؟؟؟
- ما در مجموعه ؟؟؟ تعلیم و تربیت چند قسمت کار عمده که دوستان از قدیم داشتند یکی مجموعه کالک هنر است. بحث کالکمان هدفش و کاری که انجام میدهد با هدف اولیه تجربهنگاری دانشجویی شروع شده است. نگاه ما این بود که در گروههای بسیجی و تشکلهای دانشجویی ایدههای بسیار ویژهای داریم که متأسفانه فراگیر نمیشوند چرا که جایی ثبت نشده و به دست بقیه نمیرسد. مثلاً بچههای خوزستان ما کلی کار خوب دارند انجام میدهند که خیلی راحتی قابلیت تکثیر مثلاً در زاهدان، در مشهد یا در اردبیل دارد اما چرا این اتفاق نمیافتد؟ چون خبر ندارند. در مرحله بعدی این بود که خود بچهها بتوانند در شبکه دانشجویی که ما داریم نیازهای خودشان را برطرف کنند. مثلاً یکی دنبال استاد خوب میگردد، پنج یا شش دوره برگزار شده که اسم یک آدم در آنها تکراری بوده، این آدم یک آدمی است که احتمالاً یک 0138 داشته یک حداقلی بوده. ما با همین منطق ثبت تجربیات شروع کردیم، یک مقدار که آمدیم جلوتر دیدیم در بحث راهیان که 30 تجربه 20 صفحهای است، میشود 600 صفحه مطلب. چیزهایی که شاید خیلی از مطالبشان هم تکراری است، احتمالاً کسی حال نداشته باشد که 600 صفحه را بخواند. رسیدیم سر بحث سندهای عملیاتی. سندهای عملیاتی عملاً چکیدهای از آن تجربیات و بحثهایمان بود که کار شده و عملاً یک مجموعه صفر تا صدی ذیل موضوعات مختلف. ما آمدیم فعالیتهای بسیج دانشجویی را در 10 تا 12 عنوان دستهبندی کردیم، ذیل هر کدامش موضوعات مختلف هست، متنوع هم بوده است، از کارهای تشکیلاتی کردن و جذب و رشد و کارسازی در آن داشتیم تا اردوی راهیان و اربعین و مشهد تا سند برد و نشریه و فضای مجازی و همه اینها. باز یک گام که رفتیم جلوتر دیدیم بچهها غیر از اینکه تجربه و سند داریم، یک مسئله دیگر آن دستِ پشتیبان است. مثلاً شما الان بحث مبارزه با فساد میشود، مثلاً پوستر نمایشگاه کاریکاتورهای مازیار بیژنی را بخواهید بزنید. از کجا بیاورم؟ بنابراین باید یک جایی باشد که نیازهای بچهها را در آن انباشت کنیم، شد بستههای پشتیبان. در آنها از سیر مطالعاتی هست تا جزوه و لیست استاد و فیلم و مستند، مفصلاً به تفصیل، حتی یکی از کارهایی ویژهای که بچهها انجام دادهاند این بود که دو سه سال پیش یک لیست 400تایی از حسینیههای مشهد در آمد با ریز امکانات. قیمتش چقدر است، آشپزی میتوانی بکنی، نمیتوانی بکنی، زودپز دارند، ندارند. هر دفعه یک تیمی میخواهد برود، لاقل یک لیستی باشد. اینها چیزهایی هستند که ذیل همان بحث پشتیبانها دیده شده است. یک مرحله دیگر رفتیم جلوتر دیدیم تجربههات و نکاتی که داریم در بحث سندهای عملیاتی است که میگوییم باز به واسطه ذائقه مخاطب خیلی بچهها اهل خواندن نیستند. خود سند راهیانی که من گفتم شد 600 صفحه، ولی مطلب شده 80 یا 60 صفحه. یکسری از اینها باز مبتلابه بوده و سعی کردیم در فضای قسمت بعدی سایتمان کالک تیوی آمدیم اینها را بازنشر دادیم به صورت مدیا. بعضی به صورت موشن گرافیک بود، بعضی از تجربیات خیلی ویژهای که بوده مجدداً به صورت فیلم کردیم که آنها به نظرم نقاط عطف مجموعه بسیج دانشجویی بوده است.
یا بعضی از خود این سندها را موشن کردیم. خیلیهایشان هم بعضاً پخشهای تلویزیونی و شبکهای و ... شده بود. در کنار اینها پادکستهای تشکیلاتی تولید میکردیم. میتوانم بگویم 120 تا 130 پادکست تشکیلاتی در این حوزهها درآمده است. کلیپهای دو دقیقهای، سه دقیقهای بنا به مناسبتهای مختلف با فضاهای مختلف.
