دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
04 خرداد 1398 - 01:44

نمایشگاه فرانکفورت تا جام ملت‌های اروپا در «مونیخ به افق تهران»

یک نویسنده و پژوهشگر ادبیات اتفاقات، دیدگا‌ه‌ها و خاطرات خود را که حاصل 6 سفر علمی، کاری و شخصی خود به آلمان را در کتاب «مونیخ به افق تهران» آورده است. 
کد خبر : 381974
003.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سفرنامه‌ها از جمله کتاب‌هایی هستند که طرفداران خاص خود را دارند. با نوشتن آنچه یک نویسنده از عقاید، آداب و رسوم، رفتارهای اجتماعی و هر آنچه نگاه تیزبین یک نویسنده می‌تواند ببیند کمک بسیاری به شناخت مردم از فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف می‌کند.


پیداست که آشنایی مردم کشورها با یکدیگر، تنها به شک غیرمستقیم، از راه دور و از طریق رسانه‌های رسمی و یا تریبون‌های سیاسی کافی نیست و حتی گاهی ممکن است موجب شناخت نادرست و سوءتفاهم شود. سفرنامه‌ها که حاصل دیده‌ها و شنیده‌ها و مشاهدات عینی نویسنده‌ها و افراد مختلف است می‌تواند پلی مطمئن برای شناخت مردم جهان از یکدیگر باشد.


مهدی حجوانی این پیشکسوت و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان که بیشتر او را در ارتباط با ادبیات کودک و نوجوان می‌شناسیم اتفاقات، دیدگا‌ه‌ها و خاطرات خود را که حاصل 6 سفر علمی و کاری و شخصی خود به کشور آلمان را در کتاب «مونیخ به افق تهران» آورده است. 


کتاب «مونیخ به افق تهران» با موضوع سفرنامه، شامل خاطرات، موضوعات، مکان‌ها و اتفاقات مختلفی است، از توصیف خیابان‌ها، خانه‌های مردم و نمایشگاه کتاب فرانکفورت گرفته تا فوتبال و جام ملت‌های اروپا و مهمانی‌های خانوادگی و کاری که حجوانی در طول مدت اقامت خود در آن‌ها شرکت می‌کرد.


مهدی حجوانی


حجوانی در دیباچه این سفرنامه آورده است: «گرچه کوشیده‌ام نگاهم به مردم و کشور آلمان نگاهی دقیق و منصفانه باشد، نوشته من قالب علمی و آماری ندارد، بلکه آن را به‌صورت خاطره و به خیال خودم با نثری صمیمی و نزدیک به نثر داستان نوشته‌ام».


انتشارات افق سفرنامه «مونیخ به افق تهران» مهدی حجوانی را در 46 فصل کوتاه و 240 صفحه در قطع رقعی با قیمت 31 هزار تومان وارد بازار کتاب کرده است.


در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «حالا من دوست دارم ببینم جامعه آلمان در استودیوم فوتبال چطور ظاهر می‌شود. می‌دانید، یکی از آزادترین فضاها برای فریاد کشیدن و شلنگ تخته انداختن و هرزه‌‌تازی، همین استادیوم‌هاست. به‌خصوص استادیوم‌های بزرگ مثل استادیوم فوتبال که توسط مجریان و قانون خیلی قابل کنترل نیستند. دلم می‌خواهد بدانم جامعه پیشرفته آلمان در این فضای درندشت و بی‌حساب و کتاب امتحانش را چطور پس می‌دهد؟ [...] بین دو نیمه نکات دیگری دستگیرم می‌شود همه جور تماشاچی به استادیوم آمدند؛ کودک، نوجوان، جوان، میان‌سال، پیر، زن و مرد نظم استادیوم عالی است از نزاع و درگیری خبری نیست و کسی روی زمین آشغال نمی‌ریزد. نمی‌خواهم به تماشاگران فوتبال جسارت کنم اما طبیعت استادیوم اینست که همه جور آدم را در خودش جای می‌دهد و فضا برای داد و بیداد و هوار کشیدن و همه جور حرف زدن و همه جور کاری فراهم است ولی من کوچک‌ترین خلافی نمی‌بینم».


انتهای پیام/4072/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب