بسیاری از ازدواجها به دلیل مشکلات جنسی به طلاق منجر میشود/ ضرورت گسترش کلینیکهای سلامت خانواده
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- سارا امیری؛ ازدواج آغاز یک زندگی مشترک است که دین اسلام رسیدن به آرامش، تکامل و دستیابی به رشد و تحول را از اهداف اصلی آن میداند. برای اینکه دوام زندگی مشترک افزایش یابد و تمام اهداف آن محقق شود زوجین قبل از ازدواج و آغاز راه، باید در خصوص نیازها، باورها، عقاید، سلایق، اهداف و ... یکدیگر به بحث و گفتوگو بپردازند. هر چه جوانان در بیان مطالبات خود و طرف مقابل صادق باشند راحتتر میتوانند به نتیجه دست پیدا کنند. متاسفانه امروزه به دلیل عدم صداقت افراد قبل از ازدواج یا امتناع از صحبت کردن در مورد برخی موضوعات مهم زندگی مشترک جوانان با وجود اشتراکات بسیار در سایر زمینهها، دچار مشکل میشود و گاه با به رابطه خاتمه داده میشود. این مشکلات در حالی است که کلینیکها و مراکز مشاوره خانواده، به خوبی میتوانند یاریگر دو طرف، در شناخت و بیان نیازهای خود از یکدیگر باشند اما متاسفانه به دلیل عدم توجه به فرهنگ مشاوره در کشور، این موضوع تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.
یکی از نیازهایی که باید به موقع طرفین با آن به طور صحیح آشنا شده و در خصوص آن راهنمایی شوند، نیاز جنسی است. برعکس تصور عامه، اطلاعات جامعه در این خصوص بسیار پایین است و طرفین هم به دلایل مختلف شاید نتوانند به خوبی در خصوص آن صحبت کنند. نتایج تحقیقات انجام شده از سوی پژوهشکده خانواده در دانشگاه بهشتی نشان میدهد 60 الی 70 درصد طلاقها در کشور به دلیل مشکلات جنسی است بنابراین ضرورت دارد برای رفع مشکلات زوجین و پیشگیری از بروز آن، کلینیکهای سلامت خانواده راهاندازی شود. با وجود اینکه زنگ خطر مشکلات جنسی در کشور به صدا درآمده اما مسئولان کشور نسبت به راهاندازی این کلینیکها و دسترسی مردم به خدمات آن اقدام قابل توجهی انجام نمیدهند.
آمارهای طلاق به دلیل مشکلات جنسی و عدم دسترسی به کلینیک سلامت خانواده، ضرورت صحبت در خصوص تمایلات جنسی قبل از ازدواج را افزایش میدهد. اما جوانان باید به خاطر داشته باشند که بیان و مطرح کردن تمایلات جنسی به معنای تحریک طرف مقابل و انتخاب ویژگیهای متمایز نیست بلکه باید با حفظ حرمتها صرفا خواسته خود را بررسی کنند. بنابراین برای آشنایی جوانان با این ضرورت و نحوه مطرح شدن آن با دکتر سید علی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی و فلوشیپ پزشکی جنسی و رواندرمانگر جنسی به گفتوگو پرداختیم.
-آیا ضرورتی دارد جوانان قبل از ازدواج در خصوص مسائل جنسی و نیازهای خود با یکدیگر صحبت کنند؟
ازدواج پدیدهای است که ذاتا با پذیرش حد قابل قبولی از ریسک همراه است چرا که دو فرد با ژنتیک، تعلیم و تربیت، خانواده و گذشته متفاوت میخواهند زیر یک سقف بروند و لذا برای کاستن از این ریسک، باید حداقلی از تناسب در یک سری از متغیرها بین دوطرف وجود داشته باشد. به این ترتیب موضوعات مختلفی همچون ویژگیهای شخصیتی، جنبه های فرهنگی، انتظارات دو طرف از همسر آینده و موقعیت فعلی او و در همین حال مهارتهایی همچون مهارتهای ارتباط موثر و مهارتهای تصمیمگیری و حل مسائل و تعارضات باید پیش از ازدواج و در طول دوره آشنایی یا حتی نامزدی به شکل جدی مدنظر قرار گیرند. نگرش افراد در خصوص مسائل جنسی و انتظارات آنها از زندگی جنسی و ویژگی های طرف مقابل نیز از موارد مهم این تناسب است که جوانان پیش از ازدواج باید به آن توجه داشته باشند و در خصوص آن تبادل نظر کنند. البته این بدان معنا نیست که دو طرف باید ویژگیهای جسمی یا ظاهری ویژهای داشته باشند یا بتوان به سادگی در خصوص درست یا غلط بودن این خواستهها قضاوتی داشت.
به همین دلیل تاکید میشود برای ازدواج کافی نیست که شما یک پسر یا دختر خوب را پیدا کنید(با مفهومی مبهم از خوب بودن)؛ بلکه باید فرصت را برای جوانان فراهم کرد تا بتوانند در خصوص اشتراکات، تناسب و مهارتهای خود با یکدیگر صحبت کنند و طی تعاملاتی که میتواند کاملاً هم در چارچوب نظام ارزشی و فرهنگی خانوادهها باشد به ارزیابی یکدیگر بپردازند.
-آیا عدم صحبت در مورد تمایلات و نیازهای جنسی میتواند آینده ازدواج را با خطر مواجه کند؟
نسبت قابل ملاحظهای از ازدواجهایی که امروزه با شکست مواجه میشود به دلیل بیتوجهی به این امر مهم است. به خصوص در ازدواجهای سنتی که ملاک سر گرفتن ازدواج آشنایی خانوادهها و صرفا حداقلی از تناسبهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است، به این موضوع و این که هر فردی در حوزه جنسینگی (Sexuality) ویژگیهای کاملا مختص به خود را دارد عنایت نمیشود. بسیاری از جوانان حتی خود نیز در این خصوص تعمق کافی ندارند و به عبارتی خودشان هم هیچگاه در خصوص سلایق و نیازها و ترجیحات جنسی خود به یک جمع بندی مناسب نرسیدهاند. بنابراین وقتی متوجه این عدم تناسب میشوند که متاسفانه دیر است و هر دو طرف و خانواده ایشان هزینههای عاطفی، مالی و اجتماعی قابل توجهی پرداختهاند. امروزه در کلینیک به موارد متعددی از این زوج های جوان برمیخوریم که در فاصله حتی کمتر از یک سال بعد از ازدواج احساس میکنند زندگی جنسیشان با آنچه تصور میکردهاند، فاصله جدی دارد. طبیعتا پیشگیری بهتر از درمان است، ولی اگر در همین مقطع نیز از مشاوران دارای صلاحیت در این حوزه بهرهمند نشوند در ادامه، فروپاشی این خانواده به شکل طلاق عاطفی یا حقوقی یا حتی در مواردی رفتارهای فرازناشویی محتمل خواهد بود.
بسیاری از ازدواجهایی که امروزه با شکست مواجه میشود به دلیل عدم توجه به این مهم است به خصوص در ازدواجهای سنتی که جوانان صرفا به دلیل آشنایی خانوادهها تن رابطه زناشویی میدهند و تصور میکنند عشق و علاقه پس از ازدواج ایجاد میشود اما خانوادهها باید توجه داشته باشند نیازهای دخترها و پسرها امروزه متفاوت شده و آنها تمایل دارند ضمن داشتن اشتراکات فراوان بتوانند بهترین کارکرد را روابط جنسی داشته باشند. متاسفانه در ازدواجهای سنتی بیشتر به اشتراکات و خانوادهها توجه میشود و جوانان از طرح تمایلات جنسی خود امتناع میکنند که همین امر باعث میشود وارد زندگی مشترک میشوند به دلیل تامین نشدن حداقلهای توقعات جنسی دچار مشکل شوند که متاسفانه گاه این مشکلات منجر به طلاق و آغاز روابط فرازناشویی نیز میشود.
متاسفانه امروزه در جامعه ما داشتن رفتارهای فرازناشویی از سوی خانمها یا آقایان دیده میشود که تنها راه پیشگیری از این معضل طرح تمایلات جنسی قبل از ازدواج است.
-آیا منبع صحیحی برای آشنایی با الگوی روابط جنسی سالم در کشور ما وجود دارد؟
در این مورد در کشور فقدان جدی احساس میشود. این تصور در تعدادی از مسئولان وجود دارد که تا پیش از ازدواج، جوانان نیاز به آموزش ندارند. کلاسهای پیش از ازدواج نیز کیفیت لازم را ندارند و حتی بعضا خود جوانان هم از همین فرصت محدود پیش آمده استقبال نمیکنند. البته میدانم که متولیان در وزارت بهداشت برای ارتقاء کیفیت این کلاسها در حال تلاش هستند. کتابهای آموزشی مناسب نیز بسیار انگشت شمار هستند و سرانه مطالعه در کشور هم رضایت بخش نیست. بنابراین شرایط فعلی یعنی بیتوجهی به این موضوع و آسیبهای ناشی از آن اصلا دور از انتظار نیست.
-نحوه برخورد وزارت بهداشت با این مساله چگونه است؟
همانگونه که آموزشهای مسائل جنسی برای مردم عادی پیشبینی نشده است در نظام آموزش پزشکی ما نیز به این موضوع توجه کافی نشده است. به همین دلیل ارائه دهندگان خدمات سلامت نیز آمادگی پاسخگویی به نیازهای جامعه را ندارند. یعنی ما پزشکی را تربیت نکردهایم که در این حوزه بتواند به مردم کمک کند و این خلاء در فارغ التحصیلان حوزه مشاوره و سلامت روان نیز مشهود است. بنابراین دانشگاه ها ابتدا باید کریکلومهای آموزشی را در حوزه تربیت نیروی ارائه دهنده خدمات سلامت اصلاح کنند و البته واضح است که نیروهای فعلی ارائه دهنده خدمت نیز باید از طریق برنامههای بازآموزی در این خصوص به توانمندیهای لازم دست یابند. نهایتا نظام سلامت باید در حوزه سلامت جنسی نیز از سطح مراقبتهای اولیه بهداشتی تا سطوح تخصصی امکانات لازم را فراهم کرده باشد. علاوه بر برگزاری دورههای پیش از ازدواج نیز نباید زوجها بدون پشتیبانی آموزشی و خدمات مشاورهای و پزشکی رها شوند چون بسیاری از مشکلات جنسی طی مقاطع خاصی از زندگی زناشویی مثل سالهای نخست بعد از ازدواج، بارداری و شیردهی، یائسگی و نهایتا سالمندی خودنمایی میکنند. متاسفانه گسترش کلینیکهای سلامت جنسی در کشور با موانع بسیاری همراه بوده است و دیدگاههایی وجود دارد که فعلا اجازه نداده تا وعدههای مسئولان در این خصوص محقق شود.
آیا تماشای فیلمهای پورنوگرافی موجب ایجاد نیازهای القایی در جوانان میشود؟
دنیای پورنوگرافی دنیای جدیدی نیست. به گونهای که میتوان گفت طی مدت کمی بعد از آن که برادران لومیر صنعت فیلم را معرفی میکنند از آن برای تهیه اینگونه محصولات استفاده شده است. البته طبیعی است که تحولات عمده ایجاد شده در فناوری بر تولید و دسترسی به این محتوا اثرات چشمگیری داشته است. اما مشکل از آنجا شروع میشود که برخی افراد توجه ندارند که محتوای فیلمهایی که در عالم سرگرمی و به قصد انتفاع مالی ساخته میشوند با حقیقت تفاوت بسیار زیادی دارد. برای مثال تمام افراد به صورت تدریجی در ژانرهای مختلف مانند فیلمهای پلیسی، جنگی،حادثهای و ... متوجه شدهاند که آنچه در دنیای تصویر وجود دارد با دنیای واقعی فاصله بسیار دارد و نمیتواند الگوی مناسبی برای زندگی معمولی یا حتی انتظارات فرد از قابلیتهای خود یا اطرافیان باشد. از طرفی فقدان آموزش در حوزه جنسینگی (Sexuality) و عدم دسترسی به اطلاعات مناسب و علمی باعث میشود تا مردم ما به شکل رایجی این محصولات را به عنوان یک مرجع آموزشی یا کسب اطلاعات مورد استفاده قرار دهند. تصور کنید اگر بنا بود تعداد قابل توجهی از مردم، رانندگی را بر اساس آن چه در فیلمهای حادثهای پر از تعقیب گریز دیدهاند تجربه کنند، چه وضعیت نابسامانی پیش میآمد!