باز یک مرحله رفتیم جلوتر تا به مجموعه کالک تیویمان. باز یکمقدار رفتیم جلوتر دیدیم مسئلهای که در فضای دانشگاه داریم، مسئله اعزام سخنران است. بچهها استاد تشکیلاتی میخواهند، در حوزههای مختلف استاد میخواهند، البته استادهای خیلی بهنام نه آنقدر وقت میتوانند بگذارند، نه به این راحتی قبول میکنند بروند و بیایند، وقتشان محدود است و هزارتا مشغله دارند. از طرف دیگر ما در مجموعه بسیج دانشجویی یک ظرفیت خیلی ویژهای داریم، بچههای خیلی فعالی که خیلیهایشان اصلاً به واسطه فعالیت، عرصه تحصیلیاش را هم عوض کرده، در آن حوزه متخصص شده، حتی دارد کار آکادمیک در آن حوزه میکند و این آدم خیلی راحت میپذیرد که خیلی از استانها را برود.
رسیدیم به مسئله بحث مدرسه کار 0518 با این نکتههایی که عرض کردم. سرپرست دارد الان سرعتش بالاست و ؟؟؟ خیلی مرتب و منظمی در موضوعات مختلف و عناوین کارگاههای مختلف، هر کارگاهی که شما بفرمایید سرپرست برایش هست، صوت پیشخوان دارد، مطلب پسخوان، یعنی یک استاد میخواهد برود جایی، قبلش بچهها باید چه مطالبی را بخوانند، میشود پیشخوانش. بعد از اینکه استاد رفت چه کارهایی میشود انجام داد، پسخوانهایش میشود. نظرسنجی انجام میشود. تقریباً یک بانک خوب از اساتید داریم. اساتیدی که هم 0550 دانشجویی قوی دارند هم در فضای کشور شناخته شدهاند، نظرسنجیهای مختلف در استانهای مختلف وجود دارد.
یک قسمت دیگر هم اینها باز به فراخور مشخص است، بر اساس کار گروهی میبینیم یک جایی کم است، پس رفتیم باز یک هسته دیگری کنار اینها ایجاد کردیم. باز یک قسمت دیگری که از کار را با توجه به تجربه لازم شد ایجاد کنیم بحث هدیه مسئولیتها بود. ما این مسئله را داشتیم که وقتی بچهها وارد مجموعه بسیج دانشجویی میشوند بهعنوان مسئولیتپذیری، جایی نیست که یک دور بگوییم مثلاً در حوزه فرهنگی چه کارهایی باید انجام داد، چه چیزهایی را باید خواند، چه چیزهایی را نباید خواند، یک کلیتی، یک نقشه راهی را این برادر یا خواهر بزرگوار که این مسئولیت را پذیرفته، داشته باشد. گفتیم این هدیه مسئولیت برای پاسخ به این نیاز درآمد که کسی که مسئولیت پذیرفته بداند که چه کار باید بکند. یک نقشه کلان و کلی آنهم در حوزههای مختلف، مسئول بسیج، آزاد اندیشی رسانه، علمی، سیاسی و فرهنگی که 6 مورد هستند. آخرین موردی که داشتیم مسئله این بود که همه اینها را در نظر گرفتیم، ولی باز دیدیم که اینقدر حجم دادهها اینقدر رفته بالا که بچهها باز آن استفاده لازم را نمیتوانند از آن داشته باشند. آمدیم یک چیزی که به آن میگویند پرونده ویژه. پرونده ویژه دقیقاً بنا به مناسبتها و اقتضائات حالا فضای سیاسی کشور، فضای تقویمی داریم صحبت میکنیم، اقتضائات مختلف که دستهبندیهایش مشخص است آمدند و از این مجموعه بسته پشتیبانها، تجربه اینها شروع کردند محتوای مربوط به آن کارها را درآوردند. مثلاً در اردوی تشکیلاتی، الان فضای اردوی تشکیلاتی است، بسته پرونده ویژه اردوی تشکیلاتی، الان تعویض مسئولیت بچههای بسیج است، پرونده ویژه تعویض مسئولیت.
اخیراً برای ارتباط بیشتر یک نشریه کالک پلاس در نظر گرفتهاند که یک نشریه یک صفحهای تشکیلاتی است. یکی دیگر از کارهایی که در مجموعه خودمان داریم انجام می دهیم بحث خواهران است. یک تمرکزی در مجموعه خواهران از سال گذشته داشتیم و آن هم اینکه کار خواهران برای خواهران و حالا کلاً فضای خواهران در فضای تشکیلاتمان، تشکیلاتهای ما در این حوزهها خیلی فضایش مردانه است. یعنی ادبیاتی که در حوزهها داریم، در حوزه تشکیلاتی ادبیات، ادبیات مردانه است و متأسفانه هیج برش خواهرانهای از تشکیلاتهایمان نداریم. 0113 برای خواهران میگوییم که برای برادران میگوییم. اخلاق تشکیلاتی همانطور برای خواهران دارم میگویم که برای برادران میگویم. در حالی که اینها همه روحیاتشان با هم متفاوت است، اقتضائاتشان متفاوت است. حداقلش این است که من یکسری پیوستهای دخترانه به آن اضافه کنم،اینها را هم ما نداریم.
حالا در این حوزههای بحث نظری که الی ماشاءالله وجود دارد. از ته طیف این طرف که اصلاً دختر مجرد نباید وارد دانشگاه شود. اینها را داریم تا خواهرانی که الان فضایش این است که الان من باید بروم روی مین شهید شوم، و فضاها و الگوهایشان را خانم دباغ را دارند میبینند با چهره خانم دباغ فرمانده سپاه محافظ امام(ره) 0200 یک مسئله خیلی جدی در بحث آفتهای جدی در فضای مدافعان حرم داریم الان. چون خواهرمان دارد میخواند این را، میگوید اگر شهید این است، پس شوهر من چیست.
؟؟؟بسیجی یعنی چی؟ ولو دچار مسئلههای عاطفی جدی، حالا داستانهایی که الی ماشاءالله در این حوزه هست. و حالا فقط مسئله خواهران در بسیج دانشجویی نیست، به خاطر این است که کلاً مسئله زن در جمهوری اسلامی آنچنان که باید و شاید پرداختهای جدی سیاستگذارانه محتوای سخنرانی، هر چی، نشده است. اینها واقعاً از جنس این است که همه تضاد آرایش یک کسی یکدفعه باید بنشیند بگوید تو حرف بزن، تو حرف بزن، تو حرف بزون، همه اینها با هم جمع شود که این کار هنوز انجام نشده است.
بنابراین گام اولی که برداشتیم حالا ؟؟؟ خواهران خود سازمان یکمقدار بحثهای مبانی نظریاش را بردهاند جلو ولی ما همچنان در فضای تجربه کم داریم، ایده کم داریم. حتی نگاه ما این است که خواهران برای خواهران هم خیلی نمیبینیم، خواهران برای انقلاب داریم میبینیم، ولی فعلاً در حیطهای که همه ؟؟؟ خواهران برای خواهرانش است. توی دانشگاهی که 66 درصد ورودیها خانم هستند این نوع برخوردها خیلی صحیح نیست. یعنی مشخصاً نه آن هویت را داریم میبینیم، نه برنامه داریم. حالا این کاری که ما شروع کردهایم این بود که از فضای تجربیات خواهران برای خواهران فقط شروع کردهایم ولی میدانیم که اینجا نباید بایستیم که یک مجموعه سه جلدی شده که اخیراً در آمده البته کار حالا ادامه دارد روی تشکیلات دخترانه، هم در بحث مبانی نظریاش داریم میرویم جلو، هم در بحث تجربیات هنوز جا برای پخته شدن دارد. ما داریم یک ادبیاتی درست میکنیم که تازه این ادبیات را سر دست بگیرند بروند توی دانشگاهها بگویند برای خواهران شروع کنند کار کردن و به نظرم تازه یک سال بعد میشود روی این بحث کرد که آقا چی داریم. این مسئله ویژهای بود که در بحث خواهران داشتیم و در فضای تجربهنگاری دختران انقلابی داریم میرویم جلو، عبارت دقیقترش شاید تجربه نگاری دختران انقلابی باشد.
*******************
یک بحث دیگری در مجموعه خود سازمان داشتیم، مجموعه دورههایی است که برگزار میکنیم. طرح ولایت که معرف حضور هست که با همکاری مؤسسه حضرت امام(ره) برگزار میشود ذیل آن 6 کتاب معروفی که خود مؤسسه دارد و با آن نگاه خاصی هم که خودِ استاد مصباح نسبت به کار دارند و بهطور خاص تأکیدات و اشارات ویژه و صریح و غیرصریح که آقا در این چندین ساله در مورد طرح ولایت داشتند.
