قانون پایستگی پیرمردها/ شیفتگان خدمت یا تشنگان قدرت، مسئله این است
گروه سیاسی خبرگزاری آنا- سید سعید ابطحی؛ یکی از ایراداتی که به دولتهای یازدهم و دوازدهم همواره گرفته میشد میانگین سنی کابینهای بود که حسن روحانی برای خود میچید، کابینهای با میانگین 61 سال در دولت یازدهم و 58 سال در دولت دوازدهم؛ کابینهای که اگر بر اساس عرف بازنشستگی کشور -یعنی 60 سال- بخواهیم حساب کنیم کابینهای بازنشسته و بدون تحرک خواهد بود، آن هم پس از دولتی که هرچند شاید شائبه بیبرنامگی در عمل داشت اما تحرک از نکات مثبت بارز آن بود.
امروز که بیش از پنج سال از فعالیت دولتهای یازدهم و دوازدهم میگذرد این خستگی و خمودگی در میان مردم خودی نشان داده و سبب به بار آوردن مشکلات بسیاری در حوزه معیشت، اقتصاد، رفاه عمومی و عمرانی شده است، دولتی که نه انگیزه برای تکمیل مسکن مهر دارد و نه حوصله برنامهریزی برای طرحی بهتر و جایگزین.
این همه ماجرا نیست، حتی در میان مشاوران رئیس 70 ساله جمهوری اسلامی کمتر مشاوران جوان دیده میشوند تا بتوانند دغدغه کشوری که اغلب جمعیت آن جوان است و شور و هیاهو دارد را درک کنند؛ آنگونه که ما حتی مشاور رئیسجمهور زیر 50 ساله نیز شاهد نیستیم و بر همین اساس است که دغدغههای جوانان نظیر اشتغال، ازدواج، مسکن و مواردی از این دست سالهاست بر زمین مانده است.
این مسئله بهحدی در دولت حاد شده است که تنها عضو جوان کابینه با 37 سال سن، اینگونه درد دلهایش را در برنامه دورهمی شبکه نسیم سیما بیان میکند: «بچههای دهه 60 اکنون بیتوجهی را تجربه میکنند، در مسئولیتها و کارهایی که در اجتماع از عهدهشان برمیآید یا میتوانند بر عهدهشان بگذارند انجام نشده است و با بیمهری مواجه هستند.»
مسئلهای که بارها از سوی رهبر انقلاب بهصورت صریح یا غیرمستقیم مورد اشاره قرار گرفت؛ «این اشتباه است که فکر کنیم انقلابی فقط آن کسانی هستند که در دوران امام یا مبارزات بودند، اگر این را معنای انقلابی بگیریم، انقلاب مال همین پیر و پاتالها خواهد بود. جوانان انقلابیاند و میتوانند انقلابی باشند، خیلی از این جوانانی که امام را حتی ندیدهاند.»
این سخن رهبری زمانی بهتر تبیین میشود که نگاهی به شهدای مدافع حرم داشته باشیم و در میان آنها محسن حججی 25 ساله و سید مصطفی موسوی 20 ساله بدرخشند؛ از سوی دیگر در دورانی که علم و رشد علمی میتواند موتور محرک اقتصاد، مدیریت و تولید کشور باشد شاهد احمدیروشنها، رضایینژادها و نخبگان علمی و دانشگاهی فراوانی باشیم که در حوزه تولید علوم فنی و انسانی پیشرو هستند.
رهبر معظم انقلاب شاید بار دیگر صلاح دیدند تا بهصورت صریحتر مسئله جوانان را به جامعه گوشزد کنند و در سخنرانی اخیر خود در اجتماع دهها هزار نفری آزادی محوریت اصلی سخنان خود را بر مسئله جوانان قرار دهند آنگونه که در سخنرانی 68 دقیقهایشان 43 بار از واژه جوان استفاده کنند و در کنار اینکه مسیر حرکت انقلاب را «تلاش»، «راهبلدی»، «شجاعت» و «تدبیر» بیان میکنند و جوانان را «صاحب» انقلاب معرفی میکنند؛ معتقدند: «نوک پیکانِ این حرکت عظیم ملّی، شما جوانها هستید؛ شما هستید که راه را باز میکنید. پیرانِ مجرّب اگر خسته نباشند، بیحال نباشند، ازکارافتاده نباشند، میتوانند راهنمایی کنند ولی موتور پیشبرنده این قطار، شما جوانها هستید» و بیان میکنند که «معتقدم جوانها راهحل مشکلاند، نه مشکل».
شاید یکی از مسائلی که مطرح باشد این است که جوان امروز ناپخته و خام است و نمیتواند در سطوح بالا، مدیریت جامعه را به دست بگیرد اما جواب این مسئله باز هم نزد جوانان است؛ «بچههای دهه 60 و دهه 70؛ اینها به یک پختگی علمی رسیدهاند حالا مانده است پختگی عملی، برای این پختگی عملی چه کسانی باید جوانان را کمک کنند؟، مسئولان.» این را امین اسدی مسئول شاخه جوانان جبهه مردمی انقلاب اسلامی بیان میکند و به گفته سید شهابالدین طباطبایی از فعالین جوان اصلاحطلب، تضمین این پختگی نیز انتصابات اخیر رهبری است که از جوانان استفاده کردهاند؛ «شخص رهبری اولین کسی بودند که شروع کردند در حوزههای مختلف از سال گذشته تاکنون جوانگرایی را عملیاتی میکنند از انتصابات اخیرشان یعنی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها و هم رئیس ستاد ائمه جمعه، همه، کسانی هستند که زیر 40 سال دارند.»
از سوی دیگر رهبر انقلاب راهحل این پختگی را به جوانان میدهند؛ «شبکهسازی جمعی» در کنار «حرکتهای لازم آتش به اختیار»؛ راه حلی که از منظر سید شهابالدین طباطبایی «فارغ از جناحبندی و گرایشهای سیاسی است» و «هر جوان توانمند کارآمدی اولویت دارد بر کسانی که سالخورده هستند و بیانگیزه شدهاند هرچند نگاه سیاسی و مرزبندیها هنوز وجود دارد و هرکسی در حوزه سیاسیکار خودش را میکند در اجرا و کارآمدی اگر اینها با هم شبکه شوند به نظرم اتفاق خوبی میافتد.»
پس با این وجود دلیل اینکه هنوز هم از جوانان استفادهای نمیشود چیست؟ مسئلهای که حجتالاسلام محمدحسن ذاکری عضو جوان حزب موتلفه اسلامی اینگونه بدان پاسخ میدهد؛ «به نظر من برادران پا به سن گذاشته مدیر ما، دل کندن از بحث مدیریت برایشان دشوار است».
آن هم مدیرانی که در زمان آغاز به کار خود جوان بودهاند و امروز کسی را جز خود قبول ندارند؛ مدیرانی که بنابر گفته امین اسدی، مسئول شاخه جوانان جبهه مردمی نیروهای انقلاب، بیش از 30 سال است که در مدیریتهای کلان کشور بودهاند و قصد بازنشستگی ندارند؛ «شخصی مانند بیژن زنگنه باید در جایگاه مشاور وزیر بنشیند؛ انتقال تجربه کند، مدیریت کند اما در نهایت میدان را باید به آن جوان بسپارد؛ ایشان تا چه سالی میخواهد وزیر باشد؟ در دهه 60 وزیر بوده در دهه 90 هم وزیر است؛ یعنی 30 سال وزارت؛ این عجیب است که در این 30 سال نتوانستهاند یک نفر را پرورش دهند بهعنوان نیروی جوان».
از سوی دیگر شهابالدین طباطبایی که عضو حزب ندای ایرانیان است و روزگاری در مسئولیت شاخه جوانان حزب مشارکت را بر عهده داشته و بهنوعی از طرفداران دولت تدبیر و امید است، نیز معتقد است که جوانان باید مدیران بیانگیزه و سالخورده را کنار زده تا کشور از وضعیت کنونی رهایی یابد و به حرکت درآید؛ «باید مماشات و ملاحظات خود را بیشتر کنار بگذارند و با دوستان سالخورده و ناامید و بیانگیزه که همچنان مدیریت کشور را رها نمیکنند، کمی بیملاحظهتر و صریحتر صحبت کنند و وارد فضای اجرایی شوند».
همچنین مشکلی که در آینده مدیریت کلان کشور را تهدید میکند این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم در آیندهای نهچندان دور بهناچار جوان امروز به کار گرفته میشود اما آن زمان مدیران سالخورده امروز نیستند و مدیر فردا با وجود سالخوردگی پختگی عملی لازم را به دست نیاورده و مدیران امروز نیز در کنار او نیستند تا او را راهنمایی کنند؛ مسئلهای که امین اسدی هم بدان تأکید دارد و با واژه «تهدید» این مسئله را توصیف میکند که البته امروز هم این تهدید از ما دور نیست؛ «اکنون مردم به یک پوستاندازی در کشور چشم دوختهاند و این پوستاندازی باید تا قبل از سال 1400 انجام بشود؛ یعنی تا سال 1400 باید نفس مدیریتی کشور تغییر پیدا کند و 90 درصد این اقدام بر عهده دولت است».
انتهای پیام/
انتهای پیام/