا گاز ترکمنستان را پس از عبور از افغانستان و پاکستان به هند برساند. حال با توجه به تحولات جدید و ظهور دوباره طالبان که رویکردی نهچندان مثبت نسبت به هند دارند، این پرسش مطرح میشود که عاقبت پروژه چگونه خواهد شد و آیا فرصت احیای مجدد خط لوله صلح ایجاد میشود؟
کسب درآمد ترانزیت، عامل محرک طالبان برای حمایت از «تاپی»
برخی کارشناسان سیاسی منطقه معتقدند جنبههای اقتصادی سرمایهگذاری در افغانستان، ازجمله درآمدهایی که طالبان از این خط لوله کسب میکنند، عامل محرکی خواهد شد که راضی شوند پروژه به سرانجام برسد. البته در حال حاضر نیز هرچند کند، پروژه تاپی در حال انجام است، ولی تسلط طالبان و اینکه نیاز به درآمدهای گازی و نفتی دارند، باعث میشود از چنین پروژههایی حمایت کنند. طالبان میتوانند از حق ترانزیت خط لوله استفاده کنند و برایشان سود سرشاری خواهد داشت که میتواند عامل محرک و مؤثری برای به سرانجام رسیدن آن باشد.
گفته میشود خط لوله تاپی که از افغانستان به پاکستان و هند کشیده خواهد شد، سالیانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار ترانزیت نصیب کشورها میکند که موفقیت پروژه میتواند عاملی در زمینه تثبیت اوضاع منطقه نیز باشد. پیر محمد ملازهی، کارشناس امور افغانستان در گفتوگو با خبرنگار حوزه آسیای گروه جهان خبرگزاری آنا، دراینباره گفت: در زمینه خط لوله صلح هندیها کمابیش خود را کنار کشیدند، ولی بهتازگی چین اقداماتی انجام داد و شرکتی چینی به پاکستان پیشنهاد کرده است ۵۰۰ میلیون دلار در پروژه سرمایهگذاری کند تا خط لوله را از مرز ایران و افغانستان (در چابهار) تا گوادر بسازد. متأسفانه این خط لوله در آن منطقه دچار رکود شده و پاکستانیها با این بهانه که هزینه احداث و کشیدن خط لوله را تا هند ندارند، از زیر مسئولیت شانه خالی کردهاند.
خط لوله تاپی که از افغانستان به پاکستان و هند کشیده خواهد شد، سالیانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار ترانزیت نصیب کشورها میکند که موفقیت پروژه میتواند عاملی در زمینه تثبیت اوضاع منطقه نیز باشد
وی افزود: بهتازگی شرکتی چینی حاضر شد در پروژه ۵۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کند و پول آن را نیز زمانی مطالبه میکند که پروژه عملیاتی شود، گاز در خط لوله به جریان بیفتد و آن زمان از درآمد گاز ۵۰۰ میلیون دلار هزینه را دریافت میکند.
پشتپرده سیاسی اخلال در تأمین انرژی منطقه از ایران
به گزارش آنا، سیگنالهای موجود نشان میدهند احتمال اینکه ایران، پاکستان و چین (به جای هند) بر سر موضوع احداث خط لوله «تاپی» به تفاهم دست یابند زیاد است، ولی به این بستگی دارد که شرکتهای دولتی و خصوصی کشورمان در تعامل با همسایگان شرقی فعالتر عمل کنند. احداث این خط لوله بخشی از مشکلات اقتصادی و حتی اوضاع داخلی پاکستان را حل میکند؛ ولی با توجه به نیاز شدید چینیها و تمایلشان به سرمایهگذاری حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلاری از مسیر دریای عمان، رقابت تنگاتنگی برای سرمایهگذاری وجود دارد. در این میان اگر جمهوری اسلامی ایران بتواند فعالانه برخورد کند، امیدواری وجود دارد که بتوان با پاکستان و چین به توافق دست یافت. البته برخی صاحبنظران معتقدند ورود چین به پروژه خط لوله صلح میتواند هندیها را نیز به سرمایهگذاری ترغیب کند.
