«خروج » موقت حاتمیکیا از گیشه و فرصت تنفس چرخه شلوغ اکران
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، مسعود کارگر؛ سینما علاوه بر ماهیت هنری و «به لطف ضرورت توسعه شرایط انسانی» صنعتی شدنش! در عصر ثروت محوری، جز لاینفک تجارت شده و اثری ساخته و اکران نمیشود مگر ناچیزترین هدفش تولید ثروت و تجارت شهرت باشد.
در این عصر که هنر تحتالشعاع پول قرار گرفته و معمولاً در تولید محتوای هنری منافع سرمایهداری بر سایر منافع ارجح است، دغدغهمندی انسانی از منظر اصالت هنر مفهومی و حرف زدن از ایدئولوژی، آرمانخواهی و صدای مردم شدن یک امر بیهوده، پوسیده و کهنه است. این رویه با برچسبهای متعدد تضعیف و تخریب میشود و جایگزین این دغدغهمندی و مردمی بودن، میشود ژستهای پروپاگاندایی اپوزیسیونی که به اسم مردم با شعارهای مدنی و چند ژست روشنفکری به کام الیگارشی رسم فاشیستی را در فرهنگ و هنر نهادینه میکنند.
اصولاً در این وضعیت ساخت آثار محتوایی پر مضمون که رنگ و بویی از تعهد داشته باشد بسیار سخت است، آنهم اگر قرار باشد هدف گیشه و دلالی شهرت نباشد؛ که امام خمینی (ره) فرمود: هنر دمیدن روح تعهد در کالبد انسان است
و این هنر که چه قمارها بر سرش نشد برای هر چیزی غیر از تعهد!
سینما از ابتدا بیشتر از آنکه هنر تلقی شود بهعنوان یک صنعت به جهان معرفی شد، صنعتی که با وجود تمام مؤلفههای صنعتی بودن بهعنوان یک مأمن کسب درآمد تجارت گونه جای خود را در اقتصاد جهان باز کرد و در این مسیر حرفش را آغشته به زر و سیم تحویل مخاطب داد که همین باعث دوری از هدف تعالی انسانسازی آن شد و مبنا را گم کرد و باعث شد مخاطب نیز مبانی را گم کند.
اما کم هم نبوده از دل این ساختار آثاری بیرون بزند که حرف برای گفتن داشته و به دنبال تحقق شرافت انسانی بوده باشد، در تمام دنیا با همه زبانها، فرهنگها و عقاید! و سینمای ایران نیز بهمانند آن، هرچند تعریف سینما در ایران به قبل و بعد از انقلاب تقسیم میشود و تعابیر مفهومی از آن در دو حالت متفاوت بوده و هست و در چهل سال پس از انقلاب با وجود شعار و مانیفستهای انقلابی، آثار تولیدی دستخوش تفاسیر به رأی سلیقهها شده و گاه از این دغدغهمندی آرمانی فاصله و یا در تضادش قرار گرفته است.
در یکی دو دهه گذشته این تضادها و تفاوتها و دوری از دغدغهمندی به اوج خود رسید و عمده آثار سینمایی رنگ و بوی سیاه اجتماعی و خیابانی داشته و اثری از یک ژانر تمامعیار مفهومی، معناگرایانه، بیوگرافی و مسائل روز اجتماعی با وجوه مطالبهگری پاک، وجود نداشته است.
در چند سال اخیر به لطف حضور نهادهای انقلابی در عرصه رسانه و خاصه سینما اما این رویه کمی تغییر کرده و جسارت پرداختن به مسائل مهم اجتماعی با وجوه مطالبهگری جسورانه هویدا شده است، سازمان اوج یکی از این مجموعههاست که با هدف پرداختن به مسائل مهم و مغفول مانده از مبنای انقلابی و شعائر دینی! جسورانه وارد عرصه تصویر شده و با ساخت آثاری خاص و مهم در حوزه دفاع مقدس، تحولات منطقه و محور مقاومت، بحرانهای مدنی و معضلات اجتماعی، محافظهکاری در سینمای ایران را به چالش کشیده است.
