عالیس و سرزمین عجایبِ تبلیغات صدا و سیما
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، این روزها کمتر اتفاق میافتد که منتظر تماشای سریال یا برنامه ورزشی یا اخبار از تلویزیون باشید و در آگهیهای بازرگانی قبل از برنامه، تبلیغات این شرکت تولیدکننده دوغ و ماءالشعیر را نبینید. به جرات میتوان گفت کمتر تبلیغات بازرگانی است که از تلویزیون یا رادیو پخش شود و در آن حداقل یکبار تبلیغ این شرکت روی آنتن نرود. زمان آگهیهای بازرگانی این شرکت بهنسبت طولانیتر از سایر آگهیهاست و با روایتگری نسبتا طولانی و با داستانهای مختلف ساخته و پخش میشود؛ یکبار روی فناوری فلان کشور غربی به کار گرفته در کارخانه و مواد خارجی مرغوب مورد استفاده در تولید ماءالشعیر تاکید میشود و بار دیگر بر بهداشت و پاکیزگی خط تولید. علاوهبر این، تبلیغات این شرکت تلاش کرده است با مفاهیم اجتماعی نظیر خانواده، مراقبت پدر و مادر از فرزندان، همبستگی و روابط اجتماعی، حفظ سلامت و تندرستی و... خود را گره بزند و خود را محصولی کامل و چندوجهی معرفی کند.
بهواسطه رویههای غلط ریشهدار در رسانه ملی که آن را تبدیل به یک چاه پرعطش برای بلعیدن منابع مالی کرده، سیاست ثابت صداوسیما در چندین سال گذشته و نیز امروز، کسب درآمد از طریق پخش آگهیهای بازرگانی است و هر از چند گاهی از شیوه جدید این سازمان در پخش آگهیهای بازرگانی رونمایی میشود. اگرچه هزینههای تبلیغ در رسانه ملی در برخی موارد بسیار خیرهکننده است تا جایی که هزینه هر ثانیه برای برخی انواع تبلیغات در تلویزیون تا 15 میلیون تومان نیز میرسد؛ اما با وجود این، صداوسیما همچنان بهدنبال روشهای جدیدی برای پول درآوردن از تبلیغات تجاری است.
اما سوالی که شاید ذهن بینندگان را به خود مشغول کند این است که در بازار پررقابت دوغ و نوشیدنی در ایران و با وجود برندهای باسابقه و باتجربه، چگونه شرکت مذکور توانسته از عهده هزینههای سنگین تبلیغات تلویزیونی و رادیویی برآید؟ در شرایطی که پرتکرارترین تبلیغات تلویزیونی مربوط به این شرکت است و تیزرهای آن بهمنظور ایجاد تنوع، هر از چند گاهی تغییر پیدا کرده یا تیزرهای جدیدی ساخته میشود که خود نیز هزینه مضاعفی برای شرکت دارد. آنچه در پشتپرده این اتفاق وجود دارد، قرارداد مشارکتی صداوسیما با شرکت تولیدکننده نوشیدنی است که در قالب این قرارداد، صداوسیما درصدی از فروش شرکت را در ازای تبلیغات تلویزیونی به دست میآورد. درواقع پخش مکرر و آزاردهنده تبلیغات این شرکت در راستای افزایش تصاحب سهم قابلتوجهی از بازار از طریق افزایش حجم فروش است که البته توانسته میزان فروش برخی شرکتهای قدیمی و رقیب را نیز تحتتاثیر قرار دهد.
چرا صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران باید چنین دوپینگ و امتیاز ویژهای را برای این شرکت (و برخی دیگر از شرکتهای احتمالی در آینده) ایجاد کند؟ این اقدام صداوسیما در قرارداد مشارکتی با هدف حمله به سهم بازار سایر شرکتها، در راستای کدام اصل یا سیاست حمایت از تولید ملی انجام شده است؟ آیا شرکتهای کوچکتر با وجود چنین تبلیغات پرحجم و بانفوذی، توان رقابت را خواهند داشت یا آنکه بهتدریج از صحنه بازار کنار رانده خواهند شد؟ آیا صداوسیما میتواند نقش شریک تجاری یک تولیدکننده را بازی کند یا وظیفه او براساس قانون چیز دیگری است؟ رسانه ملی یک سازمان فرهنگساز است یا یک سازمان پولساز؟ آیا این توافق عجیب صداوسیما در قراردادهای مشارکتی با برخی تولیدکنندگان، برخلاف رویههای رقابتی نیست و آیا شورای رقابت نباید در این زمینه ورود کند؟
صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که برخی برنامههای آن نهتنها در تراز اندیشه انقلاب اسلامی ساخته نمیشود، بلکه بعضا آلوده به ابتذال و پوچی است، خود را گرفتار مسالهای کرده است که راهحل آن را در به حراج گذاشتن آنتن تلویزیون و وقت مردم و البته ضربه به بازار رقابتی برای کسب درآمد خود کرده است. چرا باید هزینهها و دستمزد برنامهسازی در صداوسیما این مقدار بالا باشد که همیشه کاسه چه کنم چه کنم را در دست آقای صداوسیما ببینیم و او به خود اجازه دهد که تبلیغات تلویزیونی را به هر نحو که میپسندد دربیاورد تا از آن طریق درآمدهای سازمان را افزایش دهد؟ چرا زمینه شکستهشدن قیمتهای ساخت برنامه در رسانه ملی از طریق ورود استعدادهای به حاشیه رانده شده ایجاد نمیشود؟ منجلابی که صداوسیما با تمسک به چنین روشهایی بهدنبال رهایی از آن است، ساخته دست خود اوست و هرچه بیشتر دست و پا بزند، بیشتر فرو میرود. آیا بهتر نیست مدیران صداوسیما بهجای آنکه به فکر کسب درآمد به هر نحوی از طریق پخش آگهیهای بازرگانی باشند، به فکر کاهش هزینههای برنامهسازی خود از طریق پرورش استعدادها و شکستن انحصار خودساخته برنامهسازان و بازیگران شوند؟
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/