«منظومه فکری آیتاللهالعظمی خامنهای»؛ نقشه راه تمدنسازی نوین اسلامی
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، مرکز نشر علمی و دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی در طول فعالیت خود کتابهای مختلفی را برای استفاده جامعه علمی کشور منتشر کرده است. خبرگزاری آنا قصد دارد برترین کتابهای این ناشر علمی را در قالب یک پرونده به مخاطبانش معرفی کند.
در این شماره، گزارشی از کتاب «منظومه فکری آیتاللهالعظمی خامنهای؛ نظام بینشی، منشی و کنشی» را از نظر میگذرانید. اثری که عبدالحسین خسروپناه به همراهی جمعی از پژوهشگران آن را تدوین کرده است.
کلیات
منظومه فکری آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظله العالی) اثری دوجلدی است که در ادامه کتاب منظومه فکری امام خمینی (ره) و باهدف تبیین آرا و اندیشههای رهبر معظم انقلاب تدوین شده است.
این مجموعه در پی پاسخ به این پرسشهاست: نظام فکری مطلوب نزد امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای در عرصهی بینش، ارزش و کنش چیست؟ اصول راهبری رسیدن به این نظام مطلوب چیست؟ نهادهای مرتبط با نظامهای بینشی، ارزشی و کنشی برای تحقق نظام جامعه مطلوب چه وظایف اساسی ای دارند؟
این مجموعه که با استناد به آثار و گفتار رهبر انقلاب تدوین شده است، تلاش میکند به مخاطب نشان دهد بیانات ایشان از نظام هماهنگی برخوردار است بهگونهای که اجزای آن یک کل نظاممند را تشکیل میدهد.
پیکربندی و محتوی
این مجموعه دوجلدی در چهار بخش تدوین شده است. عبدالحسین خسروپناه، دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیر علمی این مجموعه، در مقدمهای تفصیلی و پس از بحثی درباره روش تدوین این مجموعه، به منطقِ ساختاری منظومه فکری به مثابه مفهومی عام میپردازد و آنگاه با تقسیم مجموعه بیانات حضرت آیتالله خامنهای به دو دسته اَخباری و اِنشایی، نظامهای موجود در منظومه فکری ایشان را به سه دسته نظامِ بینشی، نظامِ ارزشی و رفتاری و درنهایت نظامِ کنشی و اجتماعی تقسیم میکند. سپس ساختار کلانِ منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) را تشریح میکند و در ادامه به شیوهنامه نگارشِ منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای میپردازد و پس از بحثی کوتاه درباره چیستی نظام و منظومه، چکیدهای از مقالات این مجموعه را میآورد.
نخستین بخش این مجموعه، «نظامهای بینشی و نگرشی (جهانبینی اسلامی)» است و چهار فصل را دربرمیگیرد. سید سعید لواسانی در فصل نخست این بخش میکوشد تا «منطقِ فهمِ اسلام» را از منظر حضرت آیتالله خامنهای تبیین کند. نویسنده فهم منطق دین از دیدگاه مقام معظم رهبری را مقدمهای ضروری برای راهیابی به اندیشه، مکتب و منظومه فکری ایشان بیان میکند و با این استدلال، بر اهمیت و محوری بودن این بحث تأکید میکند. لواسانی پس از ارائه توضیحی مختصر درباره واژگان دین، اسلام، فهمِ دین، معرفت، معرفتِ دینی و منطق فهم دین، به بحث ارکان منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) وارد میشود و آنگاه به منابع معرفت دینی میپردازد و قرآن، سنت (نهجالبلاغه، ادعیه و صحیفه سجادیه) و عقل را منابع اصلی معرفت اسلامی و فقه شیعه و فلسفه اسلامی و تاریخ را منابع فرعی و ثانوی آن نام میبرد و با استناد به بیانات رهبری، به بررسی این منابع میپردازد. آسیبهای معرفتِ دینی آخرین بحث این مقاله است و به باور لواسانی، این آسیبها از نظر رهبری عبارت است از: هواهای نفسانی، همگرایی با مخالفان، ادبیات دینی بدون عمل، تحجر، التقاط و محدود کردن دین به امر شخصی.
مهدی رودبندی، پژوهشگر مبانی نظری اسلام، در دومین فصل این بخش به «خداشناسی توحیدی» از نظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میپردازد. او پس از بحثی درباره چیستی توحید و ضرورت خداشناسی، وارد بحثِ امکانِ خداشناسی و راههای خداشناسی میشود و آنگاه درباره جایگاه خداشناسی در منظومه فکری رهبری بحث میکند. از دید نویسنده این مقاله، از نظر حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی)، توحید مایه اصلیِ دین و سنگِ زاویهای است که همه پایههای دین بر آن استوار است؛ بنابراین خداشناسی، عنصری محوری و بنیادین در منظومه فکری ایشان به شمار میرود. اثبات وجود خدا، توحید و صفات الهی، افعال الهی و کارکردهای فردی و اجتماعی توحید دیگر محورهای این مقاله را تشکیل میدهد.
«منظومه فکری آیتاللهالعظمی خامنهای» تلاش میکند به مخاطب نشان دهد بیانات حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) از نظام هماهنگی برخوردار است بهگونهای که اجزای آن یک کل نظاممند را تشکیل میدهد.
عبدالله محمدی پژوهشگر موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در سومین مقاله این بخش، «ولایت شناسی اسلامی» را از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) به بحث میگذارد. او در این جستار میکوشد روح منظومهوار تفکرِ ایشان را در بررسیِ مفهوم ولایت، نمایان و رابطه توحید با ولایت و رابطه حقیقت با ولایت را به ترتیبی نظاممند تبیین کند. به همین منظور، نخست به مفهومشناسی ولایت میپردازد و آن را از زوایای گوناگون میکاود و آنگاه جایگاه ولایت را در منظومه فکری ایشان تشریح میکند.
به باور محمدی، حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) ولایت را مانند روح برای پیکرِ جامعه، مهمترین امانت الهی و پایه و اساس اعتقادات شیعه میداند و انسجامِ دین، تحققِ آرزوی دیرین مسلمانان، نجاتِ جهان اسلام، آرامشِ بشریت و... را از نتایج و آثار ولایت بیان میکند. هستیشناسی ولایت، صفات انسان کامل (بررسی شخصیتهای برجسته حضرت رسول اکرم (ص)، حضرت امام علی (ع) و صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا (س) ) و اهداف و کارکردهای ولایت، مهدویت و ولایتفقیه دیگر محورهای این فصل است.
