چراغ سبز حمله به حزبالله در بحبوحه بحران اقتصادی لبنان
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از فارس، طرابلس در شمال لبنان در هفته جاری شاهد اعتراضات گسترده به وضعیت اقتصادی بود که اغلب به آشوب نیز کشیده شد و دهها نیروی امنیتی لبنان که برای خاموش کردن این اعتراضات غیرمسالمتآمیز وارد عمل شده بودند، زخمی شدند.
روزنامه «الاخبار» در گزارشی نوشت: در میان تلاش برای بهرهبرداری از خشم مردم از فروپاشی اقتصادی و میان تظاهرکنندگانی که جز لقمهای نان برای گذران زندگی چیزی نمیخواهند، چراغ سبزی برای مقابله با حزبالله داده شده است. اسم رمز واضح، اما بازی به اندازه فروپاشی امنیت کشور خطرناک است.
در ادامه این گزارش آمده است، شاید بدبینی باشد که گفته شود بازگشت هفته گذشته سعد الحریری، نخستوزیر پیشین از سفر به پاریس اعلام این بود که مقدمات امری برای مقابله با دولت فعلی آماده شده است؛ (اما) حریری در اوج بحران کرونا و اوج بحران اقتصادی شدید لبنان به کشورش بازگشت که بر مبنای رفتارهای معمول وی رفتاری غافلگیرانه است.
سعدالحریری و امانوئل مکرون
الاخبار ادامه داد: اگر مخالفت سیاسی با دولت، حقی مشروع باشد بازگشت تنش به اوضاع داخلی لبنان پس از وقفه سه ماهه به دلیل شیوع کرونا، همراه با پوشش رسانهای گسترده عربی که شبیه به زمان بحران شدید در لبنان است، دلالت بر آن دارد که اتفاقات جاری، نبردی میان مخالفان و موافقان (دولت) است تا عنوان اصلی، مقابله صرف با حزبالله باشد.
این روزنامه لبنانی در ادامه گزارش خود سه دلیل مطرح کرده است:
نخست: درست است که دولت آمریکا به پیگیری شیوع کرونا و بحران اقتصادی مشغول است و این موضوع برایش اولویت دارد، اما تیمهای امنیتی و دیپلماتیکش از پیگیری پروندهها غافل نشده است و لبنان همچنان بخشی از یک زنجیره به هم پیوسته منطقهای است. سناریوی آمریکا درقبال لبنان و به تبع آن لبنان تغییری نکرده است.
سعدالحریری و مایک پمپئو
فضای آمریکایی حاکم بر لبنان با اصرار بر این امر است که کلید راهحل به هیچ طرف لبنانی جز به مقداری که با مطالبات آمریکا و لو به شیوه نرم همراه شود، داده نمیشود همانطور که بهتازگی درباره برخی شخصیتهای سیاسی رخ داد.
شیوه آمریکا در رفتار با لبنان در بحران مالی مانند مسأله صندوق بینالمللی پول و در بحران سیاسی مانند محاصره حزبالله تغییر نکرده به حدی که معادله به آنجا رسید که یا فروپاشی یا تسلیم حزبالله؛ این رفتار معادله دهه 90 را در ذهن زنده میکند.
دوم: شکی نیست که صعود تدریجی حزبالله از ۱۷ اکتبر تا بحران فعلی در رهبری راهحلهای مطرح شده، وزنی را که پیشبینی میکرد بر آن افزود. حزبالله از حامیان بازگشت حریری به نخستوزیری بود تا این پست را قبل و بعد از استعفا ادامه دهد. حزبالله دریافته بود طوفان در راه است و ترجیح میداد که رویارویی مشترکش با همان طرفهای مربوط سابق و کنونی باشد، به جای آنکه بخواهد به تنهایی بار فروپاشی مالی و معیشتی را به دوش بکشد. این جنبش ورود همه را به دولت تأیید کرد و وتویی در این زمینه اعمال نکرد، زیرا معنی تکروی و آنچه از نظر منطقهای و بینالمللی برای آن آماده شده بود، را کاملاً درک کرده بود.
پس از خروج حریری از دولت و با وجود آتشبس برخی طرفهای معارض به حزبالله و دولت جدید، فشار داخلی بر حزبالله را کم نکرد زیرا ائتلاف «العهد» و جریان «التیار الوطنی الحر» این کار را برای حزبالله راحت نکردند. «جبران باسیل» (رئیس التیار الوطنی) بازنگری کاملی درباره مرحله قبل از سقوط دولت الحریری یا نقد گستردهای در نیمه اول ریاستجمهوری «میشل عون» انجام نداد و به تکروی و مسؤول دانستن دیگران ادامه داد، گویا اصلا اعتراضات، کرونا یا فروپاشی اقتصادی رخ نداده است. این وضعیت حزبالله در تقابل پرهزینه با دیگر متحدان مانند نبیه بری، رئیس پارلمان نیز هست. حزب التیار الوطنی الحر امروز دچار سردردگمی شده و این موضوع در رفتار سیاسیاش کاملا مشهود است.
سوم: نمیتوان شعلهور کردن طرابلس، بیروت یا غیره را هنگامه احزاب سیاسی معارض حزبالله خواند اگرچه این نیروها در تلاش برای استفاده از گرسنگی و فقر مردم به شیوههای مختلف باشند. تظاهرات نتیجه صرف تحرکات مردمی است، اما نکته برجسته آن است بانکها و قوای سیاسی و نظامی میدانند روزی که موانع برداشته شود مردم به بانکها و هرچه به گذران زندگی آنها ضربه زده، حمله خواهند کرد. این سخنی است که در نشستهای سیاسی و بانکی نیز مطرح شده است.
تظاهرات لبنان در اعتراض به اوضاع اقتصادی
اما چراغ سبز به تظاهراتکنندگان به دلیل عملکرد بد بانکها از اکتبر گذشته متفاوت از چراغ سبزی است که به احزاب و قوای سیاسی داده شده، احزابی که در دولت سعد الحریری و روزی که اعتراضات علیه آن دولت آغاز شد با حزبالله بر سر یک میز بودند. موضوع مشخص همراهی منطقهای در داخل و بینالمللی برای مقابله با حزبالله است اما عناصر این مقابله عنوز کامل مشخص نیست زیرا فروپاشی مردمی که رخ داده در سایه گرسنگی، فقر و رها شدن سلاح محصور نخواهد ماند. موضوع خطرناکتر ورود ارتش به خیابانهاست. اشتباهات نظامی، امنیتی و رسانهای شرمآور در «الجبل»، طرابلس، بیروت و البقاع پس از تجربه ماههای گذشته نشان میدهد اینها بخشی از صحنه در نظر گرفته شده برای انفجار وضعیت در لبنان است.
در همین ارتباط، منابع لبنانی امروز خبر دادند «دورتی شیا»، سفیر آمریکا در بیروت که دیروز به دیدار حسان دیاب نخستوزیر لبنان رفته بود، در نامهای به او از وضعیت کنونی مقابله با معترضان و کسانی که به مراکز دولتی و عمومی حمله کرده و آن را آتشزدهاند، ابراز ناخرسندی کرد و با دخالت در امور داخلی لبنان خواستار دخالت ندادن ارتش در اعتراضات روزهای اخیر شده است.
انتهای پیام/4033/
انتهای پیام/