چالشهای سیاستگذاری سلامت جنسی
به گزارش خبرنگار آنا، دکتر خلیل علی محمدزاده اظهار کرد: تشکیل اینگونه کنگرهها و طرح این نوع مباحث در محیطهای علمی که از سالها پیش شروع شده، در صورتی که با علم، ایمان و بصیرت توام شود و ما را به تفکر سیستمی و هماهنگی بیشتر سوق دهد، جای امیدواری است تا با اتخاذ سیاستها و خط مشیهای درست، از دل آن برنامههای مناسبی بیرون آید.
وی در توضیح مراحل و فرایندهای نظام سیاست گذاری کلان تا رسیدن به برنامه عملیاتی و اجرا خاطرنشان کرد: معمولاً سیاستها پس از ابلاغ سیاستهای کلی و به دنبال آن تدوین استراتژیها و تنظیم برنامهها، مطرح میشود تا با طراحی روشها و راهها ما را در دستیابی به اهداف معین، به آینده مطلوبتر هدایت کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: وقتی به مرحله سیاست گذاری میرسیم به این معنی است که رسالت، دورنما، ارزشها و اهداف تعیین، ارزیابی محیط داخلی و خارجی صورت گرفته و نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصتها و تهدیدها شناسایی شده است و معضلات و مشکلات اساسی هم کشف شده و در نهایت بر این اساس راهبردها یا همان استراتژیها تدوین میشوند و از این به بعد برنامه باید دارای خطوط راهنمای معلومی باشد و شیوهها طی مسیر روشن شود، تا بتوان با رعایت آنها، برنامهها را اجرایی کرد.
علی محمدزاده گفت: ما وقتی به سیاستها میرسیم، همان سیاستهایی است که برنامه را پیش میبرد، در شکل علمی و درست آن، خیلی توافقات و تفاهمات باید نهایی شده باشد، اما در بعضی موارد، وقتی به این مرحله قدم میگذاریم، میبینیم که در عالم واقع این طوری نیست و چالشهای فراوانی هنوز وجود دارد و این چالشها به ویژه در حوزه سیاستهای سلامت جنسی هم وجود دارد و بدون حل آنها هم نمیتوان مسیر حرکت را علامت گذاری و طی کرد چون بدون سیاست و تاکتیک، بخشهای مختلف برنامه قابلیت عملیاتی چندانی ندارند، حتی اگر همه منابع موجود باشد.
وی یکی از چالشها در پرداختن به سیاستهای سلامت جنسی را کلیدواژههایی ذکر کرد که در موضوع سلامت جنسی مطرح میشوند و تصریح کرد: تعریف دقیق آنها، آن طور که در پروتکلها و دستورالعملهای جهانی میآید و آنچه که ما با اشاره به آن واژهها در داخل کشور پی میگیریم، تفاوتهایی دارد. بعضی وقتها این تفاوتها مبنایی و اساسی است. مثلاً ما از متون آنها، ترجمه میکنیم و مینویسیم؛ خدمات جنسی، حقوق جنسی، برابری جنسیتی، آموزش جنسی و …. ؛ اینها وقتی در واژگان آنها میآید تعاریف کاملا مشخصی دارد و وقتی تبیین می شود، میبینیم که ما بخشی و یا همه آن را قبول نداریم و یا به شکل دیگری می پذیریم. بنابراین وقتی در جامعه، از سلامت جنسی، حرف زده می شود و یا از این واژهها استفاده می شود، باید تعریف پذیرفته شده خودمان مطرح شود تا دقیقاً معلوم شود که چه چیزی می خواهیم آموزش داده شود و یا تبدیل به مهارت شود و یا در مشاورهها گفته شود، زیرا ورود ما به این مباحث بر اساس ارزشها و اسناد بالادستی و متناسب با سن است.
این استاد دانشگاه یکی از این اسناد قابل توجه را سیاستهای کلی سلامت خواند که از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشنهاد و توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است و گفت: در این سیاستها ارائه خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی مبتنی بر اصول و ارزشهای انسانی و اسلامی تعریف شده است، ما نمیتوانیم از این قاعده عدول کنیم. یا در یکی از بندهای این مجموعه، آگاهسازی مردم از حقوق و مسئولیتهای اجتماعی و استفاده از ظرفیت محیطهای ارائه مراقبتهای سلامت برای رشد معنویت و اخلاق اسلامی در جامعه هدف گذاری شده است، ما در مقام اجرا از این اصل هم نمی توانیم پیروی نکنیم. در ارتقاء شاخصهای سلامت روانی که بخش عمده ای از بحث سلامت جنسی تابعی از آن است، قید ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی، تحکیم خانواده و ترویج آموزشهای اخلاقی و معنوی بیان شده است. این هم یک اصل محکمی است و در رویکردهای ما باید مورد توجه اساسی قرار گیرد.
