کاخسازی عنکبوت
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی تحت عنوان «کاخسازی عنکبوت» در روزنامه رسالت نوشت:
کاخسازی عنکبوت
خاکبازی کودکان را بیشتر ماند
آه، دیگر بس کن ای تاریخ
ای دانا گواه چند و چون دیده
این مسافر، این تماشاگر دلش خون شد…
با چه باید بودمان دلشاد؟
یادها یا بادها ،
یا هرچه بودا بود بادا باد؟
خسته شد روحم ، به تنگ آمد دلم
جانم به لب آمد
بسکه آمد دوست، دشمن رفت
بسکه آمد روز و شب آمد(۱)
***
ملت افغانستان طی دهههای اخیر آماج دخالتهای خارجی قرار گرفت و صدها هزار نفر به خاک و خون کشیده شدند و دهها هزار نفر آواره و بیخانمان شدند. چه زمان حمله شوروی که در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت، چه بعدها که آمریکاییها به بهانه حقوق بشر و آزادی و دموکراسی و انتقام حادثه ۱۱ سپتامبر ماشین جنگی خود را بیش از دو دهه به افغانستان آوردند.
آنها این اواخر یک رئیسجمهور را با ۸۰۰ هزار رأی در یک مملکت ۴۰ میلیونی خواستند با «تُف» تفنگ به هم بچسبانند، نتوانستند. مردم افغانستان در چهار دهه اخیر چونان سیاهچاله ای ماشین جنگی غرب و شرق را در این کشور متوقف کردند و «کاخ سازی عنکبوت» برای مزدوران اجانب را ویران کردند.
میراث به جا مانده از حمله آمریکاییها به افغانستان چیزی جز فساد، تبعیض، ناکارآمدی، فقر، وطنفروشی، ظهور مظاهر فساد فرهنگ غرب و … نبود.
بیست و چند سال پیش که طالبان در افغانستان سرکار آمدند قرار بود آنان را به جان ملت ایران بیندازند، اما رهبران آن زیر این بار نرفتند.
یک وقتی ملاعمر گفته بود، آمریکاییها میخواهند «مار» را به جان «شیر» بیندازند و هر دو را نابود کنند، ما زیر بار این توطئه نمیرویم به همین دلیل آمریکاییها سنگینترین و پرهزینهترین حمله نظامی خود را به افغانستان آغاز کردند. میخواستند افغانستان را با یک مشت «سکولار» سر در آخور سرویسهای امنیتی خود دموکراسیسازی کنند، اما نتوانستند. طالبان در مبارزه با آمریکا صادق بودند، با القاعده، داعش و عرب تبارهای افغان که سمومات تکفیری داشتند مرزبندی خود را حفظ کردند.
اینکه امروز طالبان آلترناتیو طبیعی سقوط دولت آمریکایی اشرف غنی هستند چیز عجیبی نیست.جمهوری اشرف غنی در افغانستان اسلامی بود اما از اسلام در آن خبری نبود. قطعا در دوران طالبان ما شاهد ظهور یک دولت اسلامی خواهیم بود. با «فقه حنفی» ، نزدیک به ۷۰ درصد مردم افغانستان حنفی مذهب هستند. طالبان باید با اجتهاد در مسائل مستحدثه، تفقه در دین را بهروزرسانی کند تا بتواند به حیات خود بدون اتکا به قدرتهای بزرگ ادامه دهد. طالبان میتواند از تجربیات ۴۰ ساله ایران در حکمرانی اسلامی به عنوان یک مدل استفاده کند و از موازین ضد اسلامی و سکولار فاصله بگیرد.
احترام به اقوام و مذاهب و تقسیم قدرت براساس یک هوشمندی که در برگیرنده منافع همه مردم افغانستان نه صاحبان زور، زر و تزویر باشد، میتواند متضمن بقای حکومت طالبان در کابل باشد.
میگویند طالبان تغییر کردهاند. مفهوم این سخن آن است که آنها فهمیدهاند افغانستان،پشتونستان نیست. رهبری طالبان باید از پوسته و پرده بیرون آید . با مردم افغانستان رودر رو سخن بگوید. یک رئیس دولتی که امروز همه ملت افغانستان را میخواهد نمایندگی کند، نمیتواند با «سخنگو» شکاف دولت – ملت را پُر کند.
فرار مفتضحانه آمریکاییها از افغانستان یک آبروریزی برای رهبران کاخ سفید است. این افتخار بزرگی است که به نام مردم افغانستان و رهبران طالبان در تاریخ معاصر ثبت شده است. این فرار آغاز دومینوی فرار از عراق و سوریه و کل منطقه است و در این دستاورد بزرگ هیچ تردیدی نباید کرد.
صدور هر حکمی «علیه» و «له» طالبان به دور از عقلانیت سیاسی و حکمت دیپلماتیک است. اوضاع جدید در افغانستان پیچیده است. اول باید فهمید در گفتوگوهای دوحه چه گذشته است و متن توافقات بین طالبان و آمریکاییها به طور شفاف چه بوده است؟! آمریکاییها در افغانستان فقط «هزینه» دادند و «تلفات» !
کسانی که این هزینه و تلفات را به آمریکا تحمیل کردند، حق دارند مدعی حاکمیت در دولت آینده این کشور باشند. این حق را چه به رسمیت بشناسیم و چه نشناسیم یک واقعیت خارج از ذهن ماست. عدم پذیرش آن چیزی را در مواجهه عقلانی با این پدیده عوض نمیکند.
فوکویاما فرار آمریکا از افغانستان را یک نقطه عطف در تاریخ جهان می داند که شیپور افول هژمونی آمریکا را در جهان به صدا درآورده است، لذا این حادثه بزرگ را عمیقا باید تحلیل کرد و از آن به سادگی عبور نکرد.
مردم جهان بهویژه همسایگان افغانستان باید کمک کنند این ملت نفس بکشد، از قتل و غارت و کشتار بیرحمانه اجانب بهدور باشد و به آینده خود فکر کند. صلح و همزیستی مسالمتآمیز مذاهب و اقوام را تجربه کند و به رفاه و پیشرفت فکر کند. یک مدت دست از روی ماشه برادرکشی بردارد و از اجنبیپرستی فاصله بگیرد.
***
فرار هزاران نفر از فرودگاه کابل با آن صحنه وحشتناک آویختهشدن به هواپیماهای آمریکایی سرنوشت نهایی اجنبیپرستان در افغانستان و حتی برخی کشورهای منطقه است. ملت افغانستان باید دست روی زانوی خود بگذارد و بایستد و سرنوشت اسلامی خود را رقم بزند. کاخ سازی عنکبوتین آمریکایی ها و اروپایی ها در جوامع اسلامی در بیداری اسلامی فرو ریخت اما به دلیل فقد بینش انقلابی و غرب ستیزی و عدم پذیرش مدل حکمرانی اسلامی دوباره سلطه غرب را برگرداند و انقلاب اسلامی در این جوامع دوباره به صورت آتشی زیر خاکستر باقی ماند.
ملت افغانستان در خیزش جدید باید به دامن توطئه های اهریمنی دشمنان قسم خورده اسلام نیفتد وهوشمندانه عمل کند . تغییر رفتار طالبان می تواند سرآغاز یک حیات اسلامی و انسانی در همسایگی ایران باشد. کشوری که با ۲هزار شهید در جنگ تحمیلی و تشکیل لشکر فاطمیون پابه پای ملت ایران، رخ به رخ استبداد جهانی ایستاده و خواهد ایستاد باید بر امتداد خط مقاومت محکم و استوار باقی بماند. ملت افغانستان با ۷۰ درصد فارسی زبان پاره تن اسلام و ایران هستند.
دولت نوپای اسلامی افغانستان که خلأ قدرت دولت روسیاه وابسته اشرف غنی و فرار آمریکاییها را پر کرده است را باید برادرانه یاری کرد. رئیسجمهور و وزیر محترم خارجه دولت مردمی رئیسی باید با یک نگاه راهبردی، ملت و دولت افغانستان را یاری دهد و در تحکیم روابط برادرانه در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ، زمان را مدیریت کند و لحظهای از آن غافل نشود.
پینوشت:
۱- مهدی اخوان ثالث – شعر زمان ما – محمد حقوقی – صفحه ۳۵۰ .این روزها سالروز وفات «م. امید» است یاد او را گرامی میداریم.
انتهای پیام/
انتهای پیام/