موانع حقوقی ازدواج چیست؟
به گزارش خبرنگار حوزه قضائی گروه جامعه خبرگزاری آنا، ازدواج و یا پیمان زناشویی از جمله امور مورد تاکید اسلام است تا جایی که پیامبر اکرم (ص) در این باره میفرمایند: «انسان با ازدواج نصف دینش کامل میشود.» هر چند ازدواج یکی از امور پسندیده و مورد تاکید اسلام است اما موارد استثنائی نیز وجود دارد که در صورت وقوع امکان ازدواج وجود ندارد و حتی اگر پیمان زناشویی منعقد شود، از نظر اسلام باطل است.
با این وجود مواردی که طبق آن پیمان زناشویی باطل است و به عبارتی مانعی بر سر راه ازدواج هستند، عبارت است از:
۱. شوهر داشتن
براساس ماده ۱۰۵۰ قانون مدنی شوهر داشتن زن مانع نکاح است و زن نمیتواند قبل از انحلال نکاحِ اول با مرد دیگری ازدواج کند. نکاح با زن شوهردار حرام و باطل بوده و حتی ممکن است موجب حرمت(ممنوعیت) ابدی ازدواج بین آن زن و مرد شود. به عبارت دیگر براساس ماده مذکور «هرکس زن شوهردار را با علم به وجود علقه زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که در عده طلاق یا عده وفات است با علم به عده و حرمت نکاح برای خود عقد کند، عقد باطل و آن زن مطلقاً بر آن شخص حرام مؤبد میشود. البته ماده ۱۰۵۱ نیز اضافه میکند: حکم مذکور در ماده فوق در موردی نیز جاری است که عقد از روی جهل به تمام یا یکی از امور مذکوره فوق بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد در صورت جهل و عدم وقوع نزدیکی عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمیشود.
۲. رابطه نامشروع با زن شوهردار
مطابق ماده ۱۰۵۴ قانون مدنی، زنا با زن شوهردار موجب حرمت ابدی(ممنوعیت دائمی ازدواج با وی) است. در اینجا بحث عقد مطرح نیست و در هرصورت موجب حرمت ابدی میشود. بنابراین بعد از انحلال نکاح مانند فوت و طلاق هم زن نمیتواند با آن مرد ازدواج کند. اعم از اینکه مرد میدانسته زن شوهر دارد یا نه و اعم از اینکه زن عمداً این کار را انجام داده باشد یا اینکه عمل او ناشی از اکراه یا اشتباه باشد.
۳.داشتن چهار زن دائم
اگر مردی چهار زن دائم داشته باشد نمیتواند زن پنجمی به عقد دائم بگیرد.
۴.عده زن
قرار گرفتن زن در دوران عده نیز یکی دیگر از موانع حقوقی عقد نکاح است. ماده ۱۱۵۰ قانون مدنی عده را اینگونه تعریف میکند:
عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمیتواند شوهر دیگر اختیار کند. نگهداشتن عده مبانی متعددی دارد ازجمله آن جلوگیری از اختلاط نسل است که زن را تا مدتی از ازدواج مجدد منع میکند، زیرا اگر زنی که در روزهای ابتدایی بارداری است و خود بر این امر واقف نیست بلافاصله بعد از انحلال نکاح با مرد دیگری ازدواج کند و فرزندی متولد شود،در تعیین نسل کودک متولد شده مشکل ایجاد میشود، زیرا با وجود پیشرفت علم باز هم نمیتوان به صورت صددرصدی تضمین کرد که نتیجه با آزمایش مشخص میشود. از این گذشته عده برای حفظ جان جنین نیز ضروری است،زیرا ممکن است همسر دوم زن خود را مجبور به سقط جنین همسر اول نماید. از طرفی این مدت میتواند فرصتی باشد برای اندیشیدن زن و مرد و بازگشت مجدد آنان به زندگی سابق. علاوه بر آن به دلیل آسیبهای روحی و روانی که ممکن است انحلال نکاح بر زن داشته باشد وی نیازمند مدتی است تا خود را مجدداً برای شروع زندگی سالم آماده کند.
۵. قرابت در حدود معین
قرابت به معنای خویشاوندی و بر سه دسته است: قرابت نسبی، رضاعی و سببی. به عبارتدیگر خویشاوندی از این طریق حاصل میشود. قرابت در پارهای درجات موانع حقوقی نکاح است. خویشانی که نکاح با آنها به علت قرابت ممنوع است، محارم نامیده میشوند.
الف. اقارب نسبی
ماده ۱۰۴۵ قانون مجازات اسلامی در این باره مقرر داشته که نکاح با اقارب نسبی ذیل ممنوع است:
۱) نکاح با پدر و اجداد و با مادر و جدات هر قدر که بالا برود.
۲) نکاح با اولاد هر قدر که پایین برود.
۳) نکاح با برادر و خواهر و اولاد آنها تا هر قدر که پائین برود.
۴) نکاح با عمات و خالات خود و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد و جدات.
ب. اقارب رضاعی (طفلی که به واسطه شیر دادن در حکم خویشاوند میشود).
ماده ۱۰۴۶ قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: قرابت رضاعی از حیث حرمت نکاح در حکم قرابت نسبی است مشروط بر اینکه:
اولا) شیر زن از حمل مشروع حاصل شده باشد.
ثانیا) شیر مستقیما از پستان مکیده شده باشد.
ثالثا) طفل لااقل یک شبانهروز و یا ۱۵دفعه متوالی شیر کامل خورده باشد بدون اینکه در بین غذای دیگر یا شیر زن دیگر را بخورد.
رابعا) شیر خوردن طفل قبل از تمام شدن دو سال از تولد او باشد.
خامسا) مقدار شیری که طفل خورده است از یک زن و از یک شوهر باشد بنابراین اگر طفل در شبانهروز مقداری از شیر یک زن و مقداری از شیرزن دیگر بخورد موجب حرمت نمیشود اگرچه شوهر آن دو زن یکی باشد و همچنین اگر یک زن یک دختر و یک پسر رضاعی داشته باشد که هر یک را از شیر متعلق به شوهر دیگر شیر داده باشد آن پسر و یا آن دختر برادر و خواهر رضاعی نبوده و ازدواج بین آنها از این حیث ممنوع نمیباشد.“ اثر قرابت رضاعی فقط از لحاظ منع نکاح است و آثار دیگر قرابت نسبی مانند توارث در آن راه ندارد.
ج. اقارب سببی
براساس ماده ۱۰۴۷ قانون مجازات اسلامی نکاح بین اشخاص ذیل به واسطه مُصاهِره ممنوع دائمی است.
۱) بین مرد و مادر و جدات زن از هر درجه که باشد اعم از نسبی و رضاعی.
۲) بین مرد و زنی که سابقا زن پدر و یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد(نوادگان)او بوده است هر چند قرابت رضاعی باشد.
۳) بین مرد با اناث از اولاد زن از هر درجه که باشد ولو رضاعی، مشروط بر اینکه بین زن و شوهر زناشویی واقع شده باشد.
علاوه بر آن ماده ۱۰۴۸ ازدواج با خواهر زن را حرام و باطل اعلام کرده است چنانکه طبق این ماده جمع بین دو خواهر ممنوع است اگرچه به عقد منقطع(موقت)باشد.
همچنین مطابق ماده ۱۰۴۹ قانون مدنی مرد نمیتواند با دختر برادر زن و یا دخترخواهر زن خود ازدواج کند مگر با اجازه زن خود. در این ماده تفاوتی میان عقد دائم و موقت نیست،خواه عمه و خاله، همسر موقت مرد باشند یا هدف این باشد که برادرزاده یا خواهرزاده زن برای مدت موقت عقد شود. برعکس این قضیه، یعنی زمانی که خواهرزاده یا برادرزاده در عقد مرد باشند مرد میتواند بدون اذن آنان با عمه یا خاله آنها ازدواج کند. بنابر نظرمشهور فقهای امامیه ازدواج با نوه خواهر یا نوه برادر زوجه نیز مانند ازدواج با خواهرزاده یا برادرزاده زوجه و مستلزم کسب اجازه از زن است. اگر مردی بدون این اذن اقدام به ازدواج کند این ازدواج غیرنافذ است و زن اول که عمه یا خاله زن دوم است میتواند آن عقد را تنفیذ(قبول)یا رد کند. اگر تنفیذ کند عقد از ابتدا صحیح میشود و اگر رد کند عقد باطل میشود.