وی اظهار کرد: البته سیاستهای کلی نظام سلامت به افزایش آگاهی، مسئولیت پذیری، توانمندی و مشارکت ساختارمند و فعالانه فرد، خانواده و جامعه در تامین، حفظ و ارتقاء سلامت هم جایگاه ویژهای قایل شده است. این هم باید ما را در درک تمایزها و مرزبندیها با سایر مفاد و اشکال برنامهها که دیدگاهی غیر از این را دنبال میکنند، پیش ببرد. بنابراین ورود در موضوع سلامت جنسی و خانواده، دقایق و ظرایف و رعایت شرایط و ضوابط و در نظر گرفتن معیارهای مذهبی و اخلاقی مشخصی را می طلبد. به ویژه آنکه در موضوع سلامت جنسی هم، همه کشورها خود را ملزم به شناخت و رعایت هنجارها و نرمهایی می دانند که مورد احترام مردم، خانوادهها، برنامه ریزان و سیاست گذاران جامعه هدف است.
وی با اشاره به چالشهای دیگر در این حوزه از جمله کمبود تحقیقات و ارتباطات بینرشتهای و چند تخصصی، ضعف نظام اطلاعات منسجم و دادههای پژوهشی معتبر که نتایج تحقیقات را از نظر تحلیلی و کاربردی نارسا میکند، حرکتهای موازی که در این راستا شاید صورت می گیرد و مرکزیت مشخصی نیز در سیاست گذاریهای خانواده هنوز وجود ندارد که از رهگذر آن روابط مناسب بین محققان بخشهای مختلف نیز ساماندهی شود، گفت: یکی دیگر از چالشهای دیگر در این ارتباط بحث آموزشهای جنسی است. از چه سنی، در کجا؟ توسط چه کسانی؟ با چه محتوایی؟ آیا آنهایی که باید آموزش دهند به اندازه کافی تربیت شدهاند؟ تخصصهای لازم را دارند؟ واجد شرایط هستند که در این کار وارد شوند؟ بستههای آموزشی و مشاورهای دقیق در این ارتباط تدوین شده است؟ خدمات تعریف شده؟ اینکه همه اینها به چه شکلی باید ارائه شود، تا کارآیی و اثربخشی بیشتری داشته باشند، پیش بینی شده است؟
وی در پاسخ به این سوال که یکی از موضوعات چالش برانگیز در بحث سلامت جنسی، موضوع آموزشهای جنسی است، برخی بر این اعتقادند که این آموزشها در چارچوب زوجین و خانواده باشد، نظر شما چیست؟ گفت: الان در کشورهایی که طبق برنامههای صندوق جمعیت، آموزشهای جنسی را دنبال میکنند، آموزشها و اجرایی و عملیاتی شدن آنها به سطوح مختلف تحصیلی از مدارس ابتدایی تا دبیرستانها و دانشگاهها کشیده شده است. به نظر شما ورود این آموزشها مثلاً در مدارس و در دانشگاهها چه میزان مصالح و منافع کودکان، نوجوانان و جوانان ما را تامین می کند؟! برخی از این نظر الگوی استرالیا را مثال می زنند و می گویند موفق بودهاند، ما هم با اصلاحاتی آنگونه عمل کنیم. محتوای این آموزشها مهم است. یک وقتی می خواهیم دختران و پسران را از تغییرات طبیعی خود در دوران بلوغ مطلع کنیم، با لحاظ آموزههای اخلاقی و مذهبی و با هماهنگیها و ارتباطاتی که با والدین دانشآموزان برقرار کردهایم، این را من با شرایطی میپذیرم و در قالب آموزشهای جنسی تعریف نمیکنم. ولی یک وقتی برخی جوامع فراتر از این مسایل، وارد آموزشها و مهارتهای کاربردی و عملیاتی میشوند. مثلاً طبق برنامه، در برخی کشورها به منظور کاهش نرخ سقط جنین و بارداریهای ناخواسته، ابتلا به ایدز و بیماریهای مقاربتی، در همه گروههای سنی زیر ۱۸ سال، آموزشهای جنسی، ترویج و روشهای پیشگیری از بارداری تا کسب مهارتهای لازم تبیین می شود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا به نظر شما پرداختن به این نوع آموزشها در مدارس ما هم لزومی دارد؟ گفت: همانطور که عرض شد، بر اساس سیاستهای کلی نظام سلامت، جواب این سوال منفی است، چون غریزه جنسی آنها را در زمانی که هنوز با سن ازدواج فاصله دارد، بیدار میکند. در برنامه ما تحکیم خانواده، ازدواج در سن مناسب و ازدواج بر مبنای معیارهای صحیح هدف قرار داده شده است. بر این مبنا، آموزشهای جنسی لازم در زوجین جوان، در مراحل مشرف به ازدواج و حتی پس از آن موضوعیت پیدا می کند و کار خوبی هم هست. بنابر این در مدارس به این نوع آموزشها در حد مفاهیم و تغییرات دوره بلوغ و مراقبتها نیاز است.
وی کلینیکهای خانواده و سلامت جنسی که بحث راه اندازی آنها از سالها پیش مطرح شده را، محل مناسبی برای این نوع آموزشها، مشاورهها و خدمات در بین زوجین و همسران معرفی و اظهار کرد: قطعاً در این کلینیکها باید تخصصهای مختلف حضور داشته باشند. حتما باید هیات مدیرهای از افراد عالم، صالح و دانشگاهی آنجا را اداره کنند. شاید لازم باشد این افراد دورههای خاصی را هم طی کنند. به هر حال تاسیس این کلینیکها، استانداردسازی وظایف و آموزشهای آنها، وضع قوانین و مقررات برای موسسان آنها و نظارت بر عملکرد کلینیکها باید به جد مورد توجه باشد. نباید فکر شود که اگر بدون در نظر گرفتن این شرایط و ظرایف، مثلا در هر استان چند تا مجوز کلینیکهای از این نوع بدهیم، مسئله حل میشود و دیگر سلامت جنسی جامعه و خانوادهها را خطری تهدید نمی کند. در این مسئله و یا مسائلی از این قبیل اگر هوشمندانه وارد نشویم، به مسائلی دامن زده خواهد شد که مشکلات را از وضع موجود بیشتر میکند.
رییس کمیسیون بهداشت شورای فرهنگی – اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: بدیهی است که باید با ایجاد زمینههای لازم وارد این کار شویم. باید نگاه ما به سلامت جنسی به عنوان یک رشته تخصصی باشد و با توجه به اینکه متخصصانی که در این علم وارد می شوند با محرمانهترین جنبههای روابط شخصی و همسران ارتباط دارند، باید حائز شرایط لازم باشند. اگر در پرداختن به همه ابعاد این کار، در یک زمینه اخلاقی و فرهنگی حرکت کنیم، موفقیتهای خوبی به دست خواهد آمد. هم از این طریق، اختلالات جنسی درمان خواهد شد، هم از میزان طلاقها که بالاخره بخشی از این جداییها به خاطر مسایل جنسی می تواند باشد، پیشگیری خواهد شود و در مجموع به نشاط و آرامش جامعه و کیفیت بیشتر در روابط زناشویی منجر خواهد شد.
وی در ادامه بحث خود به تبلیغات فریبکارانه برخی شبکههای اجتماعی و ماهوارهای، در بحث مشکل اختلالات جنسی اشاره کرد و یادآور شد: قطعا با خرید و مصرف دارو، بدون اینکه هیچ تاریخچهای از زن و شوهر توسط پزشک متخصص گرفته شود، اختلال درمان نخواهد شد. در اختلالات جنسی اصل این است که از شکایتهای افراد و زوجین، مسایل اصلی آنها فهمیده و حل شود. مسایلی که بدون برطرف کردن آنها، امکان حل ریشهای مشکل ممکن نیست و نمیشود به موضوع سلامت جنسی در خانواده نپرداخت.
وی در جمع بندی مباحث خود گفت: برای تحقق هرگونه برنامهای در حوزه سلامت جنسی حتماً باید بین نیازها و نظرات برنامهریزان، سیاست گذاران و تصمیم سازان در کشور به یک تفاهم نظری و فکری قوی دست یافت. در این زمینه هنوز جای کار است، با نگرش سیستمی و مشارکت علوم مختلف باید پیش رفت. موضوع فقط پزشکی و یا روانشناختی و روانپزشکی نیست. فقه، علوم اجتماعی و مدیریت نیز باید به کمک بیایند.
علی محمدزاده در پایان گفت: برخی دستورالعملهای رایج در دیگر کشورها به نام سلامت جنسی و همانطور که عرض شد، با تاکید بر روی واژههایی چون برابری جنسیتی و مواردی مانند ترویج آموزش روابط جنسی فارغ از خانوادهها دنبال می شود. قطعاً در نسخه نویسی برای کشور خودمان، ارزشهای دینی و اخلاقی و هنجارهای جامعه ملاک است چرا که از نظر ما سلامت جنسی، در پی لذتهای مشروع است و رضایت میل جنسی در زوجین را در کانون توجه خود قرار دارد. البته در بحث مراقبتها و درمان بدیهی است که حوزههای بهداشتی و درمانی، از وظایف خطیر خود به خوبی آگاهند و به آنها عمل میکنند.
انتهای پیام/