مدت زمان شروع طرح ولایت چقدر است؟ از کی شروع میشود، چند نفر درگیرند برای مقدمات کار تا الان که دارد برگزار میشود؟
- پروژه طرح ولایت یک پروژه خیلی بزرگی بوده در مجموعه سازمان. حالا متداولنش را دارم عرض میکنم و حالا امسال یک مقدار با تأخیر انجام شد. ولی تقریباً این شکلی است که ما بحث پوسترها و تبلیغاتش را تقریباً از بهمن و اسفند میرویم توی فضای این کار. مثلاً در راهیان بهطور خاص، دیگر بعد از شروع سال نو بحث ثبتنامش شروع میشود و مصاحبههایی که باید انجام شود. دیگر تقریباً تا اواخر اردیبهشت ماه مسئله ثبتنام نهایی میشود و دیگر در آخر بحث جمعبندیاش و خود دوران تابستان برگزار میشود با بازه سه روزه. امسال ما به خاطر دو بازه مختلف شد به خاطر تأکیدی که حضرت آقا داشتند در دورهها و با ظرفیت بیشتر و در دو دوره مختلف برگزار میشود تاریخهایشان هم از 17 تیر ماه تا 25 مرداد ماه اولین دوره است و 30 تیر تا هفت شهریور هم دوردومش است که افتتاحیه برگزار شد، در دوره اولش خودِ سردار ؟؟؟ تشریف آوردند، در دوره دومش سردار سلیمانی تشریف آوردند و دورهها همچنان رو به جلو است و برای بحثهای خبری بخواهم عرض کنم دیدید طرح ولایتی جهان اسلام را بچهها به روز دارند محتواها را منتشر میکنند.
چون الان 24 سال است که این دورهها برگزار میشود، هر سال شاید نیاز به تجدید سرفصلها داشته باشد، این موضوع هم هست بعد از برگزاری این دورهها؟
- ما در این چند ساله بحثهای داشتیم اما سال گذشته فرصت نشد برای این کارها. یعنی در سالهای گذشته یک اصلاحات حداقلی داشتیم. یک مقدار اصلاحات شاید سر محتوا نباشد و بیشتر سر قالب ارائه است. اینها چیزهایی است که شاید نیازمند یکسری نوآوریها در این حوزه هستیم. اینها چیزهایی است که با مجموعه خود مؤسسه جمعبندی کردیم که بعد از ایام طرح ولایت، جلسات مستمری داشته باشیم، نکاتی به ذهن ما میآید، بازخوردهایی که از فضای نخبگانی خود دانشجویان داریم ما و سر قالبها، اینها چیزهایی است که دیده شده ولی حالا بخواهم بگویم جلساتش به چه صورتی است، نه، ولی این هم برای مجموعه ما و هم برای مؤسسه محرض است که باید بنشینیم سر اینها و مجدداً صحبتهایی را داشته باشیم. کما اینکه بالاخره خود محتوا و نحوه ارائهاش هم از 20 سال پیش تا الان تغییراتی داشته است، اینطور نبوده که همینطوری آمدهایم جلو ولی میفهمیم که احتمالاً با فضای اقتضائات بچههای دهه هشتادی باید دیگر کار متفاوتتر شود، ادبیاتش لازم باشد متفاوت شود، اینها چیزهایی است که یکسری ایدههایش را امسال رساندیمف یکسریاش هم نه، واقعاً کار کارشناسیتر لازم است، یکسری چیزها را باید ما چک کنیم ولی این نگاه رصدگونه نسبت به فضا را همچنان داریم.
بحث بینالمللش هم که...
- بحث بینالملل هم امسال برای اولین بار در خدمت شما هستم، بحث بینالمللش را دیدیم، تعداد خوبی از بچههای بینالملل فکر کنم تعدادشان حدود 30 تا 40 نفر شدند. آمار دقیق الان ندارم ولی عددی که حتماً بتوانم بگویم 20 نفر حتماً شدهاند. 20 نفر هم بهعنوان ؟؟؟ بینالملل دیده بودیم که اینها مقدمه و گامهای اولیه است که بتوانیم برای سالهای بعد گامهای بهتری برداریم.