با وجود این، نمیتوان پشتپردههای سیاسی موضوع را در نظر نداشت؛ آمریکاییها تا زمانی که تکلیف برجام مشخص نشده است، همچنان به تهدید کشورهای همسایه و منطقه برای خودداری از هرگونه تعامل و توافق با ایران ادامه میدهند و آنها را به تحریم تهدید میکنند. طبیعی است در چنین وضعیتی هندیها در زمینه ورود به پروژه خط لوله صلح دست نگه داشتهاند تا فرجام برجام مشخص شود. چنین محدودیتی را چینیها ندارند و قدرت مستقلی هستند و اگر ایران، چین و پاکستان به توافق در زمینه خط لوله صلح دست یابند، میتوان به سرانجام رسیدن این پروژه امیدوار بود.
بیشتر بخوانید:
تلاش آمریکا برای ناکام گذاشتن پروژه خط لوله صلح
وزیر نفت پاکستان: مصمم به تکمیل خط لوله «تاپی» هستیم
موضوع بعد که باید به آن توجه کرد، این است که پکن ظرفیتهای ایران و پاکستان را بهطور مداوم ارزیابی میکند و اگر نارضایتی و تمایل نداشتن را از طرف ایرانی یا پاکستانی دریافت کند، ممکن است در انگیزه آنها برای سرمایهگذاری تأثیر داشته باشد. بنابراین باید فعالانه با موضوع برخورد کرد و در دولت سیزدهم شاهد تحرک و پویایی در تکمیل پروژه از مرز با پاکستان تا هند بود. در پروژه خط لوله تاپی نیز با توجه به تحرکات اخیر افغانستان، امکان اینکه طالبان آن را به فرجام برساند وجود دارد.
ملازهی درباره تکمیل خط لوله تاپی معتقد است: چند سال پیش که طالبان کنترل افغانستان را برعهده داشتند نیز با شرکت امریکایی یونیکال همکاری می کردند. زلمای خلیلزاد، فرستاده ویژه دولت آمریکا در امور افغانستان آن زمان نماینده شرکت یونیکال بود و بعد از آن، شرکت بریداس آمریکایی وارد عمل شد. از آن زمان تاکنون همکاری میان دولت افغانستان با شرکت آمریکایی ادامه داشته است.
وی افزود: حتی با وجود قدرت گرفتن طالبان، شرکتهای دولتی و خصوصی ایران میتوانند در زمینه انرژی وارد تعامل و مشارکت با دولت طالبانی شوند. افغانستان به انرژی، برق و سوخت نیاز دارد که جمهوری اسلامی ایران میتواند با طرف افغان وارد معامله شود و همکاری کنند. ایران نزدیکترین و باصرفهترین مسیر برای تأمین انرژی افغانستان است و طالبان قطعاً به این مسیر توجه خواهد کرد. علاوه بر این، ایران باید جدیتر با تعاملات برخورد کند و وقتی وارد مذاکرات میشوند، قراردادشان را بلندمدت ببندند.
سرمایهگذاری چین در حد پیشنهاد است
بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار آنا درباره وضعیت خط لوله صلح گفت: روند احداث خط لوله صلح در مرز پاکستان متوقف شده و با وجود اینکه ایران سرمایهگذاری زیادی انجام داده است، ولی نتیجهای حاصل نشد. در همه کشورهای تولیدکننده گاز، نخست قرارداد طولانیمدت فروش و خرید گاز امضا و بعد احداث لوله انجام میشود، زیرا برخلاف نفت، ابتدا باید قرارداد خرید و فروش و طرف خریدار معین شود که وقتی در خطوط لوله سرمایهگذاری میکنند، بتوان استهلاک سرمایه را جبران کرد که منافعی برای کشور صادرکننده داشته باشد؛ ولی بهدلیل اینکه در خط لوله صلح در رابطه با پاکستان این اتفاق نیفتاد، ایران فقط خط لوله را کشید، هزینه زیادی انجام داد و درنهایت در مرز پاکستان در شهر خاش متوقف ماند. درحال حاضر نیز در حال تکمیل آن تا چابهار هستیم که صنایع پتروشیمی را آنجا دایر کنیم.
