گروه سیاسی خبرگزاری آنا؛ به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره پنجم توفیق همکاری با مرشد و محبوب آزادگان مرحوم حجت الاسلام ابوترابی عزیز را داشتم. ازکمالات و خصال ارزنده ایشان در دوران سخت اسارت زیاد شنیده بودم، ولی ظاهر آرام او موجب تردید میشد که آیا این سید متین و بیهیاهو همان شیرمرد دلاوری است که دشمن را به زانو در آورده و سالها موجبات دلگرمی و مقاومت اسیران ایرانی در چنگ بعثیهای دژخیم شده است؟
برای سخنرانی درکنگره بزرگ سرداران و شهیدان رفسنجان ایشان را دعوت کردم، به اتفاق که وارد آن مراسم باشکوه با حضور هزاران نفر شدیم یک لحظه احساس نگرانی کردم که چه بسا تحت تأثیر فضای دوم خرداد و دیگر سخنران مراسم که خواهر رئیس دولت اصلاحات بود و برخی شیطنتها، ایشان نتواند فضا را به سمت آرمان مهم شهیدان یعنی ولایتپذیری سوق دهد و افراد افراطی از این اجتماع بزرگ بهرهبرداری سیاسی و جناحی کرده و چهره نورانی ولایت فقیه را خدشه دار کنند.
به هرحال نوبت به سخنرانی مرحوم ابوترابی رسید برای اولین بار شاهد سخنرانی ایشان در چنین اجتماعی بودم، برخلاف دغدغهای که داشتم، پشت تریبون که قرار گرفت آن چنان حماسی و کوبنده سخن گفت که همه نگاهها وگوشها را به خود معطوف ساخت و نفسها را درسینهها حبس کرد. شآن بیانات منطقی، معنوی، عاطفی و انقلابی چنان تاثیر شگرف وسازندهای داشت که سخنان دیگر سخنران و حواشی مورد نظر عدهای به کلی رنگ باخت وهمه مجذوب سخنان این سید شجاع و وارسته شدند.
پس از حمد و سپاس به درگاه الهی به یاد سخنان مولا علی(ع) در وصف یکی از برادران دینیاش افتادم که دربارهاش فرمود: کان لی فیما مَضیٰ أخٌ فًِی اللهِ کان یُعظِمُهُ فی عینی صِغَرُ الدنیا فی عینِهِ تا اینکه میرسد به این فراز: کانَ أکثَرَ دَهرِهِ صامتاً فَإن قالَ بَذَّ القائِلینَ و نَقَعَ غَلیلَ السّائِلین وکانَ ضعیفاً مستضعفا فإنْ جاءَ الجِدُّ فهُوَ لَیثُ غابٍ و صِلُّ وادٍ...
یعنی غالبا ساکت و آرام بود و آن گاه که سخن میگفت بر گویندگان غلبه میکرد وعطش سؤالکنندگان را فرو مینشاند و به(ظاهر) ضعیف بود و هرگاه با امری جدی مواجه میشد همچون شیر بیشه و مار بیابان بود.
امید که آن بزرگوار و دیگر آزادگانِ به لقای دوست شتافته، درجوار مرادشان امام راحل “عندَ مَلیکٍ مُقتَدِر” متنعم از الطاف بیکران الهی باشند و فردای قیامت، ما جاماندگان شرمنده آن عزیزان نباشیم.
انتهای پیام/