دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 آبان 1398 - 00:10
پرونده برنامه محوری احزاب-2/ آنا گزارش می‌دهد؛

جولان سلبریتی‌ها در فقدان راه‌حل حزبی/ چرا احزاب سیاسی برای اداره کشور برنامه‌ای ندارند؟

نبود احزاب سیاسی قدرتمند و نبود اعتماد عمومی به احزاب موجود باعث شده تا سیاستمداران برای کسب قدرت و جلب نظر مردم از طریق احزاب، دست به دامن سلبریتی‌ها شوند.
کد خبر : 441931
636854070154557917_lg.jpg

گروه سیاسی خبرگزاری آنا، مدت‌هاست که به لطف رشد و توسعه رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی، قواعد تأثیرگذاری در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تغییر کرده و شاهد پدیده‌های نوظهوری هستیم که پیش از این رایج نبود.


چندسالی است که کلیدواژه «سلبریتی» وارد ادبیات سیاسی کشورمان شده و بر سر زبان‌ها افتاده است. در واقع سلبریتی به افراد مشهوری گفته می‌شود که در زمینه‌های هنری، علمی، ورزشی و حتی مدلینگ صاحب شهرت هستند و همین شهرت، آن‌ها را از افراد عادی متمایز و به یک فرد تأثیرگذار در مناسبات اجتماعی و غیراجتماعی تبدیل کرده است.


تأثیرگذاری این افراد براساس نوع جوامع؛ یعنی توسعه‌یافته یا در حال توسعه متفاوت است؛ زیرا هرچقدر جامعه، بیشتر توسعه‌یافته باشد، اثرگذاری آن‌ها کمتر است یا بالعکس، اگر یک جامعه از لحاظ تکنولوژی و تفکرات اجتماعی عقب‌تر باشد، به تبع آن اثرگذاری سلبریتی‌ها بیشتر خواهد بود.


آیا سلبریتی‌ها پا را از حیطه کاری فراتر می‌گذارند؟


در ایران هم مانند سایر کشورها، پدیده سلبریتی‌ کاملاً محسوس و ملموس است و هر سلبریتی‌ای به مدد شهرتش به خود این اجازه را داده تا پا را از حیطه تخصصی خود که از آن طریق به شهرت رسیده، فراتر بگذارد و تصمیم بگیرد به سایر عرصه‌ها ازجمله سیاسی ورود پیدا کنند.


از آن‌جا که ظهور و بروز سلبریتی‌ها در برخی از حوزه‌ها مزایایی دارد و حتی تقدیر هم می‌شود، اما در برخی از زمینه‌ها ورود افراد مشهور نه به نفع آن‌هاست و نه به نفع کشور؛ زیرا اغلب سلبریتی‌ها نه تخصص دارند و نه سواد اظهارنظر.


شاید به جرئت بتوان گفت یکی از حوزه‌هایی که برای افراد صاحب شهرت، جذابیت دارد و مدام درباره آن اظهارنظر می‌کنند، مسائل سیاسی است. سلبریتی‌ها در یک دهه گذشته به‌ویژه در پنج سال اخیر به‌واسطه رشد و فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های مجازی حضور پررنگی در حوزه‌ اظهارنظرهای سیاسی داشته‌اند.


سلبریتی‌های مردمی یا سلبریتی‌های سیاسی؟


برخی از جامعه‌شناسان و تحلیل‌گران مسائل سیاسی معتقدند که این حضور پررنگ در بیشتر مواقع به ضرر بوده و افکار عمومی را به اشتباه انداخته و خروجی‌اش آن‌چنان مثبت نبوده است؛ زیرا برخی سلبریتی‌ها از یکی از اصولی‌ترین و بنیادی‌ترین اصل سیاسی یعنی سواد و شعور سیاسی محروم هستند.


هرچند اظهارنظرهای سیاسی حقی بشری به‌شمار می‌رود و هر شخصی می‌تواند با رعایت اصول قانون اساسی نظرش را بیان کند، اما در کشور ما این اصول برخلاف سایر کشورها نادیده گرفته می‌شود. در کشورهای توسعه‌یافته معمولاً سلبریتی‌های هنری و ورزشی، به‌دنبال تأثیرگذاری سیاسی نیستند و فقط هرازگاهی اظهارنظر یا انتقاد می‌کنند و این انتقاد هم بیشتر در خصوص مسائل و مشکلات صنفی آن‌هاست.


اما در ایران برخی سلبریتی‌ها چنان جولان می‌دهند که چهارچوب‌های اخلاقی و اصول قانونی را زیر پا می‌گذارند که در این رابطه می‌توان به اتهام‌زنی‌های بی‌پایه و اساس، خودبزرگ‌بینی در عرصه تصمیم‌گیری‌های خارجی و داخلی، زیر سؤال بردن نتایج مثبت سیاست خارجی جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی، تن دادن برای خدمت به منافع گروه‌های خاص سیاسی در انتخابات و... اشاره کرد.


دولت‌ها؛ منشأ ظهور سلبریتی‌های سیاسی


بیان این نکته در این‌جا ضروری است که بدانیم، خود دولت‌ها منشأ اصلی ظهور و بروز سلبریتی‌ها در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی بوده‌اند و تا آن‌جایی که توانسته‌‌اند از آن‌ها استفاده ابزاری کرده‌اند و در مقطعی از تاریخ رقابت‌های انتخابی به‌ویژه انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، ستادهای انتخاباتی برخی از کاندیداها در دور بیهوده تلاش برای جذب سلبریتی‌ها در ستادهای انتخاباتی‌شان بوده‌اند.


سلبریتی‌ها در خلأ احزاب پررونق جولان می‌دهند


در شرایطی که سیاستمداران برای کسب قدرت ترجیح می‌دهند به‌جای استفاده از ظرفیت احزاب و نخبگان سیاسی و علمی، از شهرت سلبریتی‌ها به نفع خود استفاده کنند، نشان از ضعف کارکردی احزاب و عدم اعتماد به آرای نخبگان سیاسی و علمی دارد.


بر هیچ‌کس پنهان نیست که احزاب سیاسی در ایران ضعیف هستند و از قدرت آن‌چنان بالایی در افزایش مشارکت مردمی برخوردار نیستند و علت این مشکل ریشه در مشکلات زیرساختی احزاب دارد.


دلایل فقدان احزاب قدرتمند در ایران


در واقع عمده‌ترین مشکلات احزاب در ایران این است که آن‌ها دولت‌ساخته یا وابسته به دولت هستند، فصلی هستند، منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح می‌دهند و نیز شعارمحور هستند تا برنامه‌محور.


در کشور ما حدود 200 حزب مجوز فعالیت دارند که این نه‌تنها مزیت نیست، بلکه یک مشکل است؛ زیرا به گفته احمد نیک‌فر عضو جامعه اسلامی مهندسین این 200 حزب برنامه خاصی برای کشور ندارند و از قدرت کافی هم برخوردار نیستند.


نظام حزبی هرگز با تکثر احزاب به وجود نمی‌‎آید؛ زیرا تعدادی از کشورها وجود دارند که با کمترین میزان حزب، از نظام حزبی فوق‌العاده قوی‌ای برخوردارند و احزاب فعال در آن‌ها قدرت بسیج عمومی بالایی دارند؛ اما در  ایران، احزاب از چنین قدرتی و قابلیتی برخوردار نیستند.


در واقع یکی از کارویژه‌های احزاب، شناسایی نخبگان و افرادی دارای صلاحیت برای معرفی به رقابت‌های انتخاباتی است و برای این‌که احزاب بتوانند، نام کاندیدای مدنظر خود را از صندوق‌های رأی بیرون آورند، نیازمند جذب مشارکت‌های حزبی هستند؛ یعنی باید توانایی عضوگیری از میان مردم را داشته باشند که هم مشارکت سیاسی را بالا می‌برد و هم نظام سیاسی پویا مبتنی بر احزاب را به ارمغان خواهد آورد.


فردمحوری و بی‌برنامگی؛ دو عامل تأثیرگذار بر تنزل جایگاه احزاب در ایران


در نظام سیاسی ایران احزاب به‌دلیل ضعف‌هایی که پیش از این به آن اشاره شده، بازیگران اصلی نیستند و اثرگذاری کمی در مناسبات سیاسی دارند و به‌جای این‌که یک حزب با تعداد اعضا، تفکر و برنامه‌هایش شناخته شود، متأسفانه حضور یک شخصیت به آن حزب ماهیت و قوام می‌بخشد؛ یعنی فردمحوری به تفکرمحوری و برنامه‌محوری ارجحیت دارد؛ لذا شاهد هستیم بقای احزاب و تشکل‌ها، به کاریزمای شخصی وابسته است و این شیوه ادامه حیات، غیردائمی و شکننده است.


از طرف دیگر برخی احزابی که فاقد کاریزما و برنامه هستند، چه احزاب چپ و چه احزاب راست، به سمت ائتلاف‌هایی روی می‌آورند که بیشتر جنبه نمایشی دارد و چون اغلب مردم با اهداف، تفکر، اشخاص و برنامه‌های این حزب آشنایی ندارند، این احزاب موفق نخواهند بود و خیلی زود به دست فراموشی سپرده می‌شوند.


احزاب دست به دامن سلبریتی‌ها شده‌اند


در شرایط فقدان احزاب قدرتمند، احزابی هم که تقریباً شناخته شده هستند، آن‌چنان با رغبت عمومی روبه‌رو نیستند؛ چون اعتماد به آن‌ها کم است؛ بنابراین احزاب برای جبران خلأ اعتماد و رغبت عمومی، به‌جای اصلاح ساختار احزاب، ارائه برنامه، شناسایی و معرفی افراد شایسته و نیز ارائه تفکری مبتنی بر منافع نظام و مردم ترجیح می‌دهند از سلبریتی‌ها استفاده کنند؛ یعنی در این شرایط احزاب با توسل به شهرت افراد مشهور می‌خواهند حمایت مردم را جلب و اهداف سیاسی خود را پیش ببرند.


برخی تحلیل‌گیران سیاسی معتقدند استفاده ابزاری از سلبریتی‌ها منجر به آلوده شدن فضای سیاسی کشور می‌شود؛ زیرا به‌جای این‌که یک حزب با نوع تفکر، برنامه‌ و میزان اعضا شناخته شود، با تعداد و نوع سلبریتی‌هایی که از آن حمایت می‌کنند، شناخته می‌شود؛ لذا این مسئله عدم ارائه راهکارهای علمی برای حل مشکلات از سوی احزاب و تشکل‌ها و کاهش مشارکت سیاسی را در پی دارد.


انتخاب اصلح و بلوغ سیاسی


هرچقدر نقش‌آفرینی سلبریتی‌ها در جامعه پررنگ‌تر شود علاوه بر این‌که از ضعف نظام حزبی خبر می‌دهد، گویای ضعف بلوغ سیاسی مردم هم است و این مسئله انتخاب اصلح را زیر سؤال می‌برد.


لطف‌الله فروزنده، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به این‌که بلوغ سیاسی مردم یکی از عوامل مهم در انتخاب اصلح محسوب می‌شود، می‌گوید: تا زمانی‌که حمایت سلبریتی‌ها از یک کاندیدا بر روی رأی مردم تأثیرگذار باشد، نمی‌توان از انتخاب اصلح صحبت کرد.


تا زمانی‌که سلبریتی‌ها به مردم خط دهند و بر مردم تأثیرگذاری سیاسی داشته باشند، نمی‌توان گفت که کاملاً به توسعه سیاسی دست یافته‌ایم؛ زیرا استفاده ابزاری سیاستمداران و احزاب از سلبریتی‌ها، جابجایی مطالبات را در پی دارد و ادامه این روند باعث می‌شود مردم مطالبات اصلی را رها کرده و مطالبات فرعی را جایگزین کنند و نیز اسیر شعارها می‌شوند تا برنامه‌ها.


لطف‌الله فروزنده در همین رابطه معتقد است که مردم باید از احزاب برنامه بخواهند و فقط به شعارهایشان دل خوش نکنند.


وجود احزاب قدرتمند و افزایش مشارکت‌های سیاسی عمومی از کانال احزاب، ملاک و معیار سنجش توسعه سیاسی است؛ لذا باید این مهم را مدنظر داشت تا زمانی‌که احزاب به معنای واقعی شکل نگیرند و موانع پیشِ‌ روی تشکیل نظام حزبی برطرف نشود، اعتماد عمومی به احزاب افزایش نیابد یا نخبگان سیاسی و صاحبان قدرت سیاسی به اهمیت حزب پی نبرند و برای سروسامان دادن به وضعیت اسفبار کنونی احزاب تلاش نکنند، باید همچنان شاهد جولان‌دهی افرادی در صحنه سیاسی باشیم که فاقد هرگونه صلاحیت در این حوزه هستند.


گزارش از سعید امینی


انتهای پیام/4079/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب