احتمال قطع زنجیره انتقال انرژی ایران به هند از سوی طالبان/ تهدیدات افغانستان، فرصتی برای تقویت روابط تهران-مسکو
گروه جهان خبرگزاری آنا، آیتالله سیدابراهیم رئیسی درحالی سکان هدایت دولت سیزدهم را برعهده گرفته است که به باور کارشناسان و ناظران منطقهای و بینالمللی در حوزه سیاست خارجی با چالشهایی مواجه خواهد بود که یکی از این چالشها نحوه تعامل با دولت افغانستان است. نزدیک به یک ماه است نیروهای آمریکایی پس از ۲۰ سال اشغالگری و درنهایت شکست و ناکامی در تحقق اهدافشان، از این کشور، شبانه و بی سر و صدا خارج شدند و غربیها نیز تمایل چندانی به تداوم حضور خود در قالب ناتو ندارند. چنین فرایندی به بیثباتی و خلاء امنیتی در افغانستان انجامیده و افزایش درگیریها میان طالبان و دولت مرکزی و همچنین احتمال افزایش فعالیتهای تروریستی در این کشور و سرایت آن به کشورهای همسایه ازجمله ایران خطرناک و مغایر منافع ملی کشورمان ارزیابی میشود.
تنها ساعاتی پس از خروج شبانه نیروهای آمریکایی از پایگاه هوایی بگرام و انتشار خبر آن، نیروهای طالبان به آنجا حمله کردند تا آن را به تصرف خود درآورند، اما با مقاومت نیروهای ملی افغانستان مواجه شدند و به سمت کوههای اطراف دره پنجشیر عقبنشینی کردند. در ماههای اخیر و پس از ناکامی مذاکرات صلح دوحه، جمهوری اسلامی ایران تلاش زیادی را برای حلوفصل اختلافات میان گروههای مختلف افغان آغاز کرد؛ بهعنوان نمونه شانزدهم تیرماه سال جاری و به میزبانی تهران اجلاس گفتوگوهای بیناافغانی با حضور نمایندگان دولت افغانستان، شخصیتهای عالی جمهوریت و هیئت عالی سیاسی طالبان آغاز شد؛ گفتوگوهایی که در آن رهبری هیئت افغانستان را یونس قانونی، وزیر امور خارجه اسبق افغانستان و رهبری هیئت طالبان را عباس استانکزی، معاون دفتر این گروه برعهده داشت.
پاکستان، خوشحال از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان
با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، پهنه جغرافیایی همسایه شرقی ایران عرصه رویارویی و همکاریهای میان کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهای خواهد شد، اما آنچه به نظر میآید این است که این اقدام هیچ کشوری را به اندازه پاکستان خوشحال نخواهد کرد، زیرا استقرار و سیطره طالبان بر افغانستان به معنای جامه عمل پوشاندن بر آرزوی اسلامآباد است که چند دهه رؤیای آن را در سر میپرورانید. تبدیل شدن پاکستان و بندر گوادر به پلی برای اتصال آسیای میانه به دریای جنوب پاکستان را به کریدوری برای اتصال شمال به جنوب تبدیل خواهد کرد، زیرا نیرویهای طالبان علاوه بر داشتن اشتراکات دینی با دولتمردان پاکستانی، سالهاست مهمان دولت این کشور هستند و مورد حمایتهای مادی و معنوی آن قرار دارند؛ بهنحوی که اگر حمایتهای مستقیم اسلامآباد از طالبان انجام نمیشد، شاید طالبان وجود نداشت.
با تسلط طالبان بر افغانستان پروژه بزرگ یک کمربند-یک جاده که با سرمایهگذاری چینیها در حال احداث است و جمهوری اسلامی یکی از مسیرهای احتمالی آن بود، با توجه به تغییرات سیاسی منطقه از مسیر کنار گذاشته شود
با توجه به سطح همکاری نزدیک اسلامآباد و طالبان، مقامهای پاکستان با تسلط این گروه بر افغانستان در عمل مرزهای خود را تا مرزهای آسیای میانه امتداد خواهند بخشید و با توجه به دسترسی نداشتن کشورهای آسیای میانه و افغانستان به آبهای آزاد، پاکستان تلاش خواهد کرد تا با اتصال این مناطق به آبهای آزاد به کریدور ارتباطی شمال به جنوب از مسیر بندر گوادر در جنوب پاکستان مرتبط شود؛ موضوعی که در تضاد با منافع کشورمان قرار خواهد بود و در عمل، طرح بندر چابهار که با سرمایهگذاری خارجیها، عمدتاً هندیها قرار است تا اتصال بخش شمال و آسیای میانه به جنوب باشد را در حاشیه قرار خواهد داد و همچنین پاکستان قصد دارد گاز مصرفی خود را بهجای خریداری از ایران، از ترکمنستان تأمین کند.
خطری که میتواند تسلط طالبان بر شمال افغانستان را ایجاد کند
محمد یوسفی، کارشناس امور آسیای میانه و قفقاز در گفتوگو با خبرنگار حوزه آسیای گروه جهان خبرگزاری آنا گفت: یکی از دلایل تمرکز طالبان بر مناطق شمالی افغانستان و در امتداد مرزهای جنوبی کشورهایی نظیر ترکمنستان بر مبنای پروژه اتصال به کریدور شمال به جنوب شکل گرفته است و این موضوع در عمل پروژه انتقال انرژی از شرق ایران به پاکستان و هند را از دستور کار خارج خواهد کرد. اگر چنین شود، نهتنها آثار زیانبار اقتصادی بر ایران تحمیل خواهد شد، بلکه آثار مخربی نیز برای هند خواهد داشت، زیرا با توجه به تنشهای موجود میان اسلامآباد و دهلینو، پاکستان اجازه بهرهبرداری و استفاده هند از مسیر احتمالی بندر گوادر- آسیای میانه را به هند نخواهد داد. همچنین با ایجاد کارشکنی مانع صادرات گاز ترکمنستان به هند خواهد شد، آن هم درحالی که قدرت نوظهوری همچون هند برای افزایش تولید خود، روز به روز بیشتر به تأمین انرژی از راه واردات نیاز پیدا میکند.
وی افزود: تهران نگرانی دیگری دارد و آن هم این است که با تسلط طالبان بر افغانستان پروژه بزرگ یک کمربند-یک جاده یا همان جاده ابریشم قدیمی که با سرمایهگذاری چینیها در حال احداث است و جمهوری اسلامی نیز که تا پیش از این وقایع یکی از مسیرهای احتمالی آن بود، با توجه به تغییرات سیاسی منطقه میتواند از مسیر کنار گذاشته شود، بهویژه اینکه اگر ترکیه که در سالهای گذشته نشان داده متخصص استفاده از بیثباتیها در راستای یافتن پایگاههایی برای نیروهایش هست، وارد این عرصه شود که روند کار پیچیدهتر از قبل خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
صید مروارید فرصتها در جزر و مد روابط ایران و قطر/ تهران و دوحه؛ شرکای قدیمی یا رقبای منطقهای؟
مسکو کلید فتح بازارهای اروپا/ فرصت عظیم سرمایهگذاری در سرزمین تزارها چه آوردهای برای ایران دارد؟
این تحلیلگر امور آسیای میانه و قفقاز عنوان کرد: طالبان در حال حاضر گرچه با حضور نیروهای ترکیه در درون جغرافیای افغانستان مخالفت میکند، اما با توجه به تزاحم و تضاد منافع بازیگران و کنشگران گوناگون بینالمللی در افغانستان احتمالاً طالبان و پاکستان بهتنهایی نتوانند این بازی پیچیده در شرایط ملتهب افغانستان را در برهه زمانی طولانی هدایت کنند؛ به همین دلیل کمک گرفتن از بازیگرانی همچون ترکیه که بهلحاظ عقیدتی نیز با طالبان و پاکستان اشتراکات فراوانی دارند، دور از انتظار نیست. پیشتر نیز در عرصههای مختلف ازجمله جنگ قرهباغ شاهد همکاری آنکارا و اسلامآباد بودهایم، از اینرو اگر حضور آنکارا در افغانستان در آینده فراهم شود، بهنوعی شاهد تشکیل هلال ترکی در آسیای میانه و قفقاز تا مدیترانه خواهیم بود که ترکیه با ایجاد شورای کشورهای ترکزبان در صدد ایجاد آن بود. با توجه به وقایع افغانستان و با ایجاد کریدور احتمالی زنگزور در جنوب قفقاز و ارمنستان میشود گفت که ایران بهکلی از ترانزیت منطقه کنار گذاشته خواهد شد، این موضوع تنها یک گمانهزنی و احتمال نیست، بلکه بر مبنای پلانی است که مسئولان آذربایجانی و ترک بهصراحت از آن صحبت میکنند؛ از اینروست که صاحب غفاروف، رئیس مجلس آذربایجان در نخستین نشست سهجانبه رؤسای مجالس آذربایجان، پاکستان و ترکیه در مجلس شورای ملی اعلام کرد، دالان زنگزور به دالان جدیدی برای اتصال پاکستان به ترکیه و آذربایجان تبدیل خواهد شد.
تهدیداتی که پیوند ایران و روسیه را مستحکمتر میکند
به گزارش آنا، بیتردید حضور پاکستان در مرزهای آسیای میانه و حضور ترکیه عضو ناتو بهعنوان ایجاد کننده شورای همکاری کشورهای ترکزبان که بهنوعی با هدف تحدید دامنه فعالیت مسکو در عرصههای جنوبی جغرافیای روسیه شکل گرفت، مخاطرات جدی را برای فدراسیون روسیه و آسیای میانه که حیاط خلوت روسهاست بهدنبال خواهد داشت. این تهدیدات مشترک میتواند زمینهساز بروز وابستگیها و منافع مشترک میان ایران و روسیه در برخورد و نوع نگاه نسبت به موضوع افغانستان شود، گرچه ظهور طالبان در منطقه تهدیداتی را متوجه مسکو خواهد کرد، اما بهنظر میآید مسکو پلان جایگزینی را هم در صورت تسلط کامل طالبان در نظر گرفته است که مشارکت و اجرای طرح انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان است، مسکو با اجرای این طرح علاوه بر عوائد مادی، به گسترش نفوذ خود در منطقه مبادرت خواهد کرد، زیرا با توجه به نیاز پاکستان و طالبان به این خط لوله، اسلامآباد و طالبان ناگزیر به تعامل با کرملین در منطقه خواهند بود.
