26 دی، تندیسی از ظهور یک عزم ملی برای تحقق یک دغدغه ملی
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سید مصطفی میرزاباقری برزی - ملتها همواره در بایگانی خاطرات خود روزهایی را به یادگار دارند که تداعیگر لحظات تلخ و شیرین برای آنهاست.
این لحظات که به منزله تندیسی از علقه و عقدهها، یک واقعه است در برخی موارد به عنوان یک رویداد ملی ثبت میشوند و در گذر ایام، زادروز این وقایع یادآور آن لحظات تلخ و شیرین خواهد شد. در این گذر، اما ثبت این وقایع نشان از واقعیتی مهم نیز دارد و آن تبیین اندیشه یک ملت نسبت به یک شخص، واقعه و یا اندیشه است.
۲۶ دی ماه نیز در شمار همین وقایع قرار میگیرد، چرا که تندیسی است از ظهور یک عزم ملی برای تحقق یک دغدغه ملی. آنگاه که دیکتاتور ایران پلههای هواپیما را یک به یک میپیمود تا به خیال خود عازم دیاری شود که وی از سالها قبل رخت آن سامان را بر تن پوشانیده و دل در گرو ساکنان و صاحبمنصبان آن بسته بود، اوج نفرت از حضور و نهایت لذت از خروج او در هر گام از قدمهایش هویدا بود و البته خوشتر از آن، به ثمر نشستن ارادهای ملی بود که این مهم را سبب شد.
شاه رفت تا ثابت شود آنگاه که خیزش مردم در قالب یک عزم ملی خواستار مطالبهای میشود، کسی را یارای تقابل با آن نیست، حتی اگر این مطالبه خروج دیکتاتوری سرسپرده به یک قدرت استعماری باشد.
فرار شاه یک «نه» فراموشنشدنی به ورود نسخههای استعماری و امپریالیستی به ساختار تصمیمگیریهای کلان کشور بود و از همه مهمتر، نمادی از خشم عظیم ملت از همه آن کسانی که مسئول پیادهسازی و اعمال این نسخهها بودند.
شاه رفت تا عبرتی باشد برای آنهایی که پشتشان به دیگران و کدخدایانی غیر از مردمشان گرم است و سودایشان نیز غربتی غریب با منافع کشورشان دارد.
شاه هر آنچه میکرد مطلوب سران کاخ سفید بود اما آنگاه که از سریر قدرت به زیر آمد، تفالهای بود که حتی خوکها هم از خوردن آن ابا داشتند.
والعاقبة للمتقین
انتهای پیام/4071/پ
انتهای پیام/