زورگیر متنفر از دختران: کاش با شاکیانم روبهرو نشوم!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه اعتماد با این مقدمه ادامه داد: 31 سال دارد و میگوید تنفرش از دختران باعث شد تا نقشه زورگیریهایش را روی آنها اجرا کند. مدعی است بارها توسط دختران با احساساتش بازی شده و سرش کلاه رفته است. از ١٧ سالگی شیشه مصرف کرده و یک بار دست به خودکشی زده. وقتی دو دکمه بالایی لباسش را باز میکند، جای زخم فرورفتگی چاقو روی بدنش دیده میشود میگوید همه زورگیریها را تحت تاثیر مصرف شیشه انجام داده و امیدوار است با شاکیان پروندهاش روبهرو نشود. او در گفتوگو با «اعتماد» میگوید که چرا پس از گذاشتن وثیقه ٢٠٠ میلیون تومانی و گرفتن مرخصی از زندان، متواری شد و شروع به زورگیری کرد.
چگونه دستگیر شدی؟
بیرون از خانه بودم. پدرم با من تماس گرفت و گفت بیا خانه وقتی رفتم مامورها دستگیرم کردند
در اعترافاتت گفتهای به خاطر توهمی که نسبت به دخترها داشتی از آنها زورگیری میکردی، منظورت از این حرف چیست؟
از دخترها کینه به دل داشتم. با هر دختری که دوست میشدم به من خیانت میکرد. وقتی میدیدم بعضیهایشان با رفقای من دوست شدهاند تنفرم از آنها بیشتر میشد برای همین فقط از دخترها سرقت میکردم.
چگونه زورگیری میکردی؟
چند وقت پیش داییام برایم یک پراید سفید خریده بود تا در آژانس کار کنم اما من با آن در خیابانها پرسه میزدم و دخترها و زنهای تنها را انتخاب میکردم. در مسیر به خیابانهای فرعی و خلوت میپیچیدم. اول با داد و بیداد از دخترها میخواستم کیفشان را به من بدهند اما وقتی مقاومت میکردند با تهدید چاقو کیفشان را میدزدیدم و فرار میکردم.
قبلا اعتراف کرده بودی تعدادی از سرقتها را با پرایدی سرقتی انجام دادهای؟
بله، بعد از مدتی تصمیم گرفتم خودرویم را عوض کنم تا دستگیر نشوم. برای همین یک خودروی پراید نوک مدادی را که کنار خیابان پارک شده بود، دزدیدم.
از چند نفر زورگیری کردهای؟
(با تردید) فکر کنم ١٠ – ١٥ نفری باشند.
اموال سرقتی را چگونه میفروختی؟
کارتهای شناسایی را یا دور میانداختم یا در صندوق پست. گوشیهای همراه را هم که بیشتر مدل سامسونگ و هوآوی بودند به قیمت ١٠٠ تا ١٥٠ هزار تومان به یکی از دوستانم میفروختم و به جایش شیشه میگرفتم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نمیدانم اما همیشه پیش خودم میگفتم اگر دستگیر شوم حتما خودم را میکشم.
این تصمیم را گرفته بودی؟
تحت تاثیر شیشه توهم زده بودم. – دکمه لباسش را باز میکند و زخمی را نشان میدهد – قبلا هم یک بار با چاقو به سینهام زده بودم.
از چه سنی شیشه مصرف میکنی؟
از سال ٨١ به شیشه و قرص اعتیاد پیدا کردم، از ١٧ سالگی.
نخستین بار چه کسی پیشنهاد کرد شیشه مصرف کنی؟
سوم دبیرستان بودم. یک روز با دوستانم جمع شده بودیم و مشروب خوردیم. آنجا یکی از دوستانم به من شیشه داد و من هم کشیدم. آنموقع نمیدانستم چه بلایی سرم میآورد. مصرف شیشه باعث شد همان سوم دبیرستان ترک تحصیل کنم.
در روز چه مقدار شیشه مصرف میکردی؟
این اواخر روزی سه تا چهار گرم مصرف میکردم که تقریبا روزی ٢٠٠ هزار تومان میشد.
پول تهیه مواد را چگونه تامین میکردی؟
در کار خرید و فروش مواد بودم. بعضی اوقات هم مسافرکشی میکردم. با اموالی هم که زورگیری میکردم بخشی از هزینهها جور میشد.
مواد را از کجا میخریدی؟
تهیه مواد کار سختی نبود اما بیشتر از پاتوق خودم در چمران تهیه میکردم.
واکنش خانوادهات در برابر اعتیادت چه بود؟
وقتی شیشه میکشیدم خانه نمیرفتم و وقتم را در پاتوقها و پیش رفقایم میگذراندم. پدر و مادرم دنبالم میگشتند اما پیدایم نمیکردند. یکی از داییهایم ١٠ بار گفت بیا کمپ بخواب و ترک کن اما توهم شیشه نمیگذاشت فکر کنم. میترسیدم اگر ترک کنم زندگیام تغییر کند. اما همین مواد باعث شد که بارها به زندان بیفتم.
چند فقره سابقه کیفری داری؟
قبلا سه بار دستگیر شده بودم. یک بار به خاطر سرقت خودرو و دو بار هم به خاطر فروش و مصرف مواد مخدر و دعوا
چند سال از عمرت در زندان بودی؟
آخرین بار چهار سال و نیم به خاطر سرقت چند خودروی سواری به زندان افتادم که به خاطر رفتارم عفو خوردم و آمدم بیرون. در ٣٠ سالگی رفتم خدمت اما مواد فروختم و دستگیرم کردند. دفعه آخر هم که به خاطر دعوا به زندان افتادم وثیقه گذاشتم اما وقتی بیرون آمدم متواری شدم.
چه کسی برایت وثیقه گذاشت؟
یکی از داییهایم برایم وثیقه ٢٠٠ میلیون تومانی گذاشت.
چرا فرار کردی؟
وقتی از زندان خلاص شدم دوباره به پادگان رفتم. یک ماهی آنجا خدمت کردم اما دوباره با دوستانم جمع شدم و شیشه کشیدم. تحت تاثیر شیشه نمیتوانستم به پادگان بروم برای همین از آنجا هم فرار کردم و شروع به زورگیری کردم.
تا به حال کسی از خودت زورگیری کرده؟
با گریه – نه اما یک بار از دخترداییام زورگیری شد. او خیلی ترسیده بود. بعد از آن خانوادهام مدام به من میگفتند که این زورگیری، تاوان زورگیریهای تو است.
میدانی مجازات جرمت چیست؟
با گریه – نمیدانم فقط امیدوارم اعدامم نکنند. داییام دنبال کارهایم است. من شب و روز دعا میکنم که با هیچ کدام از شاکیانم روبهرو نشوم چون آنقدر ناراحتم که چیزی ندارم به آنها بگویم. پشیمانم، همه زورگیریهایم تحت تاثیر مواد بود. از همه میخواهم کمکم کنند تا پاک شوم. از این وضع خسته شدهام.
انتهای پیام/