مقامات ایرانی، آرمان فلسطین و پروپاگاندای صهیونیستی
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، یوسف سیفی، انقلاب اسلامی ایران نمونه بارزی است که به تبع هویت و ماهیت خود، مبارزه برای آرمان فلسطین را به عنوان یکی از دالهای محوری در گفتمان خود، برگزیده است. از همین رو ایجاد اختلال در این راهبرد کلان و کارشکنی در روند رو به رشد نقشآفرینی ایران در منطقه، همواره از سرفصلهای اصلی سیاست خارجی اسرائیل و متحدانش بوده است.
عمیقترین زخم ناشی از سلطه استعمار بر جامعه اسلامی، شکاف دردناک و غمانگیزی است که در جریان جدایی فلسطین از پیکره جهان اسلام شکل گرفتهاست.
این جراحت آنقدر سخت و جانکاه است که با وجود گذشت دههها همچنان توجه و احساسات مسلمین را در دورترین نقاط جغرافیای اسلامی به خود معطوف داشته و برای قاطبه جنبشهای سیاسی در این منطقه، در سطح هویتی به ایفای نقش میپردازد.
انقلاب اسلامی ایران نمونه بارزی است که به تبع هویت و ماهیت خود، مبارزه برای آرمان فلسطین را به عنوان یکی از دالهای محوری در گفتمان خود، برگزیده است.
این ساختارهای معنایی نهایتا به راهبرد اصولی جمهوری اسلامی در توسعه نقش بینالمللی ایران در غرب آسیا و شمال شرق آفریقا شکل دادهاند، راهبردی که موفقیت آن در تأمین امنیت سرزمینی ایران، با توجه به شبکهای از متحدان ملی و فروملی در میان کشورهای منطقه، به ویژه در سالهای اخیر امری غیر قابل انکار است.
این ساختار امنیتی کارآمد از ابتدای انقلاب اسلامی به شدت از سوی رژیم صهیونیستی به مثابه یک تهدید تلقی شده و به موازات تقویت و تحکیم این شبکه از روابط، بحران امنیتی این رژیم تعمیق شده است.
از همین رو ایجاد اختلال در این راهبرد کلان و کارشکنی در روند رو به رشد نقشآفرینی ایران در منطقه، همواره از سرفصلهای اصلی سیاست خارجی اسرائیل و متحدانش بوده است. تلاشها برای متوقف کردن جمهوری اسلامی ایران در مسیر اصولی خود، در دورههای مختلف با شیوهها و سناریوهای گوناگونی صورت گرفته که از حمایت تسلیحاتی از صدام تا ترور دانشمندان هستهای کشور را شامل میشود.
این دست توطئهها در دهه ۱۳۷۰ شمسی، مقارن با دوران پساجنگ تحمیلی، معروف به سازندگی با شیوهای خاص دنبال میشدند که نگاه اجمالی به آنها بیانگر وحدت این اقدامات در طراحی و اتاق عملیات است. آمیا یکی از نامهای آشنای این سالهاست.
حادثه خونبار آمیا در نیمه اول دهه هفتاد رخ داد و مشخصا روابط جمهوری اسلامی ایران با منطقه مهم آمریکای جنوبی را نشانه گرفت. رژیم صهیونیستی در این دوره امیدوار بود با ایجاد بحرانهای بینالمللی برای ایران و ترسیم چهرهای تروریستی از جمهوری اسلامی، مشروعیت بینالمللی این نظام را تضعیف کند و از این مسیر روند سازندگی و تنشزدایی تهران در حوزه سیاست خارجی را با اختلال مواجه سازد.
بمبگذاری آمیا این روزها دوباره و پس از انتشار لیست کابینه پیشنهادی دولت سیزدهم در رسانهها مورد توجه قرار گرفت و نقش مشخص خود را در پروپاگاندای صهیونیستی علیه ایران ایفا کرد. نام احمد وحیدی به عنوان وزیر پیشنهادی کشور، بهانه طرح دوباره روایت ضد ایرانی از این رویداد در رسانههای معاند بودهاست.
آمیا مخفف نام «مرکز همیاری یهودیان آرژانتین» است. مرکزی وابسته به کمیته یهودیان آمریکا که در بوئنوس آیرس واقع شده است. در جریان یک بمبگذاری در این مرکز در سال ۱۳۷۳ دهها تن از آرژانتینیهای یهودیتبار کشته یا به شدت زخمی شدند.
بلافاصله پس از وقوع، این حادثه به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده شد و دولت آرژانتین با حمایت اسرائیل کارزاری گسترده را علیه کشورمان آغاز کرد. جمهوری اسلامی بارها دخالت در این حادثه را اتهامی بیاساس دانسته که ساخته و پرداخته رژیم صهیونیستی است. رویدادی که هیچ انگیزه مشخصی برای دست داشتن ایران در آن مشخص نشده و تنها آوردهی آن برای تهران درگیر شدن در یک بحران قضایی بین المللی بوده که از قضا برای مشروعیت نظام نوپای جمهوری اسلامی در جهان نیز تهدیدزا ارزیابی میشود.
پروپاگاندای آمیا، هیچگاه توضیح نداده که در اوایل دهه هفتاد و اوج هزینههای سرسامآور بازسازی کشور و در عین تلاش ایران برای جذب وام و سرمایهگذاریهای بین المللی، منفجر کردن یک ساختمان در آرژانتین چه منافعی میتوانسته برای تهران داشته باشد!؟
این حادثه و رخدادهای مشابه، این فرصت را در اختیار صهیونیزم بینالمللی قرار داده تا علاوه بر مخدوش کردن چهره بینالمللی ایران، بتوانند عناصر موثر در روند قدرتگیری تهران در معادلات منطقهای را تحت تأثیر قرار داده و تضعیف کنند.
چهرههای شاخصی که چه در سطح سیاستگذاری و چه در عرصه اجرا در حوزهی راهبردهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران نقشی تعیین کننده داشتهاند، سطح دوم اهداف سیاسی این کشتارهای بیرحمانه را تشکیل میدهند.
در پروپاگاندای آمیا محور متهمسازی افراد، نقش آنها در شکلگیری یک اتحاد جدید در منطقه بوده که این روزها با نام «محور مقامت» شناخته میشود. نام سردار احمد وحیدی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه نیز از همین رو در کنار نام دیگر اشخاصی چون مرحوم هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی و علیاکبر ولایتی به سناریوی صهیونیستی آمیا اضافه شده و هر از چند گاهی علیه او و نظام اسلامی مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار میگیرد.
وزیر پیشنهادی سید ابراهیم رئیسی برای پست وزارت کشور، بخش اعظمی از دوران زندگی خود را صرف تحکیم بنیانهای امنیتی ایران اسلامی کرده و نقشی غیر قابل انکار در ارتقاء نقش منطقهای و بینالمللی کشورمان بر عهده داشته است.
پیشبینی میشود همچون گذشته، تبلیغات منفی صهیونیستها علیه مقامات ایرانی نتیجه عکس دهد، رویکردی که از یک سو به دنبال تأکید بر پیوند هویتی جمهوری اسلامی با آرمان فلسطین است و از سوی دیگر نشانگر آگاهی نظام اسلامی نسبت به طراحیهای دشمن برای تضعیف منابع قدرت کشور است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/