دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 تير 1398 - 04:35
شهرام فتاحی*

گور متروکی به نام اینستکس

قطار از ریل خارج‌شده برجام در یک‌سال اخیر در ایستگاه متروک اینستکس توقف کرد که آن هم عملاً حتی در قواره‌های حقارت‌بار نفت در برابر غذا هم قابلیت ندارد.
کد خبر : 405515
636907472013123582_md.jpg

 گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ بیش از 15 سال از آغاز نمایش بین‌المللی در ژانر  کمیک-تراژیک  با عنوان «تهدیدهای ایران هسته‌ای» به کارگردانی غرب قدیم و غرب جدید گذشته است و این فریبکاری و غوغاسالاری گرچه به شدت کم‌تماشاگر شده؛ اما صحنه‌گردانان این سناریو کماکان کمترین تمایلی ندارند تا آن را از صحنه پایین آورند؛ چراکه غائله ایران فوبیا و بمب موهوم هسته‌ای ایران به پرسودترین سوداگری ایالات متحده و حواریونش در خاورمیانه مبدل شد و در تلاقی با کوته‌فکری، بی‌تجربگی و عصبیت رجاله‌های حاشیه خلیج‌فارس، صدها میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی و میلیون‌ها شغل را در بازارهای غربی به‌ویژه ایالات متحده فراهم آورده است.


این خوان پرخون عافیت‌سوز برای کدخدایان فارغ از خدای دهکده جهانی چنان پُرسود بوده است که مفاهیمی مانند اخلاق، انصاف و حقوق بین‌الملل عملاً محلی از اعراب نداشته و ندارند.


در گستره همین مکاره بازار، صدها کلاهک هسته‌ای صهیونیست‌ها در صحرای نقب با گل آفتابگردان تفاوتی ندارند؛ ولی سراب خودساخته بمب هسته‌ای ایران به مدد پروپاگاندای رسانه‌ای به جدی‌ترین تهدید علیه امنیت بین‌الملل مبدل می‌شود.


رجزخوانی‌های دائمی و دومینوی تحریم‌های رو به تزاید به ایستگاه برجام رسید.


«برنامه جامع اقدام مشترک» جنین نارسی بود که برای هیچ‌کدام از طرفین دعوای واقعی این سناریو (تهران و واشنگتن) خوش‌یمن نبود. دموکرات‌ها که با تبلیغاتی سرسام‌آور داعیه‌دار آن بودند که با ابتکار برجام، شیر را در قفس کرده‌اند، قافیه را به جمهوریخواهان و رقیب نه‌چندان شناخته شده خود باختند؛ اما در تهران روحانی سوار بر موج برآمده از برجام ظاهراً به ساحل سلامت رسید و چنان از سد سدید برجام گفت که تو گویی دیو سپید را در دماوند برجام به بند کشیده است!


اما این پایان خوش قصه دراماتیک پروژه هسته‌ای نبود؛ با سربرآوردن دونالد ترامپ که یکی از وعده‌های انتخاباتی او پاره‌کردن برجام بود، عملاً برجام به جوانمرگی زودرسی رسید که نه «صبوری استراتژیک» تهران و نه مواعید موهوم اروپایی‌ها نتوانست مسیحای این جسم بی‌جان باشد.


دخیل‌بستن خواسته و ناخواسته بر کهنه استعمارگران اروپایی برای ایجاد موازنه در قبال تحریم‌های احیاشده و افتراها و مطالبات جابرانه کاخ سفید، عملاً به‌مثابه دویدن و فرورفتن در مرداب برای رهایی از تمساح‌های گرسنه است.


سال‌ها پیش روبرت کگان در کتاب «بهشت و قدرت» گرچه در فرازهایی به نکوهش اروپایی‌ها به‌دلیل پرداخت ‌نکردن حق‌السهم خود در مدیریت بحران‌های بین‌المللی پرداخت؛ ولی عملاً به یک تقسیم کار نانوشته بین غرب قدیم و غرب جدید اشاره کرد که در این سناریو ایالات متحده به‌مثابه کلانتر و اروپایی‌ها در قامت کافه‌دار شهرهای فیلم‌های وسترن ایفای نقش می‌کنند؛ ولی در نهایت هم‌داستان همدیگر در این ارکستر عافیت‌سوز  هستند.


پروژه مجاب‌سازی و به تمکین واداشتن جمهوری اسلامی ایران و در صورت امکان تغییر رژیم،  هدف اهریمنی مشترکی است که بروکسل و واشنگتن البته با دیالوگ‌ها و راهبردهایی ظاهراً متفاوت در پی نیل به آن بوده و هستند.


قطار از ریل خارج‌شده برجام در یک‌سال اخیر در ایستگاه متروک اینستکس توقف کرده است تا شاید پس از عینیت یافتن مواعید اروپایی‌ها در راه‌اندازی این کانال امن مالی، اعتباری و بوروکراتیک دوباره به راه خود ادامه دهد؛ ولی پس از ماه‌ها تأخیر و تطویل فرساینده شیر بی‌‌یال و دم و اشکم اینستکس از درون کلاه شعبده غربی‌ها به درآمد که عملاً حتی در قواره‌های حقارت‌بار نفت در برابر غذا هم قابلیت ندارد.


و البته همین ساختار ناساز و فشل هم به‌دنبال اقدامات تهران در کاستن از تعهدات برجامی به استناد خود برجام (مواد ۲۶ و ۳۶) عرضه شد. ارائه این سازوکار به‌شدت ناکارآمد و حتی توهین‌آمیز بیشتر از آن جهت بود که وجاهت حقوقی و اعتباری اقدامات تهران به چالش کشیده شود.


بدیهی به نظر می‌رسد که در صورت پذیرش و تقید به این سازوکار ابتر، عملاً دچار یک خودزنی استراتژیک شده‌ایم و اسب تروای دشمن پشت دروازه را با دست‌های خود به درون حصارهای شهر آورده‌ایم.


در این روزگار نامراد که سنگ فتنه و باران بلا می‌بارد، بیش از دشمن کمین کرده، باید خطر حاج ابراهیم‌خان کلانترهایی را جدی گرفت که با طمعکاری، دنیاپرستی و دریوزگی دروازه‌های شهر را به روی دشمن کینه‌توز نگشایند.


جماعت دلالان و سوداگران قارون‌وار بازار، رانت‌خواران و ویژه‌خوران بی‌ترحم شادخوار که سال‌هاست در نای‌نای جان این ملک و ملت چنگ انداخته‌اند، نباید احساس امنیت کنند و بر سبیل مسموم مرسوم برانند و بتازند.


کسانی که سرمایه‌های ملی که باید تأمین‌کننده حوائج ضروری ملت باشد را در راستای عیش و عشرت و سوداگری خویش بلعیده‌اند، خطرناک‌تر و مذموم‌تر از نتانیاهو و پمپئو هستند. اینان منافقان این جنگ احزاب هستند که به‌زعم امام(ره) از کفار هم بدترند‌.


از طرفی طایفه خبرسازان و قصه‌پردازان مثلاً دغدغه‌مند ولی مآل‌اندیش باید به نیش‌های تا بناگوش گشوده بدخواهان همیشگی مام میهن بنگرند و با خود و در خود تأمل کنند که به‌راستی خواسته و ناخواسته آب به آسیاب چه کسی می‌ریزند؟! انَّ‌اللهَ لا یُغَیِّروا ما بِقَوم حَتی یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم.


*عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه


انتهای پیام/4103/4062/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب