اهداف و پیامدهای سفر «خالد مشعل» به عربستان
«خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی جنبش «حماس» پس از سه سال و در رأس هیئتی بلندپایه به عربستان سعودی سفر و با پادشاه و برخی دیگر از مقامهای این کشور دیدار و گفتوگو کرد. این سفر که تقریباً با سانسور خبری رسانههای سعودی همراه بود، مورد توجه تحلیلگران منطقهای و بینالمللی قرار گرفت. بهویژه آنکه «حماس» در سالهای گذشته از حمایت جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده است و البته در سال 2012 و پس از اوج گرفتن بحران سوریه این جنبش دفتر خود را از دمشق به دوحه انتقال و تقریباً روابط خود را با تهران کاهش داد.
از سوی دیگر این سفر که تنها دو روز پس از جمعبندی مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای 1+5 صورت گرفت، تقویتکننده ارتباط میان این توافق و سفر «خالد مشعل» به عربستان است. همچنین اخباری درباره سفر مجدد «مشعل» به عربستان در آینده نزدیک در برخی رسانهها منتشرشده است. در این نوشتار تلاش میشود به تأثیر مذاکرات هستهای و جمعبندی میان ایران و 1+5 بر روند نزدیکی «حماس» به مصر و عربستان پرداخته شود.
مذاکرات هستهای و تأثیر آن بر تحولات منطقهای
منطقه غرب آسیا یکی از مناطق بحرانخیز و شاید بحران خیزترین منطقه جهان است. همچنین نظم و ساختار حاکم بر منطقه در دهههای گذشته همواره مدنظر قدرتهای بزرگ بوده است و این منطقه در دهههای گذشته ساختارهای متفاوتی را تجربه کرده است. اما عمده نظمها و ساختارهایی را که منطقه خاورمیانه در این دههها تجربه کرده، نظم دوقطبی بوده است.
در سال 1979 ایران به رقیب مهم منطقهای پادشاهی عربستان و نوعی چالش جدید راهبردی در استان شرقی این کشور تبدیل شد. این موضوع موقعیت عربستان سعودی را بهمنزله قلب جهان اسلام (مورد ادعای خود) به چالش کشید. در این معادلات نقش کشورهای قدرتمندتر منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برجسته و بسیار تأثیرگذار است. همچنین با توجه به انقلابهای عربی زمینههای جدیدی از رقابت برای عربستان سعودی و ایران باز شد که گاهی از آن بهعنوان «جنگ سرد منطقهای جدید» یاد میشود. ولی تحولات یک دهه گذشته منطقه و مذاکرات هستهای ساختار جدید منطقهای را با ابهام روبهرو کرده است، بهگونهای که بسیاری از تحلیلگران این وضع را دوران گذار میدانند که هنوز نظم جدیدی از درون آن بیرون نیامده است.
جمعبندی مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای بزرگ بیش از هر کشور دیگری عربستان را نگران کرده است، همچنین «حماس» نیز به دلایلی بهدنبال نزدیکی به ریاض، ترکیه و قطر است. این دو عامل یعنی «نیازهای متقابل» ریاض و جنبش «حماس» از یکسو و رویکرد پادشاه جدید عربستان از سوی دیگر باعث شده است تا پس از سه سال رهبران «حماس» بهدنبال گسترش روابط با ریاض برآیند. |
همچنین جمعبندی مذاکرات هستهای باعث کنشها و واکنشهای بسیاری در منطقه و جهان شده است و دوران گذار منطقهای باعث شده است بیشتر کشورهای منطقه در دو طیف موافقان و مخالفان توافق جای بگیرند. شاید بتوان گفت محور مقاومت در صف موافقان، و محور سازش در صف مخالفان هستهای قرار دارند. در میان کشورهای محور سازش عربستان سعودی بیش از دیگر کشورها تلاش میکند تا مذاکرات هستهای به نتیجه نهایی منتج نشود، بهگونهای که طبق پیامهای فاش شده «ویکیلیکس» ملک «عبدالله» پادشاه سابق عربستان سعودی در سال 2008 بهطور مکرر واشنگتن را ترغیب میکرد تا «سر مار را از تن جدا کند».
وی با این حرف بر قدرت ایران تاکید میکند که توانایی نظامی و برنامه هستهایاش رو به رشد است. رئیس سابق سازمان اطلاعاتی عربستان با خاطرنشان کردن رویدادها و تحولات گذشته معتقد است که ریاض باید برای مقابله با تهران حتی به تسلیحات هستهای دسترسی پیدا کند. این در حالی است که از زمانیکه تحولات جهان عرب آغاز شد، عربستان به این احساس دست یافت که یک خط و رهبری جریانی ضد ایرانی حتی از گذشته اهمیت بیشتری یافته است. عربستان خود را در تنگنای ترس از دستیابی ایران به سلاح اتمی و تبدیلشدن به تهدیدی گستردهتر برای همسایگانش و نگرانی از اینکه آمریکا با اتخاذ سیاستی بیش ازحد آشتیجویانه، در ازای امتیازات بر سر برنامه هستهای ایران، ممکن است برتری منطقهای ایران را بپذیرد، میدید.
از سوی دیگر در یک دهه گذشته عربستان همواره خود را در نقش مدافعی تمامعیار از اهل سنت تعریف کرده است و نسبت به کاهش نقش سنیها در عراق، لبنان و یا کشورهای همجوار خود مانند بحرین حساس و نگران بوده است. همچنین برخی از تحلیلگران معتقدند که سیاست عربستان سعودی و امارات بر پایه «ترس و وحشت» بر سر منطقهای است که در نسخههای تهدیدآمیز اسلام سیاسی احاطه شده است. قدرت ایران کنترل نشده و آمریکا هم در سیاست حمایت از متحدان منطقهای قدیمی خود چرخش داشته است.
مجموع این تحولات و جمعبندی مذاکرات هستهای بر یکدیگر همافزایی دارد و عربستان بیش از گذشته نگران کاهش نقش منطقهای خود شده است، زیرا ریاض میپندارد که پس از حلوفصل نهایی پرونده هستهای ایران، این کشور در نوک پیکان حملات غرب برای انجام تغییرات بنیادین در داخل و اصلاح سیاستهای منطقهای قرار خواهد گرفت. بنابراین ریاض تلاش میکند تا محور مقاومت را تضعیف کند و بر متحدان منطقهای خویش بیفزاید. همچنین ریاض تلاش میکند تا از دست دادن حیاط خلوت خود یعنی یمن را با نزدیکی به «حماس» برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران جبران کند. عربستان با نقض پیمان صلح میان «حماس» و فتح در سال ۲۰۰۷ تلاش کرد «حماس» را از تهران دور کند.
تلاش ریاض از طرف جنبش «حماس» نیز به دلایلی با استقبال مواجه شده است، زیرا این جنبش پس از بحران سوریه چندان در راستای سیاستهای محور مقاومت حرکت نکرده است و سران این جنبش معتقدند که کاهش اختلافات با کشورهای عرب منطقه میتواند هم تأمینکننده منافع مادی و معنوی آنها باشد و هم به کاهش اختلاف آنها با مصر و تشکیلات خودگردان کمک کند.
تأثیر مذاکرات هستهای بر روند نزدیکی «حماس» به مصر و عربستان
جمعبندی مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای بزرگ بیش از هر کشور دیگری عربستان را نگران کرده است، همچنین «حماس» نیز به دلایلی بهدنبال نزدیکی به ریاض، ترکیه و قطر است. این دو عامل یعنی «نیازهای متقابل» ریاض و جنبش «حماس» از یکسو و رویکرد پادشاه جدید عربستان از سوی دیگر باعث شده است تا پس از سه سال رهبران «حماس» بهدنبال گسترش روابط با ریاض برآیند. همچنین عربستان سعودی از تشکیلات خودگردان فلسطین و مصر حمایت میکند که هر دو با جنبش «حماس» دارای مشکل هستند و «حماس» تلاش میکند تا با میانجیگری و نقشآفرینی ریاض از مشکلات مطروحه بکاهد.
جنبش «حماس» با سفر هیئتی از این جنبش به عربستان سعودی حمایت ایران را از دست داد، اما حمایت ریاض را کسب نکرد. تحلیلگران بعید میدانند که در آینده تحول عمیقی در رابطه میان عربستان سعودی و جنبش «حماس» فلسطین و بهدنبال آن «اخوانالمسلمین» به وجود آید. |
از سوی دیگر «حماس» این برداشت را دارد که پس از حلوفصل نهایی پرونده هستهای ایران و به دلیل کاهش تنشها میان تهران و برخی قدرتهای بزرگ، این جنبش ارزش استراتژیک گذشته را برای تهران نخواهد داشت و تهران همچون گذشته حمایتهای مادی و معنوی از این جنبش انجام نخواهد داد. البته این فرضیه نیز دور از ذهن نخواهد بود که مقامهای «حماس» با سفر به عربستان بهدنبال گرفتن امتیازهای بیشتر از تهران هستند، زیرا معتقدند که تهران برای جلوگیری از گرایش «حماس» به محور سازش حاضر بهصرف هزینههای بیشتر است. اما مجموع این عوامل با حلوفصل نهایی پرونده هستهای ایران گرهخورده است و آنها را تشدید کرده است، یعنی جمعبندی مذاکرات هستهای نقش عامل «شتاب زا» را در تحولات منطقهای ایفا میکند.
«عدنان ابوعامر» استاد علوم سیاسی دانشگاه غزه معتقد است که سفر «خالد مشعل» به عربستان نتیجه طبیعی تحولات غیرمنتظرهای است که منجر به برقراری ارتباط میان عربستان و «حماس» شده است.
وی میافزاید: این دیدار ممکن است جدید به نظر آید اما اینگونه نیست، زیرا بسیاری از شواهد برای هموار کردن رابطه میان دو طرف در دوران سلطنت «سلمان بن عبدالعزیز» وجود داشت.
همچنین روزنامه «رأیالیوم» در مطلبی مینویسد: تغییر در عربستان سعودی در ماه ژانویه پس از مرگ ملک «عبدالله» و بر تخت نشستن «سلمان» آغاز شده است و این تغییر در پیوستن عربستان به محور ترکیه و قطر بوده است، زیرا در زمان ملک «عبدالله» کشورهای امارات عربی متحده، بحرین و عربستان جنبش «اخوانالمسلمین» را در فهرست تروریسم قرار دادند و از «عبدالفتاح سیسی» حمایت و نزدیک به 20 میلیارد دلار به «سیسی» کمک کردند. «حماس» نیز که مذاکرات غیرمستقیمی را با اسرائیل برای شکستن محاصره غزه دارد و تلاش میکند تا گذرگاه نیمه بسته رفح را بازگشایی کند، بسیار به سیاستهای عربستان نزدیک شده است. البته معلوم نیست که تلاش «حماس» به چه میزان ثمربخش باشد.
پایگاه اینترنتی روزنامه «العرب» چاپ لندن در گزارشی مینویسد: جنبش «حماس» با سفر هیئتی از این جنبش به عربستان سعودی حمایت ایران را از دست داد، اما حمایت ریاض را کسب نکرد. تحلیلگران بعید میدانند که در آینده تحول عمیقی در رابطه میان عربستان سعودی و جنبش «حماس» فلسطین و بهدنبال آن «اخوانالمسلمین» به وجود آید.
البته مقامهای «حماس» هرگونه دوری از ایران را با سفر «مشعل» به عربستان رد میکنند. «صلاح بردویل» از اعضای ارشد «حماس» در پاسخ به این سؤال که آیا «حماس» به دنبال جایگزینی برای همپیمان دیرینه خود یعنی ایران است، پاسخ میدهد: در هیچ شرایطی تن به آغاز رابطهای به قیمت پایان دادن به رابطهای دیگر نمیدهیم.
وی میگوید: آنچه اکنون برای ما بسیار حائز اهمیت است، موضوع فلسطین است. ما بهدنبال بسیج کردن کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی برای حمایت از موضوع فلسطین و برقراری هرچه سریعتر آشتی ملی در کشور خود هستیم.
ریاض تلاش میکند تا تحولات یک دهه گذشته منطقه را با ایجاد شکاف در محور مقاومت جبران کند و «حماس» نیز نگران کاهش حمایتهای مادی و معنوی تهران از این جنبش در آینده است. البته این جنبش همچنین با این اقدام خود نیمنگاهی به بازی با کارت عربستان برای جلب حمایتهای بیشتر تهران نیز دارد. |
جمعبندی مذاکرات هستهای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 قطعاً بر معادلات منطقهای تأثیرگذار خواهد بود و منطقه غرب آسیا پس از این توافق اوضاع جدیدی را تجربه خواهد کرد. در این میان عربستان سعودی تلاش میکند تا بازنده اصلی لقب نگیرد. همچنین گرچه مقامهای «حماس» و از جمله «خالد مشعل» پس از بازگشت از عربستان اظهار کردهاند که وارد درگیریهای منطقهای نخواهند شد، اما این سفر آنها را وارد رقابتهای منطقهای کرده است. لذا شاید در یک جمله بتوان گفت «احساس عدم تضمین امنیت در آینده» دو طرف را به نزدیکی با یکدیگر سوق داده است.
ریاض تلاش میکند تا تحولات یک دهه گذشته منطقه را با ایجاد شکاف در محور مقاومت جبران کند و «حماس» نیز نگران کاهش حمایتهای مادی و معنوی تهران از این جنبش در آینده است. البته این جنبش همچنین با این اقدام خود نیمنگاهی به بازی با کارت عربستان برای جلب حمایتهای بیشتر تهران نیز دارد.
در پایان شاید بتوان سه نکته کلیدی را در اینباره مطرح کرد. نخست، برخلاف دههها که همواره ریاض نقش ثانویه را در منطقه بازی میکرد، در تحولات یک دهه اخیر تلاش کرده است بازیگر نقش اصلی باشد که البته چندان از عهده ایفای این نقش برنیامده است. دوم، «حماس» نخواهد توانست با سیاستهای جدید خود هر دو قدرت ایران و عربستان را پشت سرخود ببیند و احتمالاً «حماس» اوضاعی شبیه «برزخ» را تجربه خواهد کرد و حمایت جدی هیچیک از قدرتها را کسب نخواهد کرد. سوم، این اقدامات عربستان راهگشای برونرفت از مشکلات و فشارهای احتمالی آینده علیه ریاض نخواهد بود.
* کارشناس امور عربستان
انتهای پیام/