پیشنهاد یا باجخواهی برای تأمین حقآبه هامون در ازای دریافت نفت و تلاش برای حذف زبان فارسی از جامعه افغان تنها نمونههایی از اقدامات اشرف غنی در ضدیت با ایران و تمدن ایرانی است
یوسفی دراینباره معتقد است: با در نظر گرفتن تمایلات شدید کابل به واشنگتن و رویکرد دولت اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان برای حفظ منافع ایالات متحده و در ضدیت با منافع تهران، جمهوری اسلامی نمیتواند منافعی را در جهت ادامه استقرار دولت فعلی افغانستان در کابل برای خود متصور باشد تا به سبب آن به حمایت از دولت مرکزی افغانستان اقدام کند. پیشنهاد یا باجخواهی برای تأمین حقآبه هامون در ازای دریافت نفت و تلاش برای حذف زبان فارسی از جامعه افغان تنها نمونههایی از اقدامات اشرف غنی در ضدیت با ایران و تمدن ایرانی است که روابط تهران-کابل را تحتالشعاع قرار داده و باعث شده است تا مقامهای تهران نیز دل خوشی از هیئت حاکمه کابل نداشته باشند.
با وجود این، جمهوری اسلامی باید با اتخاذ سیاست محتاطانه نسبت به فعل و انفعالات افغانستان و کسب آمادگی لازم برای مواجهه با خلف وعدههای احتمالی طالبان اقدام کند تا منافع جمهوری اسلامی و جریانهای همسو با جمهوری اسلامی در افغانستان حفظ شود. به نظر میآید یکی از راهکارها در این زمینه میتواند حمایت از جریانهایی در افغانستان باشد که دارای اشتراکات فرهنگی با ایران هستند. همچنین تهران باید به حمایت لجستیکی از جریانهایی نظیر ائتلاف شمال در افغانستان بپردازد تا این جریانات با کسب قدرت بتوانند در چانهزنی برای کسب قدرت سیاسی در آینده افغانستان سهمی برای خود داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
فعالسازی کریدور شمال-جنوب کلید طلایی دولت سیزدهم برای ورود به قفقاز و آسیای میانه
ظرفیتشناسی اقتصادی- تجاری ایران و لبنان با نگاه به گردشگری دینی و سلامت
وی افزود: تقویت این جریانها دسترسی طالبان به مرزهای شمالی افغانستان را با مشکل مواجه خواهد کرد که این موضوع میتواند اتصال آسیای میانه به بندر گوادر و انتقال گاز ترکمنستان به همپیمانان طالبان از مسیر افغانستان را به رؤیایی دست نیافتنی تبدیل کند. البته این موضوع مزیت دیگری را نیز برای جمهوری اسلامی به همراه خواهد داشت و آن این است که با اتصال بندر چابهار به هرات و سپس شمال افغانستان، میتوان دسترسی به آبهای آزاد را از ایران برای مناطق غنی از معادن که عمدتاً در شمال افغانستان واقع شدند، فراهم کرد که تحقق این موضوع با توجه به علائق و منافع مشترک جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه در این پهنه جغرافیایی و در صورت اقناع مناسب طرف روس از سوی طرف ایرانی سهلالوصولتر خواهد بود.
به گزارش آنا، اگر جنگ داخلی در افغانستان افزایش یابد و به بحران بزرگی تبدیل شود، ناامنی به مرزهای شرقی کشور سرازیر میشود. در کنار آن نباید چالش افزایش مهاجران افغان را نادیده گرفت که بیشک هزینهها و تبعات خود را به دولت سیزدهم تحمیل میکند؛ لذا دولت آیتالله رئیسی باید برای جلوگیری از بهوجود آمدن این چالشها و بحرانها برنامه و تلاش جدی داشته باشد. این موضوع علاوه بر آن است که سیدابراهیم رئیسی از نظر جغرافیایی متعلق به استانی است که احساس نزدیکی با کشور و ملت افغانستان میکند، لذا معضلات مربوط به افغانستان از اهمیت جدی برای رئیسجمهور جدید برخوردار است. با توجه به این موارد به نظر میآید در چهار سال آتی دولت سیزدهم نقش و جایگاه جدی در کاهش بحران افغانستان خواهد داشت. انتظار میرود در دولت سیزدهم تهران بازیگری فعال و پویا برای حل منازعه بیناافغانی باشد تا بعد از گذشت دو دهه، صلح و امنیت به این کشور دوست و همسایه برگردد.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/