۶. لعان
از دیگر موانع حقوقی نکاح لعان است. لعان از ریشه لعن است و در صورتی محقق میشود که مردی نسبت ناروایی به همسرش بدهد یعنی او را متهم به رابطه نامشروع با مرد دیگری کند و یا فرزند متولد از زن را انکار کند و بگوید فرزند من نیست. در این صورت زوجین نزد قاضی رفته و مرد چهار بار سوگند یاد میکند که راست میگوید و بار پنجم میگوید لعنت خدا بر من اگر دروغگو باشم، پس از آن زن چهار بار قسم میخورد که مرد دروغ میگوید و بار پنجم میگوید لعنت خدا بر من اگر شوهرم راستگو باشد. پس از انجام این تشریفات زن همیشه بر شوهر خود حرام میشود و فرزند مورد لعان هم به شوهر ملحق نمیگردد. ماده ۱۰۵۲ قانون مدنی در این خصوص میگوید:تفریقی که با لعان حاصل میشود موجب حرمت ابدی است.
۷. احرام
احرام نیز یکی دیگر از موانع نکاح است. زمانی که شخص محرم میشود از انجام برخی اعمال منع میشود که یکی از آنها نکاح است. اگر کسی درحال احرام ازدواج کند عقد باطل است و اگر میدانسته که ازدواج در این حالت حرام است و اقدام کند، بر آن شخص حرام مؤبد میشود، یعنی دیگر هیچگاه نمیتواند با آن فرد ازدواج نماید. ماده ۱۰۵۳ ق.م در اینباره مقرر داشته: عقد درحال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است.
۸. حرمت ناشی از لواط
طبق ماده ۱۰۵۶ قانون مدنی، اگر کسی با پسری عمل شنیع کند نمیتواند مادر یا خواهر یا دختر او را تزویج کند. منظور از عمل شنیع همان لواط است و نه هر عمل زشت و ناپسند.
۹. مطلقه بودن به سه طلاق (سه طلاقه بودن)
الف. حرمت مشروط ناشی از سه طلاق
مردی که سه مرتبه متوالی زن خود را طلاق داده نمیتواند برای چهارمین بار متوالی با او ازدواج کند،مگر اینکه زن با مرد دیگری ازدواج کند. از آنجایی که ازدواج زن مطلقه با مرد دیگر طبق شرایط مقرر در قانون سبب حلال شدن زن به شوهر سابقش میشوند، به آن محل میگویند. البته اگر ازدواج زن صوری و بدون اراده واقعی نکاح باشد حرمت نکاح را از بین نمیبرد و زن نمیتواند با همسر سابق خود ازدواج کند. همچنین این ازدواج باید دائمی باشد و نه موقت و بعد نکاح به علتی مانند طلاق یا فوت همسر دوم منحل شود تا زن بتواند با شوهر سابق ازدواج نماید. ماده ۱۰۵۷ ق.م: زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام میشود مگر اینکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزدیکی با او به واسطه طلاق یا فسخ یا فوت فراق حاصل شده باشد.
۲. حرمت ابدی ناشی از نه طلاق
ماده ۱۰۵۸ قانون مجازات اسلامی اگر مردی زن خود را ۹ بار طلاق دهد که ۶ تا عدی و ۳ تا بائن باشد(زیرا بعد از هر دو طلاق عدی طلاق سوم بائن است و مرد نمیتواند به زن رجوع کند. در طلاق سوم و نهم نیاز به محل است) دیگر هرگز نمیتواند با آن زن ازدواج کند.
۱۰. کفر
یکی دیگر از موانع حقوقی نکاح کفر است. چند قسم برای کفر وجود دارد که عبارتند از:
۱)کسی که مسلمان نیست.
۲)کسی که مسلمان است ولی بعضی از ضروریات دین را منکر میشود.
۳)کسی که مسلمان بوده و بعد مرتد شود.
همچنین ماده ۱۰۵۹ قانون مجازات اسلامی راجع به نکاح با غیرمسلمان میگوید:
نکاح مسلمه با غیرمسلم جایز نیست. این یک قاعده کلی است که زن مسلمان نمیتواند با مرد غیرمسلمان ازدواج کند. حال اگر زن و شوهر هر دو غیرمسلمان باشند و بعد زن مسلمان شود از زمان اسلام آوردن زن نکاح خودبهخود منحل(منفسخ) میشود،زیرا کفر همانطورکه در ابتدای نکاح مانع است در ادامه هم مانع محسوب میشود.
انتهای پیام/۴۱۵۸/
انتهای پیام/