بعدی هم که اسلام ناب و ؟؟؟
- اسلام ناب با توجه به ارتباط گستردهای که امسال داشتیم، نمیدانم چی را باید به آن اضافه کنند. فضای بحث اسلام ناب بحث آنجا بود که خیلی از دورههایی که ما داریم، دورههای فردمحوری است، یعنی خود شخص ؟؟؟ و اصلاً کاری نداریم این آدم از کجا و از کدام تشکیلات آمده است و قرار است دوباره به کجا برگردد. ما منطقمان در حداقل در فضای بحث ؟؟؟ دورههای دیگر سازمان که چندین سال است به این سمت آمدیم، اتفاقاً اینجور بود که خیلی فرد نمیپذیریم و اولویت ما با تشکیلات است ولو اینکه شاید دو نفر از این تشکیلات بیایند ولی بگویند ما تشکیلات فلان دانشگاه هستیم. یعنی من میدانم این آدم خودش میداند از کجا آمده و به کجا قرار است برگردد، میدان عملش را میداند آن تشکیلات است و من اگر دارم صحبت میکنم با آن تشکیلات دارم صحبت میکنم. این یکی از ویژگیهای عمدهای بود که شروع کردیم رفتن به سمتش و مسئله ایکه بتوانیم در کنار بحث مبانیمان، بحث تشکیلات را هم داشته باشیم. یک 1020 خیلی کوچک و جمعجوری از مبانی و تشکیلات. حالا مثلاً در میدان و عرصه عمل ؟؟؟ که این باز چیزی است که در خیلی از دورههای دیگر سازمان به این شکل مرتب و منظم نداشتیم. حالا رویکردهای محتوایی هم تفاوتهایی دارد که اینجا داریم بحث طرح کلی را داریم میبینیم، بحث شناخت سیره امام(ره) را در بحث اسلام ناب داریم میبینیم که از اسمش مشخص است. در تقابل اسلام آمریکایی و اسلام ناب داریم اینجا بحث را میبریم جلو و اتفاقاً اینها بحثهایی است که باید جوانهای ما با متن خود بیانات شروع کنند تعامل کردن و سر و کله زدن. شما وقتی امام(ره) را دارید از گفتارهایش شناخت پیدا میکنید خیلی فرق میکند تا وقتی که یک سخنران برای شما بگوید که امام چه کسی بود و فضایش خیلی فضای متفاوتی است. بحثهای فضای تشکیلاتی و کارگاهی هم خوب است. ناظر به بحث میدانهایش هم چیزی بود که سعی کردیم اینجا یک لِوِل خیلی جدیدتری از این مباحث را مطرح کنیم. اینها دورههایی است که خود سازمان بهصورت متمرکز برگزار میکند.
یک کار خیلی عمدهای که در مجموعه تعلیم و تربیت داریم انجام میدهیم و به نظرم شاید کم دیده میشود ولی واقعاً یکی از نکات مؤثر و اهمیتدار مؤسسه است، بحث دورههای استانی ماست. ما حقیقتاً چیزی که از قدیمالایام در سازمان بوده، ما با یک سیر تربیت حداقل چهار ساله داریم میبینیم. میگوییم بچهها سال اولش باید اینجا بیایند، سال دوم اینجا، سال سوم اینجا، سال چهارم اینجا بیایند، منطقمان هم این است که دو سال، دو سال نیم اول فضای تربیت عمومی بچهها است، یک سال و نیم انتهایی می گوییم جهتگیری تخصصی است. این آدم بیاید در دو سال اول مبانیاش قوی شود، یک نگاهی نسبت به تربیت دورههای عمومی پیدا بکند، با 1231 مختلف نظام یک مقدار سروکله بزند که این آدم بداند در آینده چهار سالهاش چه جهتی میخواهد بردارد، به کدام سمت از فضای انقلاب میخواهد حرکت کند. میخواهد کار علمی کند؟ در فضای علمی میخواهد کار پژوهشی انجام دهد؟ علوم انسانی میخواهد برود جلو؟ جمعبندیاش کار رسانهای کردن برای انقلاب است؟ چه باری میخواهد از دوش انقلاب اسلامی بردارد؟ حالا شاید به خاطر همین داریم اسمش را میگذاریم «جهتگیری». یعنی کمکم باید به یک جمعبندی برسد که من در این سه سالی که در اتمسفر انقلاب اسلامی و دانشگاه تنفس کردم، به نظرم من آدم اینکاره هستم، حداقل میدانم که این پنجتا کار حتماً نه، حالا لزوماً اگر ایجاد نشود حداقل به سلبیاتش برسد. ما با این منطق و نگاه، دورههای سازمان را چیدیم و سعی میکنیم که یک مقدار قوارههای این را مرتب و منظم کنیم چون بههرحال کارهای تربیتی آموزشی یک رفت و برگشتهایی همواره دارد. بالاخره شما یک چیزی مد نظرتان است، بعد میروید بازخورد میگیرید، باز طراحی مجدد میکنید. حالا عرضم این است که یکی از چیزهایی که خیلی برایمان موضوعیت دارد و بهطور خاص با آن شأنیت سازمانی ما در سازمان هم خیلی هماهنگی دارد، این است که من خیلی خودم نباید مثلاً یکدفعه یک اردو برگزار کنم 3 هزار نفره، پنج هزار نفره، اینها اتفاقاً خیلیهایشان باید در فضای استان اتفاق بیفتد. چرا؟ چون نگاه میکنی میبینی کادرسازی واقعی در بستر استان دارد اتفاق میافتد، در بستر حوزه دارد اتفاق میافتد، در بستر پایگاه دارد اتفاق میافتد. یک چیزی نیست که من یک آدم را بیاورم در یک دوره پنج روزه، 20 روزه، 30 روزه، 40 روزه، بعد بگویم که کادر انقلاب شد، نه! آموزش مساوی با تعلیم و تربیت نیست. همه تعلیم و تربیت، آموزش نیست. بله یکی از ضلعهایش این است ولی همه رشد و کادرسازی ما محدود به آموزش نمیشود.
عرضم این است که دورههای استانی یکی از دورههای خیلی جدی ما است که اسمش را گذاشتهایم «خط امامی استانی»، با فرض اینکه تهران خودش یک ناحیه جداگانه حساب میشود، 32 دوره مختلف برگزار میشود، مخاطبانش هم عمدتاً بچههای ورودی و فعالان دانشگاهی ما هستند و کاری که در این دورهها میبینند و مبانی نظریشان باز با طرح کلی 1449 250 ساله است، کسی که تازه وارد تشکیلات شده مباحث کلی تشکیلات را قرار است بفهمد، مأموریت بسیج چیست؟ اصول کار تشکیلاتی چیست؟ تشکیلات تربیتی اصلاً یعنی چی؟ اینها آن سرفصلهایی است که در خیلی از استانهای ما الان دارد پیگیری میشود و تقریباً 10 استان الان دورههایشان یا به اتمام رسیده یا شروع شده و قسمتهای پایانی دوره را دارند میگذرانند که آنجا هم یک برکت خیلی عمدهای است. میتوانم بگویم سال گذشته حدود 6 هزار نفر را فقط در دورههای خط امامهای استانیمان آموزش دادیم که عرض هم دارم میکنم، یک قسمت عمدهاش مبانی است، یک قسمت عمدهاش تشکیلاتی است. در کنار اینها مباحث روز و پاسخ به شبهات هم هست ولی عمده دورهها که هفت روزه هستند، از این هفت روز عمده ساعتهای بچهها به این مباحث میپردازند.
امسال اتفاق جالبی که افتاد این بود که ما یک مفهوم کارخاص و اینکه بچهها فقط به سر کلاس نروند را خیلی جدی داشتیم. هم پیشنهاد خود ما بود، هم خیلی از استانها جدی گرفتند، از جنس اینکه آقا طرف 1600 عملی ترمش را دربیاورد من کارخاص داشتم تا فضای ظرفیتهای استان را به معنای گام دومش آوردم تا بچهها موضوعبندی و دستهبندی شدند، برای موضوعات مختلف باید کلیپ دربیاورند داشتیم تا مثلاً استان خراسان جنوبی ما زحمت کشیده بود، مسئلهای مثل مستند مسابقات فرمانده را در یک روزش این کار را اصلاً برای بچهها 1625 یکسری المانها را در یک منطقه پررفت و آمدشان در خراسان در نظر گرفته بودند و بچهها رفته و پیدا کرده بودند و آنوقت اینجا شما اتفاقاً آن بستر خلاقیت دانشجو را دارید میبینید. مثلاً یکی از استانها خود بچهها، دانشجویی که اصلاً اپلیکیشننویسی بلد نبوده، وقت گذاشته، رفته خودش خوانده و یک اپلیکیشن در آورده و هر روز خلاصه محتوای دوره را میگذاشت آنجا و اینها آنجاهایی است که آدم قشنگ میبیند سرچشمههای جوشان بسیج دانشجویی را اتفاقاً آنجا میروید میبینید. حتی امسال سیاست را بردیم به این سمت که عمده کارهای دوره حتی برنامهریزی و هماهنگی استادش باید با خود دانشجوها باشد، درواقع همان منطق کادرسازی. و اگر قرار است کاری در حوزه ناحیه انجام شود، نهایتاً راهبری، کاربری و نهایتاً نظارت است ولی عمده فضاها باید دانشجویی باشد که الحمدلله در اغلب استانها با استقبال مواجه شد و خیلیها پذیرفتند و الان هم با همین منطق جلو آمده است و این خودش سبب میشود که اتفاقات خوبی در دانشگاههای ما بیفتد. اصلاً نفس اینکه طرف یک دوره تربیتی را دارد فکر میکند به آن، مسئله میچیند، سیم میچیند، اینها چیزهایی است که تا قبل از دورههای این شکلی برای بچههایشان در دانشگاهشان متصور نیست. نهایتاً یک دوره 40 تا 50 نفره خیلی فرق میکند با دوره 300 نفره برگزار کردن.
یعنی اینها آن جاهای رشد نقشآفرینی واقعی کف میدانی است که ما تا الان شاید کمتر میرفتیم سمتش ولی الان دیگر با ظرفیتهای ستادی و مسئلهساز میرویم به سمتش. و ناظر به همین ماجراست یکی از قسمتهایی که ما در معاونت داریم، بحث ارتباط با استانهاست. یکی دو نفر از برادران ما بهطور خاص موظف در این مسئله هستند. 1811 ما باید خودمان بزنیم. جایی که باید اتفاق بیفتد خود استانهاست، استانها تازه خودشان نه، حوزهها و پایگاههایشان. این هم یک بحث خیلی عمده و جدی در استانها داریم که بحث خط امامی استانی است.
بحث دوره ندر را که باز یک دوره رسانهای هست با نگاه تربیت دانشجویان انقلابی که فهم رسانهای داشته باشند و کار رسانهای را بفهمند چیست، آنهم باز چیزی است که امسال برای بار دوم دارد انجام میشود و البته مجموعه اصلی خطنگهداری 1849 ما بچههای قرارگاه باقری ما هستند و ؟؟؟ خبری دوره فانوسشان را داشتیم. نگاه مجموعه خود سازمان این است که در این حوزهها هر چقدر کار موازی انجام دهیم به جایی بر نمیخورد اتفاقاً چون مخاطبان متفاوتی را هر کدام از این دورهها جلب میکنند و اتفاقاً ما نیازمند این هستیم که بتوانیم با دورههای مختلف سطح مخاطبان مختلف را بیاوریم بالا.
دوره دیالمه؟
- من آنچه که سالهای گذشته انجام شد عرض میکنم. دورههای دیالمه دورههایی بوده که با فضای رشد اطلاعات سیاسی و 1924 بچهها و نخبهپروریهای بچهها برگزار میشده. حالا سال گذشته ما با دو دسته نگاه کردیم، یکی بحث اینکه در خود مفاهیم دیالمه ؟؟؟ عمومیاش برای بچهها مد نظر بود، یک بحث نخبهپروریاش را هم داشتیم که آقا اصلاً بحث فضایی کشور را که من دارم صحبت میکنم یک دوره 100 نفره آدمهایی که در حوزه سیاسی حرف دارند، حرفها را میفهمند، قدرت بیان دارند، جریانساز هستند. اینها چیزهایی بودند که در فضای دوره دیالمه تا الان داشتیم ولی فکر میکنم با این رویکرد متفاوتی که امسال خواهیم داشت، باز یکی از دورههای خیلی جدی که سازمان دارد دوره 1435 ماست که خود اسمش خیلی دوره جذابی است. دوره 1435 اشاره به سال 1435 دارد، این هم بنا به آن نکتهای است که خود حضرت آقا در یکی از دیدارهای با نخبگان سال 86 گفته بودند که شما به عنوان نخبگان علمی کشور، کاری بکنید 50 سال بعد کسی خواست علم یاد بگیرد، مجبور شود زبان فارسی یاد بگیرد که منطق دوره 1435 اصلاً از همینجا در آمده که 50 سال بعد ما اینطوری باشد و ما چقدر ؟؟؟ که باز خود این دوره منطقش ناظر به فضای بحثهای مطالبهگری تخصصی و بحثهای اقتصاد مقاومتی است که خود این دورهها، دورههای گروهمحورند، دورههای کارخاصمحورند، اینها آن چیزهایی است که واقعاً در این دو سه سال اخیر الحمدلله ادبیاتش در فضای دورههای سازمان خیلی خوب دارد میرود جلو. یعنی بحثهای گروهی کار کردن، فضای کارخاص داشتن، اتفاقات مناسبی در این حوزه است.
در بحث تحول سازمان بسیج دانشجویی، تغییرات ساختاری داریم، چارت تشکیلاتی و ... حوزه معاونت تعلیم و تربیت چه تغییراتی دارد و در محتوا قصد انجام چه تغییراتی را دارد؟
- در حوزه تعلیم و تربیت به نظرم مهمترین اتفاقی که باید بیفتد بحث همان سیر است. یعنی مسئلهای که ما در بحث تحول داریم این است که من از هستههای مسئلهمحور دارم صحبت میکنم و این هستهها قبل از اینکه بخواهند بروند به هسته برسند یکسری مقدمات نیاز دارند که اینجا وقتی من میآیم روی هستهها، مقدمه اگر نباشد، بچهها لنگ میزنند. یعنی آن سیر تربیت عمومی مسئله اصول کار تشکیلاتی پیدا کردن، کار تیمی کردن، یعنی حرفی که دارید میزنید باید اخلاق را در آن رعایت کنید، حرف من قرار نیست در این اتفاق بیفتد، مسئله مهم جلو رفتن کشور است.
اینها چیزهایی است که در پایههای اینها خیلی جدی 2209 نیاز داریم یا به یک معنای خیلی مهمتر و دقیقتر این است که هستههای من قرار است مسئله حل کنند، این قدرت حل مسئله کجا ؟؟؟ تأمین شود؟ مسئلهشناسی قرار است کجا ؟؟؟ حل شود؟ انتظار اینکه حالا این مسئله را ببرد جلو به کار رسانهای برساند، اینها همهاش جنس آن چیزهایی است که ما نیازمند تربیت این آدمها قبلش هستیم. یک تعدادش هم حین کار و ضمن خدمت است ولی طرف باید نگاه در این حوزهها داشته باشد. حالا عرض من است که در اینجا اتفاقاً نقش تعلیم و تربیت به عنوان اینکه آموزشهای عمومی دارد بهت بچهها میدهد و جهتگیری بچهها و ذهن بچهها را دارد اینجا خط دهی میکند، خیلی موضوعیت دارد که آقا اصلاً مسئلههای رشدی ما در این فضا چیست. و مثلاً بسیجی محدود چه کسی است و بسیج محدود چه چیزی است را اتفاقاً اینجا دارم با این آدمها بحث میکنم که کاملاً گرهخورده با مسئله 2305 است. فضای ذهنی اینکه به چه کسی میگویم بسیجی در دورهها دارد رقم میخورد، چه کاری را دارم به آن ارزش میدهم در دورهها دارد رقم میخورد و لذا یک شاید بگویم از تغییر به معنای تحولی، به آن معنا نخواهد بود ولی اتفاقاً آنجایی که شاید ما کار را شروع کردیم این قوت گرفتنش و اینکه سر بحث سه یا چهار ساله ایستادن اتفاقاً اینجا خیلی جدیتر دیده میشود و لازمهاش خیلی جدیتر است من باب اینکه شما واقعاً آنجا دیگر هستههایی را میخواهید که این آدمها باید تربیت شده باشند قبلش.
این دورهها خیلی موازی هم و تکراری نباشند؟
- این همان منطق سیری است که عرض کردم. ما در این فضای سه یا چهار سالهای که داریم صحبت میکنیم، یکسری از اینها از جنس جهتگیری تخصصی است. مثلاً 2415 نظر من برای آدمی است که جمعبندیاش این است که کار رسانهای باید انجام دهم و در این حوزهها ؟؟؟ فضای دیالمه ما آدمهایی است که جمعبندی ما این است که جمعبندیاش این است که یک فعال سیاسی شود یا مثلاً برای 1435 بحث بچههایی است که میخواهند با فضای اقتصاد مقاومتی خیلی درگیر شوند. میخواهم بگویم عمده دورهها، مخاطبانشان هم از دید برگزار کنندههایش کاملاً با همدیگر متفاوت است و اتفاقاً مخاطبهای بعضاً نخبگانی دارند. ما شاید داریم صحبت میکنیم چند دوره عمومی پایه داریم، یکیاش خط امام استانی است که با فضای خط امام استانی نگاهمان این است که یک آدمی که تازه وارد تشکیلات میشود، اولین جایی که باید بیاید، توی استان باید بیاید و یکدفعه توی دوره کشوری نیاید من باب اینکه اصلاً این آدم خودش پخته شود، ذهنش پخته شود 2500 و فضای ؟؟؟ در ؟؟؟ باز دو جنبه و دو الگو و دو برنامه متفاوتی است باز برای فضای موانع ذهنی بچهها که با دو رویکرد مختلف است.
یکی علاقهمند به فضای فلسفی و دورههای بلندمدت است، خب این شخص بتواند برود توی فضای تربیت ؟؟؟ ولی نه، بعضی از بچهها یکمقدار مسئلهها خیلی برایشان دمدستیتر یا نگاههای واقعیتر دارند، خیلی نمیخواهند فلسفی به آن معنا که در ؟؟؟ برگزار میشود و بحثهای تشکیلاتی برایشان خیلی پررنگتر است، این را میآیند ؟؟؟ این هم نسبت به نسبت اینها با همدیگر که یکسری دورهها تخصصی هستند، یکسری دورههای عمومیاند، دورههای عمومی را هم باید ؟؟؟
انتهای پیام/