فرق چرا با چگونه
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، کمیل خجسته طی یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت: در یک عملیات تروریستی، ترور شدیم. این دومین اتفاق مهم تروریستی در بازه یکساله بود که مردم از دوربین رسانه مشاهدهاش کردند، غرورشان جریحهدار شد و ناراحت شدند.
اما نکته مهم اینجاست آنی که ترور را طراحی میکند فقط به یک عملیات نقطهای بسنده نمیکند. چند روز قبلش صفحه انگلیسی ویکیپدیای شهید فخریزاده را ایجاد میکند تا رسانههای بینالمللی به روایت مطلوب آنها برسند. پمپئو در هشت روز 13شهر منطقه را طی میکند. امارات ناگهان اعلام میکندکه ویزای ایرانیها را صادر نمیکند. در حالی که چند روز قبل خبر از اعطای ویزای طلایی برای نخبگان ایرانی داده بود. آلمانیها به اتباع خود اعلام میکنند از سفر به ایران حذر کنند و... .
این اتفاقات با ربط و بیربط در منطقه، آن پیش رخدادهای ترور، آن سبک عملیات حتما نشان میدهد تروریستها برای بعد از عملیاتشان هم برنامه داشتهاند. اگر جای تروریستها بودید چه طرحی را جلوی پا میگذاشتید که وب فارسی از محتوا بترکد؟! تروریستها گزینه مطلوبشان این بود که رسانه وقتی اتفاق را میبیند روی این سوال بایستد: چگونه این اتفاق رخ داد؟ این کار را بدترین آدمهای روی زمین انجام دادند و بعد از آن رفتار وحشیانه با بدن مقدس اباعبدا...(ع) از بزرگ راوی و خبرنگار عالم، حضرت زینب(س) پرسیدند که کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّه؟ و حضرت پاسخی دادند که ماجرای کربلا به فتح قلوب و افشای باطل تبدیل شد.
اینکه نیسان، آبی بود و مسلسل، فلان بود و سرنشین بهمان، اینها جذاب هستند اما مساله اصلی روایت نیستند. بازی در زمین تروریستهاست که پازل ترور را تکمیل میکند. دعوای داخلی میسازد و مکمل پروژه ناامیدسازی تبلیغاتی مردم است، چون هر چقدر در پاسخ چگونگی غرق شوند، در قدرت دشمن که به این کار موفق شده اغراق میشود.
کار درست همان کاری بود که حضرت زینب(س) کردند و در جواب #چگونه ابنزیاد به #چرا پرداختند. کاری که سیدحسننصرا... درباره ترور حاج قاسم انجام داد. سیدحسن گفت که لازم است هدف ترور را بشناسیم. چرا حاج قاسم ترور شد؟ چون آمریکا در پروندههای مهم ایران، لبنان، عراق، سوریه، فلسطین، افغانستان، کرهشمالی، چین، ونزوئلا، کوبا ناکام شد و دستاوردی نداشت و ترامپ برای انتخابات مجبور شد برای خود دستاوردسازی کند و آن زدن حاج قاسم بود. این نگاه درست است که موجب میشود تحلیل و پیشبینی سید از آینده هم درست از آب دربیاید که در جمعبندی آن ترور گفت آمریکاییها کاری را انجام دادند که هم منطقه و هم انتخابات را باختند.
زدن حاج قاسم به عنوان یک نیروی رسمی ایران در سرزمین دوست اشغالشده که کاری نداشت. هر چند ترور فخریزاده هشداری جدی داشت اما واقعیت این است که از میان گسیل این همه نیروهای تکفیری، منافق، سرویسها، خودفروختهها به سمت مرز ایران در بازه دو دهه و تلاش امنیتی موساد و سیآیای و سرویسهای عربی این خونها بیشتر یادآور شکر امنیت است تا چیز دیگر. همین مهرماه بود که چند مدافع امنیت در سیستان شهید شدند.
واقعیت روایت ماجرای ترور این است که آنها مجبور هستند دست به ترور بزنند چون ناتوانتر از آن شدهاند که دستاورد منطقه برای مردم ایران را نبینند یا علم بومیشده را انکار کنند.
خون مظلوم(ع) با روایت زینب(س) است که کاخ ابنزیاد را سرنگون میکند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/