دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
18 تير 1398 - 17:07
ملکی در گفتگو با آنا:

نگاه کمیت‌محور مدیران در کنار کتاب‌های بازاری، آسیب‌‌های جدی ادبیات کودک هستند

یک شاعر کودک و نوجوان گفت: نگاه کمیت‌محور مدیران در کنار کتاب‌های سطحی و بازاری، آسیب‌‌های جدی ادبیات کودک هستند.
کد خبر : 403431

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان به سراغ بیوک ملکی شاعر حوزه ادبیات کودک و نوجوان رفتیم تا گفتگویی درباره اوضاع ادبیات کودک و نوجوان خصوصاً شعر کودک داشته باشیم.


در ادامه، گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با بیوک ملکی را می‌‌خوانید:


آنا: فضای امروز ادبیات کودک و نوجوان را چطور ارزیابی می‌کنید؟


ملکی: چون تخصص اصلی من در شعر است می‌توانم بگویم در شعر کودک و نوجوان وضعیت خود شعر خوب است، شاعران خیلی خوب کار می‌کنند اما وضعیت چاپ و صنعت نشر خیلی خراب است. در اصل یک جنبه کار خوب پیش می‌رود که به نظرم اگر آن طرف قضیه درست نشود، آسیب جدی به ادبیات کودک و نوجوان وارد می‌شود. خیلی از شاعران جاافتاده‌اند و کار خود و مخاطب خود را می‌شناسند. شعرهای خوبی گفته می‌شود. امکان دارد خیلی این وضعیت در سطح همه شاعران گسترده نباشد اما آنهایی که در حال کار جدی هستند، فعالیت قابل قبول و خوبی دارند اما این وضعیت لازمه‌اش این است که کارها و آثار انعکاس پیدا کند، تبلیغ شود و به دست مخاطب برسد و آثار خوانده شوند و مؤلفان حاصل کار خودشان را ببینند که متأسفانه این اتفاق نمی‌افتد.


آنا: طبق آمار منتشر شده کتاب‌های حوزه کودک و نوجوان گران‌ترین کتاب‌ها هستند. این وضعیت اقتصاد نشر و قیمت کتاب‌‌ها چه تأثیراتی بر ادبیات کودک و نوجوان دارند؟


ملکی: اقتصاد نشر بسیار مهم است. ناشر با اینکه کار فرهنگی می‌کند اما جنبه تجاری و سودآوری کار نیز برایش بسیار حائز اهمیت است. از طرفی تقریباً هیچ شاعر و نویسنده‌ای در حوزه کودک و نوجوان روی اقتصاد کارش حسابی باز نمی‌کند، به این علت که تیراژ کارها آن‌قدر پایین است که در نهایت حق‌التألیف بسیاری از کارها اصلاً چیز قابل قبولی نیست. ناشر هم روی این کار سرمایه گذاشته و باید سود خود را ببرد. از این جهت قیمت کتاب‌ها بالا می‌رود و این موضوع مشکلاتی را ایجاد می‌کند. مردم در حال حاضر با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند. کتاب دست‌نیافتنی و غیرقابل خرید نیست. والدین کودکان همان‌قدر که برای تنقلات هزینه می‌کنند، می‌توانند برای خرید کتاب نیز هزینه کنند اما شرایط اقتصادی طوری است که تنها چیزی که راحت می‌شود از سبد خرید خانوار حذف کرد، محصولات فرهنگی و کتاب است. والدین خیلی راحت این کار را انجام می‌دهند و متأسفانه طوری شده است که زمانی وقتی می‌گفتند کتاب خواندن از چه زمانی برای کودک نهادینه شود، می‌گفتیم در کودکی و توسط خانواده، یعنی این اتفاق باید در خانواده بیفتد، اما الان وقتی این سؤال مطرح می‌شود، می‌گوییم در خانواده این اتفاق نمی‌افتد. یک زمانی حتی کارگری که خودش سواد نداشت به کتاب خواندن فرزندان خود اهمیت می‌داد. این خطر الان خانواده‌های مرفه‌تر را نیز تهدید می‌کند و آنها به این قضیه بی‌تفاوت شده‌اند.


آنا: سؤال این است که الان این نهادینه شدن مطالعه در کودکان باید از کجا شروع شود؟


ملکی: این کار وظیفه آموزش و پرورش است، یعنی کودکانی که وارد کلاس اول می‌شوند، به‌طور مکرر باید با کتاب‌های غیردرسی در ارتباط باشند. مدیران آموزش و پرورش باید برنامه‌های فرهنگی را طوری انجام دهند که کودکان را به کتاب نزدیک کنند که متأسفانه آموزش و پرورش این وظایف را انجام نمی‌دهند.


آنا: با توجه به اقتصاد نشر و وضعیت اقتصادی خانواده‌ها که اشاراتی هم داشتید، چطور باید کتاب خوب را تشخیص دهیم؟


ملکی: اقتصاد نشر هم وضعیت خوبی ندارد و ناشر هم سود چندانی نمی‌برد. این اتفاق باعث انحراف در مسیر تولید و انتشار ادبیات کودک و نوجوان می‌شود. مثلاً ما از دهه 70 درگیر کتاب‌های بازاری و سطحی در این حوزه شدیم. اگر به آمار مراجعه کنید تیراژ کتاب‌ها در آن دهه 20 هزار و 10 هزار بود اما اکنون این تیراژ به زیر 500 نسخه رسیده است. کتاب‌های بازاری کتاب‌های جدی را کنار زدند. مسئولان و نویسندگان نیز هر چقدر مصاحبه می‌کنند و اخطار می‌دهند، کارساز نیست. چند وقتی است که اخطار می‌دهیم اتفاق بدتری در حال وقوع است و این خطرش از کتاب‌های بازاری و سطحی بیشتر است. کتاب‌های بازاری یک تعریفی دارند و در همه جای دنیا وجود دارند اما در ایران بی‌قواره ظاهر شد و بیش از حد در این رابطه کار شد و اصولی کار نشد و این باعث شد که کتاب‌های خوب را کنار بزنند، اما اتفاق پیش رو ضررش بیشتر از کتاب‌های سطحی است و آن این است که ناشران به سمتی حرکت کرده‌اند که پول کتاب را تماماً از مؤلف می‌گیرند.


آنا: ادامه این روند چه ضربه‌ای به ادبیات کودک و نوجوان وارد می‌کند؟


ملکی: ناشران جدی این کار را نمی‌کنند اما بسیاری از ناشران این کار را به صورت رویه ادامه می‌دهند. چه اتفاقی می‌افتد؟ ناشر کتاب را از مؤلف می‌گیرد، یک حق‌التألیف به مؤلف بدهد، پول تصویرگر بدهد، پول گرافیست بدهد، پول کاغذ و زینک و چاپ بدهد، باید این کارها را بکند اما ناشران در حال تبدیل شدن به تاجران صرف می‌شوند که نه پول کاغذ می‌دهند، نه پول چاپ می‌دهند و پول چاپ کتاب مستقیم به جیب ناشر می‌رود.


فاجعه این کار این است که هر کسی می‌تواند کتاب چاپ کند. برای ناشر معیار این نیست که شعر کودک دارای استانداردهای کافی باشد. مضمون و وزن مناسب داشته باشد که نمونه‌های زیادی از این دست کتاب‌ها سراغ دارم.


آنا: سازوکار جدی برای جلوگیری از این نوع تولیدات وجود ندارد؟


ملکی: آیین‌نامه‌ای در رابطه با ادبیات کودک در وزارت ارشاد وجود دارد که شامل 14 بند است. اگر تمام این آیین‌نامه به نحو دقیق اجرا شود و بگویند کتاب باید تمام این مفاد آیین‌نامه را اجرا کند وگرنه چاپ نمی‌شود. مفاد این آیین‌نامه این است که حروف، صفحه‌آرایی، تصویرگری و جلد مهم است اما کتاب‌هایی چاپ می‌شود که حداقل‌های این آیین‌نامه را نیز ندارد. این قانون اگر اجرا شود، کتاب‌های خوبی تولید می‌شود. علت اجرا نشدن این آیین‌نامه هم این است که برای مدیران و متولیان فرهنگی، کمیّت مهم است. هر چقدر بیشتر کتاب بیشتر تولید شود، بهتر است. در آمار دادن‌ها تأثیر مثبت‌تری دارد. یعنی مثلاً مدیری می‌گوید دوره من کتاب بیشتری تولید شده است. در صورتی که کسی اگر این کار را بکند و آیین‌نامه را به نحو صحیح اجرا کند، حتی اگر تعداد کتاب نسبت به قبل کاهش پیدا کند، در اصل او به ادبیات کودک خدمت کرده است چون کتاب درست تحویل اجتماع داده است. تمام این عوامل دست به دست هم می‌دهد. ناشران، مؤلفان، مسئولان فرهنگی، یک جای کار اگر بلنگد به نقطه‌ای که الان در آن قرار داریم، می‌رسیم.


آنا: ابتدای صحبت‌تان اشاره کردید بسیاری از شاعران و مؤلفان در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در حال کار خوب و جدی هستند، اما متأسفانه این اشخاص بسیار ناشناخته‌اند. برای معرفی این اشخاص خصوصاً به والدین چون انتخاب کتاب برای کودکان به عهده والدین است چه کارهای می‌شود انجام داد؟


ملکی: جز چند چهره باقی فعالان حوزه ادبیات کودک ناشناخته هستند. یکی از ارگان‌هایی که می‌تواند در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشد، آموزش و پرورش است. وظیفه آموزش و پرورش این است که چهره‌های تأثیرگذار را معرفی کند. یک جای دیگر جشنواره شعر فجر است، برگزیدگان در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چقدر به چهره تبدیل شدند؟ مثلاً در حوزه موسیقی پوستر افراد برگزیده همه جا هست و شناخته شده‌اند، خود جشنواره تصاویر آن‌ها را در سطح شهر بر روی بیلبوردها می‌‌زند. چرا یک شعر خوب را نباید بیلبورد کنیم یا چهره یک شاعر خوب را چرا نباید تبلیغ کنیم؟ چرا یک بار در صفحه اول روزنامه‌ای چهره فعالان ادبیات کودک نیامده است؟ اخیراً انجمن نویسندگان طی یک برنامه‌ای ترتیب حضور نویسندگان و شاعران را در مدارس داده است. این اتفاق خیلی کوچک است اما باید همین کار با گستردگی در تمام سطح کشور اتفاق بیفتد و آموزش و پرورش پرچمدار این کارها باشد.


انتهای پیام/4072/4028/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب