ایران چگونه دست چدنی مذاکره گاوچران آمریکایی را شکست؟
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ دور نخست تحریمها علیه ایران که دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا وعده آن را داده بود از بامداد فردا اجرایی و شامل فلزات گرانبها، صنعت خودروسازی و بیمه کشتیرانی میشود. این تحریمها همچنین بانکها را از فروش دلار به ایران باز میدارد و جلوی صدور فرش ایران را میگیرد.
این در حالی است که سیاست چماق و هویج آمریکا همچنان ادامه دارد و چندی پیش دونالد ترامپ در کنفرانس خبری مشترک با نخستوزیر ایتالیا در کاخ سفید برای دیدار بدون پیششرط با رئیسجمهوری ایران اعلام آمادگی کرد و به خبرنگاران گفت: «هر زمانی که آنها (ایران) بخواهند حاضر است بدون هیچ پیششرطی با مقامهای ارشد ایران دیدار کند.»
ساعتی از این اظهارنظر ترامپ نگذشته بود که مایک پمپئو وزیر امور خارجه این کشور در کاربری توییتر خود و در اظهارنظر متناقظی با مقام مافوقش در دولت آمریکا نوشت: «درصورتی رئیسجمهوری (آمریکا) با ایرانیها پای میز مذاکره خواهد نشست که ایرانیها متعهد به اعمال تغییرات در نحوه رفتار با مردم این کشور شوند، از شدت رفتار بد خود بکاهند و بتوانند بپذیرند که وارد توافقی هستهای شوند که در عمل جلوی اشاعه (تسلیحاتی) را بگیرد.»
شاید بسیار سادهلوحانه باشد اگر بخواهیم باور کنیم که چنین دیداری انجام شود، آن هم با توجه به سابقه منفی آمریکا در برجام و حتی بعد از آن مذاکره با کرهشمالی که مشخص شد دولت ترامپ سر کیمجونگاون رهبر این کشور شرق دور را شیره مالیده است کما اینکه مقامهای جمهوری اسلامی ایران و شخصیتهای سیاسی و نظامی قاطعانه پاسخ «نه» محکمی به این درخواست گستاخانه ترامپ دادند.
کاری به این بُعد نداریم، اما از زاویه دیگر سالهاست جنگ و تشکیل ائتلاقی منطقهای علیه تهران تبدیل به آرزوی سردمداران رژیمصهیونیستی، آمریکا و برخی جیرهخواران عربستان و در رأس همه آنها عربستان شده و آنها به ادعای صلح تئوری «بمب در پاسخ به بمب» را علیه ایران به پیش بردهاند. بهعنوان نمونه جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ که از 2005 تا 2006 سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد بود سال 2015 در مطلبی ضد ایرانی بهطور آشکار از بمباران ایران در اقدامی بازدارنده صحبت به میان آورده بود.
سیاستی ناکارآمد که بعدها تبدیل به سیاست توافق مشترک میان تلآویو، تهران و واشنگتن شد که چکیده آن را میتوان در روی آوردن آمریکا به مذاکره بر سر توافق هستهای و موضوع برجام بیان کرد و البته بعد آن در ماه می بود که گزارشهایی ادعایی درباره مذاکره محرمانه میان ایران و رژیمصهیونیستی در امان پایتخت اردن مطرح شد. در همان زمان بود که روزنامه ایلاف چاپ عربستان که به انتشار گزارشهای ضد ایرانی شهرت دارد نوشت: یک میانجی اردنی یادداشتهایی را میان مقامهای رژیمصهیونیستی و مصطفی مصلحزاده سفیر ایران در اردن رد و بدل کرده است. البته هیچگاه مشخص نشد این مقامها چه کسانی بودهاند و بعدها نیز وزارت امور خارجه کشورمان صحبت کردن از چنین مذاکراتی را خندهدار خواند و آن را تکذیب کرد.
نکتهای که نباید فراموش کرد این است که باوجود همه اختلافات سیاسی میان آمریکا و عربستان و حتی واشنگتن و تلآویو (که البته در دوره ترامپ کمتر شده است) آنها در یک موضوع تفاهم دارند و آن مقابله با نفوذ منطقهای ایران است. این موضوع باعث شده است تا آمریکا گاهی با سیاست چماق و هویج و گاهی با سیاست مشت آهنین توجهاتی به مذاکره با ایران داشته باشد هرچند در ایران همه اهداف شوم ینگهدنیاییها را بهخوبی میدانند. ایرانیها هیچ علاقهای به دیدار ترامپ-روحانی ندارند و همانطور که در بیانیه دفتر رئیسجمهوری کشورمان آمده، آمریکا بایستی ابتدا به توافق هستهای بازگردد.