از نظر نویسنده این جستار، حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی) ولایت فقیه را رشحهای از ولایت در اسلام و از مسلَّمات فقه شیعه تعبیر میکند و در تعریف ولایتِ مطلقه فقیه بر این نظر هستند که ولایتِ مطلقه فقیه به معنای اعمال اراده بی چون و چرای رهبر نیست؛ بلکه به این معناست که در مواردی که عمل به قوانین از سوی مسئولان با مشکلاتی مواجه شود، طبق قانون اساسی، رهبر به عنوان مرجع گشودن بن بستها، به موضوع وارد میشود و این موضوعی است که در زمان حیات حضرت امام خمینی (ره) هم سابقه داشته است به دلیل همین کارکرد است که ولایتِ فقیه را ذخیره پایان ناپذیری میدانند که در سختترین لحظات و خطرناکترین گردنهها، مشکلات نظام اسلامی را حل میکند.
در چهارمین فصل این بخش سید فرید سید جوادی، پژوهشگر اندیشههای مقام معظم رهبری، درباره «اسلامشناسی» از منظر ایشان بحث میکند. سید جوادی در کلیات، به دو مفهومِ بنیادی در اسلامشناسی یعنی اسلامِ ناب و اسلامِ آمریکایی میپردازد و سپس وارد بحث درباره اهداف و مقاصد اسلام میشود. به باور وی، توحید، قسط و عدل، حیاتِ طیبه و مهدویت یا سرنوشتِ تاریخِ بشریت، مهمترین اهداف و مقاصد اسلام از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) است. وی در ادامه به عوامل پذیرش اسلام از نگاه رهبری میپردازد و مبدأ الهی، منطقِ اسلام و موفقیت در عرصه اجتماع را از عوامل این پذیرش برمیشمرد. آنگاه به قلمرو و جامعه اسلام میپردازد و در ادامه درباره جاودانگی و جهانی بودن اسلام بحث میکند و از منطق و عدالت و تحول خواهی به عنوان دو عامل فراگیری و دوام اسلام نام میبرد. خاتمیت پیامبر (ص)، اسلام و اهلبیت، اسلام و عالمان دین، اسلام و تعقل و اسلام و علوم بشری، کارکردهای اسلام و راهبردهای کلان اسلام از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) دیگر مباحث این فصل است. به باور سیدجوادی، بیداری اسلامی، اتحاد امت اسلام، تمدن اسلامی، پیشرفت اسلامی و معنویت اسلامی از جمله راهبردهای کلان اسلام است و وی در واپسین قسمت، این مفاهیم را با استناد به بیانات رهبری تبیین میکند.
موضوع پنجمین فصل این بخش «جهانشناسی اسلامی» است و قاسم ترخان، پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پس از بحثی درباره چیستی و ضرورت جهانشناسی، به مبانی جهانشناسی از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میپردازد و اثباتِ رئالیسم و امکانِ شناختِ هستی را ازجمله آن مبانی میداند. نویسنده در ادامه، ویژگیهای جهان را از نگاه مقام معظم رهبری برمیشمارد که عبارت است از جهان آفریده خداوند، نظم، هماهنگی و اتقان جهان، هدفداری جهان، وجود مراتب برای عالم، حاکمیت نظام علی و معلولی بر جهان، سنتهایِ الهی در جهان، نظامِ احسن جهان و عالمِ آخرت. کارکردهای جهانشناسی در نظامِ اجتماعی دیگر محور این فصل است و ترخانی مواردی چون نقش جهانشناسی توحیدی بر مدیریت دانش، تأثیر نظاممندِ جهان بر نظامهای اجتماعی، نقش هدفداری عالم بر نظامهای اجتماعی، نقش اعتقاد به جهان غیب بر نظامهای اجتماعی، نقش نظام علیت بر نظامهای اجتماعی و... را ازجمله این کارکردها برمیشمرد.
حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) ولایت را مانند روح برای پیکرِ جامعه، مهمترین امانت الهی و پایه و اساس اعتقادات شیعه میداند و انسجامِ دین، تحققِ آرزوی دیرین مسلمانان، نجاتِ جهان اسلام، آرامشِ بشریت و... را از نتایج و آثار ولایت بیان میکند.
ابراهیم ابراهیمی کارشناسِ اندیشههای مقام معظم رهبری، در ششمین فصل این بخش به تبیینِ «انسانشناسیِ اسلامی» از منظر رهبری میپردازد. او با بیان اینکه انسانشناسی یکی از مسائل عمیقِ علمی و از مهمترین مباحثِ فلسفه اسلامی، از گذشته تا به حال است، از آن بهعنوان مقدمهای بر خداشناسی نام میبرد و آنگاه وارد بحث درباره جایگاه انسانشناسی در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میشود. به باور ابراهیمی، رهبری، انسانشناسی را جزئی از جهانبینی اسلامی و به عبارت دقیقتر بخشی از دین میداند و با چنین باوری به بحث دراینباره میپردازد. او آنگاه وارد بحث حقیقتِ انسان میشود و سپس درباره فطرت بحث میکند و از پرستش و دلدادگی به ذات احدیت، گرایش به کمال، فزونطلبی، حریت و آزادگی و زیبایی و زیبادوستی به عنوان مشخصههای آن نام میبرد. فلسفه آفرینش انسان، ویژگیهای انسان، نیازهای انسان، مقایسه انسانشناسی اسلامی با مکاتب دیگر و کارکردهای اجتماعیِ انسانشناسی از نگاه مقام معظم رهبری دیگر گفتار این فصل است.
عنوان واپسین مقاله این بخش جامعه اسلامی است و محسن مهاجرنیا، پژوهشگرِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی این مفهوم را از نگاه مقام معظم رهبری تبیین میکند. او در کلیات بحث با اشاره به اهمیتِ نگرش به جامعه در هر نظریه یا مکتب فکری، به نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) به جامعه اسلامی میپردازد و با استناد به بیانات ایشان، جامعه از منظر ایشان را به دو بخش جامعه اسلامی (توحیدی، معنوی و مطلوب) و جامعه جاهلی تقسیم میکند و آنگاه به مبانی جامعه مطلوب از نگاه رهبری میپردازد و ساخت جامعه اسلامی را تنها بر اساس اعتقاد به خدا و بر پایه توحید ممکن میداند.
اهداف جامعه مطلوب سومین گفتار این فصل است و مهاجرنیا در این قسمت، درباره اهداف جامعه مطلوب ذیل دو عنوان اهداف غایی و اهداف میانی بحث میکند و از تحصیل رضایت الهی، سعادت، کمال، نورانیت، هدایت، حیات طیبه، کرامت و متخلق شدن به عنوان اهداف غایی و عدالت، تأمین رفاه و امنیت، تعلیم و تربیت، آزادی و برقراری نظم و قانون به عنوان اهداف میانی نام میبرد و به بررسی هر یک از آن اهداف میپردازد. ا
ز نظر نویسنده، حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، پویایی و تحولپذیری، امامتمحوری، هدایتمحوری، اخلاقمحوری، جهادگری و مبارزه، قانونگرایی و... را از شاخصههای جامعه مطلوب اسلامی و پوچگرایی، خروج جامعه از سنت الهی، ستمگر و ستم پذیری، تبعیض و بیعدالتی و... را از آسیبهای جامعه مطلوب اسلامی میداند.
بخش دوم این مجموعه به «نظامهای منشی و رفتاری (معنویت، اخلاق و تربیت و عبادت)» اختصاص یافته است. حمیدرضا مظاهری سیف، محقق جریانشناسی عرفانی و معنوی، در نخستین فصل این بخش به نظامِ معنویت اسلامی از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میپردازد و پس از ارائه تعریفی دربارهی معنویت، وارد بحث معنویت از نگاه رهبری میشود و آن را رابطه و اتصال قلبی باخدا، یعنی مجذوب شدن در مقابلِ لطف الهی، تعریف میکند. وی سپس وارد گونهشناسی معنویت از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میشود و آن را به معنویت متحجرانه، معنویت دنیوی، معنویت ستمپذیرانه و معنویت اسلامی تقسیم میکند و به تبیینِ این مفاهیم با استناد به بیانات رهبری میپردازد.
مظاهری سیف مبانیِ معرفت از نگاه رهبری را هم اینگونه برمیشمرد: خداشناسی، جهانشناسی معنوی، خودشناسی، دینشناسی و ولایت شناسی. وی عوامل معنویت از نگاه رهبری را هم ایمان، عقلانیت، عمل، تقوا، زهد، دعا، قرآن و حکومت اسلامی بیان میکند. آنگاه به کارکردهایِ معنویت از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میپردازد که عبارت است از نظامِ اخلاقی، حقوقی، فرهنگی، پیشرفت اسلامی، آموزشوپرورش، نظامِ عبادی، سیاسی، قضایی، دفاعی و امنیتی، تمدن اسلامی، آزادی، عدالت و استقلال. مظاهری سیف موانع معنویت از نگاه رهبری را تکبر، حب دنیا، جدا انگاری دنیا و آخرت، لجاجت، غرور، بیتقوایی جمعی، حکومتهای فاسد و تحریف دین برمیشمرد و در پایانِ فصل، از نگاهِ رهبری به معنویت با عنوان «نظریه نوین پویش اجتماعی معنویت» نام میبرد که بر اساس این نظریه، رشد و شکوفایی اسلامی در گرو زیستن در جامعهای معنوی است و در غیر این صورت رشد و شکوفایی انسان دچار کاستیها و مشکلاتی خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای، پویایی و تحولپذیری، امامتمحوری، هدایتمحوری، اخلاقمحوری، جهادگری و مبارزه، قانونگرایی و... را از شاخصههای جامعه مطلوب اسلامی و پوچگرایی، خروج جامعه از سنت الهی، ستمگر و ستم پذیری، تبعیض و بیعدالتی و... را از آسیبهای جامعه مطلوب اسلامی میداند.
روحالله شاطری، محقق اخلاق اسلامی، در دومین فصل این بخش به تبیین «نظام اخلاقی اسلامی» میپردازد و پس از بحثی درباره چیستی اخلاق و ضرورت تدوین نظامی اخلاقی، حقیقت و مقصد اصلی دین را تهذیب اخلاق جامعه بیان میکند و در بحثی دیگر، ضرورت تهذیب نفس از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) را تبیین مینماید. جایگاه اخلاقِ عمومی در فرهنگِ عمومی، جایگاه نظامِ اخلاقی، مبانی نظامِ اخلاقی و فضائل و رذایل اخلاقی دیگر قسمتهای این فصل است و شاطری با استناد به بیانات حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، به تبیین نگاه ایشان درباره موضوعات فوق میپردازد.
او سپس در بحثی با عنوان اخلاقِ کاربردی، به اخلاقِ زمامداران و کارگزاران، معلمان و استادان، روحانیان، فراگیران دانش، نظامیان، اخلاق انتخاباتی و اخلاق اجتماعی و ملی میپردازد و سپس درباره جایگاه سبک زندگی در نظام اخلاقی از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) بحث میکند. به باور شاطری، تاکید بر شناسایی و معرفی سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن، بُعدی مهم از ابعاد پیشرفت در نگاه رهبری است و ایشان با اشاره به ضرورت تحقق تمدن نوین اسلامی، از سبک زندگی به عنوان بخش اصلی، اساسی و حقیقی تمدن اسلامی نام میبرند و وجوه و جلوههای آن را برمی شمرد که عبارت است از مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک و آشپزی، تفریحات، مسئله خط و زبان، کسب و کار، سفرها، نظافت و طهارت، رفتار در محل کار، دانشگاه و مدرسه، فعالیت سیاسی، رفتار با والدین، همسر و فرزند....
سومین فصل این بخش را آقایان مرتضی لطفی و محمد شعبانی، دانشپژوهان علوم تربیتی زیر نظر ابوالفضل ساجدی نیا، عضو هیئتعلمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با عنوان تربیت اسلامی نوشتهاند. آنان در این فصل ابتدا به اهمیت تربیت و تعریف آن میپردازند و سپس درباره مبانی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی تربیت بحث میکنند. اصول تربیت از نگاه مقام معظم رهبری دیگر گفتار این فصل است و از نظر نویسندگان عبارت است از توحید محوری و کمالگرایی، اعتدال، جامعنگری، توجه به نیازهای مادی و معنوی انسان، خردورزی، تدریجی بودن، مستمر بودن، تقدم تربیت بر تعلیم و نیاز انسان بر مربی.
