2 تأمل بر ترور «دکتر محسن فخریزاده»
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ ترور ناجوانمردانه «دکتر محسن فخریزاده» نشان داد برنامه حذف شخصیتهای کلیدی ضدسرمایهداری در جهان، همچنان از جانب شبکه مافیایی وابسته به آن بهعنوان یکی برنامههای اصلی حذف مخالفان خود ادامه دارد و با زیر نظر داشتن افراد، فقط مترصد فرصتی مناسب برای واردکردن ضربه نهایی هستند.
مافیای سرمایهداری و تروردرمانی
بدون شک سرمایهداری در چند قرن گذشته به مافیای کلان جهانی تبدیل شده است. در آمریکا، مرکز سرمایهداری جهانی، عوامل این مافیا هر صدا و جریان فکری مقابل خودشان را به طرق مختلف خاموش میکنند تا امنیت گردش مالی سالانه تریلیونها دلار به خطر نیفتد.
اینکه جریان مقاومت در شرق باشد یا در غرب و یا در خود آمریکا ازنظر ماهوی برای مافیای سرمایهداری بدون تفاوت است. در واقع فرقی ندارد خواه مارتین لوتر کینگ و مالکوم ایکس آمریکایی باشند، خواه اولاف پالمه سوئدی، سالوادور آلنده شیلیایی و ... همه را به ناجوانمردی ترور میکنند تا ندای مخالف آنان را کسی نشنود و مایه دردسرهای بعدی نشوند.
اگر راه برای ترور فیزیکی هم بسته باشد، مخالفان را به عنوانهایی دیگر مهار میکنند ازجمله اینکه با توسل به ترور شخصیت، آنقدر بر افکار و اذهان عمومی جهانیان علیه نخبگان سیاسی مخالف خود بمباران تبلیغاتی میکنند تا از مقبولیت و نفوذ کاریزماتیک (تواناییِ مسحورکردن و تحت تأثیر قراردادن دیگران) آنها بکاهند.
در کشور ما هم بیگانگان از امیرکبیر گرفته تا سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را بهواسطه دسیسه و توطئهچینی و با همکاری برخی از خائنان داخلی از میان بردهاند.
وقاحت، دستاورد مدرنیسم
رهاوردهای فاجعهبار مدرنیسم برای بشریت، گویی فقط به بحرانهای زیستمحیطی، فقر، تبعیض، استعمار، جنگهای هولناک و سلاحهای کشتارجمعی ختم نمیشود. مقوله «وقاحت» را هم میتوان علاوه بر این موارد به میراث مخرب مدرنیسم برای تمدن انسانی اضافه کرد.
سالهاست که ایران از جانب رسانههای غربی بهعنوان کشوری حامی تروریسم، متجاوز و مخل امنیت منطقهای و حتی جهانی معرفی میشود. با اتکا به همین اتهامات، سختترین شرایط اقتصادی را از طریق تحمیل تحریمهای ناعادلانه بر مردم ایران رواداشته و کشور را از حقوق بدیهی خود در عرصه بینالملل محروم کردهاند.
این در حالی است که دو قرن تمام، ایران به هیچ کشوری تعدی نکرده و در همین مدت زمانی، نیمی از قلمرو خود را در اثر تجاوز بیگانگان از دست داده؛ اما نسبت دادن افترای تروریست بودن به ملتی که سالهاست فرزندان برگزیده خود را قربانی تروریسم میبیند، امری وقیحانه و شرمآور است.
اگر دانشمندانی در آمریکا، اروپا یا رژیم صهیونیستی ترور میشد، زمین و آسمان به هم دوخته میشد و از حمله نظامی گرفته تا تحریمهای سخت و انزوای بینالمللی در انتظار کشور عامل آن بود. سازمانهای بینالمللی یکبهیک قطعنامه و بیانیه محکومیت صادر میکردند و رسانهها و خبرگزاریهای بینالمللی لحظهای از پوشش اخبار مرتبط با آن فروگذار نبودند.
اکنون اما شهادت دانشمندان ما در غربت و مظلومیت تمام صورت میگیرد و کسی در جهان جسارت و مردانگی آن را ندارد که رژیم صهیونیستی را عتاب و خطاب کند. افراد و سازمانها با تلویح و احتیاط مواضع خود را در این باره اعلام میکنند و بعضاً حتی این اقدام را که طبق حقوق و عرف بینالملل خود آنها صراحتاً محکوم بوده، تأیید میکنند! بهراستی که وقاحت آن هم به شکل علنی آن در اعمال این استانداردهای دوگانه، مایه شرم و خجلت غرب است.
در مجموع باید گفت، اینگونه اقدامات مافیایی، هرچقدر هم در پوشش سانسور و تحریف خبری رسانههای وابسته به سرمایهداری جهانی مکتوم بماند؛ اما در نهایت بیانگر مظلومیت و حقانیت مقاومت انقلاب اسلامی در برابر نظام سلطه جهانی خواهد بود و چنانکه همواره هم به اثبات رسیده، وجدان مشترک بشریت و قضاوت تاریخ بر آن صحه خواهد گذاشت.
*بشیر اسماعیلی دبیر هماندیشی استادان و نخبگان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان
انتهای پیام/4121/4062/
انتهای پیام/