صادر شدن یا مصادره شدن، مسئله این است
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، اگر جوانی از نسل سوم و چهارم انقلاب باشید، احتمالاً تمایل دارید بدانید که اگر نسل اول انقلاب، تحولات را بهگونهای دیگر رقم میزدند، چه میشد؛ یا شاید خود نسل اولیهای انقلاب، در شرایط فعلی به تردید افتاده باشند که آیا نمیشد انقلاب اسلامی را با هزینه کمتر و بدون درگیری با ابرقدرتهای وقت و بهویژه آمریکا بهپیش برد. بگذارید برای انقلاب اسلامی در سالهای ابتدایی آن دو مسیر اصلی تصور کنیم، مسیر اول، همان است که مهندس بازرگان و یارانش میپیمودند؛ اعتمادسازی، مذاکره با آمریکا، برقرار کردن انواع رابطه با آمریکا از قبیل تداوم کار سفارت و تعاملات کنسولی، تبادلات تجاری و گفتوگوهای سران دو کشور. مسیر دوم هم همان است که بنیانگذار کبیر انقلاب و بعدها مقام معظم رهبری و عموم ملت ایران پیمودند، نگاهی که لانه جاسوسی آمریکا را برنمیتابد، مذاکره با آمریکا را مفید نمیداند و به قول امام خمینی، آن را دشمن شماره یک بشریت و مسبب تمام گرفتاریهای ما میداند.
مسیر اول، همان انقلاب مصر است. شاید اگر در آخرین روزهای حیات محمد مرسی، رئیسجمهور سابق مصر، از او میپرسیدند که چه شد که حسنی مبارک ۹۱ ساله که ۳۰ سال، دیکتاتور مصر بود و دستش به هر جنایتی آلوده، تبرئه شده و در آرامش و تمکن مالی، هرروز بعدازظهر حمام آفتاب میگیرد، اما اولین رئیسجمهور دموکراتیک مصر که در سال ۲۰۱۲، بیش از پنجاهدرصد آرای شرکتکنندگان را دریافت کرد، در زندان منتظر مرگ است، اینگونه پاسخ میداد که حال و روز من، عاقبت اعتماد به آمریکاست. مرسی ۶۸ ساله که تنها یک سال بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد، بارها به دادگاه فراخوانده شد و حتی مجبور شد با لباس قرمز که در دادگاههای مصر، ویژه محکومین به اعدام است، برابر قاضی بایستد.مرسی چه در اثر اهمال پزشکی و فشار روحی و چه مستقیماً به دستور دولت نظامی مصر از دنیا رفته باشد، تفاوتی درنتیجه نیست. اصلاً مرسی و حتی جریان اخوان، چندان مهم هم نیست. مهم انرژی و شور انقلابی مردمانی است که پس از سالها دیکتاتوری و سرکوب، نهال آزادی و مردمسالاری کاشتند و در دم خشک شد و شاید سالها زمان نیاز باشد تا دوباره موج مردمی مصر به راه بیفتد.
مرسی، نسخه شفاف همان سبکی از سیاست ورزی بود که عدهای در داخل ایران هم به دنبال آن بودند و هستند. مگر برخی از جریانات داخلی، در ابتدای ناآرامیهای سوریه، دقیقاً مانند مرسی، علیه دولت قانونی سوریه موضع نگرفتند؟ مرسی، سالها در آمریکا زیسته بود و حتی تابعیتش در انتخابات برایش مسئلهساز شد. او صریحاً با آمریکا و حتی پشت پرده با اسرائیل رابطه برقرار کرد و باوجودآنکه خود، به حمایت و پشتگرمی مستضعفان و محرومان و بارأی اکثریت مصر به صدارت رسیده بود، اما در تعامل با جهان اسلام، با شیوخ مرتجع رفاقت کرد و علیه گروههای مردمی و جریان مقاومت موضع گرفت و البته همه این اقدامات را با ظاهر اسلامگرایی و مردم محوری انجام داد.شاید کمتر کسی فکر میکرد که تنها رئیسجمهور مصر که حاصل یک فرایند واقعاً دموکراتیک باشد در زندان بمیرد. پرونده مرسی بسته شد اما تفکر و عملکرد او میتواند درس روشنی از سیاست ورزی برای کسانی باشد که دشمنی همیشگی آمریکا را توهم توطئه میدانند و بهجای دشمنی صریح، از اشتراک منافع و بازی برد-برد با آمریکا سخن میگویند، همان کسانی که امام بزرگوار ما در موردشان فرمود آنها که خواب آمریکا را میبینند، خدا بیدارشان کند. عاقبت اسلام ناب، منطق و منش استکبارستیزانه ، صادر شدن انقلاب اسلامی مردم ایران به نقاط دیگر دنیا و سرانجام نسخه بدلی آنکه در کلام امام خمینی، اسلام آمریکایی نامیده میشد، مصادره انقلاب به نفع مستکبران و مرتجعان است.
منبع:رسالت
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/