وضعیت تغذیه ایرانیها بسیار وخیم است/ مردم توان خرید سبد کالایی مناسب را ندارند/ سونامی سوءتغذیه پس از پایان کرونا
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، بسیاری از مردم ایران از الگوی تغذیه مناسبی بهره نمیبرند و استفاده از انواع فستفودها و غذاهای آماده بخش اعظمی از سبد تغذیه ایرانیان را تشکیل میدهد.
بهرهگیری از الگوی نامناسب تغذیه باعث شده ایرانیها به بیماریهای مختلفی دچار شوند؛ در این میان عدم مراجعه به متخصصان تغذیه نیز باعث شده تا ایرانیها به یک الگوی مناسب دست پیدا نکنند. به همین منظور با علی میلانی بناب عضو هیئت مدیره انجمن تغذیه ایران به گفتگو نشستیم تا در مورد تغذیه ایرانیها صحبت کنیم که در ادامه مشروح این مصاحبه را میخوانید:
آنا: آیا میتوان ادعا کرد که ایرانیها از الگوی غذایی مناسبی بهره میبرند؟
میلانی: متاسفانه خیر ایرانیها الگوی مصرفی خوبی ندارند؛ البته اگر بررسی کنیم، شاخصهایی وجود دارند که ببینیم ایرانیها در حوزه تغذیه از کجا ضربه میخورند به این نتیجه میرسیم که مصرف پایین حبوبات و سبزیجات یکی از اصلیترین دلایل تغذیهای است، یعنی تأکید میکنم «دلایل تغذیهای» ابتلا به بیماریهای غیرواگیر در کشور است؛ در واقع فیبر غذایی و سبزیجات تازه کمتر استفاده میشود.
آنا: مصرف پایین سبزیجات در ایران چه میزان در مرگ و میر تاثیر داشته است؟
میلانی: مصرف پایین سبزیجات و حبوبات به صورت توأم، یک شاخص آسیبرسانی به سلامت مردم در ایران است که بیماریهای غیرواگیر را در کشور افزایش میدهد. بنابراین بین 76 تا 80 درصد مرگ و میرهای کشور مربوط به بیماریهای غیرواگیر بوده، پس میشود گفت به لحاظ تغذیهای در ایران وضعیت تغذیه مردم مناسب است.
آنا: چه چیزی باعث شد تا تغذیه ایرانیها به سمت ناسالم بودن پیش برود؟
میلانی: باید بگویم در یک سال و نیم گذشته به علت تحریمهای ظالمانه که در مورد ایران اتفاق افتاده و افزایش شدید نرخ ارز و تورمی که ناشی از آن بر روی بحث مواد غذایی بوده، بررسی کردیم که اگر مردم ایران بخواهند از یک الگوی تغذیهای سالم پیروی کنند، هزینهاش خیلی بالا خواهد بود. در حال حاضر اگر در نظر بگیریم میتوان گفت وضعیت تغذیه ایرانیها بسیار وخیم است.
آنا: بی توجهی به موضوع تغذیه میتواند چه مشکلاتی را به بار آورد؟
میلانی: در ایران اگر روزی از بحث کرونا بخواهیم فارغ شویم، با یک جامعهای که سوءتغذیه شدید پنهان دارد مواجه خواهیم بود، اگر ما در حال حاضر بخواهیم حساب کنیم، یک چیزی تحت عنوان سبد مطلوب غذایی داشته باشیم، این سبد مطلوب غذایی میگوید از هر گروه و هر آیتم غذایی هرفردباید 80 تا 90 درصد مواد مغذی مورد نیازش را دریافت کرده باشد که هر ایرانی امروز باید حداقل 30 هزار تومان برای تغذیه خودش تغذیه کند که حداقلهای تغذیه را دریافت کند که امروز برای برخی از ایرانیها تهیه چنین سبدی ممکن نیست.
آنا: سبد غذایی مطلوب شامل چه چیزهایی است؟
میلانی: در سبد مطلوب غذایی ما نان، برنج، ماکارانی، حبوبات، سیبزمینی، سبزیجات، میوهها، گوشت سفید، گوشت قرمز، تخممرغ، لبنیات، روغنها و قند و شکر قرار میگیرد تا پروتئین، انرژی، کربوهیدرات و چربیها بخواهد تأمین شود که بر اساس گرم تعیین شده است.
آنا: میزان مراجعه مردم ایران به مشاورین تغذیه چقدر است؟ یعنی یک ایرانی در طول یک سال چند بار به یک مشاور تغذیه مراجعه میکند؟
میلانی: متأسفانه آماری از این موضوع وجود ندارد؛ البته هزینه خدمات مشاوره تغذیه برای مراجعهکنندگان پایین نیست؛ درست است که در طرح تحول نظام سلامت، البته مشاوره تغذیه و خدمات مشاوره روانشناسی در بسته خدمات ارائه شده در مراکز بهداشتی وجود دارد.
در حال حاضر چند نفر مشاور تغذیه داریم و از این پتانسیل در کجا استفاده میشود؟
میلانی: نزدیک به 9 هزار نفر در کشور دانشآموخته رشته تغذیه هستند که متأسفانه از این ظرفیت استفاده خیلی خوبی نمیشود؛ باید مردم یا بتوانند از شبکه بهداشتی این خدمات را دریافت کنند یا اینکه اگر بخواهند از خدمات خصوصی مشاور تغذیه استفاده کنند، به علت اینکه این خدمات تحت پوشش بیمهها قرار نگرفته است، هزینه زیادی را مشاورهگیرنده باید پرداخت کند.
آنا: چرا بیمهها از موضوع تغذیه استقبال نمیکنند؟
میلانی: بیمهها اگر رویکرد سلامتمحور داشته باشند و موضوع پیشگیری را بخواهند در بحث بیمه اولویت دهند، باید این خدمات تغذیه را به عنوان خدمات تحت پوشش خود در نظر بگیرند که یک نفر که واقعاً مشکل تغذیهای دارد بتواند مراجعه کرده و خدمات ارزانقیمت را دریافت کند؛ اما متأسفانه استقبال خوبی از این موضوع صورت نگرفته است.
آنا: ایرانیها چقدر هزینه برای سبد مطلوب غذایی میپردازند؟
میلانی: تصور کنید یک نفر اگر بخواهد سبد مطلوب غذایی دریافت کند باید 85 درصد درآمدش را به خوراک اختصاص دهد اما الآن میبینیم که بین 30 تا 35 درصد هزینه خوراک خانوار میشود که این مابهالتفاوت 50 درصدی همان حذف کردن مواد غذایی مناسب برای سلامتی از سبد خرید خانوار است. حالا 50 درصد درآمد خانواده ایرانی در جامعه شهری هزینه مسکن میشود، بنابراین نمیتوانیم از این خانواده انتظار داشته باشیم که بخواهد برود خدمات مشاوره تغذیه را بهطور خصوصی دریافت کند مگر اینکه بیمهها بخواهند به این قضیه وارد شوند.
انتهای پیام/4148
انتهای پیام/