زندگی شهدا ارزشهای داستانی و معنوی و اخلاقی را در کنار یکدیگر دارد / ادبیات داستانی هم باید مقید به حدود فقهی و اخلاقی باشد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، در آخرین روز تابستان سال ۱۳۵۹ این مرز و بوم درگیر یکی از طولانیترین جنگهای قرن بیستم شد. جنگی تحمیلی که هشت سال به طول انجامید و در سال ۱۳۶۷ به پایان رسید.
گنجینه پرگوهر دفاع مقدس با انبوهی از مصادیق ایثار و از جان گذشتگی و بالاترین مراحل سلوک عرفانی و قرب حق، در سنگرها و خاکریزهای مرزهای غربی و جنوبی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس هنوز میتواند ریشه آفرینشهای ادبی باشد.
تذکر به یوم الله شامل تذکر به اشخاص هم میشود
احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا گفت: عمده آثار ادبیات دفاع مقدس مربوط به شهداست و این شهدا که میتوانند محور روایت قرار بگیرند بسیار هستند. نکته اول در این زمینه این است که چرا ادبیات متوجه این شخصیتها میشود؟ چرا از بین گونههای روایی متوجه دفاع مقدس میشویم؟ موضوعات متنوعی وجود دارد چرا ما متمرکز بر ادبیات دفاع مقدس میشویم؟ و به این موضوع میپردازیم؟ قطعاً پاسخ این است که این واقعه به لحاظ عمق ارزشی و جلوه، ظهور و تبلور ارزشهای دینی و اخلاقی و به لحاظ وقایع و شخصیتهای دخیل در آن ارزش و قابلیت بسیاری برای روایت داستانی دارد.
وی ضمن بیان اینکه جذابترین اشخاص برای روایت شهدا هستند، اظهار کرد: دفاع مقدس از یومالله هستند خدا در قرآن میفرماید که مردم را متذکر به ایامالله بکنید حالا این تذکر به ایامالله تنها تذکر به زمان نیست و شامل تذکر به اشخاص هم میشود. شخصیتهای گرانقدری هستند که خود قرآن هم به روشهای مختلف متذکر آنها شده است.
این نویسنده بیان کرد: زندگی شهدا ارزشهای داستانی و معنوی و اخلاقی را در کنار یکدیگر دارد و از هر دو سو دفاع مقدس و شهدا ارزشمند هستند. از طرفی افرادی که در دفاع مقدس شرکت کردند همه در یک سطح و مقام نبودند؛ عالیترین نمونهها در این دوره شهدا بودند. به نوعی این باور در موردشان وجود دارد که اینها حرکتشان مورد پذیرش قرار گرفتهاست و عاقبتشان ختم به خیر شده است و به این لحاظ روایت داستانی از زندگی آنها برای انسان کمالگرا بسیار جذاب است.
تفاوت دفاع مقدس با جنگها در دیگر نقاط جهان
شاکری با بیان اینکه شهید در جایگاهی قرار گرفتهاست که نزدیک به قله کمالی است و اعتقاد داریم حی و زنده است، اظهار کرد: نکته این است که گرایش فطری در کمالگزینی انسانها به سمت شهدا این قلههای کمالی گرایش دارد. مقدس بودن شهید و آن مقامی که فرهنگ ما برای شهادت قائل است یکی از امتیازات دفاع مقدس نسبت با جنگهای دیگری که در نقاط مختلف دنیا اتفاق میافتد و این کمال در آنها مطرح نیست. مقام شهادت با مقام مرگ کاملاً متفاوت است.
وی تشریح کرد: یکی از موضوعات بسیار چالشبرانگیز در طول دوره ادبیات دفاع مقدس بحث اغراق بوده است این چالش در ادبیات مخیل و خلاق بیشتر از بحث ادبیات مستند وارد است. اساساً به لحاظ سبقه و سابقه ادبی و لغزشگاهها و انحرافگاهها و جاهایی که ادبیات از مسیر اصلی خود خارج شده در حوزه ادبیات داستانی خلاق بیشتر از ادبیات مستندنگاری بوده است. یکی از دلایل این انحراف آن است که ادبیات خلاق و داستانی به لحاظ فرمی یک قالب وارداتی با مبانی ترجمهای غربی است و دیگری که این ادبیات داستانی ادبیاتی است که عملاً بر خلاف ادبیات مستند و خاطرهنگاری ما از غرب نیامده است.
این منتقد ادبی اضافه کرد: مستندنگاری و خاطرهنگاری درحقیقت یک سنت روایی است که در فضای ادبیات ما شکل گرفته و این تفاوتهای بسیاری را با ادبیات داستانی ایجاد میکند که ثمرهاش را میبینیم که در مقیاسی مستندنگاری و خاطرهنگاری آسیبها بسیار کمتر از حوزه ادبیات داستانی است.
شاکری گفت: روایت کردن در دو قالب خلاق و مستندنگار با هم متفاوت است چون روایت کردن در خاطرهنگاری مقید و متعهد به اطلاعات ما از واقعیات و البته مقید به قیود فقهی و اخلاقی است اما ادبیات داستانی مقید به واقع نیست و شخصیتی که در داستان خلق میکند میتواند کاملاً مخیل باشد و نویسنده متهم به کذبگویی نمیشود. گرچه داستان هم باید مقید به حدود فقهی و اخلاقی باشد.
ادبیات سیاه دفاع مقدس بر اساس نوعی تلقی اومانیستی از انسان دفاع مقدس را روایت میکند
وی ادامه داد: یک امر فراادبی در اینجا میتواند به ما کمک کند امری که مربوط به مبانی انسانشناسی است. اینکه انسان کیست؟ انسان چگونه آدمی است؟ ادبیات سیاه دفاع مقدس بر اساس نوعی تلقی اومانیستی از انسان دفاع مقدس را روایت میکند، یعنی انسانی جدا افتاده و جدا مانده و از دین گریزان شده و انسانی که خود را محور عالم میداند و در خود تردید دارد و انسانی که دچار شکاکیت است.
این نویسنده عنوان کرد: نکته دیگر مبانی فقهی و اخلاقی این است که اساساً در فقه ما نویسنده چه چیزی را مجاز است بگوید اینجا دعوا بین واقع و غیرواقع نیست دعوا این است که حتی اگر واقع را بدانیم چه میزان از واقع را میتوانیم بیان کنیم و این بیان چقدر سازنده است. غرب که تکلیفش مشخص است و رمانهایی که حتی درباره مسیح هم نوشتند و آن جلوه قدسی که برای پیامبر قائل هستیم هم بسیار بسیار بد نشان داده است آنچه ادبیات و فقه ما به آن معتقد است وقتی شما درمورد شهید بزرگواری قصد دارید روایت بکنید اساساً در روایت آزاد نیستید که هر چیزی ولو اینکه وجود داشته باشد هم بیان کنیم و باید کتمان سر بکنید و اینها ظرافتهایی است که باید رعایت شود و به اصل روایت و مستند زندگی شهدا نیز ضربه نزند.
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/