معلمانی که قراردادشان در حد کارگران ساختمانی هم نیست!/ نمایندگان مجلس برای بی پناهی معلمان غیرانتفاعی فکری کنند
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا-رضا رضوی؛ یک کجسلیقگی احتمالا عمدیِ کوچک در ابتدای تعریف روابط معلمان با مدارس غیرانتفاعی شکلگرفته و این معلمان در ذیل قانون وزارت کار، تعاون و رفاه تعریف شدهاند درحالیکه اساساً شکل کار آنها در نوع این قراردادها نمیگنجد و رویهای نامطلوب در مقایسه با دیگر گروههای معلمان آموزشوپرورش برای آنها به کار گرفته شده است.
بررسیهای میدانی خبرنگار خبرگزاری آنا نشان میدهد که همین قانون نیمبند وزارت کار هم در بسیاری موارد و با دستاویزهای مختلف زیر پا گذاشته میشود.
بااینکه آموزشوپرورش مدام در مورد کمبود معلمان در کشور صحبت میکند و از آمار بیش از 197 هزاری این کمبود سخن به میان میآورد سالهاست که جمعی 200 هزارنفری از این معلمان در مراکز و مدارس غیردولتی مشغول به کار هستند و علیرغم درخواستهای مکرر آنان هیچ اقدامی برای تغییر قانون بهکارگیری و تغییر وضعیت آنان انجامنشده و این معلمآنهمچنان تحت تابعیت قانون کار و بهعنوان یک کارگر مشغول به کار هستند.
«کارزار» معلمان غیرانتفاعی و درخواست استخدام
این معلمان بهتازگی در سایت «کارزار» که محلی برای اعلام مطالبه مردمی است نامهای را تنظیم و به اشتراک گذاشتهاند تا با امضا آن موردتوجه بیشتر مسئولین قرار گیرد. در این متن که تا لحظه تنظیم این گزارش 19 هزار و 726 نفر آن را امضا کردهاند آمده است: «طبق اظهارات مسئولین، وزارت آموزشوپرورش با کمبود نیرو مواجه است که در سالهای آتی با بازنشستگی خیل عظیمی از معلمین، این کمبود رشد فزایندهای خواهد داشت و بهترین گزینه برای جبران این کمبود بهکارگیری معلمین مدارس غیرانتفاعی است که نزدیک به دویست هزار معلم زبده و کارآزموده را شامل میشود که دارای گزینش و صلاحیت لازم، تحصیلات عالیه، تجربهی کار مفید و آشنا با دورههای آموزشی میباشند و نیازمند صرف وقت و هزینه دولت جهت برگزاری دورههای آموزشی یکساله و آزمون نمیباشند.
معلمین غیرانتفاعی بعد از اینهمه سال کار، در امر تعلیم و تربیت کشور، آنهم بدون دریافت حقوحقوق حداقلی خود و عدم پشتیبانی و رسیدگی مسئولین و مقامات، حق خود میدانند که دیگر به این ظلم پایان داده شود و برای برقراری عدالت استخدامی و رفع تبعیض بین معلمین غیرانتفاعی و سایر معلمین، با استخدام رسمی (بدون در نظر گرفتن سن و رشتهی این نیروها) آنها را به جایگاه واقعی خود برسانید.»
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی!
یکی از این معلمان در مورد وضعیتشان میگوید: بیش از ۳۰ سال است که معلمان غیرانتفاعی بار مالی هنگفتی از دوش دولت برداشتهاند و حالا توقع دارند در جواب این لطف حداقل امتیازات را دریافت کنند و این محبت و لطف یک طرفه نباشد.
وی خطاب به مسئولین آموزشوپرورش میافزاید: باید به مدارس غیرانتفاعی به چشم دانشگاه فرهنگیان نگاه کنید نه یک کارگاه! آیا زمان آن نرسیده ایجاد یک ردیف استخدامی به این ظلم آشکار پایان داده شود؟
وی تأکید میکند: حقوق ناچیز آنهم برای ۸ ماه و بدون بیمه اصلاً در شان یک معلم نیست. مسئولین باید ما را به جایگاه اصلیمان برگردانند چراکه معلم گزینششده غیرانتفاعی لایق استخدام دولتی است.
معلمان غیرانتفاعی بیپناه ماندهاند
یکی دیگر از این معلمان میگوید: ما دو خواهر هستیم که به کار تدریس مشغولیم. من 7 سال سابقه کاری در غیردولتی دارم و خواهرم با 5 ماه سابقه کاری در آموزشوپرورش دارد و درعینحال من با حقوقی بسیار ناچیز و خواهرم با حقوق بالا مشغول به کاریم و پس از شیوع کرونا من بی حقوق و مزایا ماندهام.