آمریکا نیز از تحریم ایران زیان خواهد دید
گرچه رسانههای غربی و بهویژه آمریکا همواره مدعی خسارتهای ایران از تحریم شدیدی بودهاند که قرار است از فردا اعمال شود ولی همین رسانهها به خسارتهای آمریکا نیز اشاره کردهاند بهویژه اینکه پس از خروج آمریکا از برجام بسیاری از شرکتهای آمریکایی و اروپایی متضرر شدهاند و طبق گزارش خبرگزاری فرانسه در بخش خودرو شرکت رنو در مقطعی اعلام کرد فروش آنها در ایران 10.3 درصد کاهش یافته و به 61354 خودرو رسیده است. همچنین شرکت فولکسواگن که سال گذشته اعلام کرده بود قصد دارد پس از 17 سال فعالیتهای خود را در ایران از سر بگیرد، با تحریمهای آمریکا با مشکلات عدیدهای مواجه شده است.
علاوه بر این در بخش هوانوردی شرکت ایرباس که قراردادی برای فروش 100 هواپیمای مسافری با ایران منقعد کرده بود، تاکنون تنها توانسته سه هوایپما را به ایران تحویل دهد زیرا تحویل هواپیماها به ایران به دریافت مجوز آمریکا نیاز دارد. با وجود این، از دست دادن این قرارداد برای ایرباس خیلی سنگین نیست زیرا این شرکت هماکنون 7168 سفارش ساخت هواپیما را در اختیار دارد.
مشابه این موارد در حوزههای داروسازی، نفت، خودروسازی و ... وجود دارد.
ایستادگی ملت ایران قدرت پوشالی آمریکا را نشان داد
این برای نخستین بار نیست که آمریکا ادعاهای تحریمهای شدیدی علیه ایران را مطرح میکند آنها در سال 59 و در حالی که انقلاب اسلامی تازه پا گرفته بود بهطور رسمی مجموعه اقدامات تنبیهی و به زبان سادهتر تحریمهای اقتصادی را علیه تهران اعمال کردند. پس از آن نیز بارها و بارها این تحریمها چه قبل برجام و چه بعد آن ادامه یافت و میتوان گفت تنها نتیجه آن برای ما نگریستن به ظرفیتهای داخلی و خودباوری بوده است.
قطعنامهها و تحریمهای وضع شده علیه ایران
درواقع این روزها تحریم به نسخه ناکارآمد دولت آمریکا بدل شده است و در این میان میبینیم واشنگتن علیه روسیه، کرهشمالی، ایران و حتی ترکیه اقدامات یکجانبه تحریمی در پیش گرفته است ولی گزارشهای منتشره در رسانههای اروپایی نشان میدهند این تحریمها بهجای اینکه هدفشان را تحت تأثیر قرار دهند خودشان تأثیر پذیرفتهاند. این روند تا جایی است که حتی نشریه بیزینس اینسایدر که تحولات حوزه اقتصاد و تجارت را پوشش میدهد بهتازگی به بیتأثیر بودن تحریمها علیه ایران و روسیه اعتراف کرده است.
این نشریه در زمینه عواملی که باعث میشود فشارهای دولت آمریکا بر ایران بیاثر باشد مینویسد: «ایران روابط تجاری خاصی با آمریکا ندارد و همین موضوع نمیتواند این کشور را دچار چالش عمیق کند. علاوه بر این وسعت اقتصاد ایران به اندازهای است که در مقابل تحریمهای آمریکا و کشورهای غربی میتواند به شرق تغییر جهت دهد و به مبادلات نفتی و کالایی خود با چین، هند و دیگر کشورهای آسیایی بپردازد.»
از سوی دیگر ایستادگی ملت ایران در برابر فشار آمریکا باعث شد تا در اوج تحریمها ما صنعت هستهای خود را به پیش ببریم و غنیسازی را به حدی برسانیم که غرب و آمریکا مجبور شوند به پای میز مذاکره با ایران بیایند. بعد از خروج آمریکا از برجام نیز مقاومت و همدلی مسئولان و دولتمردان جمهوری اسلامی و سیاستهای اصولی نظام باعث شد تا اتحادیه اروپا در مقابل آمریکا قرار بگیرد و حتی از ادامه تجارت و خرید نفت از ایران سخن بگوید.
انتهای پیام/4077/4033
انتهای پیام/