ظریف: ایدئولوژی القاعده زنده مانده است
به گزارش خبرنگار گروه بینالملل آنا، مقاله ظریف همزمان با شروع اجلاس نیویورک در تاریخ جمعه 27 آذر 1394منتشرشده است.
متن کامل مقاله به شرح زیر است:
دستیابی به صلح در سوریه امکانپذیر است
گروه بینالمللی حمایت از سوریه (ISSG) چارچوب منحصربهفردی برای شماری از بازیگران اصلی جهت انجام بحثهایی مهم راجع به موضوعات مربوط به بحران سوریه فراهم کرده است. ازاینرو، امکانی واقعی جهت ایجاد تحولی عینی در شرایط سیاسی جاری شکلگرفته که میتواند به اتخاذ تدابیری مشخص در جهت برقراری صلح کمک کند. لذا، ضروری است که در این شرایط بر روند سیاسی و ایجاد یک جبهه متحد علیه افراطیون خشونتطلب متمرکز شویم.
بااینحال، پیششرطهایی که طی بیش از چهار سال گذشته موجب ادامه خشونت و خونریزی بوده است، همچنان مانع پیشرفت در چنین جهتی است. درواقع، آنچه هم طنزآمیز است و هم تأسفبار این است که این پیششرطها گویای خواست مردم سوریه نیستند؛ بلکه منعکسکننده اهدافی هستند که طرفهای خارجی دنبال میکنند؛ طرفهایی که هیچیک حق تحمیل اراده خود بر یک ملت مستقل را ندارند.
مردم سوریه به قیم نیاز ندارند. عصر تحتالحمایگی مدتها است که سپریشده است. مضحک و بیمعنی است که کسانی که از قواعد اولیه رفتار دمکراتیک با مردم خود و اصول اولیه دمکراسی مانند قانون اساسی و انتخابات احتراز میکنند، اکنون خود را به کسوت دروغین قهرمانان دمکراسی در سوریه درآوردهاند. با اینحال، دمکراسی ادعایی آنها متوجه فراهم کردن فرصت ابراز عقیده برای مردم سوریه نیست، بلکه هدف منحرف کردن روند سیاسی از طریق ممانعت از برقراری آتشبس را دنبال میکند. آنها در ضمن میکوشند تا وابستگان به القاعده از جایگاه برجستهای در میز مذاکره برخوردار شوند.
باعث نگرانی است که برخی بهراحتی فراموش کردهاند که چگونه باندهای شروری مانند داعش و القاعده که تحت عناوین و به شکلهای گونهگون تکثیر میشوند، تهدید مشترکی علیه همه ما، ازجمله پرورشدهندگان آنها هستند. توهمی بیش نخواهد بود اگر تصور کنیم حمایت مستقیم از این تروریستها یا پشتیبانی از همزادهای ایدئولوژیک آنها بانامهای متفاوت میتواند به اهرم مؤثری برای تأمین حتی اهداف سیاسی کوتاهمدت کسی تبدیل شود. بااینحال، آنان که از افراطگراهای ستیزهجو حمایت کردهاند، نهتنها به اقدامات خود بدون نگرانی از مجازات ادامه میدهند بلکه در پشتیبانی از تروریسم نیز مصرند. آنها حتی از متحدان سیاسی و لابیهای خود جهت مشروع جلوه دادن ارائه چنین کمکهایی و دریافتکنندگان این کمکها، ازجمله از طریق تلاش برای تفکیک تروریستها به «خوب» و «بد»، بهره میجویند.
افراطیون ماسک دار علاوه بر کشتن بیگناهان بیشمار، ثابت کردهاند که اگرچه تروریسم دارای هیچ پسزمینه مذهبی، ملی یا قومی نیست، اما دارای پشتیبانانی بانام و نشان و دارای دستور کاری هولناک است. از سوریها بپرسید؛ یا از عراقیها که طی 12 سال اخیر هدف حدود 2000 بمبگذاری انتحاری بودهاند. آنان که مرتکب این جنایات میشوند و آنان که در نیویورک، لندن، مادرید، پیشاور، بیروت، تونس، پاریس، سن برناندینو و جاهایی دیگر دست به جنایت زدهاند، همه با رشته واحدی به هم مرتبطاند و افراطیگری همه آنها ریشه در تبلیغات عوامفریبانی دارد که اسلامی تحریفشده را با کمک پول نفت در جهان منتشر میکنند.
آنچه در آن روز سرنوشتساز از ماه سپتامبر، 14 سال قبل، رخ داد و پاسخی که به آن داده شد، مستقیماً به حوادث تلخ پاریس، بیروت و سن برناندینو در چند هفته اخیر ربط دارد. بهرغم هزینه سنگین چند صد هزار کشته و صرف بیش از 4 تریلیون دلار، آنچه بهاصطلاح «جنگ علیه ترور» خوانده میشود، از نیل به اهداف اعلامشده خود بازمانده است. ایدئولوژی معیوب گروههایی چون القاعده نهتنها زنده مانده بلکه اشاعه نیز یافته و منشأ ظهور و بروز کینهتوزیهای خام و خونریزیهای بیشتر شده است. اشرار نقابدار اکنون مشغول تخریب در گهواره تمدن بشریتاند.
تروریستها نمیبایست هرگز اجازه تعیین دستور کار یا دیکته کردن نحوه پاسخ را مییافتند. این اشرار مولود انتقامجوییهای بیحدوحصر، شکست در اتحاد باهدف مقابله باریشههای تروریسم و دادن امکان فرار از مجازات به متحدان تروریستها و کسانی است که افراطیگری را سرمایه و اهرمی برای خود میدانند. همه باید درک کنیم که امنیت نمیتواند به قیمت ایجاد ناامنی برای دیگران حاصل شود. مادام که تغییری جدی در مسیر داده نشده، افراطیگرایی خشونتطلب به جنایت علیه همه حتی کسانی که آن را تغذیه میکنند، ادامه خواهد داد.
نباید اشتباه کنیم؛ طی چهار سال گذشته، سوریه مرکز ثقل جنگی تمامعیار بر سر آینده تمامی ما بوده است. «تمامی ما» در واقع تکرار نکتهای در پیام اخیر آیتالله خامنهای است که تهدید افراطیون منحرف را «درد مشترک ما» خوانده است، چراکه همه جهانیان دارای سرنوشت مشترکی هستند و هیچکس از عواقب جنگ مرگ وزندگی که همه درگیر آن هستیم، مصون نخواهد بود.
از ابتدای بحران سوریه، مواضع ایران بر سهپایه استوار بوده است: احترام به خواستهها و اراده آزاد مردم سوریه برای تصمیمگیری در مورد آیندهشان و تدبیر امور خود؛ مخالفت با مداخلات خارجی که متوجه تحمیل خواستههای طرفهای خارجی بر یک مردم مستقل است و رد تروریسم بهعنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی.
ایران بر این سه مبنا همواره اصرار داشته هیچ راهحل نظامی برای بحران سوریه وجود ندارد و تنها صندوق رای میتواند نهایت به شکلگیری دوران جدیدی در سوریه بینجامد. برای این منظور، ایران بهطور مستمر خواستار برقراری فوری آتشبس و خاتمه خونریزی، برقراری گفتوگو بین دولت سوریه و گروههای مخالف که تروریسم را رد میکنند، تلاش هم آهنگ و واقعی جامعه بینالمللی برای ریشهکنی افراطیون خشونتطلب و یک مبارزه جهانی برای پرداختن به فاجعه انسانی جاری و بازسازی سوریه بعد از فرونشستن آتش جنگ بوده است.
گروه بینالمللی پشتیبانی از سوریه باید سوریها را تشویق کند و به آنها امکان دهد تا مسیر خود را تغییر دهند و از این طریق به همه ما امکان دهد تا بتوانیم مسیر خود را اصلاح کنیم. برای این منظور، همه باید باهدف خاتمه دادن فوری به خونریزی باهم همراه شویم، بر پیشبرد یکروند سیاسی فراگیر در داخل سوریه متمرکز شویم و همه سوریهایی را که شکلگیری فردایی روشنتر را به سود خود میدانند، گرد هم آوریم. ما باید صفوف خود را در مبارزه علیه افراطیگری خشونتطلب و ترور فشردهتر کنیم و اجازه ندهیم تا خشم بر حرکت ما به سمت یک پاسخ عقلانی و مشترک بر مبنای خرد جمعی تأثیر سوء بگذارد. مهمتر اینکه، ما باید باهم برای مقابله باریشههای افراطیگری خشونتطلب که شامل استانداردهای دوگانه، به حاشیه راندن برخی اقشار، سرکوب، بیگانهستیزی و اسلام هراسی است، همکاری کنیم. اگر چنین نکنیم، فرزندان ما و فرزندان آنها ما را به حرکت در چنین جهتی وادار خواهند کرد و هزینه آن بسیار گزافتر خواهد بود.
انتهای پیام/