بنابراین قابل پیشبینی است که محتوای این صنعت بر سبک و سیاق رفتارهای جنسی جامعه تاثیر میگذارد، ولی بیشترین آسیب از آنجا شروع میشود که افراد بخواهند محتوای این محصولات را مفهومی واقعی از تعاملات جنسی تلقی کنند و ضمن داشتن برخی مقایسههای ناصواب به الگوگیری چشم بسته از این نقشها یا رفتارها نیز بپردازند.
-متاسفانه برخی جوانان به خصوص افرادی که به صورت سنتی ازدواج میکنند برای آغاز روابط جنسی تحت تاثیر آموزشهای خانوادهها قرار میگیرند آیا خانواده میتواند منبع صحیح اطلاعاتی باشد؟
ما به زوجین توصیه میکنیم که تا حد ممکن حریم خصوصی خود را حفظ کنند که در این حریم مسائل جنسی نیز جای دارد؛ زیرا ممکن است والدین با وجود دلسوزی و حتی داشتن اطلاعات نتوانند به صورت مناسب آنها را راهنمایی کنند و بعضا باعث افزایش نگرانیها یا مشکلات موجود شوند. وقتی که پای والدین به مشکلات جنسی زوجین باز میشود سوء تفاهمها و فشارهای روانی به زوجین افزایش مییابد. الگوی زندگی جنسی والدین نیز (حتی به فرض رضایت بخش بودن) الزاما نباید به زندگی زوج جوان وارد شود. بهترین کار این است که زن و شوهر بتوانند در هر مقطع از زندگی مشترک در مورد خواسته ها و توقعات جنسی خود صمیمانه با یکدیگر گفتگو کنند، از منابع اطلاعاتی معتبر استفاده کنند و در صورت نیاز (مثل اختلاف دیدگاه یا تردید در خصوص سلامت برخی رفتارها یا وجود اختلال در کارکرد جنسی) از مشاوران و متخصصان دارای صلاحیت کمک بگیرند.
-ملاک رفتار جنسی سالم چیست؟
به شکل کلی میتوان دو ویژگی برای یک رفتار جنسی سالم برشمرد. نخست آن که یک رفتار جنسی نباید سلامت جسمی و روانی هیچ یک از دو طرف رابطه را با خطر مواجه کند. دوم آن که این تعامل باید با رضایتی دوطرفه و توام با آگاهی کافی از پیامدهای یک رفتار اتفاق بیافتد. طبیعی است که ملاحظات فرهنگی و اجتماعی، مذهبی و شرعی و بسیاری از ترجیحات شخصی بر این رضایت اثرگذار خواهند بود و باید به رسمیت شناخته شوند.
-اگر فردی قبل از ازدواج رابطه جنسی را تجربه کرده باشد، ضرورتی دارد در این خصوص با همسر آیندهاش صحبت کند؟
در این خصوص شاید بتوان دو موقعیت متفاوت را در نظر گرفت. اگر یکی از زوجین یا هر دوی آنها قبلا سابقه ازدواج داشته اند، شواهد نشان میدهند که صحبت کردن در مورد زندگی قبلی و به ویژه امور جنسی در تجربه پیشین چندان نقش سازندهای در این زندگی جدید ندارد به ویژه اگر به شکلی بخواهد مقایسهای را به ذهن بیاورد.
در مورد دختر و پسری که قبلا سابقه ازدواج رسمی نداشتهاند نیز صحبت در خصوص روابط جنسی گذشته غالبا سازنده نیست، اگرچه در خصوص اصل وجود چنین تجاربی دو طرف بهتر است با یکدیگر صادق باشند و شریک زندگی خود را با همین ویژگی قبول و انتخاب کنند.
انتهای پیام/