«اوج» نیز مانند اکثر کمپانیهای تولید آثار هنری برایش منافع اقتصادی و بازگشت سرمایه مهم بوده، اما مهمتر مقاصد استراتژی و ایدئولوژی در این مسیر است و با نگاهی مفهومی و معرفتی به مسائل در این عرصه ورود پیدا کرده و به فعالیت پرداخته و در دو اثر از چهار اثری که امسال در جشنواره سیوهشتم فجر رونمایی کرد، از مطالبهگری تمیز اجتماعی و نحوه صحیح احقاق حقوق مدنی حرف زد، چیزی که در میان موج کثیر فیلمهای سیاهنمایی اجتماعی تا به حال وجود نداشته و یک فتح باب در این موضوع است.
از میان این دو فیلم، «خروج» بیشتر از همه مورد توجه قرار گرفت. چه در جشنواره و مصاحبه مطبوعاتی بعد اکرانش که به جنجال کشیده شد و چه الآن که در دوران بحران اپیدمی جهانی کرونایی قرار است ساختارشکنی کند و خلاف رسم و عرف همیشگی بهصورت متفاوت و خاص اکران شود و برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران بهصورت مجازی و غیر از ساختار فرمی فیزیکی سینمایی با توجه به تکنولوژی روز و وجود پلتفرمهای مجازی VOD اکران شود که این خود دارای مفاهیم و پیامهای مهم و مؤثری برای سینما و مخاطبان است.
سازندگان فیلم «خروج»، سازمان اوج و شخص کارگردان آن «ابراهیم حاتمیکیا»، با اصل بر رسالت دغدغهمندی هنر متعهد و تعهد به مطالبهگری تمیز مردمی و آگاهی بخشی مبنایی اجتماعی برای اولین بار در سینمای ایران و شاید جهان اقدام به اکران اثر خود بهصورت اینترنتی کرده تا در دوران بحران کرونایی که تمام اجتماعات تحتالشعاع این بیماری قرار گرفته و سینماها تعطیل بوده و تاریخ بازگشایی آن در هالهای از ابهام است، هم مردم از فضای سینما دور نشوند و در روزهای تکراری شده با تماشای یک فیلم جدید و بروز سرگرم شوند و «در خانه بمانند» و هم با توجه به سوژه و موضوع آن با یک اثر مفهومی قابلتأمل مواجه شده و نیز در ترافیک اکرانی و اختلال در نوبتها و اولویتها پس از پایان اپیدمی کرونایی، اکران آن با مشکل مواجه نشده و از این طریق در اختیار مخاطب قرار گرفته تا راه مناسبی هم برای زمانهای بحرانی و خاص لحاظ شود.
با توجه به تعطیلی چندماهه سینماها در این وضعیت و از دست رفتن بازه زمانی اکران نوروزی و نیز بهاحتمالقوی اکران عید فطر و نیمه اول تابستان تعداد فیلمهای جشنوارهای و اکران فصلی به حداکثر مجاز در صف اکران رسیده و طبیعتاً با این ترافیک و ازدحام زمان طلایی اکران آنها از بین رفته و با تداخل مواجه خواهند شد که سازندگان آثار طبیعتاً یا باید قید زمان طلایی اکران فیلم خود را بزنند و در تاریخی منقضی شده و از رونق افتاده تن به اکران بدهند و یا بلافاصله پس از بحران بر سر اولویت اکران اثر خود با سازمان سینمایی و شورای اکران در افتاده و با چالشی سخت مواجه خواهند شد و در ادامه نیز با وجود هر بحران خاص و جدیدی که منجر به تعطیلی سینماها شود بدون وجود امکانی نو برای اکران ورشکسته خواهند شد.
بیتردید هیچ چیز جای محیط و فضای سینما را برای دیدن فیلم مخصوصاً فیلمهایی که دارای پرفورمنس و پروداکشنهای خاص و عظیمی هستند نمیگیرد و لذت دیدن یک فیلم جذاب اکشن و ماجراجویانه با جلوههای صوتی و بصری منحصربهفرد تنها در فضای سینما مفهوم پیدا میکند، اما در شرایط بحران تنها راه چاره مدلهای جایگزین است و اکران اینترنتی یکی از این جایگزینهای مطلوب است.
سازمان اوج و شخص حاتمیکیا از این راه جایگزین برای «خروج» استفاده کردهاند تا با خروج از تکرار عادتهای همیشگی و روتین، فتح بابی در سیاستهای ترسیمی سینما بکنند و ثابت کنند سینما فقط گیشه و صرفاً آمار بالای فروش، فوتوکال و فرش قرمز نیست و میشود با نادیده گرفتن فرع تمام این موارد حاشیهای اصل مفهوم اثر را در متنِ دیده شدن خود فیلم به مخاطب با شیوههای دیگر چشاند.
حاتمی کیا همیشه نشان داده مخاطب و اثر مفهومی آثارش برایش از همه چیز مهمتر بوده و همیشه دغدغه مسائل روز جامعه با محوریت استراتژی جریان شناسی رخدادهای روز را داشته و نه رکورد گیشه یا جایزه و جایگاه تجاری و صنفی! و همیشه آثاری را ساخته و عرضه نموده که حرف روز جامعه و مسائل حیاتی آن بوده است.
فیلم «خروج» حرف از دغدغهها میزند، از درد مردم و مشکلات آنها و حاتمیکیا بهخوبی مانند همیشه رسالت خودش را به منصه ظهور گذاشته و با پرداختن به یک سوژه بروز و بر اساس یک ماجرای واقعی از مطالبهگری بحق و درست مدنی سخن گفته است، چیزی که مسئله فعلی جامعه بوده و باید در زمان حال دیده شود و در این حال بحرانی چی بهتر از اکران مجازی!
اکران مجازی نهتنها چارهساز شرایط بحرانی است بلکه در حالت عادی نیز به داد سینما میرسد و به چرخه اکران تنفس میبخشد، تا اینکه برخی از آثاری که به هر دلیلی در ترافیک اکران هستند و مجال مناسبی برای عرضه پیدا نمیکنند از این طریق دیده خواهند شد و نیز تماشاگر و مخاطبی که به هر علتی شرایط و امکان رفتن به سینما را ندارند به این شیوه بتوانند آثار را دنبال کنند و با توجه به اینکه طیف مخاطبان اینترنتی عمدتاً در اکثر اوقات بیشتر بوده، بهترین راه برای بیشتر دیدن شدن آثار پدید آمده و یک رقابت سازنده و مفید بین پلتفرمهای VOD با هم و با سینماها به وجود خواهد آمد.
اتفاقی که اوج و سازندگان فیلم خروج رقم خواهند زد یک اتفاق مهم در سینما و رسانه خواهد بود، بهنحویکه فضا برای فعالیت مشاغل اینترنتی در زیرمجموعه VOD ها و سایر دامنه دیجیتال مارکتینگ گسترده شده و مجال برای بستر تعاملی میان رسانهای و چندوجهی میان سینما و مجازی به وجود خواهد آمد که خود این نوید رونق کسبوکار و شکوفایی ذیل جهش تولید خواهد بود و از سویی دیگر تهیهکنندگان سینما میتوانند تمام حفرههای اقتصادی سینما و اکرانهای سنتی را در این بستر با وجود چندین پشتیبان جبران کنند.
اکران اینترنتی یک رخداد ناب و جذاب در صنعت سینما بوده که سازندگان آثار میتوانند برای فرار از برخی مشکلات سنتی اکران به این شیوه رو آورده و برخی آثار خود را اینگونه عرضه کنند.
این شیوه از اکران هرچند شاید از جهاتی بهاندازه سینما رونق گیشه نداشته باشد اما طبعاً امتیازات دیگری همچون تعداد مخاطب و وجود پشتیبانهای بیشتر این نقیصه را جبران خواهد کرد.
سازمان اوج و شخص حاتمیکیا با چنین جسارتی ریسک این اتفاق را پذیرفته و ثابت کردند مفهوم آثار برای مخاطب برایشان از رکوردهای تجاری اقتصادی بالاتر است و به معنای واقعی دغدغه نگاه مخاطب دارند تا گیشه! باید صبر کرد و دید با شروع اکران اینترنتی فیلم خروج واکنش مخاطب چگونه بوده و چه بازخوردی عاید سینما و سازندگان از پس آن خواهد بود و توفیقات حاصل از آن سایر تولیدکنندگان را مجاب به چنین اقدامی خواهد کرد یا برای آنها حواشی اکران فیزیکی و گیشه از همهچیز مهمتر خواهد بود.
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/