وی میافزاید: حتی خواهرم همیشه به من میگوید که من از تو خجالت میکشم بااینهمه سابقه و زحمت و تلاشت باید در این وضعیت باشی. ما معلمهای غیردولتی در سکوت فریاد میزنیم و کسی همصدای ما را نمیشنود.
ما قرارداد کارگری داریم نه معلمی!
یکی دیگر از معلمان میگوید: چون قرارداد ما زیر نظر وزارت کار بسته میشود و عضو آموزشوپرورش نیستیم و فقط موضوع آموزش ما زیر نظر این وزارتخانه است و این وزارتخانه مثلاً در مورد عدم پرداخت حقوق و مزایا در دوره کرونا نمیتواند وارد عمل شده و حق معلمان را بگیرد و همین موجب سوءاستفاده برخی مدیران شده است و دست معلمان غیرانتفاعی هم به هیچ جا بند نیست.
نمره رسمی میدهیم اما خودمان هنوز رسمی نیستیم
یک معلم دیگر به نکته جالبی اشاره میکند و میگوید: خیلی جالب است که من بهعنوان معلم یک دانشآموز ازنظر آموزشوپرورش جایگاه و رسمیتی ندارم و با من مثل یک کارگر برخورد میشود اما نمراتی که من به شاگردانم میدهم رسمیت داشته و مدرک تحصیلی وی بر اساس همین نمرات صادر میشود.
فهرست بلند بالای مسائل معلمان غیرانتفاعی
یکی از معلمان غیرانتفاعی گوشهای از مشکلات این افراد را بهطور خلاصه به شرح زیر اعلام میکند و میگوید که این مسائل با تغییر وضعیت قرارداد و استخدام بهسادگی حل خواهد شد:
1- این معلمان حقوق بسیار پایینی میگیرند و میانگین حقوق این افراد ششصد تا هشتصد هزار تومان است که با تورم موجود در جامعه همخوانی ندارد.
2- این افراد یا بهطور کل فاقد بیمه هستند یا از بیمههای هفت تا پانزده روز در ماه برخوردار هستند که بایستی بخشی از حق بیمه را از حقوق خودپرداخت کنند. (شمار بسیار اندکی از معلمان غیرانتفاعی بیمه سیروزه دارند.)
3- این معلمان امنیت شغلی ندارند و این قشر زحمتکش و شریف جامعه که اغلب دارای سابقه و مهارت کافی در امر تدریس هستند با کوچکترین اتفاقی (نظیر بارداری، اعتراض به میزان حقوق، بیماری و ...) از کار بیکار میشوند.
4- با بالا رفتن سن این افراد مدارس غیرانتفاعی حاضر به استفاده از این نیروها که سالهای جوانیشان را صرف تعلیم و تربیت دانشآموزان کردهاند، نیستند.
5- وجود قراردادهای موقت و بسیار متزلزل از دیگر مشکل این معلمان است و معلمان غیرانتفاعی با قراردادهای هشت تا نه ماهه مشغول به کار میشوند و از اردیبهشت تا مهرماه حقوقی دریافت نمیکنند.
6- عدم برخورداری از مزایای در نظر گرفته شده برای کارمندان رسمی آموزشوپرورش مانند وام مسکن، بن خرید کالا، استفاده از امکانات خانه معلمها و اسکان در مدارس در تعطیلات.
7- عدم دریافت عیدی، پاداش و نداشتن سنوات شغلی.
8- استفاده از نیروهای بازنشستهی دولتی که فرصت حضور از جوانان جویای کار را میگیرد و همین امر باعث میشود معلم غیرانتفاعی به حقوق کم راضی شود، چون نیروی بازنشسته حقوق و بیمهاش را از دولت دریافت میکند.
ازآنجاکه وزارت آموزشوپرورش مدعی کمبود معلم در ساختار خود است و چون این معلمان غالباً دارای تحصیلات مناسب و تجربهآموزشی مطلوب هستند لازم است مجلس شورای اسلامی بهعنوان نهاد قانونگذار هرچه سریعتر برای حل مشکل این افراد و همچنین حل مشکل آموزشوپرورش از طریق استخدام و بهکارگیری معلمان باتجربه مدارس غیردولتی اقدام کرده و یکبار برای همیشه راه را بر قراردادهای استثمار گونه معلمان ببندد.
انتهای پیام/4145
انتهای پیام/