به باور نویسندگان، اهداف تربیت از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) هم عبارت است از اهداف اعتقادی (شناخت صحیح اسلام، اعتقاد به حاکمیت ولایتفقیه و شناخت زندگی پیشوایان)، اهداف اخلاقی (دوری جستن از گناه، پرورش فضیلت جویی، حرکت برای خدا و خدمت به مردم، کنترل امیال و غرایز، خودسازی، رسیدن به تقوا و خشکاندن ریشههای بداخلاقی)، اهداف اخلاق اجتماعی (تحقق و پرورش روحیه اخوت و برادری، شناخت و التزام به معروف و منکر، پایبندی به حقوق دیگران و تلاش برای برقراری عدالت) و اهداف رفتاری (بندگی محض خدا، احساس مسئولیت و وجدان کاری). روشها، عوامل، موانع، مقاطع، مربیان و منابع تربیت دیگر محورهای این فصل است.
ابوالحسن غفاری پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در چهارمین فصل این بخش به نظام عبادی اسلام از نگاه رهبری میپردازد. وی ابتدا نظام عبادی را تعریف میکند و آنگاه وارد بحث عبادت از نگاه رهبری میشود. از نظر غفاری، مبانی نظامِ عبادی از نگاه رهبری عبارت است از توحید، تقرب به خدا، معاد، رسالت و امامت، مالکیت، هدفدار بودن هستی و اختیار. غفاری در ادامه وارد اهداف نظم عبادی میشود و سپس به مراتب عبادت و شرایط و موانع عبادت میپردازد. اعمال عبادی چون نماز، نماز جمعه و جماعت، حج، روزه و زکات دیگر محور این مقاله است. ابوالحسن غفاری سپس درباره الگوهای عبادی بحث میکند و از رسول خدا (ص)، امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و ائمه اطهار (ع) و انسانهای معنوی، بهعنوان الگوهای عبادت نام میبرد. موسمهای معنوی (ماه مبارک رمضان، ماه رجب و شعبان) و عبادت و جوانی واپسین قسمتهای این فصل را تشکیل میدهد.
سومین بخش این مجموعه به «نظامهای اجتماعی اسلام، نظامهای فرهنگ، علمی، مدیریت، اقتصادی، حقوقی، قضایی و امنیتی- دفاعی اسلامی» از منظر حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی) اختصاص یافته است است. ابوالحسن حسنی پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در نخستین فصل این بخش درباره نظام فرهنگ اسلامی از نگاه رهبری بحث میکند و با طرح پرسشی پیرامون چرایی اهمیت فرهنگ، وارد چراییِ اهمیت مطالعه فرهنگ در دیدگاه ایشان میشود و تأکید فراوان حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) بر مقوله فرهنگ را دلیل بر اهمیت آن از نگاه ایشان بیان میکند.
مبانی نظامِ عبادی از نگاه رهبری عبارت است از توحید، تقرب به خدا، معاد، رسالت و امامت، مالکیت، هدفدار بودن هستی و اختیار.
در ادامه پس از ارائه تعاریفی درباره فرهنگ و اهمیت و جایگاه آن، ابعاد فرهنگ را از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) به بحث میگذارد و از فرهنگ عمومی، فرهنگ سیاسی (جهانی و منطقهای و ملی)، فرهنگ اقتصادی و فرهنگ پژوهش بهعنوان ابعاد فرهنگ نام میبرد. سپس به بیماریهای فرهنگی از نگاه رهبری میپردازد و غفلت و خواب، بیغیرتی و بیتفاوتی، تقلید کورکورانه، تضاد فرهنگی، ضعف ایمان و مجاهدت، هرجومرج در مسائل فرهنگی و ارتجاع را ازجمله این بیماریها برمیشمارد. حسنی در ادامه وارد بحث مهم و محوری تهاجمِ فرهنگی از نگاه رهبری میشود و پس از تبیین این مفهوم از نگاه رهبری، راهبردهای دشمن در تهاجم فرهنگی چون تحقیر و تخریب هویت و فرهنگ ملی، ایجاد هرجومرج فرهنگی، ناکارآمد سازی فرهنگ انقلابی، تهاجم به مبانی نظری نظام جمهوری اسلامی، نفوذ به خانهها و مجامع جوانان، تفرقهافکنی و فراگیر کردن بیبندوباری را ازجمله این راهبردها میداند و در پایان به مقابله با تهاجم فرهنگی از نگاه ایشان میپردازد و بصیرت، توسعه امنیت فرهنگی، سیاست پرهزینه سازی تهاجم فرهنگی و سیاست آسان و پربهره کردن دینمداری و سیاست نفوذ فرهنگی را ازجمله راهبردهای مقابله با تهاجم فرهنگی بیان میکند.
«نظام علمی اسلامی» دومین فصل این بخش است و امیر سیاهپوش، دکترای جامعهشناسی و پژوهشگر اندیشههای مقام معظم رهبری، به تبیین جایگاه نظامِ علمی در منظومه فکری رهبری میپردازد. سیاهپوش نخست درباره چیستیِ علم و نظامِ علمی بحث میکند و در ادامه، وارد رابطه علم و دین از منظر رهبری میشود و ارزش معرفتشناختی علم را از منظر ایشان به بحث میگذارد. جایگاه و اهداف نظامِ علمی از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) دیگر قسمتهای این فصل است و سیاهپوش در ادامه، مبانی و منابع نظام علمی از نگاه رهبری را برمیشمرد که عبارت است از عقل و کتاب و سنت.
ضرورت نوسازی در نظام علمی چون نظام دانشگاه و حوزه، ساحتهای آموزش، روشهای نظام آموزشی و نهادهای آموزشی چون آموزشوپرورش، دانشگاه و حوزه علمیه دیگر قسمتهایی است که سیاهپوش سعی دارد با استناد به بیانات رهبری، آنها را تبیین کند. او سپس وارد بحثِ ساحت پژوهش میشود و پس از بحثی درباره روشهای نظام پژوهش، درباره نهادهای پژوهش و تکالیف آنها بحث میکند. ساحت تولید علم و موانع پیشرفت علمی آخرین قسمت این فصل است و نویسنده در پایان به این جمعبندی میرسد که رهبری نظام علمی موجود کشور را نظامی تقلیدی و متکی بر ترجمه میدانند که باید نوسازی شود بهخصوص ازلحاظ مبانی و فلسفه آن.
عبدالله ناظر زاده، در سومین فصل این بخش، به «نظامِ مدیریت اسلامی» از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میپردازد و پس از تعریف مدیریت، وارد بحث جایگاه مدیریت در منظومه فکری رهبری میشود و مبانی نظام مدیریت را از نظر ایشان چنین برمیشمرد: خدامحوری و دینمداری، هماهنگی دین و دنیا، پیوستگی دنیا و آخرت، آرمان و رفاه، فرهنگ محوری، عقلانیت و معنویت، پیشرفت و عدالت، مردمسالاری دینی و مبارزه ضد استکبار. آنگاه وارد اهداف نظامِ مدیریت اسلامی میشود و رشدِ معنویت و فضایل اخلاقی، حیات طیبه، گسترش عدالت، امنیت و رفاه، تأمین سعادت دنیا و آخرت مردم و علم، حکمت، تزکیه و اخلاق و عدالت و انصاف را ازجمله این اهداف برمیشمرد.
ارزشهای محوری در نظام مدیریت از نگاه رهبری هم عبارت است از عبودیت و تعالی انسان و ترجیح فلاح اخروی بر سود دنیوی، خدمتگزاری، کارآمدی، آزادی فکری و تداوم و استمرار کار، جلوگیری از اسراف، جهاد علمی و.... ناظر زاده آنگاه بحث را درباره جایگاه ولایتِ فقیه در مدیریت پی میگیرد و سپس به ولایت و رهبری در اسلام و شیوههای رهبری ولایی میپردازد. وی آنگاه وارد بحث درباره تصمیمگیری، برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش و ارزشیابی از نگاه رهبری میشود و در پایان اصول راهبردی نظام مدیریت اسلامی از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) را برمیشمرد که عبارت است از عدالت، اتحاد، ارتباط با شیعیان جهان بر محور اهلبیت، نوآوری و شکوفایی، انضباط مالی و اقتصادی و...
«نظام سیاست اسلامی» موضوع چهارمین فصل این بخش است و محسن مهاجرنیا عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این مقاله به بحث درباره موضوع فوق در منظومه فکری رهبری میپردازد. مهاجرنیا پس از بحث درباره چیستی نظام سیاسی، وارد بحث گونهشناسی حکومت از نگاه رهبری میشود و حکومت را از نگاه ایشان به دو دسته خوب و بد تقسیم میکند و از حکومت خوب با تعابیری چون حکومت دینی، حکومت عدل، حکومت الهی، حکومت صالحان و... و از حکومت بد با اصطلاحاتی چون حکومت استبدادی، حکومت غیردینی، استبداد دینی، حکومت کمونیستی، حکومت سرمایهداری و... نام میبرد. در ادامه، در بحثی با عنوان نظمِ ولایی، سطوح ولایت را از نگاه رهبری برمیشمارد که عبارت است از ولایت نبوی، ولایت سیاسی ائمه (ع)، ولایتفقیه و جمهوری اسلامی.
ارزشهای محوری در نظام مدیریت از نگاه رهبری هم عبارت است از عبودیت و تعالی انسان و ترجیح فلاح اخروی بر سود دنیوی، خدمتگزاری، کارآمدی، آزادی فکری و تداوم و استمرار کار، جلوگیری از اسراف، جهاد علمی و....
آنگاه وارد بحث درباره مبانی هستی شناختی، انسانشناختی و فرجام شناختی میشود و سپس به اهداف نظام سیاسی میپردازد. اصول ارزشی نظام سیاسی در اسلام، اصول راهبردی نظام سیاسی در اسلام با محورهایی چون آزادی و انواع آن، مشارکت، مردمسالاری و... دیگر محورهای این مقاله است. مهاجرنیا در پایان مقاله به این جمعبندی میرسد که در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، ماجرای سیاست و ارتباط آن با دین، ضرورتی غیرقابلانکار است و مشروعیت سیاسی ریشه در دین دارد.
امیر سیاهپوش در پنجمین فصل این بخش درباره «نظام اقتصادی اسلامی» از نگاه رهبری بحث میکند. سیاهپوش پس از بحثی درباره چیستی اقتصاد و نظام اقتصادی، وارد بحث درباره جایگاه نظام اقتصادی در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میشود و با اشاره به کامل بودن دین اسلام در باور رهبری، ارائه برنامه جامع از سوی اسلام را برای حوزههای مختلف ازجمله اقتصاد مهم میداند و آنگاه مبانی نظام اقتصادی در نگاه رهبری را به بحث میگذارد. وی در ادامه اهداف نظام اسلامی را برمیشمرد که عبارت است از رفاه اقتصادی، تأمین عدالت، امنیت اقتصادی و اقتدار نظام. دیدگاههای ارزشی نظامِ اقتصادی دیگر محور این فصل است و سیاهپوش با استناد به بیانات رهبری، به تبیین آن میپردازد.
نویسنده در ادامه، به بحث مهم و محوری اقتصاد مقاومتی میپردازد و با اشاره به تهیه و تدوین شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و با حضور روسایِ سه قوه و مسئولان نظام، آن را محصول عقلِ جمعی و بسته ای کامل و منسجم معرفی میکند و آنگاه ویژگیهای آن را برمی شمرد که عبارت است از الگویی متناسب با نیازهای کشور، درونزا بودن، مردم بنیاد بودن، دانشبنیان بودن، عدالت محوری و.... سیاهپوش سپس به الزامات و بایستههای اقتصاد مقاومتی میپردازد و در ادامه درباره موانع و چالش پیش روی و نتایج و فوایدِ اقتصاد مقاومتی از نظر رهبری بحث میکند.
سپس الزامات و بایستههای اقتصاد مقاومتی را از نگاه رهبری برمی شمرد که عبارت است از تقویت تولید داخلی، عزم جدی و تلاش عملی مسئولان، برنامهریزی، تشکیل قرارگاه فرماندهی، نظارت و قانونگذاری، کمک و همکاری مردم و مسئولان، گفتمان سازی، مبارزه با مفاسد اقتصادی، بایستههای مرتبط با کارگر و کارفرما، مدیریت مصرف، تقویت شرکتهای دانش بنیان، خصوصی سازی و تکیه بر مردم، مدیریت ملی، کاهش وابستگی به نفت، حمایت از درون زایی، افزایش بهرهوری، روحیه و مدیریت جهادی، کمک گیری از بسیج و در نهایت اطلاع رسانی و گزارش دهی. آنگاه فعالیتهای اقتصادی مجاز را از نگاه رهبری برمیشمارد که عبارت است از صنعت و معدن، بخش کشاورزی و تجارت و بازرگانی. رفتارهای اقتصادی و مصرف در اقتصاد اسلامی واپسین محورهای این مقاله را تشکیل میدهد.
«نظام حقوقی اسلامی» موضوع ششمین مقاله این بخش است و رضا محمدی (کرجی) کارشناس ارشد حقوق، به تبیین جایگاه نظام حقوقی در منظومه فکری مقام معظم رهبری در این مقاله میپردازد. محمدی (کرجی) پس از بحثی درباره واژه حقوق و نظام حقوقی، وارد بحث درباره مبانی و اهداف نظام حقوقی اسلام میشود و اراده حکیمانه الهی را مبنایِ قواعد حقوقی و معیارِ الزامآوری و مشروعیت آن بیان میکند. وی هدف نظامِ حقوقی اسلامی از منظر رهبری را هم رسیدن به کمال و سعادت اخروی و همچنین تحقق عدالت اجتماعی میداند و سپس وارد بحث درباره قواعد و اصول حقوقی میشود. حقوق مردم چون حقوق سیاسی، حق آزادی بیان، حق مالکیت معنوی، حقوق بشر، حقوق مجرم و متهم و حقوق زن و خانواده دیگر گفتار این فصل است. محمدی (کرجی) در ادامه، به بحث درباره حقوق دولت میپردازد و بحث را درباره وظایف نهادهای قانونگذار چون مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری پی میگیرد.
فرجالله هدایت نیا، دکترای حقوق اسلامی و پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هفتمین فصل این بخش را به «نظام قضایی اسلامی» در منظومه فکری مقام معظم رهبری اختصاص میدهد و به تبیین اهداف، جایگاه، ارکان، اخلاق و آداب قضا و بایستههای نظام قضایی اسلامی میپردازد. وی نخست مفهومِ نظامِ قضایی را به بحث میگذارد و آنگاه وارد بحث درباره اهداف و جایگاه ارزشی نظامِ قضایی میشود و در ادامه درباره ارکان قوه قضائیه چون کارکنان قوه قضائیه، روسای قوه قضائیه، قضات محاکم و قوانین بحث میکند. اخلاق و آداب قضا دیگر گفتار این فصل است و از نظر هدایت نیا، این اخلاق و آداب از نگاه رهبری عبارت است از رعایت آیین رسیدگی و دادرسی یعنی مواردی قانونمندی، موارد استفاده از علم قاضی، اتقان احکام قضایی، سرعت رسیدگی، پرهیز از جنجال در پروندههای قضایی و استفاده از روش علمی کشف جرایم و رعایت حقوق مترافعین یعنی اعمال نظر جهات مخففه و مشدده، حفظ حریم خصوصی و حفظ حقوق مردم. بایستههای نظامِ قضایی از نظر مقام معظم رهبری آخرین قسمت این مقاله است و به باور هدایت نیا این بایستهها عبارت است از عدالت قضایی، استقلال قضایی، اقتدار قضایی و....
اهداف استقلال از منظر رهبری عبارت است از عزت و اقتدار ملی، نفی رابطه سلطه گری و سلطهپذیری، اجتناب از اباحیگری و سکولاریسم اخلاقی و مقابله با جنگ سخت و نرم دشمن.
در هشتمین فصل این بخش، نجف علی غلامی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به تبیین نظام امنیتی- دفاعی اسلام در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میپردازد. غلامی پس از بحثی درباره مفاهیم امنیت و دفاع و اهمیت امنیت، وارد بحث گونه شناسی امنیت میشود و انواع امنیت (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و قضایی) و شاخصههای آن را از نگاه رهبری تبیین میکند و سپس بحث را درباره مبانی دفاع از نگاه رهبری پی میگیرد که عبارت است از تکلیف گرایی، نگرش ارزشی به دفاع، معنویت و دفاع و اقتدار و استحکام نظامی.
غلامی آنگاه جایگاه، اهمیت و وظایف نهادهای نظامی را در جمهوری اسلامی و از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) به بحث میگذارد و تامین امنیت، اقتدار و قدرت، عزت و شوکت، رحمت و عطوفت و جلب اعتماد مردم را از وظایف نیروی انتظامی برمیشمرد. نویسنده در ادامه درباره وظایف قوه قضائیه در تامین امنیت اجتماعی و سیاسی، حیثیتی و روانی و اقتصادی بحث میکند و در پایان این قسمت به وظایف وزارت اطلاعات در این زمینه میپردازد. او سپس وارد بحثِ نهادهای دفاعی میشود و به بیان وظایف سه نهاد بسیج، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش از منظر رهبری میپردازد. آسیبشناسی امنیت آخرین قسمت این فصل است و از نگاه رهبری عبارت است از اختلاف و تفرقه، احساس حقارت و شایعهپراکنی. غلامی در پایان فصل به این جمعبندی میرسد که مردمیبودن، شیوه تحقق امنیت در نگاه رهبری است و احساس عمومی مردم نسبت به تحرکات دشمن و آمادگی آنان برای دفاع از مرزهای انقلاب ضروری است.
چهارمین بخش این مجموعه، به «اهداف اجتماعی اسلامی» اختصاص یافته است. مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و صالح اسکندری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در نخستین فصل این بخش به استقلال اسلامی در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) میپردازند و پس از بحثی درباره چیستی استقلال، جایگاه استقلال را در اندیشه رهبری به بحث میگذارند. آنان با استناد به شعار محوری انقلاب اسلامی (استقلال آزادی جمهوری اسلامی)، بر اهمیت استقلال در باور امام خمینی (ره) و رهبری تأکید میکنند و سپس وارد بحث درباره مبانی استقلال و انواع و سطوح استقلال از نظر رهبری میشوند و دیدگاهِ حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) را مبنی بر سیر استقلال از استقلال فردی به استقلال ملی و درنهایت استقلال بینالمللی (فراملی) و شاخصهای این سه نوع و سطح از استقلال تبیین میکنند و در ادامه با ترسیم جدولی، راهبردهای استقلال را از نظری رهبری در 88 راهبرد برمیشمارند.
به باور نبوی و اسکندری، اهداف استقلال از منظر رهبری عبارت است از عزت و اقتدار ملی، نفی رابطه سلطه گری و سلطهپذیری، اجتناب از اباحیگری و سکولاریسم اخلاقی و مقابله با جنگ سخت و نرم دشمن. استقلال ملتها و جهانیشدن آخرین قسمت این مقاله است و نویسندگان با اشاره به سخنان رهبری، تأکید میکنند که به باور ایشان، در نظم جهانی نوین که نوعی از وابستگی متقابل مطرح است، تا زمانی که استقلال یک کشور تحصیل نشود، مباحثی نظیر وابستگی متقابل در پروژه جهانیشدن سرابی بیش نیست.
دومین فصل این بخش با عنوان «آزادی اسلامی» به قلم ابوالحسن حسنی، پژوهشگر اندیشه سیاسی است؛ حسنی در این مقاله پس از بحثی پیرامون مسئله آزادی و چیستی آن، به تبیین آزادی اسلامی از نگاه رهبری میپردازد و با استناد به سخنان ایشان، این مفهوم و همچنین جایگاه آن را به بحث میگذارد. به ادعای حسنی، رهبری در سخنان خویش بر نسبت آزادی با تکلیف و تعهد انسان تأکید میکنند و بر این باورند که به سبب وجود تکلیف است که انسانها آزادند و با استناد به آیه 56 سوره والذاریات، بر این مهم پای میفشارند که در اسلام، آزادی هم مثل حق حیات، مقدمهای برای عبودیت، انجام صحیح تکالیف، کارهای بزرگ، انتخابهای بزرگ و تکامل است. حسنی سپس به مصادیق آزادی در نگاه رهبری میپردازد و آزادی عقیده، آزادی فکر و بیان، آزادی مطبوعات، آزادی از یوغ استبداد و استعمار و آزادی زن را از آن جمله میداند. آسیبشناسی آزادی، مرزهای آزادی و ادب آزادی واپسین گفتارهای این فصل است و نویسنده میکوشد با استناد به بیانات رهبری، این سه حوزه را تبیین کند.
محمد زارع قراملکی، دانشجوی دکترای معارف اسلامی، در سومین فصل این بخش، به «عدالت اسلامی» میپردازد و پس از تعریف عدالت از نگاه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، ویژگیهای آن را از نگاه رهبری برمیشمرد که عبارت است از عام بودن، مطلق بودن، وسیع بودن، غایی بودن، فرازمانی بودن، جانبدارانه بودن و درنهایت جامع و شامل بودن. زارع قراملکی آنگاه وارد بحث درباره جایگاه عدالت در منظومه فکری رهبری میشود و عدالت را در باور ایشان، نیاز طبیعی، اصلی و همیشگی بشر میداند که سرآمدِ همه خواستههای انسانی است و از آن با عنوان آرمانی دائمی و غیرقابل تغییر، قانونی طبیعی و سنتی الهی تعبیر میکند که جهتگیری فلسفه تاریخ بر مبنای آن است.
سپس به نسبت بعثت انبیا، مهدویت، نظام اجتماعی، برابری، مساوات، تندروی، توزیع فقر، عقلانیت، معنویت و تزکیه، آزادی، حق، اخلاق، حقوق بشر، اقتصاد توسعه، منطق، قدرت سیاسی، فمنیسم، تمدن و صلح با عدالت میپردازد. وی در ادامه وارد بحث درباره مبانی عدالت اجتماعی میشود و از دین، اخلاق، عقلانیت، بعثت پیامبران و... به عنوان مبنای آن نام میبرد. اصول راهبردی عدالت اجتماعی از منظر رهبری هم عبارت است از ضرورت حضور ولیِ عادل، ضرورتِ تشکیلِ حکومت، فراگیر کردنِ گفتمان عدالت، مطالبه عدالت اجتماعی از مسئولان و فرهنگسازی. به باور زارع قراملکی، اصول کاربردی تحقق عدالت اجتماعی از منظر حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) از این جمله است: اهمیت قوه قضائیه، وظیفه مندی دولت، لزوم تبیین شاخصها و معیار عدالت، عدم وجود قانون بازدارنده برای مبارزه با بیعدالتی، اطلاعرسانی مناسب و آموزش افکار عمومی و... موانع و آسیبهای تحقق عدالت اجتماعی و پیامدهای عدالت اجتماعی واپسین قسمتهای این مقاله را تشکیل میدهد.
موضوع چهارمین فصل این بخش «پیشرفت اسلامی» است و امیر سیاهپوش، متخصص منظومه فکری مقام معظم رهبری، این مفهوم را از نگاه حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی) به بحث میگذارد. سیاهپوش پس از تعریف مفاهیمی چون توسعه و پیشرفت، به مفهوم پیشرفت از نگاه رهبری میپردازد و از آن با تعابیری چون حرکت به سمت اهداف، تکامل و پر کردن نقاط خلا به بهترین وجه نام میبرد. سپس وارد بحث درباره مفهوم حیات طیبه میشود و آن را نیل به آرامش و آسایش، زندگی گوارا و تامین همه خیرات انسان و سعادت دنیا و آخرت معرفی میکند. نقد الگوهای پیشرفت و تبیینِ نقائص الگوهای موجود دراینباره و همچنین بیانِ چند نمونه از ناکامیهای مدل توسعه غربی چون شیوع جنگ و جنایت، مسئله استعمار، فاشیسم، کمونیسم و لیبرالیسم، ساخت بمبهای اتمی و شیمیایی و... دیگر مبحث این فصل است.
سیاهپوش در سومین گفتار این فصل به «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» میپردازد و با اشاره به رویکرد انتقادی رهبری به مدلهای توسعه، از اهتمام ایشان برای ارائه مدل و الگوی اسلامی پیشرفت سخن میگوید و با استناد به نگاه غایی اسلام برای ساخت انسان متکامل و منطبق با طراز اسلامی، پیشرفت اسلامی- ایرانی را هدفی مقدماتی معرفی میکند که بسترسازِ حرکت به سمت اهداف متعالی در اندیشه توحیدی است.
سیاهپوش سپس اهداف پیشرفت (اسلامی- ایرانی) را از نگاه رهبری برمیشمرد که عبارت است از ترویج اسلام با ارائه یک الگو، کسب قدرت و هدف نهایی نیل به حیات طیبه. آنگاه وارد بحث درباره مبانی هستی شناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی الگوی پیشرفت اسلامی میشود و سپس درباره محتوای اسلامی پیشرفت بحث میکند که عبارت است مسئله توحید، معاد، عدم تفکیک دنیا و آخرت، مسئله انسان، مسئله حکومت، مسئله عدالت و مسئله نگاه غیرمادی به اقتصاد. منابع الگوی پیشرفتِ اسلامی (قرآن، قانون اساسی و راه امام خمینی (ره))، عرصههای پیشرفت اسلامی (فکر، علم، زندگی و معنویت)، شاخصها (ضرورت ملاحظه عناصر اصلی هویت، توجه به مولفهها و شاخصهای معنوی و شاخصها و خلقیات اجتماعی) و الزامات پیشرفت دیگر گفتارهای این فصل است.
منظومه فکری مقام معظم رهبری میتواند رویکرد مدیریتی مدیران خرد و کلان را تغییر دهد و نگرش توحیدی به آنان اعطا کند تا تصمیمسازیهای آموزشی، فرهنگی، حقوقی، قضایی، دفاعی، تربیتی، اخلاقی، سیاسی و.... را با رویکرد توحیدی انجام دهند.
واپسین فصل این بخش، «تمدن اسلامی» است و آقایان عبدالحسین خسروپناه، پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در ایران و مهدی شاهرخ اصفهانی، محقق اندیشه مقام معظم رهبری، به تبیین این مفهوم در منظومه فکری رهبری میپردازند. آنان پس از بررسی مفاهیمی چون تمدن، تمدنِ اسلامی، تجدد، پیشرفت و انحطاط در نگاه رهبری، وارد بحث درباره جایگاه تمدن اسلامی در نگاه رهبری میشوند و آن را روند رو به رشد در جامعه اسلامی با پایبندی به اصول اسلامی تعریف میکنند.
خسروپناه و شاهرخ اصفهانی در ادامه به انواعِ تمدن در نگاه رهبری میپردازند که عبارت است از مادی و معنوی، اسلامی و غربی، تمدن استعماری و تمدن استکباری، تمدن ایران، روم و غرب، تمدن حقیقی و کاذب. سپس وارد بحث فرآوردههای تمدن و آسیبشناسی تمدن غربی میشوند و پس از بحثی درباره تاریخِ تمدنِ غرب، استفاده از علوم مختلف بدون معنویت، مبارزه با ادیان از طریق ایجاد فحشا، عدم ایجاد آرامش برای طرفداران خود، دخالت و حاکمیت در امور داخلی کشورها، تحمیل یافتههای خود بر ملتها و نادیده گرفتن نقش زن در ایجاد تمدن را از جمله این آسیبها برمیشمارند. نویسندگان سپس در گفتاری با عنوان عوامل پیشرفت و انحطاط مسلمانان از نگاه رهبری، به بررسی عوامل داخلی و خارجی آن میپردازد و راههای علاج عقبماندگی مسلمانان را برمیشمرد. مولفههای تمدن اسلامی- ایرانی دیگر قسمت این مقاله است و خسروپناه و شاهرخ اصفهانی درباره لزوم رسیدن به تمدن اسلامی- ایرانی و شاخصههای رسیدن به آن از نگاه رهبری بحث میکنند و در واپسین گفتار این فصل، به بحث درباره فرایند تحققِ تمدنِ نوبنیاد اسلامی میپردازند.
نویسندگان این مجموعه در پایان به این جمعبندی میرسند که منظومه فکری مقام معظم رهبری میتواند رویکرد مدیریتی مدیران خرد و کلان را تغییر دهد و نگرش توحیدی به آنان اعطا کند تا تصمیمسازیهای آموزشی، فرهنگی، حقوقی، قضایی، دفاعی، تربیتی، اخلاقی، سیاسی و.... را با رویکرد توحیدی انجام دهند. همچنین مدیران و برنامه ریزان کشور بتوانند با استفاده از مبانی اعتقادی، جهان بینی، نظام ارزشی، نظام اجتماعی و اهداف جامعه اسلامی مطرح شده در این منظومه، به تدوین نقشه راه تمدن سازی نوین اسلامی دست یازند.
چاپها، ملاحظات و پیشنهادات
این مجموعه دو جلدی با حمایت مالی مرکز بررسی استراتژیک ریاست جمهوری و توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نخستین بار در سال 1396 منتشر شد و برای چهارمین بار توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سازمان چاپ، انتشارات و امور رسانهای دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1397 انتشار یافت.
این مجموعه با تنوع گستردهای از موضوعات و همچنین نویسندگان مختلف، از انسجام روشی خوبی برخوردار است. همچنین نویسندگان تلاش کردهاند با استناد به سخنان و بیانات حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، ابعاد مختلف فکری (نظام بینشی، منشی و کنشی) ایشان را بررسی میکنند و از این نظر هم پژوهشی درخور توجه است. اگر این مجموعه به «درآمدی بر منظومه فکری آیتاللهالعظمی خامنهای (مد ظله العالی)» و یا «نگاهی به منظومه فکری آیتاللهالعظمی خامنهای (مد ظله العالی)» تغییر مییافت بهتر میبود.
مطالعه این مجموعه به همه مسئولان نظام جمهوری اسلامی، پژوهشگران مطالعات دینی و فقهی و اندیشه حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی) و همچنین دانشجویان رشتههای علوم سیاسی، مدیریت، تاریخ و تمدن اسلامی و علوم اجتماعی پیشنهاد میشود.
علاقهمندان می توانند برای تهیه این کتاب با شماره تلفن 02166348021 تماس حاصل نمایند.
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/