روند احداث خط لوله صلح در مرز پاکستان متوقف شده و با وجود اینکه ایران سرمایهگذاری زیادی انجام داده است، ولی نتیجهای حاصل نشد
وی درباره سرمایهگذاری چین به جای هند در پروژه خط لوله صلح نیز گفت: چین پیشنهاد کرده که میشود از مسیر پاکستان این خط لوله را با سرمایهگذاری پکن به خط لولهای که در کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPED) مطرح است، متصل کرد، ولی این موضوع در حد پیشنهاد و احتمال باقی مانده است، زیرا باید خریدار معین شود. بهطور ساده میتوان گفت در زمینه خط لوله، از ایران به پاکستان متصل نشده، پاکستانیها سرمایهگذاری نکردهاند، هند خریدار است، ولی پاکستان برای بخشی که باید از پاکستان به هند متصل شود، سرمایهگذاری نکردهاند. هندیها میگویند باید خط لوله را در خاک هندوستان تحویل بگیرند، ایران نیز میگوید میخواهد در خاک پاکستان تحویل دهد. در این میان پاکستان در این سرمایهگذاری مشارکت نکرده است.
این تحلیلگر حوزه شبهقاره هند عنوان کرد: در حال حاضر بهشدت روی گزینه اتصال به کریدور اقتصادی چین-پاکستان کار میشود. نکتهای که وجود دارد، این است که این کریدور تنها خط لوله نفت است و گاز باید از جایی تأمین شود، مثلاً باید از قطر یا ایران خط لوله گاز کشیده شود؛ ولی تاکنون در این زمینه صحبتی مطرح نشده است، زیرا اگر از قطر کشیده شود، باید از بستر دریای عمان رد شود. اگر از ایران بخواهد برود، از روی زمین میرود، ولی هنوز بهصورت جدی موضوعی مطرح نیست.
به گزارش آنا، پس از اخلال و رکود در پیشرفت خط لوله صلح، یکی از دلایل عمدهای که باعث شد روند خط لوله تاپی از تحرک اولیه خود بیفتد، بحث حفظ امنیت خط لوله و پیشرویهای طالبان در دو سال اخیر بود. در این میان حتی کشورهای سرمایهگذار مانند پاکستان و هند علاقهمند بودند با طالبان بر سر ادامه روند خط لوله مذاکره و امنیتش را تضمین کنند، ولی احداث لوله از مرز ترکمنستان به داخل افغانستان که انجام شده بود، متوقف مانده است. طبعاً پس از برقراری ثبات در افغانستان و امنیتی که طالبان وعدهاش را داده است، این خط لوله کشیده میشود، زیرا طالبان به سرمایهگذاری، کسب درآمد و ایجاد اشتغال نیاز دارند و ثبات نیز با ایجاد امنیت و اشتغال فراهم میشود.
اگر طالبان بتواند امنیت افغانستان را حفظ کنند، میتوان شاهد رونق منطقه بود و با توجه به عبور خط لوله تاپی از کنار مرزهای ایران، برای کشورمان تأثیر مناسبی خواهد داشت و میتواند باعث جذب مهاجران افغان شود تا به کشورشان بازگردند و در این پروژهها کار کنند.
نباید از نظر دور داشت افغانستان یکی از واردکنندگان انرژی از ایران است. البته در داخل این کشور ذخایر انرژی وجود دارد، اما توان بهرهبرداری از آن را به گونهای که بتوانند نیاز مصرفی خود را تأمین کنند، ندارند و کشورمان میتواند در زمینه سوخت یا در صورت لزوم، در زمینه تأمین گاز با افغانستان همکاری کند. طبعاً این موضوع مستلزم آن است که ابتدا در داخل آن کشور شبکههای تأمین گاز برای مصارف صنعتی، خانگی، حملونقل یا بخشهای دیگر ساخته شوند. ذخایر گازی در ایران وجود دارد و میتوان گاز طبیعی به افغانستان صادر کرد، کما اینکه به ارمنستان و عراق گاز صادر میکنیم، ولی شرایط زیرساختی در افغانستان فراهم نیست.
طالبان در زمینه تأمین نیازهای داخلی و همکاری با طرف های منطقهای بهویژه همسایگان وعدههای زیادی دادهاند. باید منتظر ماند و دید آیا ثبات به افغانستان بازمیگردد، روابط ایران و طالبان برقرار میشود و جهان حکومت طالبانی را به رسمیت خواهد شناخت؟ باید منتظر ماند و شاهد بود صحبتها و وعدههایی که طالبان میدهند آیا با سیاستهای اعمالیشان منطبق است یا خیر؟
انتهای پیام/۴۰۳۳/پ
انتهای پیام/