دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

4 نگاه و گونه شخصیتی در «بوم و بانو»/ سریالی که تصویرگر عشق، قانون، قدرت و اعتقاد است

ارتباط و تقابل چهار نوع نگاه و در نتیجه چهار گونه شخصیتی را می‌توان موتور محرکه داستان سریال «بوم و بانو» دانست.
کد خبر : 519871
1221.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، پخش سریال «بوم و بانو» تازه‌ترین ساخته سعید سلطانی که از پانزدهم شهریورماه روی آنتن شبکه دو سیما رفت از نیمه خود گذشته است. آرمان زرین‌کوب تهیه‌کننده و شعله شریعتی و اعظم بهروز نویسندگان فیلمنامه این مجموعه تلویزیونی 35 قسمتی هستند.


این مجموعه تلویزیونی داستانی عاشقانه و اجتماعی را در بستری تاریخی روایت می‌کند. ماجرایی که در دوره پهلوی اول رخ می‌دهد و مخاطبان در حاشیه آن شاهد اشاراتی به شرایط اجتماعی و فرهنگی آن روزگار نیز بودند.


سعید سلطانی و بازگشتی دوباره به روایت داستان در دل تاریخ


نگاهی به کارنامه سعید سلطانی نشان می‌دهد که این کارگردان 56 ساله پس از تجربه تولید سه‌گانه «ستایش» باردیگر به فضای تاریخی مورد علاقه خود یعنی دوران پهلوی اول بازگشته است؛ روندی که برای او از بیست سال قبل و با سریال «پس از باران» رخ داد.



سلطانی پیش از ساخت «پس از باران» تجربه نویسندگی و بازی در چند سریال با مضمون خانوادگی را داشت. البته سریال «میعاد در سپیده‌دم» را نیز در پاییز و زمستان سال ۱۳۷۷ و همزمان با بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با محوریت مبارزات نیروهای انقلابی کارگردانی کرد و روی آنتن شبکه سه برد که با استقبال مخاطبان نیز مواجه شد، اما «پس از باران» بود که در سال‌های ۸۰-۱۳۷۹ سلطانی را به عنوان یک سریال‌ساز موفق معرفی کرد.


این مجموعه تلویزیونی با قصه‌ای جاندار و شخصیت‌پردازی درست، قصه آشنای ارباب رعیتی در سال‌های ابتدایی حکومت پهلوی را این بار با یک درام خانوادگی ترکیب کرد.


فضای جغرافیایی شمال و گره‌افکنی‌های بموقع در کنار شیوه سرراست قصه‌گویی باعث شد تا «پس از باران» به یکی از مخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون در سال ۱۳۸۰ تبدیل شود.


هنوز هم بسیاری از بینندگان تلویزیون، شخصیت‌های آن مجموعه همچون ارباب عزت سالاری (محمود پاک‌نیت)، خانم‌بس (کتایون ریاحی)، خانم کوچیک (مرجان محتشم) و فرخ (رحیم نوروزی) را به یاد دارند. ضمن این که استفاده از موسیقی و آواهای محلی با صدای شادروان فریدون پوررضا در کنار فضاسازی درست و فلاش‌بک‌های بموقع نیز به جذابیت این اثر افزوده بود.


سعید سلطانی


سلطانی پس از این سریال به یکی از کارگردانان پرکار تلویزیون در دهه ۸۰ تبدیل شد. اگرچه در این سال‌ها آثار متوسطی همچون «جوانی»، «شکرانه»، «مأمور بدرقه» و «لبه تاریکی» هم در کارنامه او دیده می‌شود، اما در کنار این آثار، او در سال ۱۳۸۲ یک سریال تاریخی دیگر را باز هم به قلم خودش روانه آنتن شبکه سه سیما کرد.


«خانه‌ای در تاریکی» عنوان این مجموعه تلویزیونی بود که داستانش همچون سریال پس از باران در سال‌های ابتدایی حکومت پهلوی و این بار در ماجرایی مرتبط با ایل بختیاری روایت می‌شد.


سلطانی در سال‌های پایانی دهه هشتاد سریال «ستایش» را تولید کرد که یک ملودرام خانوادگی مربوط به اواخر دهه شصت بود. موفقیت این سریال که با فیلمنامه‌ای از مسعود مطلبی تولید شده بود، باعث شد تا او سری دوم و سوم «ستایش» را هم در سال‌های ۹۲ و ۹۶ بسازد. هر چند این سه‌گانه از حیث فیلمنامه، شخصیت‌پردازی و به ویژه طراحی صحنه و گریم ایرادات اساسی داشت، اما شیوه روایت داستان باعث شد تا با استقبال مخاطبان عام مواجه شود.


تصویر عشق، اعتقاد و خانواده روی بوم نقاشی


این کارگردان با تجربه تلویزیون در جدیدترین تجربه کارگردانی خود بار دیگر داستانی خانوادگی را در بستر مناسبات سیاسی و اجتماعی سال‌های دهه ابتدایی قرن حاضر روایت می‌کند. داستانی که این بار چاشنی هنر نقاشی به عنوان یکی از محورهای اصلی داستان به آن اضافه شده و در حال و هوای محرمی داستان خود را به تصویر می‌کشد.



مسعود رایگان، بهنام تشکر، مهدی احمدی، دیبا زاهدی، ساغر قناعت، مهدی میامی، رحیم نوروزی، امیر غفارمنش، ساناز سماواتی، بهراد خرازی، شهروز ابراهیمی، شادی کرم‌رودی، شیوا خنیاگر، خیام وقار، سعید دشتی، افسانه ناصری، مهدی فقیه، علی میلانی، کاوه خدا‌شناس، محرم زینال‌زاده، مهوش افشارپناه، محمد رشنو، محمد امیری، محمدهادی قمیشی، سعید کیوانمهر، آزیتا لاچینی و آتیلا پسیانی در این مجموعه ایفای نقش می‌کنند.


داستان«بوم و بانو» از همان قسمت دوم و با کشته‌شدن روزبه (کاوه خداشناس) افسر جوانی که دلباخته مرجان (ساغر قناعت) دختر تیمسار افشار( مسعود رایگان) است، بیننده را غافلگیر کرد. رویدادی تلخ که مناسبات شخصیت‌های داستان را در قسمت‌های شکل داد و در سایه آن خرده‌داستان‌های این درام تاریخی پیش رفت.


دسته‌بندی 4گانه شخصیت‌های «بوم و بانو»


در این میان، تقابل چهار نوع نگاه را می‌توان محور اصلی این مجموعه تلویزیونی دانست. رویکرد اول، نگاه مبتنی بر اقتدار محافظه‌کارانه و رعایت اصول و انضباط بیرونی است و تیمسار افشار آن را نمایندگی می‌کند. شخصیتی که نمی‌خواهد جایگاه برجسته نظامی‌اش اسیر احساسات خانوادگی و یا اعتقادات اعضای خانه شود.


نگاه بعدی که رویکردی مذهبی و عرفانی دارد، متعلق به شخصیت‌هایی همچون «احترام‌الملوک» یا همان دایه دختران تیمسار (مهوش افشارپناه) و پسرش «قاسم»، «میرزا» (صاحب قهوه‌خانه با بازی محرم زینال‌زاده) و تا اندازه‌ای «نعمت» (علی میلانی) پیشکار خانه استاد حافی نقاش (مهدی احمدی) است. در این نگاه، حفظ اعتقادات دینی محوریت دارد و هیچ عنصر دیگری نمی‌تواند این اعتقاد را تضعیف کند؛ از سوی دیگر آموزه «توکل» نیز از منظر این دسته از شخصیت‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد.


بوم و بانو


استاد حافی و ماهور (دیبا زاهدی) هم در گروه دیگر شخصیت‌های داستان جای می‌گیرند که رویکردی رمانتیک، عاشقانه و هنری به وقایع و جامعه دارند. دلبستگی‌های مذهبی در آنها اگرچه به قوّت شخصیت‌های دسته دوم نیست، اما درعین‌حال نمی توانند خود را از این بستر هویتی جدا کنند.


سرانجام باید به شخصیت‌های قدرت‌طلب که به نوعی ضدقهرمانان داستان «بوم و بانو» هستند اشاره کرد. نماینده این دسته، سرهنگ سپنتا (بهنام تشکر) است که با سماجت در پیگیری پرونده قتل مشکوک پسرعمویش «روزبه» در پی جلب‌نظر عمویش و البته به دردسرانداختن تیمسار افشار است. در این میان شخصیتی همچون حیرت (مهدی میامی) نیز به عنوان بازوی اجرایی این شخصیت ضدقهرمان عمل می‌کند.


بوم و بانو


آنچه سریال سلطانی را دیدنی می‌کند


می‌توان گفت موتور محرکه درام «بوم و بانو» تقابل‌ها و البته گاه تعامل‌های این چهار نگاه است.اگرچه سلطانی برای روایت داستان خود ترجیح داده از گره‌افکنی‌ها و طرح معماهای پیچیده خودداری کند (و این موضوع تا حدودی سریال را از ریتم و هیجان انداخته است)، اما از سوی دیگر روایت سرراست و روان داستان به جذب مخاطب و پیگیری سریال از جانب او کمک می‌کند.


با اندکی دقت می‌شود شباهت قاب‌بندی‌ها و نحوه روایت داستان «بوم و بانو» را با مجموعه‌هایی همچون «خانه‌ای در تاریکی»، «پس از باران» و تا اندازه‌ای «سال‌های برف و بنفشه» را متوجه شد، اما ریتم مناسب، بازی‌های به اندازه، داستان روان و قابل‌فهم و پرهیز از پلان‌های طولانی از ویژگی‌هایی است که به کمک این مجموعه تلویزیونی آمده است.



از سوی دیگر موسیقی متن آغاز و پایان سریال هم که از ساخته‌های پیمان یزدانیان است، به‌خوبی روی کار نشسته است. استفاده درست از سازهای ایرانی و ملودی‌هایی که ذهن بیننده را سراغ آموزه‌های عاشورایی و ماه محرم می‌برد، توانسته در پذیرش هر چه بهتر داستان به مخاطب کمک کند. 


انتهای پیام/4104/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب