تک فرزندی فرصت است یا تهدید؟/ روایتی از آینده خانوادههای تک فرزند و فرزندان یکییکدانه!
به گزارش خبرنگار حوزه خانواده و جمعیت گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، روزگاری بود که داشتن فرزند بیشتر معنای دارا بودن میداد و در دورهای دیگر تعداد بیشتر فرزندان به معنی داشتن نیروی کار بیشتر برای اداره امور خانه و خانواده بهحساب میآمد، اما حالا نهتنها داشتن فرزند بیشتر که حتی داشتن حتی یک فرزند در حال تبدیلشدن به آرزوی والدین است. اما سؤالی که در حال حاضر زیاد به چشم نیامده و کسی به آن توجه ندارد این است که تکفرزندی چه تبعاتی برای والدین و فرزندان تنها در زمان حال و آینده دارد؟
تکفرزندها شکنندگی بیشتری دارند
پدری که تنها یک پسر دارد در گفتگو با خبرگزاری آنا با گلایه از خودش میگوید: حالا که پسرم به سن مدرسه رسیده متوجه شدهام داشتن حداقل یک برادر و خواهر چقدر میتوانست به برقراری ارتباط پسرم در مدرسه کمک کند.
همسر او میافزاید: همیشه نگران این موضوع بودم و زمانی که در مهمانیها با بچههای دیگر دعوایش میشد احساس میکردم ایرادی وجود دارد و هرچند درنهایت با دیگر کودکان فامیل به توافق کودکانه میرسیدند اما حالا در مدرسه اینطور نیست و نگران آن هستم که در بزرگسالی نتواند با توانایی دیگران مواجه شود و خودش را به هم سن و سالهایش برساند.
رقابت کردن سالم توانایی است که درنتیجه حضور خواهر و یا برادر در کنار فرد و در روند اجتماعی شدن شکل میگیرد و بچههایی که تکفرزند هستند از یادگیری این توانایی بیبهره مانده و با کمترین ناملایمات و یا در مقابل کوچکترین موقعیت رقابت در زندگی میشکنند و آسیب میبینند.
تکفرزندها حس همدلی کمتری پیدا میکنند
یک مادر دیگر با اشاره به اینکه تنها پسرش خیلی بهاصطلاح او خودخواه بار آمده میگوید: کاش یک فرزند دیگر داشتم چون در این صورت آنها میتوانستند گاهی باهم چالش داشته باشند و باکمی راهنمایی و حس دلسوزی از طرف من و پدرشان حالا نسبت به دیگرکسانی که در اجتماع مدرسه و جاهای دیگر با فرزندم در ارتباط هستند حس دوستانه بهتری داشته باشد.
وقتی کسی میتواند خود را جای دیگری بگذارد، حس همدلی را مییابد و تکفرزندها در طول زندگیشان چون از ارتباط دائم و مستمر با خواهر یا برادر برخوردار نیستند بهسختی میتوانند حس همدلی بیابند و از منظر دیگران به زندگی نگاهی بیندازند.
تکفرزندها در مرکز توجه والدین هستند
این مادر به مشکل دیگری هم اشاره میکند او میگوید: وقتی یک فرزند داشته باشیم تمام توجه و تمرکزمان را روی او میگذاریم . یعنی با توجه بچه را خفه میکنیم و خیلی وقتها فرصت تجربه و خطاهای کودکانه را از او میگیریم این خیلی بد است و بهمرور رفتاری مثل رفتار آدمهای وسواسی را پیداکردهام.
اضطرابی آزاردهنده همیشه تکفرزندها را دنبال میکند چراکه آنها غالباً در مرکز توجه والدین قرار دارند و این موضوع به آنها اضطراب زیادی وارد میکند و ممکن است اعتمادبهنفس آنها را از بین برده و همیشه آنها را با این سؤال مواجه کند که شاید آن تکفرزند آنطور که والدین میخواهند باشد نیست.
تکفرزندها با دم خور شدن با مسنترها شادابی کمتری دارند
پدری میگوید: مشکلات اقتصادی اجازه نداد من و همسرم بیشتر از یک فرزند داشته باشیم. در محیط خانه هم این یک پسر غالباً با پدربزرگ و مادربزرگش میماند و حالا که رفته دانشگاه احساس میکنم من مانع کودکی کردن فرزندم شدهام.
او به رفتارهایی اشاره میکند که از پسرش میبیند و میگوید: اصلاً مثل بچههای هم سن و سالش نیست، از همان بچگی باید متوجه میشدم که ارتباط مستمر با پدربزرگ و مادربزرگ وقتی من و مادرش مدام سرکار هستیم، او را بزرگتر از سنش بار میآورد و حالا نمیتواند تغییر کند و یا این کار سخت شده است.
تکفرزندها در خانه همبازی ندارند و این باعث میشود که افراد کمتری را در زندگی برای شوخی کردن، بازی کردن، و حتی صحبت کردن داشته باشند. به همین دلیل در پارک، مهمانی و سفرها مجبورند با بزرگترها دمخور شوند و اینها باعث کاهش نشاط و شادابی در آنها میشود.
والدین تکفرزندها نگرانترند
مادری که یک پسر بیستساله دارد از کابوسی میگوید که مدام با اوست و گاهی تا حد تنش عصبی گرفتارش میکند: مدام نگرانم، نمیتوانم پسرم را از خودم دور کنم، دانشگاه که رفت نتوانستم دوریاش را تحملکنم و همسرم را مجبور شد با هر سختی بود خانهای را در محل تحصیل پسرم اجاره کند تا نزدیکش باشیم. هر بار فکر میکنم اگر اتفاقی برای او بیفتد ما تمام سالهای بعد را چهکار باید بکنیم وقتی دیگر امکان فرزند دار شدن را هم دیگر نداریم .
والدینی که تکفرزند دارند همواره نگراناند که اتفاقی برای آنیک فرزندشان بیفتد و اگر قدرت باروری را ازدستداده باشند با از دست دادن احتمالی این فرزند یا آسیب دیدن احتمالی او آنها تمام فرصت بودن کسی که میتوانست روزهای تنهایی سالمندی را کنارشان بگذراند و این دوران را قابلتحمل و لذتبخش نماید از دست میدهند.
پشتگرمی کمتر برای والدین و فرزندان حاصل تکفرزندی
یک مادر میگوید: حالا که دیگر سنی از ما گذشته وقتی به خانواده خواهرم که سه پسر و دو دختر دارند نگاه میکنم و آنها را با خانواده سهنفره خودم مقایسه میکنم میبینم ما بااینکه شرایط کمی بهتری ازنظر مالی داریم اما آن صمیمت و محبت و انرژی بین ما نیست.
او با حسرت ادامه میدهد: پسرم بااینکه بچهای باانرژی بالاست اما نمیتوانم توقع داشته باشم از زندگی و کار و تفریحات خودش بگذرد و همیشه پیش من باشد و از من و پدرش بیشتر مراقبت کند اما اگر مثل خواهرم چند تا بچه داشتیم میشد گاهی یکی از آنها به ما سر بزند.
خواهر و برادر بزرگترین سرمایه روزهای سخت برای هم هستند. در شرایطی که هرروز مشکلات پیچیدهتری رو در روی افراد قرار میگیرد داشتن کسی که بتواند در این ایام همراه دلسوزی باشد میتواند به کاهش بسیاری از آسیبها و استرسها کمک کند. پشتگرمی والدین هم با کم بودن تعداد فرزندان رو به کاهش میگذارد و این موضوع میتواند موجب بروز آسیبهای روانی شدید و احساس بیپناهی رد هر دو طرف خانواده یعنی والدین و فرزندان ایجاد نماید.
برخی خانوادهها به بهانه رسیدگی بیشتر به یک بچه از تکفرزندی استقبال میکنند اما به نظر میرسد ترجیح تحصیلات بهتر و زندگی مادی مناسبتر برای فرزند بهجای گرمتر شدن خانواده، ترجیح مناسب و کاملاً مطلوبی نیست و هزینه فرصت در پیش گرفتن تکفرزندی از طرف خانوادهها باید دقیقتر بررسی شده و مشکلات بعدی و مسائلی که در آینده برای این خانوادهها پیش خواهد آمد را متخصصان خانواده و جامعه شناسان باید برای جامعه تشریح کنند.
انتهای پیام/4145
انتهای پیام/